تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت مى كند و از جايى كه گمان نمى برد ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820545530




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حاتمي كيا به چه دعوت مي كند؟


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: حاتمي كيا به چه "دعوت" مي كند؟
خانمي كه تمام شخصيتهاي داستان براي انجام سونو گرافي پيش او مي روند زني نازاست كه دريغ و آه از نداشتن فرزند مي كشد و اين در حالي است كه مراجعه كننده هاي او در فكر از بين بردن فرزند خود مي باشند. و همين جاست كه كارگردان فيلم، پا را از اجتماع فراتر مي گذارد و بي ميل نيست تا از دستگاه خلقت و منشور كائنات سوال كند، كه چگونه است نعمتي را به كسي مي دهد در حالي كه قدر و ارزشي براي آن قائل نمي شود
ابراهيم حاتمي كيا كارگردان سينماي دفاع مقدس، اخيرا دست به ساخت فيلمي اجتماعي زده است. فيلمي كه دست تماشاگر را ميگيرد و او را به داخل اجتماع مي برد تا او را با جامعه خود آشناتر كند.و بدون اينكه گروهي يا ارگاني را بخواهد مقصر اعلام كند مخاطب خودش را به تفكر وا مي دارد تا سري به خويشتن خويش بزند. و از چاه ويلي كه با دست خويش كنده است آگاه شود.

فيلمنامه داستان از تعليق و غافلگيري مرسوم داستان گويي خالي است. چرا كه آن كس كه در اين فيلم غافلگير حقيقي است، افراد جامعه هستند.فيلمي خالي از قهرمان داستان، كه رشته پيوند دهنده صحنه هاي ابتداي فيلم به انتهاي آن است وعنصري مهم براي گيشه مي باشد. بلكه رشته پيوند دهنده داستان درد مشتركي مي باشد،كه شخصيتهاي داستان با آن دست بگريبانند.

فيلم قصه پنج زني است،كه از باردار شدن خود خبردار مي شوند و تمام آنها علي رقم ميل باطني خود قصد سقط جنين را مي كنند كه هر كدام هم به دليلي موفق به اين كار نمي شوند.
خانمي بازيگر سينما كه بچه را سدي در راه پيشرفت و آينده سينمايي و مخرب فيزيك بدني خودش مي داند، يا خانم و آقايي كه نماينده قشر مستضعف جامعه مي باشند و بچه جديد را اضافه شدن نان خوري ديگر و مشكلي روي مشكلات ديگر به شمار مي آورند .

يا خانمي پا به سن گذاشته كه بارداري او در اين سن و سال مايه ي رسوايي و بگو مگوي دوست و آشنا مي شود. چهارمين خانم هم پزشكي نازاست، براي همين تخمك زني ديگر را به رحم خودش منتقل مي كند و باردار مي شود اما بعد، از ازدواج شوهرش با آن زن خبردار مي شود. و همين توجيهي مي شود تا او موجودي كه عمري چشم براه آن بوده است را سقط كند. آخرين زن به ازدواج موقت استاد مهندس خودش در آمده و با مطلع شدن از بارداريش به دستور شوهر موقت خود مي بايست بچه را سقط كند تا باعث رسوايي شوهرش نگردد. و شايد باعث تمام اينها خودخواهي بشر مدرن باشد.

خانمي كه تمام شخصيتهاي داستان براي انجام سونو گرافي پيش او مي روند زني نازاست كه دريغ و آه از نداشتن فرزند مي كشد و اين در حالي است كه مراجعه كننده هاي او در فكر از بين بردن فرزند خود مي باشند. و همين جاست كه كارگردان فيلم، پا را از اجتماع فراتر مي گذارد و بي ميل نيست تا از دستگاه خلقت و منشور كائنات سوال كند، كه چگونه است نعمتي را به كسي مي دهد در حالي كه قدر و ارزشي براي آن قائل نمي شود و ديگري بايد دريغ يك لحظه داشتن آن را بكشد؟

و البته جواب ظريفي هم به اين سوال مي دهدكه مخاطب هوشيار آن را مي يابد.
در هر قسمت از داستان نمايي از كلان شهر تهران با برج و باروهاي آن نشان داده مي شود كه اين خود نماياننده و اِشعاري بر تكنولوژي و اثرات شوم آن مي باشد كه دست به مسخ انسانها زده است. و در واقع، تكنولوژي و فناوري هاي نوين صنعتي، ميهمان ناخوانده اي قلمداد شده كه به زندگي انسانها دعوت شده است نه نوزادي كه بنابر فطرت خداداد بشري هديه اي از جانب خداوند مي باشد. و اين محور و مفهوم غايي فيلم است كه راهي در بطن خود براي بيرون آمدن از منجلاب ناشي از پارادوكس جامعه صنعتي با فطرت نهان انساني پيش پا مي گذارد. رجوع به خويشتن خويش!
تمام داستان در فصل زمستان مي گذرد با درختاني كه در خواب بسر مي برند واين خود كنايه اي از عصر تكنولوژي و حيات مصنوعي انسانهايي است كه به مثابه درختان خواب و بي ثمر و خالي از احساس هستند.

در يكي از صحنه هاي آخر فيلم كارگردان نمايي از تابلوي ساختمان بيمارستاني كه در آنجا سقط جنين انجام مي گرد را نمايش مي دهد. ساختمان پزشكان مهر كه لفظ مهر با خط قرمز كه نشانه اي از خشونت است نشان داده مي شود و اين خود طعنه اي جدي به سوغاتي كه مدرنيته براي ما آورده است، مي باشد. نام هايي تهي از معنا و مفهوم كه به موازات استفاده از آنها قتل بشر به دست خودش به راحتي و با توجيحات فراوان صورت مي گيرد. و جالب اينكه بشر مدرن اين اعمال را به عنوان مهر به خودش پذيرفته است.

نسبت اين كار حاتمي كيا با كارهاي قبلي اودر بيان درد انساني است كه بين دو راهي انتخاب قرار گرفته است. كه در اين فيلم جبر جامعه اين ترديد را براي او به وجود آورده است بدون اينكه او تاثير چنداني در اين انتخاب داشته باشد كه همين تفاوت در مفهوم ، اختلافي ژرف با برخي از كارهاي قبلي او به وجود آورده است. يعني به همان اندازه كه كارهاي گذشته اين كارگردان به نوعي در صدد نشان دادن مشكلات حاصل از رويارويي افراد با نهادهاي مسئول در جامعه بود، دعوت سعي دارد تا با دعوت از افراد براي سفر به درون، آنها را به مشكلات و معضلاتي كه هيچ خاستگاهي جز خودخواهي خود انسان ها ندارد رهنمون شود.

در پايان بايد گفت (دعوت) در عين مفهوم بلند مد نظر سازندگان دعوت ، نداشتن شخصيت واحد در روايت داستان و به همين نسبت تراش نخوردن شخصيتهاي او و ضعف در حكايت ماجرا، داستان خام و نه چندان پخته اي به وجود آورده است. و آنچه را كه چنين سوژه اي مي طلبيد جداي از بحث جامعه شناختي آن، روانشناسي افرادي است كه منجر به پديده سقط جنين شده اند. و همين رعايت نكردن اين نكات فيلم را از روايتي سطحي از جامعه جلوتر نمي برد.

نويسنده: حميد اسكندري، دانشجوي كارشناسي ارشد تهيه كنندگي
 سه شنبه 30 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن