واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - کتاب «عید متغیر» آبی بر آتش شایعات خودکشی ارنست همینگوی است و مشخص میکند کسی نمیتواند از نظر ادبی به همینگوی اشکالی وارد کند و باید علتهای خودکشی وی را در مسائل شخصی و حوادث محیط اطرافش جستجو کرد. سال آینده پنجاهمین سالگرد خودکشی ارنست همینگوی، نویسنده مشهور آمریکایی است که در نوع خود حادثه تاریخی عجیبی در عالم نویسندگی محسوب میشود که به طور حتم وجهه نویسنده ای حتی در این سطح را مخدوش خواهد کرد به طوری که بعضی از کارشناسان و صاحب نظران ادبی و غیر ادبی جایگاه همینگوی به عنوان بزرگترین رمان نویس تاریخ آمریکا را در بعضی دورههای زمانی زیر سوال بردند. رمانها و داستانهای مشهور نویسنده پیرمرد و دریا مثل «زنگها برای چه کسی به صدا در میآید» و یا «وداع با اسلحه» امروز به نظر می رسد دیگر آن پویایی گذشته خود را ندارد و این شایعات و نظرات سلیقهای تا حدودی شهرت وی را به عنوان بهترین نویسنده آمریکا خدشهدار کرده است و وقتی چند رمان نیمه تمام همینگوی بعد از مرگش منتشر شد همگان به این باور رسیدند که او نمیتواند در راس نویسنده های بزرگ تاریخ آمریکا باشد. به گزارش خبرآنلاین به نقل از تلگراف، فردی به نام «ا.ای. هاچنر» یکی از دوستان صمیمی همینگوی در کتابش با عنوان «همینگوی چرا خودکشی کرد» هیچ دلیلی برای خودکشی نویسنده نمییابد. وی مینویسد در یک روز تابستانی در جولای ۱۹۷۱، نویسندهای که بسیاری از منتقدین دنیا او را بزرگترین نویسنده قرن میخواندند، مردی که شوری به بزرگی نبوغش برای زندگی و ماجراجویی داشت، برنده نوبل و پولیتزر، با خانهای در کوههای ساوتوث در آیداهو، آپارتمانی در نیویورک، مزرعهای در کوبا، آپارتمانی در هتل ریتز پاریس و نیز یک ازدواج پایدار، بدون بیماری جسمانی خطرناک، دوستانی خوب در سراسر دنیا، تفنگ را به سرش میگذارد و خود را میکشد؟ چرا؟ ... من به مدت چهارده سال دوست نزدیک او بودم، درست تا روزی که او مرد. درباره زندگیاش، ماجراجوییها، حرفها، رؤیاها، سرخوردگیها، پیروزیها و شکستهای این مرد پیچیده، منحصر به فرد، شوخطبع، مردی عاشق تفریح، مردی به نام ارنست همینگوی، همه چیز را میدانستم. اما نمی توانم بگویم چرا خودکشی کرد. در نهایت راهنمای من چیزی بود که ارنست به من گفته بود. زمانی من از او پرسیده بودم که آیا باید به همان اندازه باز و صریح بود که او در مورد اسکات فیتز جرالد بوده و ارنست جواب داده بود: «پایان همه افراد به یک نحو میباشد. فقط جزئیات زندگی کردن است که یک شخص را از افراد دیگر متمایز میکند.» گفت برای او فقط یک راه برای مقابله با واقعیتها وجود دارد: «گفتن تمامی حقیقت درباره آن، نگه نداشتن چیزی، گفتن به نحوی که واقعا اتفاق افتاده، شادی، اندوه، پشیمانی و یا اینکه هوا چطور بوده است. و اگر شانس بیاوریم خواننده راهش را به قلب مطلب خواهد یافت. من سعی کردهام این کار را انجام بدهم. هیچ چیز را نگه نداشتهام و این نوشته، نهایت تلاش برای دست یافتن به پاسخی برای آن چرا بوده است.» «عید متغیر» (عیدی که در مسیحیت زمان مشخصی ندارد) که اولین بار در سال 1964 سه سال بعد از مرگ همینگوی منتشر شد تقریباً همان کاری را کرد که کتابهای دوستانش انجام دادند و در حقیقت آبی بر آتش شایعات بود. در این کتاب یادداشت های کوتاه همینگوی وجود دارد که در اوایل قرن بیستم در زمان حضور وی در پاریس نوشته شده است که به عنوان نویسنده ای مبارز با نویسنده های هم دوره خود «مادوکس فورد، جویس، اشتاین و فرانسیس اسکات فیتزجرالد» آشنا شد که هر کدامشان در نوع خود بی نظیر بودند. نوه همینگوی «شان» بعد از سالها این نسخه از رمان نیمه تمام را بازنویسی کرده است و علاوه بر آن یادداشت های کوتاه پدربزرگ خود را همراه خاطرات آخرین همسر همینگوی «ماری» به آن اضافه کرده است. او فصل های کتاب را جابجا کرده است و بعضی از نوشته ها و فصل هایی از رمان را که چاپ نشده بود را به کتاب اضافه کرده است که در بین آنها قطعه های ادبی ارزشمندی از یادداشتهای خصوصی همینگوی مشاهده می شود که توانایی ادبی وی را به خوبی نشان داده است. همینگوی در این کتاب پاریس را به عنوان شهری نشان می دهد که تفریحات سالمی وجود دارند که هر روز می توان با آنها وقت گذراند و در کافه های میان خیابانی مطلب نوشت و بعضی اوقات برای تماشای مسابقات مشت زنی به حومه شهر رفت. روزهای پاریس همینگوی کمی بیشتر از یک نوجوان دارای هیجان است به طوری که اطرافش را به گونه ای توصیف میکند که نمی توان آن را توهینی بچهگانه خطاب کرد و شاید همین توهین ها در شخصیت آینده وی تاثیر داشته است. در این کتاب معلوم می شود کسی نمی تواند از نظر ادبی به همینگوی اشکالی وارد کند و باید علتهای خودکشی وی را در مسائل شخصی و حوادث محیط اطرافش جستجوی کرد. محیطی که باعث می شد گاهی اوقات صمیمی ترین دوستان و نویسندگان برجسته هم عصر خود را به طوری غیر قابل باور مسخره کند و مورد انتقاد قرار دهد. تلگراف / 18 آگوست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]