محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826588775
نگاهي به وضعيت شيعيان اسرائيل
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به وضعيت شيعيان اسرائيل
خبرگزاري فارس: مركز كل آمار اسرائيل آمار رسمي شيعيان ساكن در سرزمينهاي اشغالي را 600 نفر ذكر كرده اما با توجه به حساسيت رژيم صهيونيستي به اين افراد ميتوان حدس زد كه تعداد واقعي شيعيان اين منطقه چند برابر اين عدد باشد چنانكه سايت كانال هفت يمن تعداد اين شيعيان را شش هزار نفر تخمين زده است
به گزارش خبرگزاري فارس اگر چه شيعيان ساكن در سرزمينهاي اشغالي فلسطين از نظر تعداد در اقليت به سر ميبرند و بسياري از ايشان نيز با «تقيه» زندگي ميكنند تا از دردسرهاي شيعه بودن در سرزمين تحت اشغال دژخيمان صهيونيست در امان باشند اما لازم به بيان نيست كه همين اقليت كم تعداد به قول رسانههاي گروهي اسرائيل خطرناكترين تهديد عليه اسرائيل هستند.
"ما شيعيان و پيروان مذهب راستين، عقل اين ملت را اصلاح ميكنيم و آن را آنگونه كه خدا در كتابش آورده است. آراسته و وارسته خواهيم كرد."
"اي خداوند بخشنده! به سيد حسن نصرالله، و پرچم دار تشيع آقاي رئيس جمهور احمدي نژاد بركت ارزاني دار و او را ياري كن و بلا را از آنها دور كن."
اينها سخنان شيعيان لبنان و پيروان "حزب الله" يا برخي از شيعيان ايران يا شيعيان ساكن مناطق شيعي مذهب نيست، بلكه جزئي از دعاهايي است كه برخي از مسلمانان شيعه در دل سرزمينهاي فلسطين اشغالي تكرار ميكنند. اين پديده را برخي رسانهها و نهادهاي پژوهشي در تلآويو گزارش دادند، كه باعث نگراني رؤساي دستگاه سياسي و امنيتي رژيم صهيونيستي شده است. رسانههاي گروهي اين پديده را خطرناكترين تهديد عليه اسرائيل توصيف نمودند. شماري از گروه هاي "شيعي مذهب" در اسرائيل فعال هستند كه به شكلي طبيعي در حال رشدند و با نهادها و گروههايي ارتباط برقرار كردهاند كه از نظر رژيم صهيونيستي بسيار خطرناكاند.
* شش هزار نفر آمار واقعي شيعيان ساكن در سرزمينهاي اشغالي فلسطين
مركز كل آمار در قدس اشغالي در گزارش سالانهي خود كه سال گذشته منتشر شد، "شيعيان رسمي" در اسرائيل را نزديك به 600 نفر اعلام كرد، اما اين عدد را قابل اطمينان ندانست. غير دقيق بودن اين آمار از اين روست كه شيعياني در اسرائيل وجود دارند، كه به اين مذهب گرويدهاند و به صورت "سري" مراسم ديني خود را برگزار و به گونهاي عمل ميكنند كه كار شناسايي آنان براي اسرائيليها مشكل باشد؛ زيرا در صورت شناسايي شدن توسط اسرائيليها، كار براي آنان مشكل خواهد شد، لذا تعداد شيعيان در سرزمينهاي اشغالي بسيار بيش از اين عدد است.
سايت كانال هفت يمن در صفحهاي كه توسط عربهاي ساكن اسرائيل اداره ميشود، با استناد به "منابع امنيتي مطلع"، شمار شيعيان اسرائيل را 10 برابر تعداد اعلام شده توسط مركز آمار اسرائيلي؛ يعني نزديك به 6000 نفر اعلام نمود، كه اين رقم با گرايش صدها نفر از عربهاي اسرائيل به تشيع به 10 هزار نفر هم ميرسد. اين افراد به دليل نااميدي از اصلاح اوضاع موجود و نيز "بحرانهاي سياسي و اجتماعي" كه عربها با آن روبرو هستند، "راه حل شيعي" را راهي براي گريز از اين بحران ميبينند.
جالب اينجاست كه اين آمار موجب نگراني اسرائيليها شده است؛ زيرا وجود اين مذهب در اسرائيل و نفوذ آن، خود به تنهايي بحران و مشكل بسيار بزرگي به شمار ميآيد و به معناي پيروزي چند تئوري ضد اسرائيلي است. يكي از اين نظريهها، تئوري صدور انقلاب شيعي ايران به خارج از مرزهاي خود است، كه يكي از اصول انقلاب اسلامي در تهران است و تهران موفق شده است كه در قلبِ كشور دشمنش (اسرائيل) به اين مهم دست يابد. هم چنين بايد پيروزي فكري و استراتژيك حزب الله بر اسرائيل و موفقيت اين حزب در جذب افراد جديد به اين مذهب را نيز به شمار آورد كه به يمن پيروزي نظامي اخيرش به دست آمد.
در اين گزارش همچنين آمده است، كه عربهاي اسرائيلي كه به اين مذهب گرايش دارند از زمان برپايي اين رژيم در سال 1948، فعاليتهاي ديني خاصي را به هدف جذب افراد بيشتري به اين مذهب دنبال ميكنند. اين مسئله باعث نگرانيهاي ويژهاي شده است. اين پژوهش از گزارش دو ماه پيش "مائير دغان" رئيس دستگاه امنيتي "اسرائيل" موساد به نخست وزير اسرائيل ايهود اولمرت پرده برداشت. در اين گزارش مائير دغان به اولمرت خبر داد، كه شماري از پيروان جنبش اسلامي در اسرائيل به رهبري "شيخ رائد صلاح" در شمال، و "شيخ ابراهيم مرمور" در جنوب به مذهب تشيع گرويدهاند و در مناطق عربي؛ نظير كفركنا، الناصره، شفاعمرو، الجليل، المثلث، يافا، مجدالكرم و النقيب منتشر شدهاند و گردهماييهاي "سري" شيعيان را به صورت دورهاي برگزار ميكنند.
همچنين روشن شد كه رابطهي رژيم صهيونيستي و مذهب تشيع به گذشتهي دوري باز ميگردد و شيعيان از ديرباز در سرزمين تاريخي فلسطين و پارهاي از مناطق شمالي در مرزهاي كنوني لبنان و سوريه زندگي ميكردند. و شماري از اين مناطق شاهد اتفاقات ديني و تاريخي متعلق به شيعيان بوده است، كه كفرمندا و كفركنا يا حتي شفاعمرو و مجدالكرم كه در حال حاضر در فلسطين اشغالي قرار دارند از آن جملهاند. شيعيان پيش از برپايي اسرائيل در اين منطقه ميزيستند. تعدادي از اين شيعيان مجبور به خروج از فلسطين اشغالي شدند، كه بخش بزرگي از آنها به عراق رفتند و بقيه به سوريه و برخي به كشورهاي خليج و مصر پناه بردند.
به تازگي سخن از شيعيان در مصر بالا گرفته است. اين گزارش روشن ميسازد كه شمار زيادي از شيعيان مصر از عربهاي فلسطيني الاصل هستند كه به دليل فشارها و سياستهاي نظامي سازمانهاي مسلح يهودي مجبور به ترك سرزمين خود شدهاند. دهها فلسطيني كه در مناطقي؛ مانند بالماح و هاغاناه ساكن بودند و به مذاهب مختلف گرايش داشتند، از سرزمين خود گريختند و در جهان پراكنده شدند.
نام برخي از شخصيتهاي شيعي فلسطيني كه از اولين پيروان اين مذهب بودند در اين گزارش ذكر شده است، كه "شيخ عبدالرافع محاجنه" و "شيخ لوي داود" و "شيخ محمد زحالقه" از مهمترين پرچمداران مذهب تشيع بودند، كه از آن دفاع كردند.
روشن است كه تعدادي از گروههاي سادهي شيعي؛ مانند "فرزندان عبدالرافع" در پارهاي از مناطق عربي اسرائيل به شكل رسمي فعاليت ميكنند و حتي مانند ديگر گروههاي ديني يهودي يا مسيحي كه در اسرائيل پراكندهاند از حكومت، كمك مالي دريافت ميكنند. به طور مثال گروه "فرزندان عبدالرافع" در ژوئيهي گذشته از حكومت اسرائيل خواست كه به شيعيان فلسطين اشغالي اجازه دهد كه به زيارت اماكن مقدسه در عراق؛ مانند "نجف" و "كربلا" يا اماكن مقدس ديگر در ايران، مانند "قم" بروند، اما حكومت و دستگاه امنيتي به شدت اين درخواست را رد كرد.
اين مساله همچنان در دادگاه ويژهاي در حال بررسي است، اما اخيراً به دليل سفر برخي از اعضاي عرب كنيسه به سوريه و لبنان، قانوني در اسرائيل به تصويب رسيد كه در آن اسرائيليها اجازهي سفر به كشورهايي؛ مانند ايران كه به صراحت دشمني خود را با اسرائيل اعلام ميكنند و مايل به پاك كردن آن از نقشهي جهان هستند، را ندارند.
در كنار انجمن "فرزندان عبدالرافع"، انجمن ديگري با نام "شيعيان حقيقي" در منطقهي المثلث العربيه در اسرائيل به شكلي سري به فعاليت مشغول است و به همين دليل توجه بسياري از رسانههاي گروهي اسرائيلي را به خود جلب نموده است. اين توجه زماني فزوني يافت، كه اين انجمن بيانيهاي صادر نمود كه در آن خواستار اعلان رسمي شيعه به عنوان يك اقليت ديني كه در عرصهي سياسي رژيم صهيونيستي تاثيرگذار است، شد.
در اين بيانيه آمده است: "به هيچ وجه نبايد سياست را با دين آميخت و يادآور ميشود، كه امريكاييها به شيعيان عراق كمك بسياري كردند و به عنوان نمونه آنها را به حكومت رساندند و در موارد زيادي به آنها ياري رساندند. با توجه به اين كه هيچ متن شيعي وجود ندارد، كه دشمني با يهوديان يا دشمني با غرب يا ايالات متحده را تشويق كند، حكومت اسرائيل به عنوان يك "حكومت آزاد" بايد پيروان اين مذهب را به رسميت بشناسد و هويت شيعي آنها را در كارت شناسايي آنها ذكر نمايد.
جالب اين است كه اين گروه، چند هفته پيش از انتشار اين بيانيه، چندين بيانيهي ديگر صادر كرده بود كه در آنها هرگونه همكاري با عربهاي سني و رهبران بزرگ جنبش اسلامي تحريم شده بود، كه "حماس" و "جهاد اسلامي" و ديگر گروههاي فعال در سرزمين اشغالي از آن جملهاند؛ زيرا آنها امام علي بن ابيطالب را تقديس نميكنند، و همچنين اين گروه اعلام كرد كه مسلمانان سني در طول تاريخ "رنج"هاي فراواني را به شيعيان تحميل كردند.
وقتي اين بيانيه در منطقهي المثلث، كه يك منطقهي مذهبي تندرو است منتشر شد، باعث برانگيختن پارهاي از واكنشها گرديد؛ زيرا اين بيانيه را هيچ شخص حقيقي امضا نكرده بود و نسخهاي كه در رسانههاي گروهي نشان داده شد تنها نام "شيعيان حقيقي" را در خود داشت. اين تشكل در تلاش است كه از طريق پست الكترونيكي و انتشار بيانيهها از طريق كاربران اينترنت در اسرائيل با برخي از عربهاي اسرائيل ارتباط برقرار كند.
البته گروههاي ديگري، مانند "شيعهي ابرار" و "فرزندان حسين" و "شيعه در دلها" در اسرائيل فعال هستند كه بيانيههاي مشابهي را منتشر ميكنند. تمام اين گروه ها به شكلي سري و از طريق ارسال نامههاي الكترونيكي براي كاربران اسرائيلي به فعاليت ميپردازند.
گروههاي اندكي وجود دارند كه به شكل علني به فعاليت ميپردازند، اما فعاليتها و گرايشهاي گروههاي سري سابقالذكر كه بيانيههاي سري منتشر ميكنند، فضاي پنهان كاري را بر فعاليت اين گروهها تحميل كرده و آنها را وارد چالش و دشمني با قدرت حاكم در اسرائيل نموده است. قدرت حاكم در اسرائيل هر چند به هر گروهي اجازهي برگزاري آزاد مراسم مذهبي را ميدهد، اما به هيچ وجه استفاده از اين آزادي براي زيان رساندن و به خطر انداختن امنيت تل آويو را بر نميتابد.
در كنار اين گروه هاي علني و سري، گروههايي؛ مانند گروه "الامر" در "ام الفحم" و "الخير" و "الاسلام" در مناطق عربي فلسطين اشغالي فعاليت ميكنند، كه شماري از شيعيان را در بر ميگيرند. اين شيعيان به صورت دستهجمعي و بر اساس برنامههاي اين گروهها به انجام فعاليتهاي خيريه ميپردازند و به صورت فردي اقدام به اين كارها نميكنند. در گروههاي شيعي ديگر نيز وضع بر همين منوال است.
بايد يادآور شد، كه گروههاي علني شيعي در جشنها و اعياد ديني يهودي و اسلامي به صراحت اعلام ميكنند كه به اسرائيل افتخار ميكنند و از كساني كه در تلاشند تا مذهب تشيع را با حكومت وارد چالش كنند انتقاد ميكنند، و حتي در زماني كه رئيس جمهور يكي از كشورهاي عربي كه با اسرائيل رابطه دارد، اعلام نمود كه شيعيان اصولاً به ايران وفا دارند و از ايران پيروي ميكنند، شماري از اعضاي اين گروهها در برابر سفارت يكي از كشورهاي عربي تظاهرات نمودند و اعلام كردند كه تابع رژيم صهيونيستي هستند و هيچ كس اجازه ندارد از آنها سوءاستفاده نمايد و تاكيد كردند كه شيعيان نيز همانند ديگر اقليتهاي موجود در اسرائيل در تلاشند كه حقوق خود را از رژيم صهيونيستي بگيرند و نه از كسي ديگر.
* زنگ خطر
مدرسهي عالي علوم ديني در قدس اشغالي در نوزدهم اكتبر سال گذشته، خلاصهي پژوهشي با عنوان "آيا شيعيان بيشتر خواهند شد؟" را منتشر نمود، كه توسط پروفسور "بيرتس حاييم اروليه" استاد دين شناسي تطبيقي انجام شده بود. اين پژوهش كه پارههايي از آن در سايت مدرسهي عالي علوم ديني منتشر شد، هشدار ميدهد كه تشيع در مناطق عربي پر جمعيت، مخصوصاً در منطقهي النقيب در حال گسترش است. اين پژوهش يادآور ميشود كه بيشتر ساكنان عرب اين منطقه را صحرانشينها تشكيل ميدهند، كه نسبت رشد جمعيت و زاد و ولد آنها به 8/5 درصد ميرسد، كه از بالاترين درصدهاي رشد در جهان به شمار ميآيد. بدين ترتيب جمعيت صحرانشينها هر 14 سال دو برابر ميشود. و در صورتي كه پيشگيريهاي لازم صورت نگيرد، ممكن است باعث تشكيل يك حكومت شيعي در فلسطين اشغالي شود!
در پايان بخش منتشر شدهي اين گزارش آمده است: وجود شيعيان در اسرائيل رخنه و نفوذ به آن است و نبايد فراموش كرد كه به جز وجود تاريخي شيعيان در سرزمين تاريخي فلسطين، انتشار تشيع در اسرائيل به چالش وخيم و بحراني ميان اسرائيل و حزب الله و پيروزي چند بارهي اين حزب در مواجهه با اسرائيل منجر ميشود. اين مساله باعث شده تا جوانان عرب درون سرزمين فلسطين و مخصوصاً مناطق معروف به عربهاي 48 نگاه بسيار مثبتي به مذهب تشيع پيدا كنند. اين عربها از رفتار حكومت اسرائيل در برخورد با آنها و محروميت آنها از بسياري اعتبارهاي مالي يا اقتصادي يا اجتماعي كه يهوديان در فلسطين اشغالي از آنها بهره ميبرند و همچنين برخوردهاي نژادپرستانهي حكومت با آنان آزرده شدهاند، كه اين امر باعث شده تا در بسياري از اين جوانان نسبت به حزب الله كه يك حزب شيعي است يك عشق دروني به وجود آيد. تصوير دبيركل اين حزب در دهها اتاق و خانهي عربي در فلسطين اشغالي آويخته شده است. اين مساله سبب شده است كه بسياري از رسانههاي عمومي و مسئولين سياسي تل آويو نسبت به خطرهاي اين پديده هشدار دهند.
جالب اين جاست كه شماري از اعضاي راست گرا و چپ گراي كنيسه و همچنين مائير دغان رئيس دستگاه موساد و "عاموس يادلين" رئيس دستگاه اطلاعاتي ارتش (امان) و "يوفان ديسكن" رئيس اطلاعات عمومي (شاباك) در رسانههاي عمومي يا كنيسه به صراحت از خطرهاي اين پديده سخن گفته و تلاش نمودند تا اين پديده را به دين مربوط سازند و هم چنين اظهار داشتند كه خدا اسرائيل را برگزيد تا جهان را از آن چه "نفرت و كينه توزي تشيع به بشريت و زندگي" ناميدند نجات دهد، همچنان كه در گذشته يهوديان را برگزيد تا نخستين يكتاگرايان و معتقدان او باشند.
مهمترين جنبهي اين پديده يا مساله، تلاش رژيم صهيونيستي براي مربوط ساختن آن چه "دشمني ميان شيعه و سني" ميخواند، با شيوهي رفتارش با اين شيعيان است.
اين تلاشها با گزارشي كه پروفسور "گال تال" استاد پژوهشهاي اسلامي در دانشگاه حيفا تهيه كرد، كاملا روشن شد. پروفسور گال تال بر اين نكته تاكيد ميكند كه كشورهاي عربي كه با اسرائيل توافقنامهي صلح امضا كردهاند، اساساً كشورها و نظامهايي سني هستند؛ كشورهايي مانند مصر كه در سال 1979 با اسرائيل پيمان صلح امضا كرد. همچنين اردن و موريتاني از آن جملهاند. همچنين بسياري از كشورهاي عربي سني ديگر مانند مراكش و الجزاير يا حتي شماري از كشورهاي حوزهي خليج فارس كه بيشترين تلاش را براي ايجاد روابط با اسرائيل انجام دادهاند، كشورهايي سني مذهب هستند، در حالي كه شيعيان از همان لحظهي آغازين تاسيس اسرائيل به شدت با آن از در دشمني در آمدند.
"تال" اين دشمني را به آن چه "گفتمان ديني سياسي" ايران خواند، مربوط ميداند و آن را ناشي از تلاش ايران براي سياسي كردن دين و پوشاندن لباس سياست به آن و تلاش براي حضور در تمام عرصهها دانست تا در نهايت منافع ايشان حفظ شود و جريان انقلاب شيعي ايراني گستردهتر گردد.
تال براي اثبات ادعاي خود به وجود صدها يهودي عراقي در شهرهاي قم، نجف و ديگر شهرهاي مقدس شيعي اشاره كرده و ميگويد: "در طول تاريخ، يهودياني بودهاند كه اماكن مقدس شيعيان را در مقابل دريافت پول تعمير ميكردند و از آن ها مراقبت مينمودند. اما شماري از رهبران شيعي و مشخصاً ايران و لبنان تلاش كردند تا دشمني با رژيم صهيونيستي را با مذهب مربوط ساخته و آن را تقويت نمايند تا به اهداف خويش برسند."
* ارتباط با حماس
روزنامهي اسرائيلي شبه رسمي "يديعوت احارنوت" در گزارشي كه به "منابع مطلع" نسبت داد، نوشت: شيعيان در اسرائيل مهمترين گروهي بودند كه با گروههاي اسلامي فلسطيني در درون مرزهاي 67، از جمله حماس و برخي گروههاي ديگر همكاري نمودند.
اين گزارش به وجود ارتباط تاريخي ميان عربهاي شيعي فلسطين اشغالي كه از ديرباز در اين سرزمين ساكن هستند با اين گروهها، به ويژه جنبش "حماس" اشاره ميكند. در آغاز تاسيس اسراييل دو مذهب تشيع و تسنن در كنار هم با حضور يهوديان در سرزمين فلسطين مبارزه كردند. اين "اتحاد نيرومند اسلامي" (آن گونه كه رسانههاي عمومي اسرائيل از آن ياد ميكنند) پس از اخراج مردم فلسطين از سرزمينشان و اشغال مناطقي از كرانهي غربي و غزه در سال 1967، نيز پايدار ماند.
اين گزارش در ادامه، براساس اطلاعاتي كه از واحد پژوهشهاي شيعي در موساد دريافت كرده است از 8 يگان سري پرده بر ميدارد، كه عربهاي شيعهي اسرائيل به شكلي سري و براي ايجاد هماهنگي ميان جنبشهاي مقاومت اسلامي و به ويژه "حماس" تشكيل دادهاند. اما رژيم صهيونيستي به دلايلي كه آنها را "تاكتيكي" و سري ناميده و تنها رهبران و رؤساي تشكيلات امنيتي اسرائيل از آن ها باخبرند، تاكنون اقدامي براي دستگيري اعضاي اين يگانها ننموده است.
جالب اين جاست كه اين يگانها عملياتهايي را در قلب فلسطين اشغالي طراحي و اجرا نمودند، كه وزير امنيت داخلي "افي ديختر" به آن ها اعتراف نمود و اشاره كرد: "عربهايي كه به اعضاي تشكلهاي مسلح فلسطيني ياري ميرسانند از عربهاي شيعي يا عربهايي كه به صورت سري به اين مذهب گرايش دارند؛ هستند، كه براي ضربه زدن به اسرائيل، پيمانهاي "شيطاني" تشكيل دادند."
او از 73 عمليات نظامي پرده برداشت كه به قصد ضربه زدن به امنيت اسرائيل در فاصلهي بين سالهاي 1996 تا نيمههاي سال 2006 در اسرائيل يا مرزهاي آن يا در مراكز بازرسي كه در مناطق اشغالي قرار دارند، انجام شدهاند و در آن ها عربهاي اسرائيلي شيعي با سنيهاي "حماس" يا ديگر تشكلهاي مسلح فلسطيني؛ مانند جهاد اسلامي همكاري كردهاند. اين مساله باعث شده تا سرانِ تشكيلات امنيتي در تل آويو خواستار ريشه كن كردن شيعيان در اسرائيل شوند. در اوضاع امنيتي كنوني و با توجه به پيروزي "حماس" و ادارهي حكومت فلسطين توسط آن و همچنين فشارهاي نظامي كه سربازان اسرائيلي عليه فلسطينيها و لبنانيها وارد ميسازند، وجود شيعيان در اسرائيل يك خطر امنيتي به شمار ميآيد.
اسرائيل شماري از شيعيان را كه با مسلمانان سني مذهب فلسطيني در سرزمينهاي اشغالي همكاري كردهاند را دستگير نموده، اما هنوز مورد محاكمه قرار نداده است. البته اين مساله باعث شد كه شماري از گروههاي حقوق بشر فلسطين اشغالي خواستار آزادي اين افراد و توجيه اتهام رسمي و محاكمهي آنان شوند.
بايد گفت كه برخورد با شيعيان بسيار خطرناك شده است، به ويژه آن كه آنها به ارتش رخنه كردهاند و "حزب الله" نيز توانسته است به ارتش نفوذ كند و حتي عوامل فعال يا خفتهاي نيز در آن پراكنده است.
چيزي كه باعث شد تا اسرائيل در رفتار با شيعيان دقت بيشتري در پيش بگيرد، اين بود كه شماري از شيعيان در حساسترين نهاد اسرائيل؛ يعني ارتش حضور داشته و شبههاي مبني بر همكاري آنها با "حزب الله" براي آسيب رساندن به امنيت اسرائيل وجود دارد. به طور مثال سايت اينترنتي "اسرائيل امروز" در گزارشي اعلام كرد كه شيعيان به ارتش رخنه كردهاند و بارزترين نشانهي آن سرهنگ "عمر الهيب" است كه يك سال و نيم پيش به جرم جاسوسي به سود "حزب الله" محاكمه و به 15 سال زندان محكوم شد. اين سايت ادعا كرد كه "الهيب" در گروه "شيعه در دل" عضو بوده و اطلاعاتي از ارتش اسرائيل را به حزب الله منتقل نموده است. البته دادگاه نظامي هيچ كدام از اين مسائل را در فهرست اتهامهاي "الهيب" نياورد و تنها او را به رساندن اطلاعات به "حزب الله" در برابر رشوههاي مالي و مواد مخدر متهم كرد.
اين سايت اضافه ميكند كه "الهيب" مسئول احضار به خدمت صحرانشينان بوده، و اين منصب به او اجازه ميداد كه به "تبليغ تشيع" در ميان جوانان صحرانشين بپردازد. اين مساله باعث شد تا مسئولان امنيتي و قضات رسيدگي پرونده كه از اين جزئيات اطلاع داشتند، بالاترين مجازات را براي او در نظر بگيرند و به اخراج او از ارتش اكتفا ننمايند.
تلويزيون رژيم صهيونيستي در برنامهي "لوندون فاكيرشنباوم" كه يكي از برنامههاي تحليلي مهم به شمار ميآيد، گزارشي دربارهي احتمال وجود واحدهاي شيعي در ارتش كه به "حزب الله" اطلاعات ميرسانند را پخش كرد. در اين گزارش به جنگ اخير رژيم صهيونيستي عليه لبنان اشاره و عنوان شد كه روش و شيوهي رويارويي "حزب الله" با اسرائيل به گونهاي بود كه نشان ميداد "حزب الله" به مقدار زيادي از اسرار نظامي و استراتژيك ارتش اسرائيل آگاهي دارد. اين مساله باعث شد تا به ارتش اسرائيل زيانهاي سختي وارد آيد و چندين فرماندهي اسرائيلي از منصب خود كنار گذاشته شوند، كه از آن جمله آنها ميتوان به ژنرال "اودي ادام"، فرماندهي منطقهي شمالي اشاره كرد كه به جاي او ژنرال "موشيه كبلينسكي" منصوب گرديد.
اين گزارش ادامه ميدهد كه در بسياري از روياروييهاي مستقيم ميان "حزب الله" و رژيم صهيونيستي، "حزب الله" از فعاليتها و تحركات ارتش اسرائيل آگاهي داشت، و رودرروييهايي كه در منطقه شمالي رخ داد، نشان ميداد كه "حزب الله" از تمام تحركات و اهداف اسرائيل اطلاع داشت.
اين گزارش فاش كرد كه ارتش در حال حاضر به صورت سري از تمام كساني كه از تصميمها و تغييرات تاكتيكهاي نظامي آگاهي داشتند تحقيق ميكند تا مسئول شكست اطلاعات ارتش شناسايي شود. همچنين دربارهي امكان رسيدن شيعيان به منصبهاي اساسي و فرماندهي ارتش نيز تحقيق ميشود. اين گزارش تاكيد كرد كه دستگاه امنيتي اسرائيل تاكنون چندين گزارش دربارهي امكان استفادهي جاسوسان و عوامل دشمن از دستگاههاي فرستنده و دستگاههاي شنود بسيار دقيق و نيرومند و غيرقابل شناسايي منتشر نموده است و ممكن است "حزب الله" براي رخنه در ارتش از آنها استفاده كرده باشد و يا عوامل خود را براي ارسال گزارشها به اين دستگاهها مجهز نموده باشد.
از اين رو رخنه در گروهها و تجمعهاي شيعي در فلسطين اشغالي و گرفتن حاشيهي امنيت از آنها و ستاندن آزادي اعطا شده به آنها ضروري به نظر ميرسيد، به ويژه آن كه پارهاي از آنها در تلاش بودند تا دين را با سياست در هم آميزند و در خفا و به صورت پنهاني به اين مذهب گرويدهاند و مراسم و مناسك مذهبي خود را نه به صورت آشكار كه اسرائيل اجازه داده بود، بلكه مخفيانه انجام ميدادند.
* شكارچي تروريستها
اين اقدامات اسرائيل در كتاب "شكارچي تروريستها" نمود يافت، كه نوبرانهي ادبي موساد به شمار ميآمد. اين كتاب جنجالي، جزئيات بسياري را روشن ساخت و نشان داد كه چگونه اسرائيل همكاري مخفيانهي گروه هاي شيعه در فلسطين اشغالي با ديگر گروههاي همسان را كشف نمود و تاكيد كرد كه اين همكاري يك همكاري تاريخي و كهن است و آن گونه كه برخي گمان ميكنند جديد و تازه نيست.
اين كتاب پيش از پرداختن به اين مساله اوضاع شيعيان در فلسطين اشغالي را شرح ميدهد و روشن ميسازد كه آنها مراسم ديني خود را كاملا مخفيانه انجام ميدهند و هيچ كس از آنها مطلع نميشود و به شكلي كه خانوادهي شماري از آنها حتي از گرايش و اعتقاد فرزندانشان به اين مذهب اطلاعي ندارند.
نويسندهي كتاب ادعا كرد كه شيعيان، دبير كل "حزب الله" سيد حسن نصرالله و "مقتدي الصدر" را به عنوان بارزترين وفاداران به اين مذهب - از نگاه شيعيان در فلسطين اشغالي - و پاسداران آن، تقديس ميكنند.
اين كتاب ادامه ميدهد كه ايالات متحدهي آمريكا در شناخت تل آويو از فعاليت شيعيان، پايگاه مهمي به شمار ميآيد و موساد توانست يك زن را به عنوان عامل خود وارد گروههاي اسلامي در ايالات متحده نمايد، اين زن به مسلمان شدن و شيعي شدن تظاهر نمود و در اين راه شناخت او به زبان عربي و مراسم و مناسك شيعيان بسيار به او ياري رساند؛ زيرا او سالها در عراق زندگي كرده بود و پس از اعدام پدرش به جرم جاسوسي براي رژيم صهيونيستي از عراق خارج شده بود.
اين نقشه در تل آويو طراحي شد تا اين جاسوس به گروههاي اسلامي فلسطيني رخنه كند. بدين شكل كه ادعا نمايد، فردي مسيحي است، اما تمايل به مسلمان شدن دارد. اين جاسوس توانست در اين راه موفق شود و به بهترين شكل ممكن در اين گروهها نفوذ نمايد، تا آن جا كه يك بورس براي تحصيل در آمريكا كه به فلسطينيها داده ميشود از سوي يكي از شيوخ خليج دريافت كرد. او باهوش سرشارش در گروههاي اسلامي آمريكا رخنه كرد و توانست از حساسترين تماسها و كمكهايي كه شماري از گروههاي اسلامي شيعي به گروههاي شيعي ديگر در فلسطين اشغالي در كرانهي غربي يا غزه يا درون خود اسرائيل ميكردند، آگاهي يابد.
او از طريق تماسهايي كه با افراد گروههاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي داشت، توانست از بسياري همكاريها ميان گروههاي شيعي و اعضاي اين گروهها در ايالات متحده پرده بردارد و پارهاي از فعاليتهاي اين گروهها- كه در ايالات متحده قرار دارند - را روشن سازد.
اين كتاب توضيح مي دهد كه "سازمان اطلاعات و دستگاههاي امنيتي" چگونه خبر همكاري شيعيان درون اسرائيل با ديگر گروههاي شيعي در خارج را دريافت كردند. به ويژه آن كه شمار زيادي از اين گروهها روابط بسيار محكمي با برخي گروههاي "تندرو"ي عراقي و گروههاي لبناني و حتي با نظام ايران دارند كه روساي دستگاههاي امنيتي اسرائيل و آمريكا به شكلي علني اين مساله را عنوان نمودند. اين مساله باعث ايجاد روابطي "غيرمستقيم" خواهد شد كه به امنيت اسرائيل ضربه وارد ميسازد.
اين جاسوس از تماس ميان شماري از اين شيعيان با برخي شيعيانِ كشورهاي خليج فارس خبر داد. اين تماسها اساساً در سفرهاي حجي كه برخي از اسرائيليها داشتند، انجام ميشد. هر ساله حجاج عرب فلسطين اشغالي از طريق اردن براي انجام مراسم حج به عربستان سعودي سفر ميكنند، كه اين جاسوس از تماس برخي از اين حجاج با شيعيان خليج فارس خبر داد.
رؤساي اطلاعات و دستگاههاي امنيتي به محض دريافت اين خبرها نسبت به تمام شيعيان دچار خشم و نفرت شدند، به ويژه آن كه تنها همدردي شيعيان فلسطين اشغالي با همكيشان خود در عراق و لبنان براي تل آويو يك فاجعهي امنيتي محسوب ميشود، كه اسرائيل نميتواند به سادگي آن را حل نمايد.
در اين كتاب آمده است: "پس از رسيدن خبر همكاري شيعيان اسرائيل با برخي از گروههاي اسلامي در آمريكا، جلسهاي ميان رؤساي دستگاههاي امنيتي برگزار شد. در اين جلسه يكي از اين روسا بر ضرورت "عقيم ساختن" فوري تمام عربهاي شيعي و از ميان برداشتن آنها و اجراي يك سلسله ترورهاي سري با هدف ترور عربهاي شيعه و هر كسي كه گمان بر تشيع او ميرود، تاكيد كرد. به ويژه آن كه مشكل شناسايي كساني كه به اين كيش در ميآيند، هم چنان پا برجا بود."
جالب آن است كه يكي از رؤساي دستگاه امنيتي، كه كتاب او را "ص" مينامد، اين مساله را مشكل اصلي ندانست؛ زيرا عربهاي اسرائيل در تمام مناطق جنوبي؛ مانند "عسقلان" يا "بئرالسبع" يا "نقيب" و همچنين در قدس و تل آويو يا مناطق شمالي ديگر؛ مانند "الجليل" و "ام الفحم" و "حيفا" و "نتانيا" همگي تحت كنترل تل آويو قرار دارند. وي مشكل اصلي را چگونگي از ميان برداشتن اين شيعيان عنوان نمود، به ويژه در صورتي كه شماري از آنها به قتل برسند، موضوع فاش خواهد شد و رژيم صهيونيستي به عنوان كشوري كه به دينها و مذهبهاي آسماني گوناگون موجود در فلسطين اشغالي احترام نميگذارد، شناخته خواهد شد.
اين مساله باعث شده تا يكي ديگر از رهبران دستگاه امنيتي، از ديگران درخواست كند، كه دربارهي از ميان برداشتن شيعيان بدون كشتار آنها به تبادل نظر بپردازند. چندين طرح و نظريه براي اجراي اين نقشه مطرح شده كه در پايان، يكي از آنها به تصويب رسيد. اين طرح به "مافيت فاتحياه" معروف است كه يك اصطلاح عبري است و به معناي "مرگ و زندگي". براساس اين طرح، جاسوسها بدون اين كه به شكل ظاهري آسيبي ببينند و بدون باقي گذاشتن هيچ ردپايي از فعاليت دست بر ميدارند.
اسرائيل عملياتهاي بسياري از اين دست را عليه فلسطينيها و عربها به اجرا درآورد و در آنها نظريهي "مافيت فاتحياه" را به كار برد. اسرائيل در اين راستا اقدام به استفاده از پارهاي وسايل و راههاي شكنجه و تحقير عليه مجاهدين و فلسطينيهاي تحت تعقيب نمود و اين كار را به گونهاي انجام ميداد، كه آنها را به كلي از فعاليت باز دارد. اسرائيل اقدام به عقيم كردن و بريدن آلت شماري از آنها يا به تصوير كشيدن يكي از آنها به شكل كاملاً لخت به همراه چند زن و تحقير او با اين عكس نمود. اينها نمونههايي از اقدامات رژيم صهيونيستي بودند كه افراد تحت تعقيب را كاملاً از دشمني با رژيم صهيونيستي يا در پيش گرفتن سياستهايي كه از نظر تل آويو به امنيت ملي رژيم صهيونيستي لطمه وارد ميكنند باز ميداشت.
رؤساي دستگاههاي امنيتي، نقشهاي طراحي كردند كه به چهار مرحلهي اصلي تقسيم ميشد. اجراي اين نقشه از سال 2005 آغاز گرديد و تا سال 2009 ادامه خواهد يافت. در مرحلهي اول هر شيعي شناخته شده بدون در نظر گرفتن جايگاه و مقام وي بايد تحقير گردد. در مرحله دوم فرد شيعي با يكي از روشهاي ذكر شده يا ديگر روش هاي ابتكاري كارشناسان اطلاعاتي اسرائيل مورد تحقير قرار ميگيرد. در مرحلهي سوم براي نشان دادن جديت تهديدها، عكسها و ديگر نشانههاي تحقيرآميزي كه به تصوير كشيده شدهاند، به آن ها نشان داده ميشود تا به جدي بودن تهديدها پيببرند. در مرحلهي پاياني از عكسها و ابزارها و ديگر برنامههايي كه عليه آنها استفاده شده است براي به خدمت در آوردن آنها و كشف تماسهايي كه برخي از عربها با خارج دارند استفاده ميشوند.
در گزارشهاي روزنامهها بسيار بر اين مساله تاكيد ميشود. به طول مثال روزنامهي "الصناره" كه به زبان عربي منتشر ميشود، ادعا كرد كه برخي از اعضاي عرب كنيسه، از جمله دكتر "عزمي بشاره" پس از سفر به سوريه، نامههايي در اين باره به برخي از شخصيتهاي عرب اسرائيل كه به صورت غيرمستقيم از ايران و از شيعيان دفاع ميكنند، رسانده است.
اين روزنامه نظر شماري از روساي امنيتي را در اين باره منعكس نمود كه رئيس سابق دستگاه اطلاعات عمومي "شاباك" "عامي ايلون" از آن جمله بود. او "عزمي بشاره" را به صراحت متهم نمود و تاكيد كرد كه بشاره آلت دست سوريه، شيعه است و به فرد ايراني تبديل شده و آنان براي تحقق اهداف سياسي خود از او استفاده ميكنند.
حال سوالي كه در اينجا مطرح ميشود، اين است، كه دليل ترس اسراييل از وجود تعدادي از اعراب فلسطين كه به مذهب تشيع گرايش دارند چيست؟ راز اين همه نگراني امنيتي در كجا نهفته است؟
"مجلي وهبه" نايب رييس كنيسه و مشاور آريل شارون رييس وزراي سابق اسراييل در امور عربي، به وجود گروههاي شيعي در جهان اشاره ميكند و آنها را براي منطقه خطرناك ميداند. به ويژه آن كه در منطقه، كشورهايي نظير ايران هستند كه مايل به ايجاد يك هلال شيعي بزرگ هستند، كه از ايران و عراق و اردن و حتي مصر بگذرد، كه اين مسئله ميتواند امنيت و استقرار منطقه را به خطر اندازد. او به تمام رهبران جهان خصوصآ رهبران منطقه دربارهي اين خطر هشدار ميدهد.
وهبه ادامه ميدهد كه در درون اسرائيل كساني هستند كه براي تحقق نقشههاي ايران يا سوريه پول دريافت ميكنند. به طور مثال دكتر عزمي بشاره از آن جمله است، كه حزب متبوع او از ايران و سوريه پشتيباني مالي ميشود و اسرائيل را مورد حمله قرار ميدهد. همين كافي است كه دكتر عزمي بشاره سوريه را تنها كشور دموكراتيك منطقه ميداند. آيا اين منطقي است؟
همچنين اعضاي اين حزب و خود عزمي بشاره به لبنان و سوريه كه از دشمنان اسرائيل هستند، سفر ميكنند و به سانِ مهمانانِ اين كشورها با آنها برخورد ميشود كه اين مساله به خودي خود مستوجب برخورد قانوني است. ما اهداف بشاره و حزبش را به خوبي ميشناسيم. آنها به دنبال نابودي اسرائيل هستند.
* فرزندان انقلاب اسلامي
سوالي كه در پسِ تمام اين گزارشها يا سخنان يا پژوهشهايي كه در اين باره در فلسطين اشغالي منتشر و يا مطرح ميگردد، اين است كه نقش ايران در اين قضيه چيست؟ و آيا واقعاً فرزندان انقلاب اسلامي با دستان بسته تنها به نظارهي اين اتفاقات نشستهاند؟ شيعيان فلسطين اشغالي آيا از مصلحتهاي كلي اسرائيل پشتيباني ميكنند؟
سايت اينترنتي ديبكا در گزارشي اعلام كرد: يگانهاي الكترونيكي وابسته به اطلاعات ايران فعاليتهاي قابل توجهي در اين زمينه دارند. اين سايت ادامه داد كه اين يگانها موفق شدهاند تا با شيعيان ارتباط برقرار كنند و آيات، احاديث و آموزههاي ديني كه شيعيان فلسطين اشغالي به آنها احتياج دارند را به شيعيان ميرساند. اين دقيقاً همان كاري است كه دهها گروه ديني تندرو مانند گروه تندروي "حريديم" يا گروه "ستارهي يهودي" يا "قلب مقدس" در گذشته انجام دادند. اين گروهها به سيستم پست الكترونيكي كاربران "ياهو" و "هات ميل" كه بزرگترين سيستمهاي پست الكترونيكي جهان به شمار ميآيند، نفوذ ميكردند و آن ها را به يهودي شدن تشويق ميكردند. پارهاي از اين گروه ها توانستند، در كار خود در بسياري از كشورهاي آفريقايي، به ويژه كشورهاي آفريقاي غربي و ميانه و آمريكاي جنوبي كه شرايط اجتماعي و معيشتي در آنها نابسامان است، موفق باشند.
اين مساله باعث شد كه يكي از روساي دستگاه امنيتي رژيم صهيونيستي اعتراف كند كه ايرانيها به خوبي و با مهارت تمام از دشمنانشان درس گرفتهاند. اسرائيل اولين كشوري بود كه سياست چت و گفت و گوهاي الكترونيكي را به كار گرفت و در اين راه به بسياري از اهداف خود جامهي عمل پوشاند. به طور مثال رژيم صهيونيستي تنها به يهودي كردن فقرا از طريق گفت و گويهاي الكترونيكي اكتفا نكرد، بلكه از همان طريق توانست جاسوسهايي براي خود پرورش دهد. اسرائيل نامههاي كد گذاري شده براي آن ها ميفرستاد و در سختترين شرايط و به ويژه در زمان رويارويي مسلحانه با فلسطينيها آن را به كار ميگرفت و با آن ها ارتباط برقرار ميكرد.
اين ارتباطهاي اينترنتي صداي بسياري از روساي رژيم صهيونيستي را در آورد. به ويژه كه ايران سلاح آنها را به كار گرفته بود. اين مساله باعث شد كه فرماندهي كنوني ارتش اسرائيل ژنرال "دان حالوتس" از دولت بخواهد، كه اوضاع مالي و شرايط معيشتي اعضاي يگانِ جنگ الكترونيكي رژيم صهيونيستي را بهبود ببخشند، كه تقاضاي او پذيرفته شد و 500 ميليون شيكل؛ يعني نزديك به 110 ميليون دلار براي ارتقاي فعاليتهاي اين يگانها و مواجههي تشيع الكترونيكي كه ايرانيها در پيش گرفتهاند اختصاص داده شد، كه در عرض دو سال در اين واحدها هزينه شود. اين كار در شرايطي كه تهران بودجه و پول زيادي را براي ارتقاي فعاليتهاي يگانهاي الكترونيكي هزينه مينمود و براي ارتباط با شيعيان در اسرائيل از آن ها استفاده ميكرد، براي اسرائيل ضروري مينمود.
سايت اينترنتي ديبكا از هشدار يكي از روساي امنيتي اسرائيل دربارهي رخنهي ايرانيها خبر داد. به ويژه آن كه ايرانيها در رخنه به سيستم پست الكترونيكي كه عربهاي فلسطين اشغالي يا ديگر اسرائيليها به كار ميگرفتند، موفق بودهاند.
با در نظر گرفتن تلاش ايران براي استفاده از شيعيان در تحقق اهداف اساسي خود در منطقه، اين مساله براي اسرائيلي ها قابل تحمل نبود. گزارشهاي جرايد يا نظرسنجيهايي كه نهادهاي ديني در تل آويو يا ديگر شهرها منتشر ميكنند، چگونگي روابط آيندهي رژيم صهيونيستي با اين شيعيان را روشن نميكند، به ويژه آن كه اين مساله به شكل بسيار نيرومندي بر ميز كار ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل خودنمايي ميكند. اولمرت به خوبي از آن چه اسرائيليها خطر هلال شيعي مينامند آگاه است و نيك ميداند كه ايران مايل است اين هلال شيعي به وجود آيد و بسياري از سياست مداران اين كشور خوش بيني و خوشنودي خود را از پيروزي هاي سياسي شيعيان در كشورهاي عربي، مخصوصاً كشورهاي حوزهي خليج فارس در انتخابات اخير مجلس، بيان داشتهاند.
جالب آن كه شماري از نويسندگان اسرائيلي هستند كه به صراحت از استفاده از شيعيان فلسطين اشغالي براي عادي سازي روابط تل آويو و تهران سخن ميگويند. به طور مثال "تسفي برئيل" سردبير سابق روزنامهي "ها ارتس" در مقالهاي با عنوان "بايد ايران را از محور شر به يك شريك تبديل كنيم" اهميت حركت به سوي اين همكاري و توجه شيعيان را گوشزد كرد و تذكر داد، كه ايران كشوري نيست كه اسرائيل در پي دشمني با آن باشد؛ زيرا اين دشمني مشكلات بسياري را براي اسرائيل به وجود ميآورد.
"برئيل" يادآور شد، كه ايران "كليدهاي سري سوريه و حزب الله" را در اختيار دارد و اسرائيل به محض امضاي پيماننامهي صلح با ايران، در اين جبههها آرامش را تجربه خواهد كرد. همچنين اين مساله پيامد مهم ديگري را در پي خواهد داشت و آن اين كه كشورهاي حوزهي خليج فارس به محض ايجاد روابط ميان تل آويو و تهران، در جهت عاديسازي روابط خود با اسرائيل گام بر خواهند داشت؛ زيرا اين كشورها در شرايطي كه چنين تحولات مثبتي در جهت صلح در جريان باشد، تنها به نظاره نخواهند نشست و به اين سو حركت خواهند كرد.
اينها نظريههاي كارشناسان بود، اما مساله اصلي همچنان پابرجا خواهد بود: آيندهي شيعيان در فلسطين اشغالي چگونه خواهد بود؟ آيا رژيم صهيونيستي آنها را به عنوان يك نيروي ديني تاثيرگذار به رسميت خواهد شناخت؟ آيا ارتباط شيعيان با تهران ادامه خواهد يافت؟ همچنين يك سوال مهم باقي مي ماند: اسرائيل با پيگيري مسالهي "نشت" اطلاعات و دست داشتن شيعيان در اين قضيه، چه اهدافي را دنبال ميكند؟ چرا همهي آن را در قالب يك پژوهش كلي گرد نميآورد؟ آيا هدف اسرائيل از رو كردن اين مسئله، وارد آوردن فشار ديپلماتيك بر رژيم حاكم بر تهران است؟ مهمتر از همه آيا اين مساله پس از چراغ سبز سوريه به ايجاد روابط با رژيم صهيونيستي و قبول آن از سوي اسرائيل، ميتواند اهرم فشاري براي عادي سازي روابط اسرائيل با ايران باشد؟
مسلماً در حال حاضر پاسخي براي اين پرسشها در سرِ رهبران تل آويو، وجود ندارد. رهبراني كه خود هر از چند گاهي، خبرهايي از شيعيان و تاثير آن ها منتشر ميكنند.
نوشته: معتز احمد - برگردان: مهدي مرواني
انتهاي پيام/
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]
-
گوناگون
پربازدیدترینها