واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خوش بيني نسبت به آينده خاورميانه فهمي هويدي نشانه هايي حاکي از آن است که منطقه خاورميانه رو به اوضاع جديدي مي رود که کاملاً با وضعيت حاد و بسته يي که طي چند هفته پيش داشت، متفاوت خواهد بود. هنوز زود است که به اين حالت «گشايش» اطلاق شود زيرا به نظر نمي رسد که چنين اتفاقي نزديک باشد. با اين حال من تصور مي کنم ما در برابر وضعيت متفاوتي قرار گرفته ايم که در شرايط حاضر از طريق نشانه هايي دريافت مي شود که در چهار مورد زير تجسم مي يابد؛ 1- گزارش نهادهاي اطلاعاتي امريکا که در آن مي گويد ايران از چهار سال پيش برنامه اتمي نظامي خود را متوقف کرده است. موضوعي که نشان مي دهد ديگر در شرايط کنوني، نگراني از پروژه هسته يي ايران جايي ندارد. در يک برآورد حداقلي، اين گزارش تلاش هاي امريکا براي تشديد برخورد نظامي با ايران را متوقف کرد و منجر به پس گرفتن اولويت ضربه نظامي در شرايط کنوني شد. من بعيد نمي دانم که رئيس جمهور امريکا در نهايت تصميم بگيرد پرونده ايران را به جانشين خود واگذار کند که قرار است سال آينده انتخاب شود. به خصوص پس از آنکه در محافل نظامي و سياسي امريکا فشارها افزايش يافته و آنها نمي خواهند فاجعه عراق با انتقال از بغداد به تهران تکرار شود. حتي اطلاعاتي پنهاني وجود دارد که مي گويد رئيس جمهور امريکا به اهميت و خطرناکي اقدامي که تصميم داشت انجام دهد، پي برد و خواست از تصميم خود مبني بر وارد کردن يک ضربه نظامي برگردد و در واقع اين امر را به گزارش نهادهاي اطلاعاتي امريکا واگذار کرد و اجازه داد منتشر شود. اگر اين مساله درست باشد بايد منتظر پاسخ سوال هاي ديگري بود از جمله اينکه بازتاب اين مساله در ايران به ويژه در دو سطح داخلي و خارجي چه خواهد بود؟ منظورم اين است که آنچه را اتفاق افتاد مي توان به حساب رئيس جمهور فعلي ايران ريخت و به نفع گروه حامي او دانست که مي توانند از اين موضوع بهره برداري کنند و مرکزيت خود را در انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي بهبود بخشند. نکته ديگر اينکه اين مساله چه بازتابي در روابط آينده ايران و امريکا خواهد داشت و آيا مي تواند به شکافي در ديوار روابط طرفين منجر و به تفاهم طرفين منتهي شود. همچنين پرسش ديگري که اهميت فوق العاده يي دارد اين است که موضع اسرائيل در چنين شرايطي چه خواهد بود؟ به ويژه اينکه اسرائيل در اين پرونده يک طرف اصلي بود و بيش از ديگران سر و صدا به راه انداخت که پروژه اتمي ايران چه پيشرفت هايي کرده است. آيا اين موضوع اسرائيل را بر آن خواهد داشت تا از طرف خود دست به اقدامي بزند و آنچنان که مي گويد ضربه يي نظامي را نه براي قدرت نمايي در منطقه بلکه براي بازگرداندن ابهتي که در تابستان گذشته با شکست در برابر حزب الله لبنان از دست داده بود، وارد کند؟ 2- مساله دوم به گرهي برمي گردد که در لبنان بر سر توافق طرف هاي گوناگون به وجود آمده است. درست است که اين گره هنوز کاملاً باز نشده، زيرا تا زمان نوشتن اين سطور تنها بخشي که حل شده مربوط به رياست جمهوري لبنان است، حال آنکه معما پيرامون نخست وزير و بعضي ابهامات سياسي ديگر از جمله قانون انتخابات همچنان باقي است، اما آنچه در اينجا براي ما اهميت دارد، اين است که پروژه امريکا در لبنان هدف مشخصي دارد و آن، غلبه يک طرف بر طرف ديگر به نحوي است که در نهايت موجب خلع سلاح حزب الله و بستن راه بر هرگونه تفاهمي با دمشق و پس از آن تضعيف نقش ايران در منطقه شود. اما اينها تحقق نخواهد يافت زيرا آن تحول مرکزي هنوز رخ نداده است. 3- موضوع سوم جان تازه يي بخشيدن به خط امان - دمشق است که طي دوره هاي اخير کاملاً قطع شده بود. اين اتفاق در ديدار ملک عبدالله پادشاه اردن از دمشق پيش از کنفرانس آناپوليس و ديدار وزير خارجه سوريه از اردن طي هفته اخير رخ داد. اين بازگشت نسبي محاصره سياسي تحميل شده بر سوريه را مي شکند و تا حدودي موضوع نقش داشتن اين کشور در تحقق پروژه موسوم به هلال شيعي را به فراموشي مي سپارد و راه را براي کارآمد شدن نقش سوريه در جهت هاي مختلف از جمله مسائل فلسطين و لبنان باز مي کند. 4- مساله چهارم به ديدار هياتي از جنبش حماس به رياست خالد مشعل رئيس دفتر سياسي اين جنبش از عربستان سعودي مربوط مي شود که تقريباً از سه ماه پيش به تعويق افتاده بود. گرچه روابط بين رهبري حماس و عربستان سعودي، که توافقنامه جده را به وجود آورد، قطع نشده بود اما حوادث ژوئن گذشته در غزه اين روابط را به دوران پيش از آن نرساند. به خصوص اينکه تيرگي روابط بين دو طرف اصلي دولت وحدت ملي فلسطين، در واقع نقض همان توافقاتي بود که در اثر ميانجيگري ملک عبدالله پادشاه عربستان به وجود آمده بود. تا آنجا که من مي دانم نامه نگاري بين حماس و رياض ادامه يافت و در خلال آن بعضي امور روشن و چشم انداز آينده مشخص شد. اين مساله در نهايت به موافقت رياض و استقبال از هيات اعزامي حماس منجر شد. هنوز نمي توان درباره نتايج اين ديدار سخني گفت اما مي توان يادآور شد که به اين وسيله آن چيزي را که به طور نسبي قطع شده بود ترميم شد. حتي اگر در اين باره گفته شود که موضوع اصلي اين ديدار تهيه فضايي مناسب براي تجديد گفت وگوهاي فتح و حماس بوده، راه دوري نرفته ايم. منبع؛ الشرق الاوسط
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]