واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بفرمائید یک فنجان کتاب داغ ! ؛ گزارش مهر از کافه کتابهای تهران
کافه کتاب پدیده ای نوظهور نیست و سابقه آن به دهه بیست و سی بر می گردد ، به این ترتیب که گروه های مختلفی در این مکانها جمع شده و با یکدیگر به تبادل افکار می پرداختند .به گزارش خبرنگار مهر ، " م . ف . فرزانه " در کتاب خود می نویسد : " هرکس با صادق هدایت کار داشت باید سراغش را در کافه فردوسی می گرفت . امثال نیما یوشیج و طبری و دیگران هم در کافه های دیگر می نشستند ، مانند کافه نادری یا موپاس ".مکانهایی که از آنها نام برده شده در محدوده خیابان های فردوسی ، لاله زار و استانبول قرار داشتند . هم اکنون در نیمه دهه 1380 شمسی تنها از این سه کافه مهم تهران فقط کافه نادری برجا مانده و دو کافه دیگر از میان رفته اند .سنت کافه نشینی سابقه ای دیرینه دارد که به دوران صفویه باز می گردد ، در تاریخ بازمانده از این دوران شرح های مفصلی در مورد نقش و جایگاه کافه ها که در آن زمان به قهوه خانه ها شهرت داشته امده است .مرحوم نصر الله فلسفی در کتاب بزرگ خود زندگی شاه عباس کبیر دراین باره به طور مبسوط توضیحاتی ذکر کرده است . به این ترتیب روشن است که از دیر باز کافه ها ، قهوه خانه یا چای خانه ها مکان و محلی برای وقت گذرانی مردم بوده است .بعد از شهریور 1320 و بازشدن فضای سیاسی کشور سنت کافه نشینی در جامعه رونق گرفت و اینبار خواستگاه اجتماعی آن از میان طبقات متوسط و روشنفکر بود که این مکان ها را تبدیل به فضایی برای داد و ستد های فرهنگی کردند . برگزاری جلسات شعر خوانی ، بررسی کتاب و گفت و گو در مورد موضوعات فرهنگی کم کم در کافه ها رونق گرفت .اما در این مجال اندک فرصت پرداختن به رویدادهای دهه های 30 ، 40 و پنجاه دراین باره نیست و موضوع سخن کافه کتابهایی است که در ابتدای دهه 1380 دوباره ظهور کرده اند .کافه کتاب چه جور جایی است ؟کافه کتاب ، مکانی تلفیقی میان یک کتابفروشی و یک کافه است . دراین جور مکانها میز و صندلی هایی در میان قفسه های کتابفروشی قرار داده می شود و مراجعه کنندگان به آن هم در حین مطالعه کتاب چای یا قهوه ای می نوشند یا در میان خوردن چای کتاب می خوانند !نخستین کافه کتاب تهران در حوالی خیابان کریمخان تهران در منطقه هفت شهرداری ظهور کردند . چشمه ، ثالث و 78 نخستین کافه های مهم در ابتدای دهه 1380 بودند . حسن کیائیان با خرید یک شعبه بانک در نبش خیابان میرزای شیرازی کافه کتاب نشر چشمه را در آنجا تاسیس کرد . فضایی کوچک دربالکن مغازه که گنجایش قرار دادن 10 صندلی را هم ندارد تبدیل به نخستین کافه کتاب تهران شد .پس از آن نشر ثالث فضای بسیار بزرگتری را به کافه کتاب خود اختصاص داد که البته این مکان بیشتر تلفیقی است میان کتابفروشی و یک کافه مدرن که در جوار هم قرار دارند . علی جعفریه خود در مورد این مکان می گوید که اینجا فضایی است که علاقه مندان به کتاب می توانند کمی استراحت کنند و با هم گپی بزنند . هم اکنون در دیگر نقاط این خیابان چند کافه دیگر مانند ویستار بوجود آمده اند که کمابیش شبیه یکدیگر هستند .چرا به کافه کتاب می آئید ؟در مورد رونق و رواج این کافه ها بهتر از هرکس خود کافه نشینان می توانند قضاوت کنند در این گزارش ما نخست به سراغ کسانی رفتیم که در این کافه ها رفت و آمد دارند .ناتاشا نظری در یکی از کافه کتابها با دوستش نشسته و مشغول صحبت است او در مورد کافه کتابها می گوید : " کافه کتابها فضایی هستند که جوانها بخش زیادی از وقتشان را در آن می گذرانند . به هر حال هر جوانی برای خود تفریحی دارد و برخی هم علاقه دارند در این مکان ها دور هم جمع شوند ".وی می افزاید : " برخی از جوانها که علاقه ای به تلف کردن وقتشان در پارک ها ، بوتیک و مغازه های شمال شهر ندارند به این کافه ها رو می آورند و اگر این کار هیچ حسنی نداشته باشد همین همنشینی با کتاب ارزشمند است ".فرخنده حاجی زاده مدیر نشر و کافه کتاب ویستار در مورد استقبال مردم از کافه کتابها می گوید : " کافه کتابها پدیده ای نو ظهور هستند و از آنجا که طبع جوان ها نو طلب است از این پدیده استقبال می کنند . آنها امروز به دنبال فضایی هستند تا گوشه ای از اوقات فراغت خود را در آن سپری کنند و طبعا قصد تلف کردن وقتشان را هم ندارند ".به گزارش مهر ، کافه کتابها از این گذشته کارکردی دوگانه هم دارند یعینی تبدیل به مکانی برای برگزاری همایش های فرهنگی تبدیل می شوند . از برگزاری جلسات نقد و بررسی مجموعه های فکری و فلسفی در کافه کتاب نشر چشمه تا دیدار و گفتگوی شاعران و نویسندگان ایران با آدونیس و جلسه داستان خوانی محمود دولت آبادی در کافه کتاب نشر ویستار همگی رویدادهای هستند که در این مکان های نو ظهور رخ می دهند .فرامرز عباسی در گفتگو با مهر در این باره گفت : " جیم جارموش فیلمی دارد به عنوان " قهوه و سیگار " که در آن فیلم فضای قهوه خانه های کشورهای مختلف را نشان می دهد به نظر من اگر قرار بود اپیزودی از این فیلم به کشور ما اختصاص پیدا می کرد قطعا باعث افتخار ما بود که چنین فضاهای فرهنگی در کشور داریم و مردم ما چنان انسی با کتاب دارند که در چنین فضاهایی توقف می کند ".
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]