واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزارشی از نمايشگاه نقاشي ميرحسين موسوي ميرحسين موسوي، هنر را سالها پيش از آنكه وارد گود سياست شود، برگزيده بود. نخستين نمايشگاه نقاشياش را در دههء چهل برپاكرد. مراسم آغاز شد، بدون ميرحسين موسوي. شايع شده بود اين هنرمند سياستمدار، كه هشت سال مدام، شب و روزش با دلهرهء نان و اسلحه جمعيتي شصت ميليوني عجين شده و باز هم قلممو را به زمين نگذاشته بود، در مراسم افتتاح نمايشگاه نقاشيها و عكس آثار معمارياش حضور نخواهد داشت. دوري موسوي از محافل عمومي هر چند در اين سالها ديگر تعجببرانگيز نيست و همه ميدانند مرد خاموش سياست كه مدتي است سكان فرهنگ و هنر كشور را در فرهنگستان هنر به دست گرفته، از حضور در جمع و مطرح شدن در رسانهها دوري ميجويد با اين حال سوال «موسوي ميآيد؟» ميان هنرمندان و خبرنگاران حاضر بيش از هر عبارت ديگري رد و بدل ميشد. ساعتي از آغاز مراسم افتتاح گذشته بود كه او با باراني مشهور سرمهاياش به مجموعهء فرهنگي هنري صبا آمد. در اين حضور طبق عادت چند ساله با هيچ رسانهاي وارد گفتوگو نشد اما كم نبودند هنرمندان و صاحبنظراني كه از هنر او بگويند. حبيبالله صادقي، نقاش و سرپرست موزهء هنرهاي معاصر يكي از اين افراد است:«همان سعهءصدر، فداكاري و جهد و تلاشي كه ميرحسين موسوي به هنگام در دست گرفتن سكان سياسي كشور به خرج داد، ميان نقشهاي ساده و روان او ديده ميشود. اصلا اين ويژگيها از ميان همين تابلوها بيرون آمدهاند.» نقاشيهاي او سادهاند و وجه مشترك همهء آنها، استفاده از رنگهاي تند بر صفحهاي سپيد است. آثارش خيالي است و از آنجا كه جايي دربارهء آنها چيزي نگفته، بيننده به تنهايي ميتواند اين شعار نوين هنرمعاصر را محقق كند:«هنر در نزد مخاطب معنا مييابد.» در ميان آثار او نميتوان چيزي درست شبيه اشياي جهان واقعي پيدا كرد، او اين امكان را براي بيننده فراهم ميآورد كه همراه با نقاش وارد فضايي خيالي شود. جايي كه تكههاي قرمز رنگ مربع و دايره بتواند، گداختههاي فراموش شده اما زندهاي از كهكشان باشد، يا سيبي آتشين، يا خورشيدي آتشين يا هر چيز ديگري كه بيننده بخواهد اما در ميان اين آثار يا حتي در طرحهاي معماري ميرحسين موسوي خبري از دنياي خشن سياست نيست، انگار او سختي سالهاي سياست را با هنر ميزدايد، با نقاشي و با سرگرم شدن ميان كاغذپوستيهايي كه خطوط سياه روي آن براي ساختن بنايي جديد به هم برخورد كردهاند. تنها نشان از نظرگاههاي موسوي در بروشور كوچكي است كه با عنوان «مروري بر آثار معماري و نقاشي ميرحسين موسوي» توسط فرهنگستان هنر منتشر شده است. موسوي تنها از بناهايي كه به نام اوست گفته و حرفي از نقاشيها به ميان نيامده است:«در طرح بقعهء 72 تن از رنگ سرخ به صورت سرنوشتسازي استفاده شده است. چنين تصور شده است كه اين رنگ از آن روي كه شباهت به رنگ خون دارد و در حقيقت به صورت كنايي به مسالهء شهادت اشاره دارد، به كار گرفته شده است. اين در حالي است كه رنگ سرخ در كنار رنگ خاكستري بتون و رنگ غني آجرها در خدمت القاي يك فضاي مملو از حيات و معناست.» شايد بتوان اين توضيح او را به استفاده از قرمز آتشين و نارنجي تند در آثارش هم تعميم داد و براي درك بيشتر نقاشيها از آن بهره برد. موسوي در پايان يادداشت بلندي كه در آن به بررسي تقابل معماري سنتي و مدرن نوشته، به برقراري پلي ميان گذشته و امروز و ميانهداري اشاره كرده، همان سلوكي كه در سياست گزيده است:«شالودهشكني فقط معطوف به شكستن پايههاي مدرنيته نيست بلكه شالودهشكني ميتواند به ويرانگري همهء بنيانهاي اخلاقي، معيارهاي ارزشي و دستگاههاي فكري و ملي بپردازد. ولي گشودگي يا انسداد اين پنجره دست ما نيست. ما هوشيارانه ميتوانيم با اين رويداد رو به رو شويم. به جز سياست و اخلاق در معماري نيز چنين امكاناتي وجود دارد. طراح در دو دههء اخير از خود سوال كرده است كه چرا بايد سنت و نوگرايي مانند دو مفهومي ادراك شوند كه داراي تقابلي جاودانه هستند و چرا اين تقابل را ما پشت سر نگذاريم؟» صادقي نيز به همين نكته اشاره دارد:«سكوت، آرامش و تعادلخواهي در نقاشيها ديده ميشود. اينكه موسوي در دوراني سخت توانست كشتي بزرگي را كه در توفان حوادث راه ميپيمود به مقصد برساند و به عنوان مدير اجرايي كشور مسايل را با هوشياري پيش ببرد ناشي از همين تعادلخواهي است. او گذاري هوشمندانه از سنت به مدرنيته و مجدد از مدرنيته به سنت دارد. در آثار معمارياش، سكوت و حس معنوي كه در معماري ايراني به نحوي متعالي درك ميشود، حضور دارد. اين ديدگاه در نقشهايي ساده شده در نقاشيهايش هم مشاهده ميشود. او طبيعت را رمزيتر و شهوديتر ميجويد زيرا معناي ديگري را در عينيت دنبال ميكند.» مصطفي گودرزي، نقاش است. او هم به نكات جالبي دربارهء نقاشيهاي موسوي اشاره ميكند:«در آثار او با حضور فضاهاي تهي رو به رو هستيم، فضاهايي كه در آنها حيات شكل ميگيرد، تخيل پرواز ميكند و روح شكوفاميشود. در آثار او با نوعي فيالبداهگي رو به رو هستيم، گويي نقاش در هنگام كار به رنگها و خطوط و سطوح پردهء خود دست مييابد و از پيش چيزي در ذهنش وجود ندارد. به عبارتي، آثار او حركتي از پيش تعيين شده نيست، بلكه عملي خلاقانه است كه از جستوجوي آني ذهن و از حركت نقاش و دست تصادف در تغييراتي كه در سوخته شدن كاغذ و تاشهاي رنگي روي ميدهد، بر ميآيد. اينك ماييم در برابر بيكران; در برابر آنچه براي ميرحسين موسوي «فراسوي واقعيت» است.» ميرحسين موسوي، هنر را سالها پيش از آنكه وارد گود سياست شود، برگزيده بود. نخستين نمايشگاه نقاشياش را در دههء چهل برپاكرد. نخستين ساختماني هم كه با طراحي او بناشد، مربوط به پيش از پيروزي انقلاب اسلامي است. ساختمانهاي سازمان آب و فاضلاب اصفهان كه در محلهء هزار جريب اصفهان ساخته شده، نخستين كار او پس از دريافت ليسانس مهندسي معماري از دانشگاه ملي (شهيد بهشتي فعلي) به شمار ميآيد. براي ساخت اين بنا از بتون بهرهء زياد برده، اما همه جا با آجر ايراني پوشانده شده و انديشهء باغ ايراني با بهرهگيري از جويهاي آب در سراسر محوطه با ساختمانهاي متعدد، جريان دارد. كانون توحيد، مجموعهء فرهنگي هنري صبا، بقعهء شهداي هفتم تير، مسجد سلمان فارسي در خيابان پاستور تهران، دانشكدهء شاهد و مركز مطالعات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، آثار معماري اوست. بازسازي موزهء هنرهاي معاصر فلسطين را هم موسوي بر عهده داشته است. كامران عدل كه مجموعه عكسهايش از اين ساختمانها، همراه با نقاشيهاي موسوي به نمايش درآمدهاند، روزهاي بسياري را براي عكاسي در اين ساختمانها سپري كرده و با كوچكترين زواياي پنهان و آشكار آنها، آشناست:«در نگاه اول آثار معماري ميرحسين موسوي، معماري سنتي تعريف ميشود. كاربرد آجر و ايجاد منفذهاي «گل نو» (منفذهايي به شكل )+ در ديوارها و آركهايي كه بسيار در معماري ايراني ديده ميشود، منظر و فضايي سنتي به آثار او ميبخشد ولي با نگاهي دقيقتر به اين آثار در مييابيم كه در عين بهرهوري هوشمندانه از مظاهر معماري كهن و اصيل ايراني، اين كاربرد به قدري توام با ظرافت و نكتهبيني است كه بسيار با معماري سنتي ايران فاصله دارد.» تماشاي نقشها و تصويري از طرحهاي معمارانهء كسي كه اين روزها خاموشي گزيده، ميتواند علاقهمندان به كشف اين هنرمند سياستمدار را به زوايايي پنهان رهنمون باشد، نقشهايي كه از 26 آذر بر ديوارهاي موسسهء فرهنگي هنري صبا جاگرفتهاند و قرار است تا 16 دي ماه آنجا بمانند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]