واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: آن روز که فردریک فروبل آلمانی نخستین کودکستان را در سال ۱۸۳۷ میلادی در «بلانکنبرگ» آلمان بنا نهاد تا به امروز سالهای زیادی گذشته است. کارها و عقاید او زمینه ساز کوشش مربیان دیگر و تأسیس کودکستانهای دیگر شد. به گونهای که رهاورد آن، گسترش کودکستان را در سراسر جهان به همراه داشت.
کودکستانهای اولیه هرچند محلی کوچک بود اما تأثیر بسیارعمیقی در رشته آموزش و پرورش دوران اولیه کودکان داشت. گسترش مهد کودکها در جهان با تغییراتی همراه شد به گونهای که در اوایل قرن بیستم روشهای سنجیده و علمی در کار با کودکان ایجاد شد و باز در کنار آن اندیشه تربیت معلم یا مربی صورت واقعیتری به خود گرفت.
● مرکزهای پیشدبستانی در ایران
با این حال اولین مهد کودک درایران در سال ۱۳۰۳ در شهر تبریز و در محله صفی بازار توسط جبار باغچهبان (عسکرزاده) به نام «باغچه اطفال» تأسیس شد. البته در بین کودکان این آموزشگاه، تعدادی کودک کر و لال نیز وجود داشت.
باغچهبان در سال ۱۳۰۷ کودکستان دیگری در شیراز تأسیس کرد. با استقبالی که از این کودکستانها به عمل آمد، درمدت کوتاهی در تهران و برخی از شهرهای بزرگ کودکستانهایی افتتاح شد و با برنامههای سادهای چون بازیهای مرسوم، آموزش مقدماتی خواندن و نوشتن، نقاشی، عروسک بازی و بسیاری موارد دیگر سعی در جلب رضایت خانوادهها میکردند.
به هر حال حضور مرکزهای پیش دبستانی در ایران نیز به واسطه نیازهای گوناگون افراد جامعه، حضور مادران در شغلهایی خارج از خانه، تبدیل خانوادههای گسترده به خانوادههای هستهای، همچنین نداشتن آگاهی والدین به روشهای تربیتی رو به گسترش نهاد.
گسترش این مراکز باعث شد تا در سال ۱۳۱۲ اولین آئیننامه کودکستانها به تصویب شورای عالی فرهنگ برسد و در ماده اول آن، سن اطفال مورد پذیرش در کودکستانها چهار تا هفت سال قید شد اما با گذشت زمان و تغییراتی که در طول سالها اتفاق افتاد، در سال ۱۳۵۳ از سوی آموزش و پرورش طی بخشنامهای فقط کودکان پنج سال تمام حق ثبت نام در کلاسهای آمادگی را داشتند که تا امروز ادامه دارد.
از سوی دیگر امتیاز تشکیل کلاسهای دیگری برای نگهداری کودکان سه تا شش سال و حتی زیر سه سال نیز وجود داشت که به نام مهد کودک خوانده میشدند.
● کودکان در کنار کودکان
با این حال کارشناسان و روانشناسان کودک، سریعترین دوران رشد و یادگیری کودک را سالهای اولیه کودکی و سنین پیش از دبستان اعلام میکنند. آنها معتقد هستند کودک را درست در زمان مناسب یعنی در زمانی که عوامل محیطی بیشترین تأثیر را در شکوفایی استعدادهای ذاتی کودک دارد، آموزش داده، زیرا آموزش زودتر یا دیرتر از موعد ممکن است برای کودک مشکلات و مسائلی را پدید آورد.دکتر حسین شمس، روانشناس کودک با اعتقاد به نقش مهدکودکها در دوران جدید معتقد است که نیاز کودکان به این مکانها را باید از چند جهت مورد بررسی قرار داد.
شمس با بیان این نکته که کودکانی که در شهرها زندگی میکنند خواه در یک آپارتمان یا هر وضعیت دیگر، دارای خانوادهای ثروتمند یا فقیر از یک منظر با یکدیگر مشابه هستند. او در این باره میگوید: «بزرگترین وجه تشابه آنها دسترسی نداشتن به همبازیها و همسالانشان است.
این نکته بسیار مهمی است که گویا برای خانوادهای که به فرزندش بیش از همه چیز اهمیت میدهد، نادیده انگاشته میشود. این نه برای کودک و نه برای جامعهای که قرار است پذیرای این کودک در آینده باشد مناسب نیست.»
شمس در ادامه میگوید: «متأسفانه یا خوشبختانه در حال حاضر این مهد کودکها هستند که این خدمات را برای کودکان فراهم میآورند تا بچهها خلأ همبازی و گروههای همسال خود را پر کنند.»
این عقیده در حالی مطرح است که بسیاری از خانوادهها مهد کودکها یا کودکستانها را تنها برای محلی برای نگهداری از فرزندانشان، آن هم تنها در ساعتهایی که خود در سر کار هستند میدانند تا به این وسیله ساعتهای کاری خود را بدون داشتن دغدغهای پر کنند.
● کودکان و خانواده
دکتر احمد خانلری، آسیبشناس اجتماعی معتقد است این نوع نگاه به این مکانها بدون در نظر گرفتن ویژگیهایی که ذاتاً دارند، یعنی ایجاد فضای آموزشی در کنار بازی یا نگهداری از کودکان، نظام خانوادگی را دستخوش تغییراتی میکند.
او در این باره میگوید: «کمینوس و پستالوزی، متخصصان تعلیم و تربیت کودک که قبل از ایجاد کودکستان و مهد کودک میزیستند، در کتابهای خود به نقش مادر در آموزش کودکان توجه ویژهای داشتند. در حالی که امروزه برخی از مادران این نقش خود را به دلیل اشتغال در بیرون از خانه برعهده این مرکزها گذاشتهاند. حتی کمتر با مربیان کودک خود در تماس هستند. این یعنی دور شدن فرزند از مادر، دور شدن فرزند از آداب و رسوم خانواده، گره خوردن کودک در آداب جمعی گروههای همسالان.»
اعتقاد احمد خانلری در شرایطی است که والدین و مربیان، هر دو گروه با تجربههایی وارد صحنه تربیت کودک میشوند. به گونهای که هر پدر و مادری و هر مربی تجربههای خود را از پدر و مادرش دارد.
حتی در یک گام جلوتر مربی براساس دانش و آموزهای با کودک برخورد کند که این نوع برخورد در خانواده اعمال نمیشود و کودک در یک برزخ محیطی بین درست یا نادرست قرار میگیرد.
هر چند نفس حضور و ماهیت مهد کودکها بسیار مفید است چراکه برای کودک فرصتهای بیشتری را برای رشد خلاقیت، استقلال، سازگاریهای فردی و اجتماعی، رشد حواس و بسیاری موارد دیگر به همراه میآورد و از وابستگیهای بین مادر و کودک بویژه در خانوادههای تک فرزندی میکاهد اما به اعتقاد خانلری این مکانها نباید جایگزینی برای تربیت کودکان از سوی خانوادهها در نظر گرفته شوند.
با این حال دغدغه از نخستین حضور کودکان در محیطهای اجتماعی چون مهدکودکها، شاید نگرانیها و دغدغههایی را برای خانوادهها بهوجود آورد. دغدغههایی که الگوهایی رفتاری و اخلاقی جدیدی را در کودکان بهوجود میآورد.
دکترکتایون خوشابی، روانشناس کودک و دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در اینباره معتقد است، حضور کودکان در مهدکودکها بسیار مهم است؛ چرا که روابط اجتماعی کودکان از سه سالگی شروع شده و آموزش دیدن در این دوره اهمیت دارد.
خوشابی در ادامه با تأکید بر این نکته که کودکان با گروههایی از کودکان آشنا میشوند که فرهنگ خاصی را دارند و ممکن است تأثیر نامطلوبی بر کودکان دیگر بگذارند، میگوید: به هر حال در کنار تمام مزیتهایی که مهدکودک برای کودکان دارد نمیتوان از این مسئله غافل شد اما این مسئله را میتوان در کنار نکتههای مثبتی که مهدکودکها دارند نادیده گرفت، به گونهای که خانواده میتواند با رفتار و عمل خود از کنار کلمات رکیکی که شاید کودک بر زبان میآورد بگذرد و به آن توجه نکند تا به مرور این کلمات از ذهن کودک پاک شود. از سویی دیگر کودک نیز میآموزد که چه کلماتی با فرهنگ خانوادگی او هماهنگ است و به مرور یاد میگیرد که چه کلماتی را در خانواده استفاده کند.
این مسائل در تمام محیطهایی که افراد در آن قدم میگذارند وجود دارد اما آنچه شاید بیش از هر نکته دیگری مهم است رفتاری است که خانوادهها با آن مقابله میکنند.
این مسئله متعلق به تمام کشورها و جوامعی است که در آن کودک نقش مهمی را بازی میکند.
شاید همین نکته بتواند تا حدودی از دغدغههای والدین نسبت به حضور کودکان در کودکستانها کم کند.
آوید مهرورز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]