تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هر كس فكرش به جايى نرسد و راه تدبير بر او بسته شود، كليدش مداراست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812824873




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عشق چیست ؟ عاشق کیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: گفتم عشق تعریف ندارد تو اگر یک روز دو پرستوی جوان را دیدی که در آغوش هوا میرقصند و دلت لرزید یا بلور اشکی در حلقه چشمت چرخید عاشقی. عاشق سرش را پایین انداخت و رفت ... فردا روز دوباره آمد و گفت :یک شبانه روز منتظر دیدن دو کبوتر بودم هرچه صبر کردم چیزی ندیدم . گفتم : صبر داشته باش صبر ... او باز سرش را پایین انداخت و رفت چند روزی میشد که پیش من نیامده بود تا اینکه سحرگاه یک روز زمستانی آمد و گفت : بالاخره فهمیدم عشق همین دو خیابان بالاتر است گفت : دیشب کمی بالاتر دو کودک را دیدم که فال می فروختند یکی پسر و دیگری دختر ! شب سردی بود دختر از پسر دو سه سالی کوچکتر به نظر می رسید پسر ژاکتی بر تن داشت ولی دخترک نه ! نزدیکشان رفتم و از دور نگاهشان می کردم به نظرم زیباترین لحظه ی زندگی ام را دیدم که پسرک ژاکت خود را از تنش در آورد و بر دوش دخترک انداخت و با چشمانی خیس و دستانی لرزان گوشه خیابان نشست من بزرگترین عشق را در وجود دو انسان کوچک دیدم ... آن شب من تمام نان های آنها را به بهای انسانیت خریدم از آن شب من یک عاشقم فقط کافیست اطرافم را کمی دقیق تر بنگرم حتما کسی را که منتظر عشق من است می بینم!!!






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن