واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مترجم: هلن صديق بناي اينترنت: يك نماي درشت
خبرگزاري فارس: اينترنت در حال توليد فرمهاي جديد انسان اجتماعي و عملكردهاي جديد فرهنگي و نيز متحول ساختن جهتگيري ها و عملكرد هاي قديمي است. سرعت اين تحول آنچنان بالا است كه اغلب بررسي كلي تحولات ناشي از آن دشوار است.
اينترنت شبكه اي گسترده و بي حد و مرز است. اين شبكهي گسترده مجموعهاي از شبكههاي كوچك متعدد است، كه بهواسطهي لينكهاي فعال بين كامپيوترها ايجاد ميشود. اين شبكهها در ابتدا پروژهاي بود كه وزارت دفاع آمريكا در دههي 1960 تا اوايل دهه 1970 آن را انجام داد. اين پروژه به نام " آرپا نت" ( ARPAnet) معروف شد. هدف اوليهي "آرپانت" ايجاد ارتباط بين نظاميان ارتش آمريكا بود؛ بهنحوي كه به آساني بتوانند از بروز نقض و يا عملكرد پرسنل نظامي آگاه شوند و اقدام لازم را صورت دهند.
اين پروژه كه امروزه اينترنت خوانده ميشود، در چهل سالي كه از عمر آن مي گذرد، دستخوش تحولات چشمگيري شده است و بر سطوح مختلفي از زندگي اجتماعي انسانها تأثيراتي عميق برجاي گذاشته است. به عنوان مثال، در اين مدت اين فنآوري با بهرهگيري از بسياري از تكنولوژيهاي پيشرفتهي ديجيتالي، ابعاد وسيعي از صنعت و فرهنگ چاپي ما را به چالش كشيدهاند.
اينترنت در حال توليد فرمهاي جديد انسان اجتماعي و عملكردهاي جديد فرهنگي و نيز متحول ساختن جهتگيري ها و عملكرد هاي قديمي است. سرعت اين تحول آنچنان بالا است كه اغلب بررسي كلي تحولات ناشي از آن دشوار است. درست مثل اين است كه بخواهيم از قطاري كه به سرعت در حال حركت است، عكس بگيريم.
بررسيهاي انجام شده و آمارهاي موجود نشان ميدهد كه در دهه 1990 افراد تنها از ايميل استفاده ميكردند، يعني از چت استفاده نميكردند و در وب هم جستجو نميكردند. به تعبيري آنها در عصر حجر زندگي ميكردند. تغيير نوع و ميزان استفاده از اينترنت با بسياري از قيود، ارزشها و هنجارهاي نهادينه، تعارض ايجاد كرده است. تنها به عنوان نمونه ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه گسترش و تعميق استفاده از اينترنت بين بچهها و نوجوانان مشاركت كننده در اين دنياي جديد و اقتدار سنتي والدين آنها تعارض ايجاد كرده است.
يكي از تحولات مهم در اينترنت تغيير كاربردهاي كاملاً ابزاري (Uses Instrumental) آن به كاربردهاي بياني (Expressive Uses) بوده است. اين تحول توليد رسانههاي جديد، توسعه روابط اجتماعي، بيان احساسات و بروز خلاقيتهاي بسياري را آسان كرده است. دانشمندان علوم اجتماعي بسيار دير متوجه ابعاد بياني نوظهور اين فنآوري شدند؛ زيرا آنها نيز گرايشي ابزاري نسبت به كامپيوتر داشتند. اين وسيله وراي كاربردهاي نظامياش، اساساً در حوزههاي كاري به كار ميرود. پژوهشهاي اوليهايي كه در فاصلهي سالهاي 1975 و 1990 صورت گرفته است، تأثير چشمگير پست الكترونيكي "ايميل" بر ارتباطات كاري و غيره را كاملاً نشان داده است.
پژوهشگران در اوايل دههي 1980 اين وسيله را سرد، بيهويت و فاقد حضور اجتماعي ديدند، چرا كه فاقد امكان استفاده از نشانههاي ارتباط شفاهي نظير گفتگوي رو در رو بود. امروزه ميدانيم كه فضاي مجازي به همان ميزان كه به افراد و فعاليتهاي آنان مربوط است، با انتقال اطلاعات نيز در ارتباط است. اصطلاح شاهراه اطلاعاتي كه بهطور عمومي بهكار برده شده است، مفهوم رسانهي جديد را به عنوان مسيرهاي ويژه انتقال بيتها (Bits )و بايتها ( Bytes) را دائمي و جاوداني كرده است.
اينترنت در كنار توزيع اطلاعات - عملكردهاي توزيعي (Distributing Functions) به نوعي " پيانوي بزرگ" تبديل شده است؛ ابزاري هيجاني كه راههاي بسياري را براي ارتباط و انتقال پيام انسانها بدون نياز به برنامهي آموزشي گسترده يا سخت افزارهاي پيچيده فراهم كرده است. برخي از اين تلاشها در راستاي انتقال نسل فرهنگي كهن به رسانههاي جديد و بهرهبرداري از امكانات جديد انجام گرفته است. سرعت بسيار تغيير و توسعهي اينترنت ما را گيج كرده است. اين تغيير و تحولات سريع و پياپي مشكلات زيادي را براي گروه خاصي از محققان ايجاد كرده است: محققاني كه ميخواهند نتايج تحقيقات خود را به تبعيت از علوم طبيعي تعميم دهند و نيز آنهايي كه عمدتاً در پي مطالعهي "تأثير" پديدههاي ارتباطي بر زندگي گروهي هستند.
در مقابل، گروه ديگري از محققان هستند كه نسبت به اين فنآوري ديدگاههايي متفاوت دارند. به عنوان نمونه "شري تركل" (Sherry Turkle ) كامپيوترها را امتداد خود و يا حتي خود دوم محسوب ميكند و ميگويد: "كاربران اينترنت احساس در جريان بودن و بيزماني ميكنند و حالت سحر آميز تعامل با كامپيوتر، حتي زماني كه به تنهايي و بدون مخاطب انساني باشند، اين حس در جريان بودن را براي آنها تقويت ميكند."
اينترنت از نگاه "ويكتور ترنر"( Victor Terner)، مردم شناس اينطور تعريف شده است: فضايي است متفاوت از زندگي عادي و زندگي غير عادي. او اين فضا را يك فضاي آستانهاي ( Space liminal ) تعريف ميكند. لذا اين فضا يك فضاي بينابين (betwixt and between) و فاقد قوانين و انتظاراتي است كه عموماً بر زندگي روزانه حاكمند و بيشتر احتمالي و نامتعين هستند. به همين دليل اين امر فضايي جديد و به لحاظ فرهنگي بدون چهارچوب است. دست كم در فرمهاي نوشتاري آن غالباً هويت فردي را پنهان ميكند و مسئوليت در برابر كنشها را كاهش ميدهد.
از نظر "ريچارد لانهام" (Richard Lanham) نويسندهي كتاب " واژه الكترونيك : دمكراسي ، تكنولوژي و هنر" ، كامپيوترهاي شخصي ابزاري اساساً نمايشي هستند كه گذشته از سرعت، انعطاف پذيري، تعامل و غناي امكاناتش، اين ابزار در صورت وجود چند رسانه، كاربر را به نوعي "كارگردان" برنامه خود ميكند.
اين نوع ارتباط، ارتباطات اينترنتي، نظير ارسال پيام و چت بخشي از زندگي روزانه ميليونها انسان، خاصه نوجوانان و نيز بزرگسالان شده است.
ويژگيهاي اينترنت
"گوردون گراهام"( Gordon Graham) استاد فلسفه و اخلاق دو خصلت بارز براي اينترنت قائل است: بين المللگرايي (انترناسيوناليسم) و عوامگرايي (پوپوليسم).
بين المللگرايي اينترنت صرفاً عامل ارتباط ميان افراد ملل مختلف نيست، چرا كه بسياري از ابزارها و فعاليتهاي انساني نيز همين كاركرد را دارند. نكتهي اصلي در اينجاست كه جستجو در اينترنت كاملاً نسبت به مرزهاي ملي بياعتنا است. افرادي كه در فضاي مجازي يكديگر را مييابند تا قبل از ورود به اينترنت با يكديگر غريبه هستند، اما بهواسطهي علائق مشترك كه هيچگونه ارتباطي به مليت آنان ندارد، با يكديگر پيوند ميخورند. در چنين حالتي فرد در تضادي شديد با اظهارات انديشمندان "جامعه مدني" است، مبني بر جامعهاي با خصوصيت پيوند دادن افراد بيگانه يا وحدت بخشيدن به آنان در قالب يك حكم يا حوزهي سياسي قرار ميگيرد.
اگرچه تاكنون روابط بين الملل در دنياي ما از طريق برقراري روابط ميان دولتها اتفاق افتاده است، اما اكنون با وجود اينترنت، فضايي در حال رشد از تماس و همكاري به وجود آمده است كه دولت ها، حتي در صورت هماهنگي با يكديگر نيز، كنترل ناچيزي بر روي آن دارند. پتانسيل اينترنت در كاهش قدرت و سلطهي دولتها بسيار است. اينترنت به افراط گرايي اخلاقي بيش از افراط گرايي سياسي كه ذاتاً ويرانگر است، دامن ميزند. پيامد منطقي چنين وضعيتي، توسعهي گسترده استفاده از اينترنت، فرو پاشي اخلاقيات است. اين فرو پاشي به معناي منفي كلمه "افراط گرايي" است؛ چرا كه وسيلهاي براي انتشار و ادغام تدريجي و خودساخته از نظامات اخلاقي متنوع است. از اين رو، به احتمال زياد اين گروههاي خاص هستند كه از توسعهي پديده اينترنت استقبال خواهند كرد.
دومين ويژگي اينترنت، عوام گرايي يا پوپوليسم است. عوام گرايي اينترنت نه در مرتبهاي سطحي بلكه در مرتبهاي عمقي قرار دارد. در حال حاضر صلاحيتهاي خاصي براي جستجوي اطلاعات در شبكهها و مشاركت در آنها وجود ندارد. افزايش تعداد كامپيوترها در مدارس ، دانشگاهها و كافههاي اينترنتي و كاهش چشمگير هزينهي ورود به اينترنت و استفاده از آن را، ميتوان از جمله عواملي دانست كه باعث شدهاند نهادهاي كنترلي جامعه نتوانند در مقابله كردن با عوام گرايي به عنوان يك كل، كار خاصي انجام دهند.
عوام گرايانه بودن، موجب جذب گروههاي افراطي به اينترنت شده است. چرا كه اين پديده، اجتماع نويني را در سطح بين الملل عرضه ميكند كه در آن عوامترين افراد نيز از امكان دسترسي نامحدود به جهان اطلاعات برخوردارند و مستقيماً در شكلدهي به نظام جهان مشاركت ميكنند. كاربران اينترنت بر مبناي علائق و گزينشهاي فردي خود عمل كرده، با يكديگر هم پيمان ميشوند. چنين اقداماتي توسط هيچ كدام از مرزهاي ملي يا قدرتهاي مسلط بازرسي نميشوند. دولتها، عليرغم برخورداري از قدرتهاي قهار، از اعمال كنترل بر روندهاي جاري ناتوانند و تنها عاجزانه به اين وضعيت مينگرند.
در اينترنت كاربران اين فرصت را مييابند كه در جستجوي كساني با روحيههاي مشابه خود باشند و تأثيرات اصلاح و تزكيه كنندهي فرايندهاي طبيعي را ناديده بگيرند. اين وضعيت در مسائلي نظير شبكههاي هرزهنگاري كودكان بيشتر ديده ميشود. پيامد منطقي چنين وضعيتي فرو پاشي اخلاقي و نه يگانگي اخلاقي است. مقصود از اين شيوهي تفكر نه راه انداختن جار و جنجال، بلكه يادآوري اين موضوع است كه اينترنت ابزاري با امكانات جديد است كه بايد به درك عميقي از آن رسيد.
منابع:
http://pluto.mscc.huji.ac.il/~msdanet/papers/comm-cult.pdf
http://www.gordongraham.com
Http://www.abdn.ac.uk
........................................................................
منبع: مركز تحقيقات و مطالعات رسانه اي همشهري
يکشنبه 21 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]