واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پارس جنوبي در اغما
عقبماندگي بيش از دوساله تا اجراي فاز يك پارس جنوبي كه واگذاري آن به پتروپارس سبب شده بود تا نام ايراني بر اين پروژه حك شود، هنوز در يادها باقي است، اكنون بيش از 10 سال از آن زمان ميگذرد و شعارهاي مربوط به خودكفايي در اجراي طرحهاي توسعهاي اين منطقه مشترك با قطر ديگر رنگ كهنگي به خود گرفته است.
به نوشته «اعتماد ملي»، طرحهايي كه اجراي آن بر اساس برنامهريزيهاي قبلي قرار بود تاكنون به مرحله توسعه رسيده باشد، هنوز در مراحل اوليه اجرا باقي است و در واقع ميتوان گفت با وجود اصرار ايران براي توسعه فازهاي اين منطقه اكنون تنها نتيجهاي كه براي ايران در طول سالهاي گذشته بهدست آمده اين است كه با وجود آنكه كه 14 تريليون مترمكعب گاز -كه معادل 8 درصد از ذخاير گازي جهان است- را در اختيار دارد بازهم همزمان با آغاز فصل سرما براي تامين گاز مورد نياز داخل كشور با مشكل مواجه است و ناچار به واردات گاز از كشورهاي ديگر از جمله تركمنستان است.
از ديگر سو نيز در اين ميدان مشترك شيخنشين قطر كه از سالها پيش به فكر استخراج گاز از اين ميدان برخاسته بود اينك بر مبناي قيمت كنوني دلار بيش از 45 ميليارد دلار بيش از ايران از ذخاير مشترك برداشت كرده است. اين در حالي است كه در آغاز فعاليت ايران در پارس جنوبي كمتر كسي روزهاي ركود را براي اين منطقه كه يكي از اصليترين قطبهاي اقتصادي كشور محسوب ميشد را پيشبيني ميكرد.
اما اكنون با افزايش تحريمها عليه ايران و خروج سرمايهگذاران بزرگ نفت و گاز جهان از منطقه پارس جنوبي چيزي جز ركود در اين منطقه بهچشم نميخورد به طوريكه امروز فازهاي 6 تا 8 پارس جنوبي كه زماني قرار بود گاز حاصل از آنها براي تزريق به ميادين فرسوده و قديمي نفت مورد استفاده قرار گيرد، اينك به دليل تاخير در اجراي دوفاز 9 و 10 پارس جنوبي براي تصفيه و مصرف داخلي به پالايشگاه فاز 9 ارسال ميشود تا بخشي از كمبود گاز زمستاني كشور جبران شود. تاخير طولاني در اجراي فازهاي 6 تا 8 پارس جنوبي تا حدي بود كه در واقع از اين فازها ميتوان بهعنوان طولانيترين پروژههاي گازي كشور در طول سالهاي گذشته نام برد چرا كه عمليات اجرايي اين سه فاز از سال 79 آغاز شده و قرار بود در طول سالهاي 85 تا 86 هر سه فاز بهطور كامل به مرحله بهرهبرداري برسد اما اينك با گذشت بيش از يك سال از موعد مقرر تنها فاز 6 به مرحله بهرهبرداري كامل رسيده و براي تبديل گازهاي استخراجشده از اين فازها نيز پالايشگاهي احداث نشده است.
براساس آخرين اطلاعات ارائهشده از سوي غلامرضا منوچهري مديرعامل شركت پتروپارس (پيمانكار طرح توسعه اين فازها)، در حال حاضر حفر 30 حلقه چاه با ظرفيت هريك 100 ميليون فوتمكعب كه تا 150 ميليون فوتمكعب قابل افزايش است، تكميل شده كه در نهايت امكان توليد 5/1 ميليارد فوتمكعب گاز از هر سكو فراهم و قابل بهرهبرداري است. اين در حالي است كه عمليات ساخت و نصب سكوي اول بهطور كامل انجام شده، سكوي دوم مراحل نهايي را طي ميكند و سكوي سوم نيز در بوشهر توسط شركت صدرا در حال ساخت است كه پيشبيني ميشود تا پايان امسال آماده نصب و راهاندازي شود.
بر اساس اين گزارش، در بخش ساخت خط لوله انتقال گاز نيز در زمان امضاي قرارداد، مقرر شده بود ساخت دو خط لوله به يك شركت هلندي سپرده و ساخت يك خط لوله نيز به شركت صدرا واگذار شود كه شركت هلندي در مدت كوتاهي موفق به ساخت دو خط لوله شد اما به وجود تمديدهاي مكرر از سوي شركت صدرا، سرانجام بعد از 2 سال تاخير، اين شركت به دلايل مختلف موفق به انجام كار نشد و مجددا ساخت خط لوله سوم نيز بهتازگي به شركت هلندي سپرده شده كه كشتي لولهگذار اين شركت در حال حركت به سمت ايران است تا ظرف 25 روز عمليات لولهگذاري را انجام دهد.
بنابراين در حال حاضر تنها آمادگي كامل توليد گاز از يك سكو وجود دارد و توليد روزانه 104 ميليون متر مكعب گاز، 4700 تن گاز مايع بوتان و پروپان ( ) LPG و 158 هزار بشكه ميعانات گازي منوط به راهاندازي هر سه فاز است. بر اين اساس مديرعامل شركت پتروپارس تنها به اظهار اميدواري در اجراييشدن اين سه فاز در مردادماه سال آينده اكتفا ميكند. به گفته منوچهري هماكنون فاز 6 ميدان گازي پارس جنوبي تكميل شده و آماده بهرهبرداري است و فاز 7 هم تا هفته آينده تكميل ميشود و فاز 8 نيز تا پايان سال به بهرهبرداري خواهد رسيد. هرچند منوچهري تاخير شركت صدرا در ساخت سكوهاي اين سه فاز در كل زمان اجراي طرح را بسيار اثرگذار ميداند اما نميتوان مشكلات ناشي از حفاري در اين فازها را نيز در نظر نگرفت چرا كه بسياري از كارشناسان حوزه انرژي عنوان ميكنند بخشي از لولهگذاري زير آب اين فازها براي انتقال گاز از سكوهاي دريايي به خشكي با مشكلاتي مواجه است و عمده تاخيرها به خط انتقال گاز برميگردد.
حفاري براي آب به جاي گاز
فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي نيز از جمله فازهايي هستند كه وزير نفت در طول ماههاي گذشته سالجاري بارها از اجرايي شدن آنها تا قبل از زمستان امسال اطمينان داده بود اما سرانجام پيگيريها و بازديدهاي سرزده وي از اين فازها نيز نتوانست عاملي براي اجراي بهموقع اين دوفاز باشد چراكه اكنون قرار است از پالايشگاه اين دوفاز براي پالايش گاز فاز 6 و 7 استفاده شود. همچنين گزارشها از اجراي فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي نشان ميدهد كه اين پروژه بعد از نزديك به شش سال كه از شروع آن ميگذرد، هنوز معلوم نيست چه وقت به پايان ميرسد.
شركتهاي ايراني اويك، تاسيسات دريايي و شركت ال جي كره در اين پروژه 2 ميليارد و 500 ميليون دلاري مشاركت دارند.
خروج هاليبرتون يكي از علل تاخير اين دو فاز عنوان شده است. شركت هاليبرتون قرار بود 12 حلقه چاه حفر كند اما با كنار گذاشته شدن از اين پروژه، كار حفر چاهها به شركت ملي حفاري واگذار شد. گفته ميشود شركت ملي حفاري با وجود تجربياتي كه در سالهاي اخير داشته نتوانسته جاي رقيب آمريكايي خود را پر كند. اين در حالي بود كه برخي منابع آگاه نيز در جريان حفاري اين دو فاز اعلام كردند كه اشتباه در چگونگي حفاري اين فازها سبب شده تا حفاران در منطقه اين دوفاز به جاي گاز به آب برسند.
دو سال پيش شركت آمريكايي هاليبرتون به همراه شركت ايراني اورينتال اويل كيش برنده مناقصه 300 ميليون دلاري حفر چاه در پارس جنوبي شدند اما چندي بعد از اعلام برنده مناقصه، دادگاهي در ايران، شركت اورينتال كيش اويل را متهم كرد كه در خلال انعقاد قرارداد با شركت ملي نفت ايران، تخلفاتي انجام داده است. اين شركت به اتهام پرداخت 600 ميليون تومان رشوه در دادگاه محاكمه و از پروژه فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي كنار گذاشته شد.
فازهاي بلاتكليف
تاكنون تنها 5 فاز از مجموعه 25 فاز اين ميدان گازي به بهرهبرداري رسيده و امروز فاز 6 نيز به بهرهبرداري ميرسد. هرچند هنوز اين بهرهبرداري كامل نيست اما به جز فازهاي 9 و 10 منطقه كه نيمهكاره رها شده اجراي فازهاي بعدي نيز تنها در حد مذاكره باقي مانده هر چند در اين بين مذاكره كننده غير ايراني كمتر به چشم ميخورد زيرا تحريمها سبب شده تا شركتهاي بزرگي همچون شل و توتال از حضور در مناقصات ايران براي توسعه فازهاي پارس جنوبي كنارهگيري كنند و اكنون ميتوان به صراحت اذعان داشت كه تعلل و تاخيرهاي ايران در قبال سرمايهگذاران سبب شد تا براي گاز موجود در اين منطقه با وجود مشتريان بسيار طي سالهاي گذشته تنها يك مشتري باقي بماند كه آن هم خود ايران است كه از گاز حاصل از اين فازها تنها براي مصرف داخل كشور بهره جويد.
در حال حاضر قراردادها يا به شركتهاي ايراني نظير قرارگاه خاتمالانبيا وابسته به سپاه پاسداران ايران واگذار ميشود و بخشي ديگر نيز در اختيار پيمانكاران درجه دوم قرار ميگيرد كه همه آنها براي اجراي پروژهها با مشكل تجهيزات و منابع مالي مواجه هستند.
در سالهاي حضور دولت محمود احمدينژاد بر اثر سياستهاي نابجاي مديران نفتي و البته افزايش تحريمها عليه ايران قراردادي در بخش نفت و گاز با شركتهاي خارجي امضا نشده است. البته تفاهمنامههايي با چند كشور و شركت خارجي براي اجراي پروژهها بزرگ نفت و گاز امضا شده اما اين تفاهمنامهها، ضمانت اجرايي ندارند و احتمال دارد كه هيچگاه به قرارداد نهايي منجر نشوند.
كاهش سرمايهگذاري در منطقه نيز سبب شد تا وزارت نفت بارها به فكر استفاده از ذخيره ارزي كشور بيفتد. بر اين اساس سال گذشته وزارت نفت ايران پيشنهاد كرده كه براي تامين منابع مالي اين پروژهها، بخشي از منابع حساب ذخيره ارزي در اختيار وزارت نفت قرار بگيرد اما برخي كارشناسان ميگويند حتي اختصاص تمام منابع حساب ذخيره ارزي كه اضافه درآمد نفت در آن نگهداري ميشود، به تنهايي براي اين پروژه عظيم و ديگر پروژههاي نفتي كافي نيست.
به گفته اين كارشناسان، حتي اگر ايران بتواند منابع مالي مورد نياز را تامين كند باز هم مشكلات طرحهاي توسعه نفت و گاز برطرف نميشود چون مشكل ايران فقط منابع مالي نيست و اين كشور بايد براي تامين تجهيزات فني نيز فكري بكند كه اكنون با تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل با مانع روبهرو شده است. كارشناسان ميگويند بخشي از تاخيرها به تجهيزاتي برميگردد كه كاربردهاي دوگانه دارند و تامين آنها با وجود تحريمهاي شوراي امنيت، دردسرهايي براي ايران ايجاد كرده است، چون شركتهاي خريدار تجهيزات ناچارند مشخص كنند كه تجهيزات مورد نياز را براي استفاده در چه كشوري خريداري ميكنند.
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]