واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ما منتظر سومی نیستیم9 دلیل کافی برای تنها 2 فرزند داشتن
من و همسرم از استقبال اقوام برای آوردن بچه سوم بسیار متعجب شدیم؛ به جای این که از صحبت اطرافیان و تبریک آنها خوشحال شویم، سخت به فکر فرو رفتیم.با همه تفاسیر ما باید چشمانمان را باز میکردیم. میدانیم که در زندگی ما چه مشکلاتی وجود دارد که با وجود داشتن 2پسر 3ساله و 18ماهه تصمیمگیری کمی مشکل میشود. تمام جوانب را در نظر گرفتیم و متوجه شدیم هیچ دلیلی برای تضعیف روحیهمان وجود ندارد. با داشتن دلایل محکمهپسند از داشتن فرزند سوم صرف نظر کردیم و در این راه قاطعانه گام برداشتیم.1- کنترل و مراقبت از 3 بچه خیلی مشکل است. به طور یقین، یک فرزند مشکلاتی در حمام رفتن دارد و دومی هنگام خوردن، شکلات را روی لباسش میریزد و خدا میداند که فرزند سوم چه مشکلاتی دارد. چگونه میتوان تمام این زحمات و دردسرها را تحمل کرد؟ هر چه تعداد فرزندان بیشتر شود، زحمات و مراقبت از آنها نیز بیشتر میشود. در حال حاضر هم با وجود داشتن 2کودک همه چیز را نمیتوان براحتی کنترل کرد، چه برسد که با وجود فرزند بعدی همه زحمات 3برابر میشود. وقت بیشتری برای متمرکز کردن روی فعالیتهای اجتماعی و تربیت آنها نیز داریم و همچین باید به آنها یاد دهیم که چگونه مشکلات خود را حل کنند.2- باید 3سال بیشتر صرف تر و خشک کردن آنها کنیم. والدین بیشترین وقت خود را صرف تر و خشک کردن کودکان خود میکنند، ولی میدانیم که از 3سالگی به بعد دست کم از شر پوشک کردن فرزندشان راحت شدهاند. حال با وجود بچه سوم ممکن است 3 دوره از این 3سال را پشتسر بگذارند و این واقعاً دردناک است.متاسفانه، فرزند کوچکتر از وسایل و لباسهای کوچک و قدیمی خواهر و برادر بزرگترش استفاده میکند و به اصطلاح ته مانده خور دیگران است و به همین دلیل از لحاظ روحی صدمه میبیند.وقتی اولین فرزندمان دیگر نیاز به پوشک کردن ندارد، متوجه میشویم که شاید این کار خسته کننده تمام شده است و با آمدن بچه دوم برای این کار نسبت به اولی آمادگی بیشتری داریم و نوبت که به سومی میرسد، کاری سخت و کاملاً خسته کننده به نظر میرسد. سپس روزی از روزها، وقتی خورشید از پشت ابرها بیرون میآید، با خوشحالی تمام سطلهای پوشک فرزندانمان را با راکت بیسبال خراب میکنیم.3- وجود بچه سوم رقابت و همچشمی را میان فرزندان بیشتر میکند. سومین بچه، دردسرهای خاص خود را دارد. آیا کودکان دوم و سومی با اولی درگیر نمیشوند؟ آیا فرزند دوم مورد خشونت فرزند اول قرار نمیگیرد و آن را روی بچه سوم تلافی نمیکند؟ آیا فرزند کوچکتر حزب باد،یا به اصطلاح جاسوس دو جانبه نمیشود و درگیریهای خاص خود را به وجود نمیآورد؟البته آرزو و هدف این است که (زهی خیال باطل ) فرزند سوم کنار آنها آموزش ببیند و بزرگترها به او چیزهای خوب یاد دهند. دقیقاً نمیدانم آنها متقابلاً از هم چه تاثیراتی میگیرند، ولی یقین دارم که یک سری اطلاعات مفید را برای مخفی کردن بعضی کارها از یکدیگر یاد میگیرند.4- شاید فرزند سوم حتماً دختر نباشد. ما 2 پسر داریم و از زندگیمان نیز احساس آرامش میکنیم، ولی با وجود این دوست داریم صاحب دختر شویم. آیا شانس دختردار شدن داریم؟ مادربزرگ من یکی از 5 خواهری است که والدینشان به امید پسردار شدن، دست به این خطر زدند.داشتن 3 پسر بسیار جالب است. علایق آنها درست شبیه هم و همکارهایشان تا زمانی که شیشه ی پنجرهای نشکسته و لباسی پاره نشده مثل یکدیگر است. با وجود تمام شیرینیهایی که دارند ولی وقتی به یاد هزینه تحصیل و مخارج ازدواجشان میافتیم، احساس ترس و نگرانی میکنیم.با وجود تمام مشکلات، مساله انتخاب نام هم مساله بزرگی است. نامگذاری 2 فرزند خیلی راحتتر از 3 فرزند است.5- آیا مهدکودک مکان خوبی برای فرزندان است؟ مهدکودک علاوه بر هزینهای که دارد در دوران طفولیت کودکان اصلاً مناسب نیست. یک نوزاد مراقبتهای زیادی در این دوران دارد و میدانیم هیچکس مثل مادر نمیتواند از عهده این کار برآید؛ بنابراین وقت گذاشتن برای 2 فرزند خیلی راحتتر است و به علاوه در هزینههای زندگی نیز بسیار صرفهجویی میشود؛ بنابراین پیش از به دنیا آمدن بچه سوم باید تمام جوانب کار را در نظر داشت، چون تجربه والدین نسبت به فرزند اول خیلی بیشتر است و جوانب بیشتری را باید در نظر بگیرند.6- فضای کافی در منزل برای رشد فرزندان نداریم. اگر چه به نظر میرسد فضای کافی برای پر کردن خانه از جمله مبلمان و چیزهای دیگر داریم، ولی باز این روزها جا کم میآوریم. حال چگونه میتوانیم مکانی مناسب برای فرزند سوم داشته باشیم؟7- درآمد کافی برای هزینههای فرزندانمان نداریم. فراهم کردن امکانات تحصیلی خوب برای فرزند سوم کنار دیگران به راستی دلهرهآور است و این تنها یکی از هزینههای فرزندان است. دو فرزند گاهی در روز، 6 وعده غذا میخورند، اسباببازی آنها، لباس و برخی هزینههای جانبی 2 برابر آنچه فکر میکنیم، هزینهبردار است و اینها نه تنها کل درآمد را میبلعند، بلکه کمی از پسانداز نیز صرف تغییر دکوراسیون آنها میشود. علاوه بر اینها، با آمدن بچه سوم باید تخت نوزاد، صندلی ماشین، کالسکه و میلیونها چیز دیگری که یک نوزاد لازم دارد، تهیه کرد. کودک جدید نیز به نوبه خود تمامی مسیری را که خواهر و برادرش طی کردهاند باید بپیماید.8- مانند سابق نمیتوانیم در یک رستوران کوچک غذا بخوریم. حتی با وجود 2 فرزند، اغلب برای رفتن به رستوران مشکل داریم. تا زمانی که بچهها کوچکتر بودند، میشد به رستورانهای کوچک رفت، ولی با بزرگ شدن آنها و نافرمانی کودکان، مجبور بودیم غذا را در رستورانهای آنچنانی و گران قیمت بخوریم.9- خسته و دلزده شدهایم. آیا لبخند فرزند سوم به اندازه فرزند اول دلنشین است؟ آیا خستگی زیاد فرصت میدهد از رشد و پیشرفت فرزند سوم لذت ببریم؟ همچنین، دوران بارداری فرزند سوم نیز بسیار طاقتفرساست. دیگر حوصله کتابهای بچهداری یا چیدن اتاق کودک را نداریم.شاید با تجربه بودن بهترین تجربه خوب است؛ به عنوان مثال میدانم که ما با همین 2 فرزند میتوانیم به اندازه کافی به خود ببالیم. به همان نسبتی که در اولین بار دیدن فرزند سوم شگفتزده میشویم، به همان نسبت نیز آنها را دوست داشته باشیم و احساس مسوولیت کنیم و رفتار ساده لوحانه نداشته باشیم.هم اکنون، من و همسرم تمام جوانب، درگیریها و مشکلات بچه سوم را بررسی کردیم و میدانیم ذوق و شوقی را که هنگام دیدن نوزاد سوم داریم خیلی زود فروکش کرده و خواب و گریه غیرقابل پیشبینی او تمام لحظات و موقعیتهای اجتماعی ما را محدود میکند.منبع:جام جم :- تأثیر تولد فرزند بر روابط زن و شوهر ( قسمت اول(- تأثیر تولد فرزند در روابط زن و شوهر ( قسمت دوم(- 11 روش ساده و موثر برای تربیت و پرورش كودكی شاد- راه های برقراری پیوندهای عاطفی بین کودک و والدین-شور و مشورت در خانواده- علل آسیب پذیری خانواده- تربیت کودک در جهان امروز- زندگی مشترک : برای "اکنون" زندگی کنید- توصیه به والدین جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]