واضح آرشیو وب فارسی:موج: پايان نامه هاي برتر دانشگاه تربيت مدرس
خبرگزاري موج - . . .
به گزارش موج، پايان نامه هاي برتر دانشگاه تربيت مدرس، عنوان: تاويل و قرائت حكمي و نمايشي سوره حضرت يوسف (ع) در قرآن مجيد
استاد راهنما: آيت اللهي، حبيب الله
دانشجو: خبري، محمد علي
مقطع: دكتري، رشته: پژوهش هنر، تاريخ دفاع: 1386
كليد واژه ها (فارسي): تاويل/ قصص قرآن/ يوسف در قرآن/ هنر در قرآن/ جنبه هاي قرآني
شناخت (فلسفه اسلامي)/ نمايش هاي مذهبي
چكيده:
قرآن حاوي گفتارهاي ارزنده اي است كه برخي در قالب قصه و سرگذشت بيان شده است.
موضوع ها و داستان هاي قران مجيد از وجوه گوناگون، همواره مورد توجه هنرمندان عرصه مختلف هنر از جمله هنرهاي نمايشي قرار گرفته است.
اين رساله در فصل اول و در مقدمه به چگونگي رويكرد هنرمندان به موضوعات و مضامين قرآن پرداخته و ارزش هاي حاكم بر كلام خداوند را بهترين رويكرد هنرمندان به مضامين و قصه هاي قرآن، مي داند. فصل دوم به چگونگي برخورد روشمند و كيفيت قصه در قرآن اختصاص دارد. همچنين فصل سوم، در بررسي حكمت در قرآن، به ويژگي هاي حكمت محور بودن قصه يوسف در قران اشاره مي كند.
فصل چهارم به بررسي ويژگي هاي حكمت هنر اسلامي و زيبايي در قرآن اختصاص داشته و علاوه بر آن، زيبايي شناسي حاكم بر داستان يوسف را بررسي مي كند. در فصل پنجم براي اثبات اين مساله كه قصه يوسف در قرآن داراي ظرفيت هاي نمايشي براي خلق اثر نمايشي است به بررسي عناصر نمايشي چون ساختمان و ساختار، زاويه ديد، انديشه و محتوا، ساختمان نمايش، كشمكش، شخصيت پردازي، گفت و گو، زمان و مكان مي پردازد.
اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي، به بررسي قواعد حاكم بر حكمت هنر اسلامي و عناصر نمايشي قصه حضرت يوسف (ع) در قرآن مجيد پرداخته است.
نتيجه تحقيق حكايت از آن دارد كه قصه حضرت يوسف (ع) يك قصه حكمت محور شناخته شده و داراي عناصر نمايشسي شامل ساختمان و ساختار، انديشه و محتوا، زاويه ديد، كشمكش، شخصيت پردازي، گفت و گو و زمان و مكان براي خلق يك نمايشنامه با رويكرد ارزش هاي حاكم بر كلام خداوند است.
عنوان: تزيين ايراني، زبان گفتگو ميان هنرهاي ايران و اروپا با رويكرد نشانه شناختي با آثار پيشگامان هنر مدرن در انگليس
استاد راهنما: انصاري، مجتبي
دانشجو: موسوي حجازي، بهار
مقطع: دكتري، رشته: پژوهش هنر، تاريخ دفاع: 1385
كليد واژه ها (فارسي): هنر ايراني/ هنر جديد/ انگلستان/ نشانه شناسي/ تزيين و آرايش
چكيده:
ايران در طول تاريخ تاثير بسيار زيادي بر تمدن جهان داشته و در ميان ساير ملل نيروي مولد و حياتي ايجاد كرده است. ايران شناسان جملگي بر اين عقيده اند كه قريحه نيرومند و هوش سرشار متفكران، شاعران و هنرمندان اين سرزمين جريان تمدن را تغيير داده، موجب اعتلاي افكار بشر گرديده و خدمات ارزنده اي به حيات فرهنگي و روحاني جهان نموده است. از همه مهم تر اين كه ايران به واسطه هنرهاي تزييني برجسته و درخشان خود شهرت جهاني پيدا كرده است، به طوري كه متجاوز از دو هزار سال دنياي متمدن قديم و جديد قريحه ايراني را در زيبايي و جمال ستوده اند.
بررسي مسير تحول جنبش هاي هنري اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم نشان مي دهد پيشرفت صنعت و گسترش حمل و نقل موجب شد تا پيشگامان هنر مدرن در اروپا با هنرهاي ايراني آشنا شدند، اين آشنايي سرآغاز گفتگويي گشت كه با زبان زيبا و پر شكوه تزيين ايراني جريان يافته است. هدف از انجام اين پژوهش شناخت دلايل، نوع و چگونگي ايجاد تبادل و ارتباط در حوزه هنرهاي ايران و اروپاست كه موجب شد تا پيشگامان هنر مدرن تزيين ايراني را به عنوان زباني توانمند در آثار هنري خود برگزينند.
رويكرد نشانه شناختي بر آثار پيشگامان هنر مدرن در انگلستان بر مبناي نظريه ارتباطي نشان مي دهد كه اين هنرمندان بنا بر هدف اصلي خود يعني احياي معنويت در هنرها آثاري توليد نموده اند كه با الهام و براشت از اصول زيبا شناختي حاكم بر تزيين ايراني (ساختار هندسه- مبنا، تقارن، نظم، وحدت و تناسب ميان فرم هاي قدرتمند و رنگ هاي درخشان و شفاف) آفريده شده اند. بدين ترتيب، مي توان اذعان نمود كه بخشي از مباني هنر مدرن اروپا بر پايه اصول و نقوش موجود در هنرهاي ايراني شكل گرفته است.
عنوان: زيبايي شناسي ادبيات كودكان (بررسي، تحليل و مقايسه آثاري از ادبيات كودك ايران و جهان)
استاد راهنما: لزگي، حبيب الله
دانشجو: حجواني، مهران (مهدي)
مقطع: دكتري، رشته: پژوهش هنر، تاريخ دفاع: 1385
كليد واژه ها (فارسي): زيبايي شناسي (ادبيات)/ ادبيات كودكان و نوجوانان/ شازده كوچولو (داستان)/ هري پاتر (داستان)/ سفر به شهر سليمان (داستان)/ رويكرد آموزش محور / لذت/ بازي ها
چكيده:
رواج اين تلقي كه ادبيات كودك، پديده اي آموزش محور است موجب شده اين گونه ادبي اعتبار خود را تا حدي از دست بدهد و در مواردي به ابزار تعليم و تربيت بدل شود. در پژوهش هاي ادبي به اين معضل توجه كافي نشده است. اصلي ترين هدف رساله حاضر، نقد رويكرد آموزش محور در ادبيات كودك و اثبات رويكرد زيبايي محور هم چون پديده اي واقعي و نه قراردادي است. در رويكرد آموزش محور، نگاه به زيبايي بيشتري نگاهي ابزاري است اما رويكرد زيبايي محور بر آن است كه اگر قرار باشد براي ادبيات ذات قائل شويم، آن گاه زيبايي، عنصر ذاتي و دروني ادبيات كودك و ماده آموزشي، عنصر عرضي و بيروني آن است.
دراين رساله مفهوم هنر در برابر مفهوم آموزش به كار رفته است. منظور از آموزش، تاثير بر مخاطب نيست، زيرا هر پديده اي كم و بيش تاثيري در پي دارد. مقصود ما از آموزش در اين جا مفهوم تعليم و تربيتي آن است، يعني فرايندي با قصد و طرح اوليه. به منظور ايجاد تغييرات نسبتا پايدار در مخاطب براي پيگيري بحث از سه راه وارد مي شويم، محور نظري، محور تاريخي و محور نقد و بررسي. در محور اول (نظري) مي كوشيم صرف نظر از محقق شدن يا نشدن ادبيات كودك در عالم واقع، امكان تحقق آن را اثبات كنيم. رويكرد رساله در تعريف هنر از طرفي نظريه همساني هنر و بازي و اصالت قائل شدن براي لذت و بازي و تخيل در ادبيات كودك و از طرفي مشاركت حس و عقل در روند خلق هنري است. همچنين از اعتبار بيشتري كه ديدگاه مخاطب محور در نظريه ادبي معاصر داراست، بهره هايي در اثبات ظرفيت ادبيات كودك در خلق معاني متنوع در ذهن مخاطبان متنوع و نيز نسبت هرمنوتيك با ديدگاه زيبايي محور در ادبيات كودك برده ايم. در محور نظري كوشيده ايم نشان دهيم قيد مخاطب (كودك) در ادبيات كودك لزوما مانع ناب بودن ادبيات كودك نيست. همچنين تفاوت نسلي بين نويسنده بزرگسال و خواننده كودك لزوما ادبيات كودك را تصنعي، اقتدار گرايانه و يكسويه نمي سازد. از اين گذشته بزرگ ترها نيز به كودكي و ادبيات كودك نياز دارند. بين ادبيات كودك و ادبيات بزرگسال تفاوتي نيست مگر از ناحيه مخاطب. يكي از مهم ترين استدلال هاي ما در محور نظري براي اثبات ذاتي بودن زيبايي و عرضي بودن اهداف آموزشي اين است كه مي توان داستان يا شعري كودكانه را فرض كرد كه براساس اهداف آموزشي ( به مفهوم علمي اش) شكل نگرفته باشد، اما نمي توان اثري را فرض كرد كه ادبيات باشد ولي از وجوه زيبايي شناسانه و جوهره ادبي خالي باشد. در محور دوم (تاريخي) اتكاي ما بر سير تحول تاريخي مفهوم ادبيات كودك از آموزش محوري به زيبايي محوري است كه نشان مي دهد تحولات تاريخي اين گونه ادبي، تعريف آن را به سوي زيبايي محوري سوق داده است. در اين ميان هم بستگي و هم زماني معنا داري ميان اولويت يافتن عنصر زيبايي در ادبيات كودك و به رسميت شناخته شدن دوران كودكي در جوامع بشري مشاهده مي شود. در محور سوم (نقد و بررسي) نيز ذاتي بودن زيبايي و اصل نبودن آموزش را از طريق تحليل ساختاري داستان هاي شازده كوچولو (فرانسه)، هري پاتر (انگلستان) و سفر به شهر سليمان (ايران) نشان داده ايم. در واقع تاكيد كردهايم كه ارزش و يا ماندگاري اين آثار در درجه اول به واسطه تاثيرات آموزشي آن ها نيست، بلكه از ارزش هاي زيبايي شناسانه آنها سرچشمه مي گيرد.
يکشنبه 21 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 442]