تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816695392
انتخابات نظام صنفي در گفت وگو با باقر بحريبانجي جامپينگميكنيم
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انتخابات نظام صنفي در گفت وگو با باقر بحريبانجي جامپينگميكنيم
شهرام شريف، م.ر.بهنام رئوف- باقر بحري نايب رييس كميسيون سخت افزار سازمان نظام صنفي رايانهاي به تازگي به ايران بازگشته است تا پنج شنبه همين هفته در انتخابات نظام صنفي شركت كند. او كه يكي از اعضاي هيات مديره فعلي سازمان نظام صنفي و از جمله فعالان عرصه سخت افزار است به دليل نوع انتقادهايي كه عمدتا از بخش هايي از هيات مديره داشته و دارد از ليست اصلي موسوم به اتحاد 15 كنار گذاشته شده است. موضوعي كه باعث انتقاد ديگر عضو سخت افزاري هيات مديره سازمان يعني احمد عليپور نيز شده است. به بهانه همين موضوع و با هدف ارزيابي وضعيت انتخابات سازمان نظام صنفي گفتوگويي با وي انجام دادهايم كه ميخوانيد:
بحث را با ائتلافهاي موجود و اين كه چرا نام باقر بحري در هيچ كدام از آنها وجود ندارد، آغاز كنيم. داستان انصراف و عدم انصراف شما از كجا آغاز شد؟
پشت سه ائتلافي كه به وجود آماده است دو نفر قراردارند. بدون شك اين دو نفر در همه جلسات اتحاد و انسجام و همانديشان حضور داشتند. سوالي كه مطرح است اين است كه اين چه جور ائتلافهايي هستند كه 90درصد هر سه ليست يكي است؟
در مورد هم انديشان جلسه واقعي وجود نداشته در آن جلسه فقط چهار نفر حضور داشتند، آقاي دانش، آقاي شهرام زند از طرف خانم طباطبايي، آقاي مظلوم و آقاي سعيدي در اين جلسه حضور داشتند. كساني كه در كل عمرشان هم ديگر را اصلا نديده بودند و اسم ائتلاف را گذاشتند همانديشان.
در مورد خود من هم اصلا بحث انصراف وجود نداشت. بلكه يك اشتباه سهوي صورت گرفته بود و در حقيقت اين اشتباه از سوي منشي من بود. نه اينكه من بخواهم انصراف دهم، من تصميم به انصراف داشتم، اما آن را عملي نكرده بودم. از طرف من تماس گرفتند كه بپرسند كه اگر آقاي بحري بخواهد انصراف دهد چه كارهايي بايد انجام دهد كه همين سوال باعث شده بود تا اين موضوع را به ضرورت انصراف من تلقي كرده و آن را اعلام كنند.
آيا شما از اول قصد شركت در انتخابات را داشتيد؟
از ابتداي امر من علاقهاي به حضور نداشتم. از اول ما گفته بوديم كه چون سازمان نظام صنفي در دوره گذشته بيشتر نرمافزاري بود در اين دوره سعي كنيم تا وزن سختافزاريها هم در هياتمديره حفظ شود. من بنا به دلايلي گفتم كه نميخواهم شركت كنم، اما بعد در جلسهاي كه داشتيم همه اعتراض كردند و تصميم گرفتم كه بمانم.
اين دلايلي كه مطرح ميكنيد بخشياش به اختلافات با آقاي سعيدي باز ميگردد كه ميگويند با شما اختلافاتي داشته و در ماههاي اخير اين اختلافات بيشتر شده است؟
اصلا آقاي سعيدي در اين بخش نقشي نداشتند. 99درصد اختلافات از طرف آقاي مظلوم صورت گرفته و سعيدي نقشي در اين بين ندارد و علت اين اختلافات هم كاملا شخصي است.
در جلسه اتحاد تا آنجايي كه من ميدانم 11 نفر حضور داشتند و در مورد حضور من در اين ليست رايگيري شده كه 9 نفر راي مثبت داده بودند و آقاي مظلوم در آن جلسه آن قدر پافشاري كرده كه باعث حذف شدن نام من شده است.
چند مساله مطرح است. گفته ميشود كه قرار است ليست اتحاد به شكل كامل راي آورده و سكان نظام صنفي را به عهده بگيرند. دومين مساله يك تراستي است كه يك گروه به وجود آوردهاند. اين مساله نه تنها به شما خدشه وارد كرده است، بلكه باعث شده عدهاي ديگر هم كه ميخواهند در اين انتخابات شركت كنند، نااميد باشند. مشكل شما كه كاملا شخصي است. نوع مديريت سازمان نظام صنفي به نظر ميرسد كه توسط دو نفر بوده و اگر هياتمديرهاي هم بود اين هياتمديره پررنگ نبوده. از طرف ديگر يكي از چالشهاي ديگر نوع و شيوه رايدهي است، شايد اين شيوه براي دور اول لازم بوده، اما الان ضعفهايش مشخص شده است. اگر كسي در تراست اوليه وجود نداشته باشد عملا كنار گذاشته شده است. در مورد اين مسائل توضيح ميدهيد؟
اعتقاد من بر اين است كه در يك سازمان كه مركز يك صنف است اولين چيزي كه مطرح است تضارب آرا است. در سختافزاريها، ما يكسري واردكننده داريم و يكسري توليدكننده كه نظراتشان با هم 180 درجه فرق دارد. من اگر ميخواهم محلي باشم براي جمع آوري راي بايد با ديدگاهي فرابيني با مسائل برخورد كنم. برخلاف جامعيت سازمان، اما رفتار جامعيتي وجود ندارد.
الان ميبينيم كه تعدادي براي سختافزاريها قايل شدهاند و گفتهاند كه دو يا سه نفر فقط از سختافزاريها در اين ليست حضور داشته باشند. اين
نشان دهنده اين است كه نگاه آنها دقيق نيست. ما به اتحاديه و تشكلها ايراد ميگيريم كه اينها عدهاي هستند كه براي خودشان فراكسيون تشكيل دادهاند، اما در حال حاضر ميبينيم كه سازمان هم فرقي با اين مجامع ندارند. من در هيچ انتخاباتي مشكلي براي لابي نميبينم، ولي لابي كجا و پدرخوانده بازي كجا؟
اين پدر خواندگي را شما صرفا در اين دوره انتخابات ميبينيد يا در دوره مديريت هم همين نظر را داشتيد؟
من فكر ميكنم كساني كه در واقع اين نوع نگاه را دارند در تمام دوران اينگونه هستند. يك سري جلساتي در سازمان تشكيل ميشد با عنوان هيات رييسه. يعني ما علاوه بر آنكه هياتمديره داشتيم، اين هيات هم جلساتي داشت.
يك سري جلسات ديگر هم در هيات رييسه صورت ميگرفت كه تشكيل شده بود از آقايان مرتضوي، رحمتي، مظلوم و سعيدي. اينها مسائل را با خود مطرح ميكردند وعين آن مسائل را در هياتمديره مطرح و موافقت آن را جلب ميكردند. من و آقاي عليپور و فروردين نسبت به اين مسائل اعتراض داشتيم كه شايد يكي ديگر از دلخوريها هم اين مساله بوده باشد. در يك سازمان دمكراتيك ديگر هيات رييسهاي كه در اساسنامه هم تعريف نشده معني ندارد.
اين هيات رييسه چه چيزهايي تصويب ميكردند؟
موضوع جلسه را از قبل با هم هماهنگ و بعد آن را مطرح ميكردند يعني در واقع خط ميدادند. اما ما ميگفتيم اگر قرار است بحثي مطرح شود بايد درخواست به شكل عام ارايه شود و فيلتر هم نشود و بعد ما در مورد آن تصميم بگيريم.
وقتي ما در مورد مسائل صنفي حرف ميزديم و ميخواستيم كه تصميم بگيريم و كاري را اجرايي كنيم اين مهم ميتوانست از طرف نفر دوم يا سوم هم عملي و اجرا شود، اما اين موضوع اجازه داده نميشد و هميشه عنوان ميشد كه نفر اول بايد تصميم گيري كند. چرا اين تفكر بايد وجود داشته باشد.
با توجه به فرمي كه از اعضاي اتحاد 15 و ساير تشكلها ميبينيد آيا براي شركتهاي سختافزاري اين شائبه ايجاد نميشود كه جايگاه آنها در انتخابات آينده كمرنگتر از اين خواهد شد؟
حتما همين خواهد بود. سه نفر از دوستاني را قبول كردند كه در حقيقت ضعيفترين حلقههاي اين مجموعه هستند. اين افراد تازه وارد جمع شدهاند و تجربهاي در اين سازمان ندارند.
با توجه به وضعيت فعلي برنامه شما چيست؟ به شكل انفرادي شركت ميكنيد يا ميخواهيد ائتلاف تشكيل دهيد؟
من دارم سعي ميكنم بچههايي را كه در همراهان 20 بودند و هيچ وقت هم تشكيل نشد را شايد بشود زنده كرد يا لابي سختافزاريها را به عنوان سختافزار معرفي كنيم. در حال حاضر تعداد نرمافزاريها بيشتر از سختافزاريها است و اين هم علت دارد. چرا كه سختافزاريهاي ما بعد از مدتي تبديل به فروشگاهها ميشوند. البته از لحاظ من جداسازي به شكل فعلي درست نيست؛ چرا كه همه در اين صنف مشغول كار هستند. من مقابل نرمافزار نيستم. اگر نرمافزاريها خوب كار كنند وضعيت سختافزاريها خوب ميشود و بالعكس. جبهه مقابل هم نيستيم. انتقاد من نوع نگرش است. اعضاي فعلي نماينده همه نرمافزاريها نيستند؛ چراكه شركتهاي بزرگ و معظمي در نرمافزاريها وجود دارند كه اصلا شبيه به اين دوستان فكر نميكنند و وارد اين بازيها هم نميشوند.
بيشترين انتقاداتي كه به عملكرد نظام صنفي وارد شده اين بوده كه اين سازمان براي نرمافزاريها هيچ كاري انجام نداده است. با توجه به اين كه پتانسيل اصلي صنف هم از نظر اعضا و هم در كادر مديريتي نرمافزاريها قالب بودند، چرا هيچ كاري براي اين گروه انجام نشده است؟
نظام صنفي در اين دوره مهجور ماند. بعد از عوض شدن دولت همه به سازمان ضربه زدند. اگر سازمان اين سه سال را براي تثبيت ميگذاشت خيلي كارها انجام ميشد، اما نه آنها انجام شد و نه كارهاي ديگر. نگراني من اين است كه مجموعه سازماني كه در دوران نوجواني است و نياز به نگهداري و محبت دارد چرا خودش از روش خشونت و روش نامهربانه استفاده ميكند.
و اين روشها تثبيت را به تعويق انداخته است؟
دقيقا
در دوره دوم هدف باز هم تثبيت است يا چيز ديگر؟
با توجه به ضرباتي كه سازمان در دور اول خورد و همه وقت خود را براي تثبيت صرف كرد باعث شد تا افراد متخصص در اين دوره كانديد نشوند. در چنين شرايطي اتحاد 15 تشكيل ميشود كه لرزان است. سوال اين است كه اين افراد چگونه ميتوانند سازمان را حفظ كنند؟
بايد سه نفر كانديد شوند تا رييسجمهور يكي از آنها را تاييد كنند. آيا واقعا در اين ليستها ما فردي را داريم كه اين مسووليت را به عهده گيرد.
در دوره اول عدهاي مخالف انتخابات بودند كه از بيرون سازمان بودند، اما حالا اين مخالفتها از درون صورت ميگيرد. آيا اين مخالفتها از ابتدا بوده يا چون زمان انتخابات است مشهود شده است؟
من خيلي با نظرات آن گروه موافق نيستم البته براي آن دوستان احترام قائلم؛ چرا كه آنها هم از جنس و همكاران ما هستند. من فكر ميكنم صنفي تشكيل شده كه براي رشد ايتي موثر است و نبايد با آن مخالفت كرد. اگر آن دوستان در همان زمان مخالفت نميكردند و در كميسيونها حضور پيدا ميكردند الان به نظر من ميتوانستند رايهاي خوبي بگيرند. فرهنگ، يا بر ما، يا با ما، فرهنگ اشتباهي است. هر چقدر تنوع رفتاري در هياتمديره بالا باشد به نفع همه است.
تركيب هياتمديره آينده را چگونه پيشبيني ميكنيد؟
اعتقاد من اين است كه اگر اتحاد 15 به شكل كامل راي بياورد، اميدي در انتخابات نيست. نه براي اين كه من نيستم. من حاضرم همين الان انصراف دهم، اما تركيب عوض شود؛ چرا كه اين تركيب چيده شده است. اين افراد به اين دليل در اتحاد هستند كه ميخواهند حتما در هياتمديره باشند.
با توجه به برداشتهاي خودتان چرا در ساختار نظام صنفي هيچ قانوني اصلاح نشد؟
در مورد تغيير قانون بايد راحت بگويم كه در دوره اول اصلا ما را به رسميت نميشناختند كه حالا بخواهيم برويم و قانون را تغيير دهيم. يعني روي كليت مطلب حرف وجود داشت واي به حال اينكه شما بخواهيد بگوييد كه در بخش از مواد ايراد وجود داشته است و بايد اصلاح شود. واقعيت اين است كه در خيلي از جلسات حتي حاضر به صحبت با ما نبودند.
به هر حال شما يكي از اعضاي هياتمديره بوديد و حق راي داشتيد؟
ما تمام سعي و تلاش خود را انجام داديم و در خيلي از موارد هم جلساتي داشتيم كه بتوانيم كاري انجام دهيم. حتي ما براي كميسيون سختافزار براي اينكه بتواند كارهاي بزرگتري انجام بدهد خواستيم از افرادي كه وزن مناسبي دارند مانند دكتر خمسه استفاده كنيم كه در خيلي از موارد هم موفق عمل كرديم. بزرگترين مشكل دوره گذشته را من تشكيلاتي عمل نكردن ميدانم. در دوره گذشته هياتي رفتار ميشد نه تشكيلاتي. البته بخشي از اين مشكل متوجه آقاي سعيدي بود. آقاي سعيدي فرد محور بود نه تشكيلاتي محور. آرزوي من اين بود كه فردي مانند آقاي مرتضوي الان حضور داشت. چرا كه اگر ايشان مدير ميشد ميتوانست يك سازمان پر قدرت ايجاد كند. آقاي سعيدي فردي كاريزماتيك است كه ميتواند رهبري كند، اما تشكيلاتي نيست.
فكر ميكنيد كه آقاي رحمتي قدرت مديريت صنف را داشته باشند؟
اميدوارم!. ايشان فرد استراتژيكي هستند و معمولا مسائل را در بلند مدت ميبينند. تصور با برنامه كار كردن را دارند. اما رياست هياتمديره يك قدرت تصميمگيري خلاق ميخواهد كه من فكر ميكنم ايشان در اين زمينه مقداري ضعف دارند. آقاي رحمتي فردي مفيد و بسيار قدرتمند است، اما آقاي رحمتي براي پشت صحنه خوب است نه جلوي صحنه. آوردنش به جلوي صحنه خطا است.
در انتخابات كساني كه ميتوانند راي دهند با سه ليست مشابه هم روبهرو هستند. توصيه شما به رايدهندگان چيست؟
من فكر ميكنم افراد بايد روي شناخت خود نظر دهند؛ چرا كه ليستها مقداري تبليغي محسوب ميشوند. اينكه فرد ديگري براي شما تصميم بگيرد و بگويد به ليست راي دهيد، مشكل دارد. البته اگر حزب وجود داشت اين كار مشكل نداشت، اما در مورد لابيهايي كه برنامهاي هم ندارند مشكل ساز است.
به عنوان سوال آخر پيشبيني نهايي شما از نتيجه چيست؟
فكر ميكنم كه ما واقعا داريم بانجي جامپينگ ميكنيم. در شرايطي كه اصلا اطميناني وجود ندارد، داريم ميپريم. من خودم ميخواهم بپرم؛ چرا كه به سازماني اعتقاد دارم كه دموكراتيك باشد؛ چرا كه براي آن ارزش قائل هستم و ميخواهم به آن برسم. روش فعلي به ارزشها خدشه وارد ميكند. من همچنان اعتقاد دارم كه توسعه بازار بايد مهمترين هدف نظام صنفي باشد.
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]
-
گوناگون
پربازدیدترینها