واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: احساس غرور بی نظیر بوتو از تبار ایرانی از نظر شخصیتی ایشان زن بسیار خونگرمی بود، به مسائل سیاسی جهان و منطقه وارد بود تقریبا خودش را در سیاست پاکستان ادامه دهنده پدرش می دانست، پدرش ذوالفقار علی بوتو شعارش سه چیز بود: دین اسلام، دموکراسی از لحاظ فکری و سیاسی، سوسیالیسم از لحاظ اقتصادی و این سه هدف را دنبال می کرد. احسان نراقی نماینده سابق ایران در یونسکو در خاطرات خود از بی نظیر بوتو که در روزنامه اعتماد ملی منتشر شده، می گوید: من با خانم بی نظیر بوتو آشنایی ای داشتم که هم مربوط به کارم در یونسکو بود و هم جنبه شخصی و دوستی داشت. کارم از این لحاظ بود که در یونسکو که مشاور ارشد مدیر کل بودم و این اختیار را داشتم که با شخصیت های بارز دنیا که با فکر و روح یونسکو نزدیک بودند در ارتباط باشم و بعضی از آنها را حتی به عنوان سفیر حسن نیت یونسکو به دبیر کل معرفی کنم که رسما بتوانند در خیلی از موارد سخنگوی یونسکو باشند؛ همین برنامه را با خانم بی نظیر بوتو داشتم. فدریکو ماپور اصول این انتصاب را تصویب کرده بود که ایشان سفیر حسن نیت یونسکو باشد ولی این جریان مقارن بود با پایان مدیریت فدریکو مایور، ولی مدیر کل بعدی زیاد به این امور علاقه نداشت. به هر صورت بی نظیر در جلسات متعدد شرکت می کرد و در مسائلی از قبیل حقوق زن، حقوق بشر کمک های انساندوستانه به مردم محروم دنیا به هر نوع آدمی که احتیاج به این کمک ها داشت کمک می کرد. اصولا فدریکو مایور این نوع روابط را تشویق می کرد ولی جانشین بعدی او چنین روحیه ای نداشت، من چنین جلساتی را با شرکت ایشان برقرار می کردم. به خصوص در سال های اخیر که از ریاست کشورش برکنار بود و مقیم لندن. من هم بودم و ما هر چند وقت یکبار با یک وعده غذای ظهر وقتی به پاریس می آمد دیدار می کردیم و برنامه ها را بررسی می کردیم. از نظر شخصیتی ایشان زن بسیار خونگرمی بود، به مسائل سیاسی جهان و منطقه وارد بود تقریبا خودش را در سیاست پاکستان ادامه دهنده پدرش می دانست، پدرش ذوالفقار علی بوتو شعارش سه چیز بود: دین اسلام، دموکراسی از لحاظ فکری و سیاسی، سوسیالیسم از لحاظ اقتصادی و این سه هدف را دنبال می کرد. بی نظیر بوتو در سال 1953 در کراچی به دنیا آمد از مادری به نام نصرت بیگم که ایرانی تبار بود، در سن 20 سالگی به آمریکا رفت در دانشگاه هاروارد علوم سیاسی می خواند بعد در سال 1976 به انگلیس آمد در آکسفورد به تحصیلاتش ادامه داد. در آکسفورد از طرف شورای دانشگاه و انجمن دانشجویان آسیایی به ریاست انجمن دانشجویان آسیایی انتخاب شد. انتخاب بی نظیر بوتو به این سمت نشان دهنده علاقه و قابلیت او در سن جوانی بود. در 35 سالگی به نخست وزیری انتخاب شد. چند سال بعد هم مجددا به نخست وزیری انتخاب شد. به هر صورت خیلی زود معروفیت و موقعیت جهانی به دست آورد، در سال های اخیر مشکلاتی در پاکستان برایش ایجاد کرده بودند به این جهت خارج از پاکستان زندگی می کرد. او به دو چیز علاقمند بود: 1 – اسلام که خودش را مسلمان و شیعه می دانست 2 – به دموکراسی. اگر از انگلستان یک ماه قبل به پاکستان آمد به این جهت بود که روی فشارهای داخلی و خارجی به رئیس جمهور پرویز مشرف پیش بینی می شد که مشرف رئیس جمهور باشد منهای آن مسئولیت های ارتشی و بی نظیر هم نخست وزیر. من در اکتبر که می خواستم از پاریس به تهران بیایم، در تلفن خداحافظی ام با بی نظیر، او به من گفت قصد رفتن به پاکستان را دارد، من به او توصیه کردم محتاط باش، پاکستان مغشوش است، گفت: الان من نمی توانم نروم چون احساس مسئولیت می کنم. به هر صورت با خطر مواجه بود و خودش هم می دانست خطر هست ولی وحشتی نداشت و مهم اینکه از لندن نامه ای به نماینده اش به آمریکا نوشته بود که به دولت پاکستان اعلام کنید که بی نظیر نمی تواند به پاکستان بیاید بدون حمایت قوی امنیتی. ولی به نظر می آمد که دستگاه امنیتی پاکستان طبق وعده ای که قبلا داده بودند عمل نکردند، خیلی ها مسئولیت این قتل را متوجه آقای پرویز مشرف می دانند من گمان نمی کنم که پرویز مشرف چنین بی احتیاطی ای کرده باشد چون او می دانست کشته شدن بی نظیر بوتو در پاکستان هرج و مرج به پا می کرد و این هرج و مرج و اغتشاش به سود او نخواهد بود و من گمان می کنم که یک عده ای از دستگاه امنیت ارتش آنجا با مسلمانان تندرو متفقا این کار را انجام دادند. به هر صورت نحوه قتل نشان می دهد یک نوع سازماندهی ای در کار بوده است. به هر صورت من گمان می کنم این اغتشاش و عکس العملی که در پاکستان در اثر این کشتار ایجاد شده به این آسانی ها به آرامش نخواهد رسید. به هیچ جهت هیچ یک از کاندیداها همچنان که نواز شریف گفته است نباید انتخابات را به تعویق بیندازد و او انتخاب ژانویه را تحریم کرده است. مطلبی که از لحاظ ما ایرانی ها مهم است می دانیم که این قتل عکس العمل وسیعی در میان مردم ما برای همدردی با طرفداران بوتو ایجاد کرده است، به طوری که موج این طرفداری و همدردی به رسانه های ما هم سرایت کرده است. به هر صورت مردم ایران نسبت به این شخص علاقه خاصی داشتند و به خاطر مادرش او را نزدیک به خودشان حس می کردند و من همیشه به شوخی به او می گفتم که تو نباید فراموش کنی که این زیبایی تو ارث ایرانی ات است و وقتی من این حرف را می زدم او با تبسمی احساس غرور می کرد که ما او را ایرانی تبار می دانیم. برای من جالب بود که احساس مردم طوری قوی بود، مثل اینکه یک شخص از خود ایرانی ها به قتل رسیده است. علت قتل او را منابع هندی و خبرگزاری ها به دولت و ارتش نسبت می دهند. به هر صورت سه نفر از کسانی که در قتل ذوالفقار علی بوتو سهیم بودند هم اکنون در ارتش فعلی پاکستان در مقام ژنرالی هستند. وقتی راجع به بی نظیر بوتو با مدیر کل یونسکو صحبت می کردم او به من گفت احساسات شما طبیعی است چون او هموطن شماست. بر اثر فشار آمریکا و توهمات داخلی مشرف فهمیده بود که باید با مخالفینش هم ساز شود، ولی از قرار معلوم امنیت ارتش چنان از مشرف هم حرف شنوی ندارد. ولی من خیال می کنم که مردم پاکستان او را تا حدی مسئول خواهند دانست و به خاطر این اغتشاش است که معلوم نیست در پاکستان چه کسی حاکم است؟ بی نظیر بوتو پیش از این دو برادرش را هم از دست داده است، یک برادرش را به طور ناشناس از بین بردند و یک برادرش به نام میرمرتضی که پلیس بود هم کشته شد. در حقیقت همچنان که در موقع دفن او گفتند در گورستانی که دو روز پیش او را به خاک سپردند، 4 بوتو به خاک سپرده شده اند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]