واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مرد كهنهكار فوتبال سوئد، همچنان در صحنه اريكسون: خيلي خوششانسم
جام جم آنلاين: اسون گوران اريكسون براي فوتبالدوستان ايراني يك نام شناختهشده است. مرد كهنهكار 60 ساله سوئدي مدتهاست به عنوان يكي از بهترين مربيان جهان شناخته ميشود. او سالها در فوتبال ايتاليا مربيگري كرد و زماني كه فوتبال انگليس در بحران بود، به عنوان نخستين مربي خارجي در كشوري كه خود را مهد فوتبال ميداند، مشغول به كار شد.
اريكسون پس از مدتي مربيگري در منچسترسيتي، پيشنهاد مسوولان فدراسيون فوتبال مكزيك را كه با هوگو سانچز به مشكل خورده بودند، پذيرفت و به اين كشور نقل مكان كرد. اريكسون كارش را در مكزيك خيلي خوب شروع كرده؛ به طوري كه تيم ملي مكزيك در راه رسيدن به جام جهاني 2010 در 3 ديدار نخست 3پيروزي به دست آورده است.
مطبوعات مكزيك، انتصاب اريكسون به اين سمت را از اين جهت كه او مشكل زباني داشت، مثبت ارزيابي نميكردند؛ اما او تنها 2 ماه پس از آمدن به مكزيك و زماني كه با درخواست مصاحبه سايت فيفا روبهرو شد، چنين جواب داد: به زبان اسپانيايي، لطفا!
اريكسون در اين مصاحبه درباره آنچه در ماههاي اول ورودش به مكزيك برايش اتفاق افتاده، صحبت كرده است:
اسون، با زبان اسپانيايي چه ميكنيد؟
من ايتاليايي و پرتغالي هم صحبت ميكنم و اين موضوع به من كمك كرد. وقتي به كشور ديگري ميروم، ميدانم بايد زبان آن كشور را ياد بگيرم تا قادر باشم با بازيكنان ارتباط برقرار كنم. بايد اسپانيايي ياد ميگرفتم، چون زندگي فقط فوتبال نيست. در صورت دانستن زبان، ميتوانيد دوست پيدا كنيد و روزنامهها را بخوانيد. اگر زبان ندانيد، درست مثل يك بچه هستيد.
با زندگي در مكزيكوسيتي كه شهر شلوغ و بينظمي است، چطور كنار ميآييد؟
زندگي در مكزيكوسيتي را دوست دارم. مردم اينجا با من خيلي دوستانه برخورد ميكنند. البته ترافيك در اينجا وحشتناك است. من مانند آن را هيچ جا نديدهام. آنچه خيلي دوست دارم، آب و هواي اينجاست كه واقعا فوقالعاده است، نه مثل لندن كه دائما باران ميبارد. (ميخندد)
قبلا گفته بوديد سبك فوتبال مكزيك را خوب ميشناسيد.
فوتبال بينالمللي است و از آن گذشته، 15 بازيكن تيم ما در اروپا بازي ميكنند. آنها چه سبكي از فوتبال را ارائه ميكنند؟ فوتبال مكزيكي؟ فوتبال اروپايي؟ يا سبك ديگري از فوتبال؟ بله، براي مثال بين ليگ مكزيك و انگليس تفاوتهايي وجود دارد.
بازيكنان اينجا تكنيك بالايي دارند، سرعت خوبي دارند و از قدرت بدني مناسبي بهرهمند هستند. آنها ممكن است در هوا مثل پيتر كراوچ نباشند. اين موضوع مرا نگران نميكند. من فقط ميخواهم كيفيت بازي را بالا ببرم.
مسلما وقتي اين سمت را پذيرفتيد، آگاهي كاملي نسبت به فوتبال مكزيك نداشتيد، اين طور نيست؟
بله. من اطلاعات كاملي درباره ليگ مكزيك نداشتم. منظورم اين است كه چند بازي ديده بودم و نه بيشتر. به اين نتيجه رسيدم براي اين كه اين فوتبال را بهتر بشناسم، بايد تا آنجا كه ميتوانم، بازي ببينم. اين جنبهاي از شغل من است و به همين دليل اكنون ديد كاملتري نسبت به ليگ مكزيك دارم.
در نخستين بازي برابر هندوراس براي اولين بار بازيكنان مكزيك را تمرين داديد؛ بازيكناني كه هرگز با آنها روبهرو نشده بوديد...
مثل ديگر روزهاي دوران مربيگريام، وقتي به يك تيم جديد ميرويد، بايد با بازيكنان جديد روبهرو شويد. بازيكنان اروپايي ما، تنها 24 ساعت قبل از بازي با هندوراس به ما پيوستند و مسلما با يك جلسه تمرين نميتوان كار زيادي انجام داد. آنها همه ميدانستند كار سختي در پيش داريم و خوشبختانه خوب جواب دادند. در زمين تمرين برايشان صحبت كرده بودم و مسائل را برايشان باز كرده بودم. در پايان با وجود زمان كم، همه چيز خوب پيش رفت.
اطمينان شما به جوواني دوس سانتوس و كارلوس ولا با آن كه نتوانستند گل بزنند، باعث انتقاد هواداران مكزيك شد. با اين انتقادها چطور كنار ميآييد؟
استفاده از بازيكنان جوان اصلا موضوع بدي نيست، حتي اگر امروز جواب خود را نگيريد، در آينده به چيزي كه انتظار داريد، خواهيد رسيد. من به اين دو بازيكن جوان اعتقاد زيادي دارم و ميكوشم كاري كنم كه تجربه بينالمللي آنها بيشتر شود. اين درست كه آنها هنوز بازيكنان كاملي نشدهاند، اما فقط 19 سال دارند و با بازيكردن صاحب تجربه ميشوند. هر دو در باشگاههاي خود، نقش فعالي دارند. تاتنهام و آرسنال از بهترين تيمهاي اروپا هستند و مطمئنم اين دو بهتر و بهتر خواهند شد.
ولي اين ايراد به شما وارد است كه بدون بازيكن متخصص محوطه جريمه بازي ميكنيد.
ما بازيكناني داريم كه در اين نقش ميتوانند بازي كنند؛ براي مثال ماتياس ووسو. اما من نگراني از اين بابت ندارم، چون بازيكنان بااستعداد زيادي در تيمم دارم. اخيرا ما با روش 334 كه براي مكزيكيها شناختهشدهتر بود، به ميدان رفتيم، اما به مرور با روشهاي 244 و 1144 هم به زمين خواهيم رفت.
تيم مكزيك از اين جهت كه بازيهاي اول را قاطعانه به پايان نرسانده است، مورد انتقاد قرار ميگيرد. آيا اين موضوع را ميپذيريد؟
اين روزها پيروزيهاي پرگل در مسابقات بينالمللي كمتر رخ ميدهد، فاصله بين تيمها بسيار كمتر از گذشته است. براي اين كه يك پيروزي پرگل مقابل يك تيم نسبتا ضعيف كسب كنيد، احتياج به يك گل زودهنگام و كمي شانس داريد، بايد بسيار با صبر و حوصله بازي كنيد. بازي كردن با شتاب و استرس هيچ كمكي به شما نميكند. گلها دير يا زود به ثمر خواهند رسيد، اما بايد با دقت توپ بزنيد.
چرا كواتموك بلانكو از مسابقات ملي خداحافظي كرد؟
او براي 3 بازي اول ما در چارچوب بازيهاي انتخابي جام جهاني دعوت شد، ولي خودش تصميم به بازنشستگي گرفت. اگر 25 ساله بود، سعي ميكردم منصرفش كنم، اما او 35 ساله بود. او بدنش را بهتر از هر كسي ميشناخت و ميدانست چه كار ميكند. او هنوز بازيكن خوبي است ولي من در قبال بازنشستگياش كاري نميتوانستم بكنم.
نري كاسيو در انديشههاي شما جايي دارد؟
او كمي بدشانس بوده است؛ آخرين باري كه بازي سطح بالايي ارائه كرد، سال گذشته بود. او در منچسترسيتي به دليل آسيبديدگي و مسائل تاكتيكي بيشتر نيمكتنشين بوده است. كاسيو به دليل تكنيك بالا، بازيكن خوبي است. اميدوارم زودتر به ميادين بازگردد، چون در غير اين صورت دعوت كردنش برايم مشكل است.
در دروازه شما گيرمو اوچوا و اوسوالدو سانچز را داريد. كداميك دروازهبان اولي شماست؟
به اوچوا اعتقاد دارم و مطمئن هستم او آينده دروازه مكزيك است. در حال حاضر، سانچز بسيار باتجربه است و هرچه را يك دروازهبان ملي لازم دارد، داراست. اوچوا بايد صبور باشد و بداند در صورت تلاش، زماني دروازهبان اول مكزيك خواهد بود.
مكزيك معمولا تيمي براي مرحله يكشانزدهم نهايي جام جهاني است. آيا سال 2010 اين تيم را در مراحل بالاتر هم خواهيم ديد؟
پيش از هر چيز، ما بايد براي مرحله نهايي جام جهاني انتخاب شويم. اطمينان دارم ما به اين مهم نائل خواهيم شد. بايد كمي خوششانس باشيم كه همه بازيكنهاي خود را همراه داشته و مصدوم نداشته باشيم. اگر از نظر قرعه هم خوششانس باشيم، عالي ميشود. اين توانايي را داريم كه هر حريفي را به دردسر بيندازيم. بايد گام به گام جلو برويم. من خيلي به آينده خوشبينم.
در طول مصاحبه چند بار با دست به تخته زديد! آيا خرافاتي هستيد؟
ما سوئديها هر وقت به بخت خوب نياز داشته باشيم، به تخته ميزنيم (ميخندد)، فوتبال قابل پيشبيني نيست، ولي من انسان خوشبيني هستم.
در پايان كمي هم درباره شخصيت اسون گوران اريكسون برايمان بگوييد.
من يك انسان عادي هستم و البته يكي از انسانهاي خوشبخت روي زمين و اين شانس را داشتم كه در سوئد، پرتغال، ايتاليا، انگليس و مكزيك كار كنم و تجارب گرانبهايي كسب كردهام. اين موضوع باعث شده با فرهنگهاي متفاوت آشنا شوم و زبانهاي جديدي بياموزم. من انسان خيلي خوششانسي هستم.
مترجم: مزدك ميرزايي
منبع: سايت فيفا
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]