واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - عبدالله آل بوغبیش از آنجا که هر کنشی را واکنشی در پی است، سفرهای درون منطقه ای مقامات کشورهای عربستان سعودی، قطر، سوریه و ایران طی روزهای گذشته هم واکنش طبیعی به سفرهای اخیر مقامات آمریکایی به خاورمیانه است. پیش از اینکه تحرکات دیپلماتیک منطقه ای به این گستردگی آغاز گیرد، برخی از مقامات و مسئولان آمریکایی، با انجام سفرهایی به منطقه، تحرکات سیاسی خود را آغاز کرده بودند. اولین این سفرها، عزیمت جورج میچل فرستاده ویژه باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه بود. در پی آن، سفر جان کری چهره دمکرات و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا و بالاخره سفر اخیر هیلاری رودهام کلینتون وزیر خارجه این کشور به شماری از کشورهای خاورمیانه بود. تمامی این سفرها و دیدارها که پس از برگزاری کنفرانس بازسازی نوار غزه در شرم الشیخ انجام گرفت، سفر سعود الفیصل به دمشق و تسلیم دعوت نامه بشار الاسد رئیس جمهور سوریه برای سفر به ریاض را در پی داشت. پس از آن، وزیر خارجه امارات وارد دمشق شد. حتما فراموش نکرده اید که امارات یکی از کشورهایی بود که طی هفته های گذشته میزبان نشستی در سطح وزیران برخی کشورها به منظور محدود سازی نقش ایران در حوزه خاورمیانه بود. به دنبال این سفر، وزیر خارجه قطر با مقامات سوری دیدار کرد. در ادامه این تحرکات دیپلماتیک، احمد ابوالغیط وزیر خارجه مصر و عمر سلیمان مدیر اطلاعات این کشور عازم ریاض شدند و با ملک عبدالله پادشاه عربستان شدند. سعود الفیصل همچنین به مصر رفت و با حسنی مبارک دیدار کرد. در پی آن، نشست سران چهارجانبه ای با حضور ملک عبدالله، حسنی مبارک، بشار الاسد و امیر کویت بدون حضور امیر قطر برگزار شد. پس از آن سعود الفیصل این بار عازم دوحه شد. یک یا دو روز بعد بشار الاسد رئیس جمهور سوریه عازم دوحه شد و دیداری چند ساعته با امیر قطر برگراز کرد. همزمان با این سفر، منوچهر متکی وزیر خارجه ایران وارد ریاض شد و پس از دیدار با همتای سعودی اش، پیامی را از سوی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورش تسلیم پادشاه عربستان کرد. به نظر می رسد این همه تحرکات دیپلماتیک سنگین و رفت و آمدهای مستمر طی دو هفته گذشته نتیجه یورش دیپلماتیک آمریکا طی هفته های اخیر به خاورمیانه باشد. جورج میچل که دو بار به خاورمیانه آمد و در اولین تور منطقه ای خود، سوریه را مستثنی کرد، همان گونه که ولید المعلم وزیر خارجه این کشور پیش بینی کرده بود، اطلاعاتی ناقص را به کاخ سفید خواهد برد. از همین رو، میچل مجددا به خاورمیانه سفر کرد و این بار عازم سوریه شد و با مقامات این کشور دیدار کرد. در واقع سفر میچل به منطقه بیش از اینکه محتوایی باشد، به منظور ارزیابی اوضاع و تهیه گزارشی از آنها بود. اما شاید در این میان، سفر جان کری عضو دمکرات کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا مهم تر از تور میچل و کلینتون باشد و در واقع می توان گفت بسیار عمقی تر از سفر آن دو بود. وی پس از آنکه تور منطقه ای خود را به پایان رساند، در یک سخنرانی در مرکز خاورمیانه سابان وابسته به موسسه تحقیقاتی بروکینگز آمریکا، توصیه ها و راهکارهایی را به دولت اوباما ارایه داد و در این میان، مهم ترین آنها، سخن راندن از "نقشه راه منطقه ای جدید" بود. از نگاه کری وجود عوامل سیاسی، منطقه ای منطقه خاورمیانه را به "لحظه ای جدید" وارد کرد که می باید به "نقشه راه منطقه ای جدید" با نیم نگاهی به ابتکار عمل صلح عربستان منجر شود. کری در سخنرانی خود در این مرکز، ظهور ایران به عنوان قدرتی منطقه ای را عامل نگرانی مشترک کشورهای "میانه رو" منطقه و اسراییل دانسته و چنین نتیجه می گیرد که از این نکته می توان به بهترین نحو بهره برداری کرد. از نگاه وی ، از زمان شکل گیری اسراییل تاکنون این قدر برخی کشورهای عربی به اسراییل نزدیک نشده اند و این قدر نگرانی مشترک نداشته اند. از همین روست که جان کری در سخنرانی خود از "فرصتی واقعی برای تحقق صلح در خاورمیانه" سخن به میان می آورد که می باید آن را مغتنم شمرد. در همین راستا، وی دولت آمریکا را به انجام مذاکره با سوریه دعوت می کند اما مذاکره ای هوشمندانه و هوشیارانه به طوری که منجر به دادن امتیازی غیر از همین امتیاز مذاکره با سوریه نشود. وی در عین حال در این سخنرانی از سوریه خواست تا در روند موسوم به روند صلح خاورمیانه شرکت کند و بخشی از این نقشه راه منطقه ای جدید را اجرایی نماید. سخن راندن واشینگتن از آمادگی برای انجام مذاکره با ایران و نیز دعوت از این کشور برای حضور در کنفرانس بین المللی درباره افغانستان و به عبارتی اعطای نقشی منطقه ای به ایران، همگی در چارچوب همین نقشه راه منطقه ای است که می باید کل کشورهای منطقه را در برگیرد و از تمامی آنها برای اهداف ترسیم شده کاخ سفید بهره برداری کرد. کری در عین حال طی سخنرانی خود خواستار انجام مذاکره با تمامی طرف های منطقه ای تحت تاثیر نفوذ ایرانی به منظور بیرون کشیدن آنها از این حوزه نفوذ و قرار دادن آنها در جبهه مقابله با ایران به منظور ضعف تاثیر گذاری ایران و نیز همراه کردن این کشورها و حتی احزاب و سازمان های و گروه های منطقه ای با اسراییل تحت عنوان وجود دشمنی مشترک به نام ایران است. از نظر وی، دولت اوباما از این رهگذر ضمن آنکه می تواند نقش منطقه ای ایران را تضعیف نماید، می تواند کشورهای عربی را در کنار اسراییل قرار داده و روند صلح را تسهیل نماید. سخن راندن انگلستان از انجام مذاکره با حزب الله لبنان و نیز تقلیل دادن مسئولیت های دنیس روس ( فردی که در جرگه لابی اسراییلی در آمریکا قرار می گیرد و چندان مورد اعتماد کشورهای خاورمیانه نیست) به مشاور وزیر خارجه در امور منطقه خلیج فارس و غرب آسیا به وی در همین راستا قابل تفسیر است. اکنون دولت آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا متحدان منطقه ای ایران را تحت عنوان مذاکره به طرف خود بکشاند و بدین ترتیب راه برای ائتلاف استراتژیک و یکپارچه با اسراییل علیه ایران هموار شود. اما اینکه جان کری از نقشه راه منطقه ای جدید سخن براند می تواند گویای این باشد که به این زودی نمی توان به تحقق صلح در خاورمیانه امیدوار بود و تمامی تلاش های دیپلماتیک کنونی و آینده در حد یک نقشه راه منطقه ای جدید سوای همان نقشه راه سابق باقی خواهد ماند و از آن فراتر نخواهد رفت. برای تحقق این نقشه راه، دستگاه دیپلماسی کشورهای دسته بندی شده تحت عنوان میانه رو در منطقه اکنون به کار افتاده و رئیس جمهور سوریه را به ریاض دعوت می کند و نشستی چهارجانبه را برگزار می کند. سوریه نیز برای خارج شدن از دایره انزوای عربی - منطقه ای - بین المللی و نیز تقویت بنیه اقتصادی خود به این مذاکرات نیاز دارد. اما به نظر می رسد سوری ها خود نیز می دانند که این مذاکرات در حد مذاکرات خواهد ماند و چه بسا به این زودی تحقق عملی نخواهد یافت و این را می توان از کوتاه نیامدن آنان از ائتلاف استراتژیک خود با ایران دریافت. دولت آمریکا علاوه بر تحقق اهداف یاد شده، با وارد شدن در روند مذاکرات با دشمنان سابق خود - که باراک اوباما در روز ادای سوگند ریاست جمهوری از آن سخن راند- می تواند چهره تخریب شده خود طی سالهای جنگ علیه عراق و افغانستان را ترمیم نموده و خود را به عنوان کشوری صلح طلب در نظر افکار عمومی معرفی نماید. اما سفر هیلاری کلینتون به ترکیه را نباید فراموش کرد. کلینتون با عزیمت به ترکیه، اعلام کرد اوباما ترکیه را به عنوان اولین مقصد سفرهای خود به کشورهای اسلامی برگزیده است. بی تردید این انتخاب بسیار زیرکانه صورت گرفته است. زیرا ترکیه در منطقه خاورمیانه به عنوان کشوری دارای روابط خوب با بسیاری از کشورهای اسلامی دشمن آمریکاست و از سویی دیگر، دارای روابط دیپلماتیک و سیاسی با اسراییل است. ترکیه از جمله کشورهایی است که مورد قبول و تایید جهان است و از این رو می توان دروازه مناسب و خوبی برای وارد شدن دولت آمریکا به جهان اسلام و تاثیر گذاری بر آن است. در هر صورت باید به انتظار روزهای آینده نشست تا ببینیم نتایج دیدارهای چهارجانبه و نشست سران عرب در دوحه اواخر ماه جاری میلادی در دوحه و نیز سفر آینده اوباما به ترکیه و مذاکرات طرف های فلسطینی در قاهره برای تشکیل دولت و دیگر مسائل مورد اختلاف چه نمودهایی را در جغرافیای سیاسی منطقه ای به جای خواهد گذاشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]