تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816941832
با سامان ويسي، مليپوش بسكتبال صباباتري بودن يا نبودن، آزمون من است
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با سامان ويسي، مليپوش بسكتبال صباباتري بودن يا نبودن، آزمون من است
جام جم آنلاين: بسكتبال ايران يك دوره تاثيرگذارش را هيچگاه فراموش نميكند. دوراني كه چند بازيكن قد و نيمقد از مينيبسكتبال با هم رشد كردند تا به تيم جوانان سال 2000 رسيدند. براستي در تاريخ بسكتبال ايران چه كسي ميتواند از كنار نام هاي صمد و مرحوم آيدين نيكخواه بهرامي ، جواد داوري ، حامد آفاق ، حامد سهرابنژاد ، عليرضا هنردوست ، مهدي كامراني و سامان ويسي بيتفاوت عبور كند.
اين نسل پايهگذاران بسكتبال نوين كشورمان به شمار ميروند كه توانستند مرزهاي سنتي را درنورديده و به افتخارات تازه نايل آيند. در سالهاي 2000 با افزوده شدن تعدادي از بازيكنان ديگر، بويژه نفراتي مثل حدادي كه شرايط ويژهاي دارد، تيم ملي بسكتبال متفاوتتر از هميشه شد و بر بلنداي قاره كهن ايستاد.
بسكتبال بايد قدر ستارگانش را بيشتر از اين كه هست، بداند. هنوز ميشود ادعا كرد براي خيلي از برترينهاي ما جايگزين مناسبي ساخته نشده است.
همانگونه كه در المپيك شاهد بوديم. سامان ويسي بازيكني متعلق به همان نسل است. فانتزي باز 7 6 سال اخير ليگ برتر كه بازياش در حد بينالمللي بوده و مربيان خارجي را به تحسين وادار كرده است حتي هم تيمي هاي خارجي نظير واشنگتن كه نخستين بار در تيم پيكان در كنارش قرار گرفته بود، نگاهي ستايشآميز به ويسي دارد.
آندره پيتس و ويتاري مارش آرزوي بازي با او را داشتند و سرانجام مربياني كه به داشتن هر كدام از بازيكنان آن نسل طلايي به خود ميبالند، از جمله سامان ويسي.
هنوز هم همان بازيكني هستي كه بوسنياك ميگفت؟
با كمي تجربه بيشتر.
سرمربي وقت تيم ملي بسكتبال از جسارت تو خوشش ميآمد. ميگفت ويسي بازيكني است كه اگر از او فاصله بگيري، شوت ميزند، اگر سفت و سخت دفاعش كني، فول ميگيرد...
من با مربيان خارجي متعددي كار كردم و هر كدام درباره من نظري داشتند. نظر بوسنياك اين بود و اعتقاد عجيبي به من داشت. خيليها در همان روزها بوسنياك را چاپلوس يا متملق ميخواندند، اما او از روابط عمومي خوبي برخوردار بود و ميدانست با بازيكنانش چه رفتاري داشته باشد.
روزي كه ميرفت در گفتگويي اعلام كرده بود؛ چرا بعضي تفكرات در بسكتبال ايران مربوط به 40سال پيش است.
بسكتبال ما از مربيان خارجي درست استفاده كرد. هرچند مربيان ايراني دستكمي از همتاهاي خارجي خود ندارند. اگر ليگ ما پيشرفت كرده و در تيمهاي ملي موفقيت داشتهايم، به لطف كارهاي نوين 2 گروه است.
در مديريت فعلي حضور مربيان خارجي از نناد ترايكوويچ آغاز شد. بوسنياك، اونيكا و ترومن. به جز اين آخري با 3 نفر ديگر كار كردي. تفاوت آنقدر زياد است كه نتوانيم از مربيان خودمان استفاده كنيم؟
بحث تفاوت نيست. عوامل متعددي وجود دارد. مهمترين مساله به نحوه سياستگذاري و خطمشي ورزش و بسكتبال ايران بازميگردد. من نميتوانم وارد آن مسائل شوم، اما از نظر فني، تعدادي از مربيان خوب ايراني با اين مربياني كه آمدند، برابري ميكنند.
پس چرا همه موفقيتها به نام مربيان خارجي ثبت شده است؟
نه، من جايي با اين مساله برخورد نكردهام. موفقيت از آن يك مجموعه است. مديريت بسكتبال، مربيان ايراني و خارجي، بازيكنان، باشگاهها و غيره. در اين مجموعه مربيان خارجي هم قرار گرفتهاند، اما هيچگاه تمامي موفقيتها به نام آنها ثبت نشده است.
از كار با مربيان خارجي نگفتي؟
نناد ترايكوويچ نظم و ديسيپلين داشت، اما آنقدر زيادهروي ميكرد كه روحيه بازيكن را از بين ميبرد!...
يعني در تيم ملي نبايد نظم و انضباط داشت؟
چرا، اما ديسيپلين خشك و يكنواخت نناد كار دستش داده بود.
شايد به اين دليل بود كه 7 سال پيش هنوز بازيكنان ما رفتار حرفهاي را نياموخته بودند.
ميشود چنين چيزي گفت. چون تا آن موقع بسكتبال ما حضور چنين مربي را تجربه نكرده بود. نناد بسكتبال نوين را ميدانست و خيلي به ما كمك كرد. من شاهد بودم تا چند سال پس از بازگشت نناد به كشورش، تعدادي از مربيان ما كارهاي او را در تمرينات انجام ميدادند.
ديسيپلين نناد در دوره ولاديمير بوسنياك به لبخندهاي هميشگي اين مربي تازه وارد تبديل شد.
بوسنياك لبخند ميزد، اما نظم و انضباط او كمتر از نناد نبود. او از روابط عمومي خوبي برخوردار بود و بر خلاف نناد قادر بود با اطرافيانش بهتر ارتباط برقرار كند.
در فرهنگ ما ايرانيها اين قبيل افراد مقبولترند. روي اين اصل بوسنياك بيشتر از هموطنش در ايران اقامت داشت.
بوسنياك دوره خوبي به ايران آمده بود. نسل بسكتباليستهاي تيم ملي كاملا عوض شده بود و در ردههاي جوانان و اميد با موفقيتهايي كه به دست آمد، بازيكنان بيشتري معرفي شدند. دست اين مربي براي انتخاب بازيكن بازتر بود.
... و اونيكا و ترومن؟
با ترومن كار نكردم، اما اونيكا 2 حسن عمده داشت. اول بسكتبال منطقه و آسيا را خوب ميشناخت. دوم بسكتبال روبه رشد ايران را بخوبي درك كرد و با درك اين موضوع توانست بعداز سالها تيم ايران را در بازيهاي آسيايي دوحه صاحب رتبه سوم كند.
راجع به بوسنياك و اونيكا تقريبا نظر مشابهداري. ميشود اينطور استنباط كرد آنها از توانمنديهاي موجود و به تكامل رسيده بسكتبال ايران در دورههاي اخير استفاده كردهاند، بنابراين رايكوترومن نيز با استفاده از همين شرايط و شرايط خاصي كه در رقابتهاي جام ملتهاي آسيا در سال 2007 حاكم بود، موفقيتهاي بسكتبال ايران را كامل كرد.
در اين 7 سال با مديريت آقاي مشحون هر روز يك گام به سمت جلو برداشتهايم. در جوانان 2 بار قهرمان آسيا شديم. در اميدها همينطور و نقطه اوج قهرمانيها، مقام اول تيم ملي در ژاپن است. اين موفقيتها مديريت شدهاند. باشگاهها سرمايهگذاري كردند. نگاه بچههاي بسكتباليست حرفهاي شده و مربيان چه خود و چه از طريق مربيان خارجي دانش بسكتبال را فرا گرفتند. ما در اين چند سال ليگ قدرتمندي هم داشتيم كه به مربيان خارجي در كسب موفقيتها كمك كرده است.
با اين اوصاف، مربيان ايراني نميتوانند هدايت تيم ملي را به عهده داشته باشند تا براي يك بار هم كه شده تنها ايرانيها در يك پروسه موفقيت جاي داشته باشند؟
من يك بازيكن هستم و نميتوانم از ديدگاه كلان به موضوع نگاه كنم...
اما در حد يك نظر؟...
حتما ميتوانند.
براي اين كه بحث مربيان را تمام كنيم، چه پيشنهادي داري؟
مربيان خارجي براي پيشرفت بسكتبال تاثيرگذار هستند. حتي شديدترين مخالفان مربيان خارجي اين مساله را رد نميكنند. حضور اين مربيان باعث رقابت بيشتر بين مربيان ميشود و مربيان كشورمان را وادار به مطالعه بيشتر ميكند. بنابراين اثرات مثبت از حضور اين نوع مربيان كم نيست، اما شرايط نبايد به گونهاي پيش برود كه عرصه كار بر مربيان داخلي تنگ شود بلكه آنها هم بايد جايي براي ارائه تواناييهاي خود داشته باشند. اين قبيل امور در بلندمدت آثارش را مينماياند زماني كه بسكتبال ايران به لحاظ مربيگري صاحب پتانسيل غني و قوي است، رشد بسكتبال سريعتر انجام ميشود.
در لابلاي صحبتهايمان درباره مربيان ليگ اشاره كرديم. يك سوال كليشهاي؛ ليگ ما پويا است؟
دلايل زيادي براي پويايي ليگ وجود دارد. بازيكنان خارجي، مربيان خوب، سرمايهگذاري باشگاهها و....
در قسمت بازي در ليگ، بازيكنان خارجي چه تاثيري دارند؟
يك مثال ميزنم. حضور آندره پيتس زماني براي بازيكناني مثل من در ليگ ايران يك آرزو بود. پيتس آمد و 3 دوره در اينجا بازي كرد، اما ديگر آن جذبه گذشته را براي ما ندارد چون احساس ميكنم بازيكنان ايراني فراتر از او هستند. بازيكنان خارجي نگاه ما را حرفهايتر كردهاند. مهدي كامراني، صمد نيكخواه بهرامي، حامد آفاق، حامد حدادي و ديگران كه جزو برترينهاي ليگ به شمار ميروند، از وجود بازيكنان خارجي خيلي استفاده كردند.
ميخواهي بگويي بازيكنان خارجي سازماندهي درستي در نزد بازيكنان كشورمان داشتند؟
بله. اولين روز حضور بازيكن خارجي در ليگ ايران را به خاطر ميآورم. آن روز شايد كيفيت بازيكنان فعلي خارجي را نداشتيم؛ چون اطلاعات بينالملليمان كم بود، اما اكنون تيمها در به كارگيري اين بازيكنان سختگير هستند.
به عبارتي الان تيمها انتخاب نميشوند بلكه انتخاب ميكنند.
كاملا همينطور است. در چند فصل اخير شايد تصور بازيكنان خارجي از ليگ ايران، يك ليگ سطح پايين بود، اما شاهديم چگونه ليگ ما از سوي اين بازيكنان جدي گرفته ميشود.
آيا ليگ به بسكتبال و بينالمللي شدن اين ورزش كمك كرده است؟
ما در آسيا يك ليگ قوي داريم. تيم صبا باتري 2 فصل پيدرپي قهرمان جام باشگاههاي آسيا شده است بنابراين نميتوانيم از بينالمللي شدن ليگمان صحبت نكنيم.
حضور صمد نيكخواه بهرامي و حامد حدادي در ليگهاي خارج از كشور هم از نشانههاي ديگر بينالمللي شدن بسكتبال ماست. اين طور نيست؟
آنها ثابت كردهاند، در بسكتبال ميتوانيم بيش از اين كه هست، پيشرفت كنيم. دوستان ما الگوهاي خوبي براي بازيكنان ايراني به شمار ميروند. سالها پيش چند تن از بازيكنان بسكتبال ايران راهي خارج شده بودند، اما به دليل بيثباتي نظام باشگاهداري، اين حركت متوقف شد. اميدوارم من بعد شاهد حضور بيشتر لژيونرها در بسكتبال دنيا باشيم.
خودت دوست داري لژيونر شوي؟
البته. امسال در آزمون بودن و نبودن در ليگ شركت كردهام!
راجع به پيشنهاد چينيها صحبتهايي شده. آيا قرار است در ليگ چين بازي كني؟
صحبتهايي در ميان بود؛ اما منصرف شدهام و در ليگ ايران بازي خواهم كرد.
چرا؟
در تيم اول ايران بازي كردن بهتر است تا تيم شانزدهم چين!
چه شد كه يكباره تيمهاي چيني فكر بازيكنان ايراني افتادهاند؟
طبق آييننامه جديد ليگ چين، هر تيم ميتواند يك بازيكن آسيايي را استخدام كند. با توجه به قهرماني تيم ايران در آسيا، چينيها تعدادي از بازيكنان خوب ما را هدف گرفتهاند. مثل جواد داوري و عليرضا هنردوست.
اين انتقالهاي بيسابقه به ليگهاي خارج از كشور به سطح ليگ خودمان آسيب وارد نميكند؟
اگر تعداد لژيونرها زياد شود ليگ ايران از كيفيت خوب گذشته فاصله ميگيرد، اما از طرفي فرصت بيشتري ايجاد ميكند تا مربيان به جوانترها بها بدهند. حضور بازيكنان ايراني در ليگهاي خارجي به تيمملي بسكتبال كمك خواهد كرد. الان خيلي از كشورهاي مطرح دنيا هستند كه بازيكنانشان در ديگر ليگها به ميدان ميروند از جمله كرواسي و صربستان. ورزش حرفهاي امروز مرزها را در نورديده است.
كار با جوانان در ليگ مستلزم زمان طولانيتر براي كسب نتيجه است، در حالي كه در ايران سرمايهگذاران به سوددهي كوتاه مدت توجه ميكنند و در حضور اول يا دوم خود در ليگ به دنبال قهرماني هستند. اگر اين امر اتفاق نيفتاد و از طرفي از حضور ستارگان كاسته شود، خطر عدم سرمايهگذاري تيمها، ليگ را تهديد ميكند. در آن صورت چه بايد كرد؟
تيمداري در بسكتبال به دليل مشكل درآمدزايي سخت است، روي اين اصل، سرمايهگذاري بندرت صورت ميگيرد. در سالهاي گذشته انحلال بسياري از تيمها را شاهد بودهايم. تيمهاي باشگاهي برخلاف سياستهاي رايج ورزش، در سازندگي حوصله به خرج نميدهند بلكه به دنبال محصول آماده هستند. شايد بهترين تيم سالهاي اخير ذوبآهن باشد كه روند رو به ثبات داشته است. اگر چند تيم مثل ذوبآهن داشته باشيم هر سال نگران وضعيت تيمها نخواهيم بود.
به هر حال نتيجهگيري ركن مهمي است و نميشود هزينه كرد و نتيجه نگرفت.
اگر تيمداري ثبات داشته باشد، نتيجه هم حاصل ميشود. متاسفانه بيشتر مديران تيمها ميخواهند در سال اول يا دوم تيمداري قهرماني به دست آورند. موفقيت در ورزش فقط كسب عنوان قهرماني نيست.
با توجه به موفقيتهاي تيمهاي ملي، وضعيت نظام باشگاهي در بسكتبال را چگونه ارزيابي ميكني؟
امسال كه اصلا شرايط خوب نبود، چند تيم منحل شدند و بسياري از بازيكنان بلاتكليف هستند. يك بازيكن مليپوش در زندگي برنامهريزي دارد و روي پول بسكتبال حساب ميكند. اگر تيمها همين طور منحل شوند، تكليف مليپوشان چيست؟ از طرفي باشگاههاي خصوصي توان رقابت در شرايط فعلي ورزش را ندارند، چون از سوي دولت حمايت نميشوند. بنابراين ناچارند عرصه فعاليت را ترك كنند.
با صباباتري چند ساله قرارداد داري؟
يك سال.
پيشنهادهاي ديگري داشتي، چرا صباباتري را انتخاب كردي؟
مهران شاهينطبع برايم خيلي زحمت كشيد. يك بار يار كمكي تيمش در جام باشگاههاي آسيا بودم كه قهرمان شديم و سالها پيش نيز براي او در پيكان بازي كرده بودم. ميخواستم يك جور زحمات اين مربي خوب را جبران كنم.
چند درصد قول قهرماني در ليگ امسال را ميدهي؟
از الان سخت است، اما فكر ميكنم تنها رقيب تيم ما مهرام است. با اين حال شانس زيادي براي قهرماني داريم.
از ميان آن نسل خوب بسكتبال، آيدين نيكخواه بهرامي رفت. آيا بسكتبال جاي او را پر كرده است؟
جاي آيدين به اين زوديها پر نميشود. او در سالهاي اخير به اوج رسيده بودو جاي ثابتي در تيم ملي داشت.
گفتي به خاطر روح آيدين به صباباتري رفتي. برنامههايت براي اين تيم چيست؟
وقتي 10 سال همه جا و همه وقت با آيدين بودم، دورياش واقعا سخت است. تيم آيدين را انتخاب كردم تا بلكه از اين طريق بتوانم خودم را تسلي بدهم. ما مجموعهاي خوب و مربي خوبي داريم و ميتوانيم فصل موفقي را در ليگ سپري كنيم.
صباباتري حامد حدادي را هم در اختيار ندارد. آيا بدون او مشكلات تيم بيشتر نميشود؟
مهران شاهينطبع مربي بادانشي است و حتما در اين خصوص تدابيري انديشيده است. حضور حدادي براي هر تيمي غنيمت است، اما وقتي بازيكن پيشنهاد بهتري دارد، نميشود جلوي پيشرفت او را گرفت.
آيا تيم شما روي جوانان سرمايهگذاري ميكند؟
حامد آفاق وقتي از مشهد به تهران آمد، سني نداشت. او در صباباتري پيشرفت كرد يا اصغر كاردوست. محمد سيستاني يا مسعود ايراني، امسال اين نفرات حرفهاي زيادي براي گفتن دارند. هماكنون جوانان مستعدي در تمرينهاي صباباتري شركت ميكنند كه من به آيندهشان اميدوارم.
اگر خودت دوباره به عنوان يك جوان 18 - 17 ساله بازي در تيمهاي ليگي را آغاز كني، چه اهدافي را دنبال خواهي كرد؟
اول از همه درسم را ادامه ميدهم. اشتباه بزرگ زندگيام اين بود كه درسم را رها كردم. الان كه نگاهم به خيلي چيزها عوض شده است، ميبينم اگر درس ميخواندم ميتوانستم آيندهام را خودم بسازم نه اين كه منتظر فلان و بهمان تيم بمانم.
براي ادامه تحصيل هنوز دير نيست... .
البته. جزو برنامههايم است، ولي ابتدا بايد آرامش زندگيام را حفظ كنم و تمركز داشته باشم. ليگ كه شروع شود، برنامهريزي ميكنم به هر دو، درست و دقيق برسم. ليگ و درس.
گامي به جلو
نفس راحت و بلندي كشيد و از من خواست بين پرسشهايم فاصله بيندازم. هنوز 40 دقيقه از گفتگويمان گذشته و خسته نشده است. ميگويد: ميگويم البته و او شروع ميكند: شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
-
گوناگون
پربازدیدترینها