واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: چرا فكر ميكنيم تنها راه قانع كردن ديگران حرف زدن است!
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
كابوس تغيير كانال تلويزيوني توسط بيننده، هيچگاه دستاندركاران تبليغات را رها نميكند. به راستي تفاوتهاي اساسي تبليغات كشور ما با تبليغات معتبر جهاني چيست؟ فراموش نكنيم كه الزاما تبليغات خارجي همگي قابل توجه نيستند و بالعكس، تمامي تبليغات ما نيز ضعيف نيستند. اما چيزي كه مشخص است فاصلهاي قابل ملاحظه، بين تبليغات ايراني و خارجي وجود دارد. اين تفاوتها از ابعاد مختلف نظير سناريو، تكنولوژي ساخت، بازيگر، بودجه، زمان ساخت و ... قابل بررسي است.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه مطلب وبلاگ "گروه سيگما" به نشاني http://sigmagroup.mihanblog.com به برخي تفاوتهاي تبليغات ايراني و خارجي اشاره شده و آمده است: ما از محصولمان ميگوييم. اما آنها نشان ميدهند. "كم گوي و گزيده گوي چون در". در حالي كه فرهنگ ما مملو است از مضاميني كه به مختصرگويي اشاره دارد، نميدانم چرا يادمان دادهاند كه تنها راه قانع كردن ديگران حرف زدن است. در واقع يكي از تفاوتهاي اساسي تبليغات ايراني با خارجي همين موضوع است. به اين گفته ديويد اگيلوي كه يكي از صاحب نظران بزرگ عرصه تبليغات است توجه كنيد:"من فكر ميكنم يك آگهي تلويزيوني تنها بايد دو كلمه داشته باشد "تماشا كنيد" و بقيه آن چنان بايد جذاب باشد كه بيننده را از جا بلند كند تا برود محصول را بخرد".
در واقع با توجه به اين موضوع (يعني واگذار كردن درك پيام به بيننده) به مخاطب اجازه كشف و درك تبليغ داده ميشود. اما در تبليغات ايراني كمتر شاهد اين موضوع هستيم كه تبليغ به گونهاي طراحي شود كه مخاطب با ديدن و تحليل تبليغ به منظور ماكه همان انتقال پيام است، برسد، بلكه نريتور يا گوينده جور همه را ميكشد و از اول تا آخر تبليغ از خوبيهاي محصول ميگويد.
به همين خاطر تبليغات ايراني بسيار شفاف و بري از هرگونه خلاقيت است و كمتر شركتي را پيدا ميكند كه ريسك كند و بيشتر با تصاوير يا نشان دادن يك داستان مرتبط با محصول به تبليغ محصول خود بپردازد. در مقابل كم نيستند تبليغاتي كه يك گوينده از ابتدا تا انتهاي تبليغ در حال حرف زدن و تعريف از محصول است. لذا هيچ جذابيتي براي مخاطب ندارد.
نويسنده اين يادداشت در ادامه نوشته است: به اعتقاد من، ما و مديران ما در تبليغات از "جسارت" كمي برخورداريم. هنوز كم نيستند مديراني كه علاقه دارند محصولاتشان از زواياي مختلف، به شيوهاي جذاب و با اندازهاي بزرگ ديده شود و تمام صفحه روزنامه (يا تلويزيون) را تصوير محصولتشان در برگيرد. به زبان ساده بگويم ما در تبليغاتمان محصول و كاركرد آن را نشان ميدهيم (اين يك حوزه براي خلق ايده است) ولي حوزه بكر ديگر نشان دادن اثر ماندگار استفاده از محصول است(و اين هم حوزه ديگري براي خلق ايده).
در واقع فقر جسارت از يك طرف و پر حرفي در تبليغات (چه در حوزه تبليغات تلويزيوني چه چاپي) روي هم رفته منجر به فقر خلاقيت ميشود. در واقع اين دو خواسته سازمان از سازنده تبليغ برخي از مهمترين مسيرهاي خلاقانه را بر روي طراح تبليغاتي ميبندد. به اعتقاد من عدم ظهور اين نوع از تبليغات در ايران به دليل ضعف در زمينه خلاقيت نيست، بلكه "نبود جسارت" دليل اصلي اين نوع تبليغات است.
انتهاي پيام
سه شنبه 16 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]