محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830916370
روايت خواندني 5 روزنامه نگار دوم خردادي از نحوه عملكرد مديران روزنامه هاي اصلاح طلب و انجمن صنفي روزنامه نگاران
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: روايت خواندني 5 روزنامه نگار دوم خردادي از نحوه عملكرد مديران روزنامه هاي اصلاح طلب و انجمن صنفي روزنامه نگاران
در چند سال گذشته اعضاي هيات مديره انجمن صنفي براي شركت در سمينارها و جلسات مختلف به كشورهاي گوناگون جهان مسافرت كردند ، اما از اين رهگذر كمترين انتقال تجربه اي به جامعه روزنامه نگاري ايران صورت نگرفته است . در حاليكه همگي آنها در روزنامه هاي مختلف كار مي كنند، هرگز گزارش سفري از آنچه ديده اند و شنيده اند به جامعه ايران و روزنامه نگاران ارائه نداده اند،حتي وقتي از اعضاي هيات مديره خواسته مي شود كه دست كم نتايج جلسات هفتگي و آنچه را در دستور كار دارند به اعضا ارائه دهند ، با اين پاسخ مواجه مي شويم " هر كس مي خواهد در جريان باشد بيايد و در محل برگزاري جلسه حضور داشته باشد ." آيا يك روزنامه نگار شهرستاني بايد هر هفته براي آگاهي از دستورات جلسه هيات مديره و آنچه در آنجا مي گذرد به تهران بيايد ؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران ، بهمن احمدي امويي ، روزنامه نگار روزنامه هاي دوم خردادي در وبلاگ خود در مطلبي با تاكيد بر رفتارهاي غير اخلاقي و غير حرفه اي ناشران روزنامه هاي دوم خردادي نوشت: دست كم چهار نفر از اعضاي هيات مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران براي روزنامه هايي كار مي كنند كه بيشترين مشكلات رفتاري و حقوقي با روزنامه نگاران فعال در اين نشريات شده است.
وي در ادامه اين مطلب نوشت: از آنجائي كه تمام اين افراد شاهد مشكلات روزنامه نگاران و اعضاي تحريريه در اين روزنامه ها هستند و كوچكترين عكس العملي نشان نداده اند ، اين شائبه وجود دارد كه بخش مهمي از هيات مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران نسبت به سرنوشت روزنامه نگاران بي تفاوت هستند .
احمدي امويي افزود:اعضاي هيات مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران در مقابل اعتراض روزنامه نگاران به نحوه برخورد مديران اين روزنامه ها و سرمايه گذاران آنها ، مي گويند:" چون كسي به ما شكايت كتبي نكرده ما نمي توانيم پيگيري كنيم ." اين در حالي است كه انتظار مي رود مديران انجمن ، خود به عنوان ديده بان عمل كنند ،اعضاي هيئت مديره انجمن صنفي كمتر به اين موضوع توجه كرده اند كه شايد برخي از روزنامه نگاراني كه از شرايط كاري خود ناراضي هستند ،به دلايل مختلف از طرح مستقيم شكايت خودداري مي كنند ،از جمله به خاطر افزايش فشار از سوي كارفرماها و مديران شان و احتمال از دست دادن كار خود.
وي بي تفاوتي اعضاي هيات مديره انجمن صنفي نسبت به رفتارهاي غير مدني برخي از مديران دوم خردادي را ،ناشي از همراهي اعضاي انجمن صنفي با آن مديران تعبير كرد و نوشت: در غير اين صورت شايد سريع تر در مقابل اين رفتارها عكس العمل نشان مي دادند.
بهمن امويي در ادامه افزود: در حالي كه سرمايه گذاران روزنامه هاي دوم خردادي با استفاده از رانت روزنامه و نشريات و ارتباطاتي كه برقرار كرده اند ، هر روز به دارايي هاي خود اضافه مي كنند ، در حوزه ساخت و ساز فعالند و براي پيشبرد كار خود خبرنگاران را وادار به كار غير حرفه اي و انتشار آگهي به جاي خبر ، مي كنند . آقايان كارفرماهاي روزنامه هاي اصلاح طلب ، مطالبات بچهها را به شكل قانوني رعايت نميكنند و جالب اين كه تمام اين حوادث در مقابل چشم برخي از اعضاي هيات مديره انجمن صنفي انجام مي شود .
اين روزنامه نگار اصلاح طلب نوشت: وابستگي خاص سياسي برخي از اعضاي هيات مديره و همسويي آنها با سرمايه گذاران اين روزنامه ها و نشريات كه " گرايش اصلاح طلبي " را با خود يدك مي كشند ، موجب شده كه هيات مديره انجمن ، تمايل و گرايش بيشتري به سرمايه گذاران و مديران مسئول داشته باشد تا روزنامه نگاران .
بهمني امويي نوشت: ناتواني انجمن صنفي در ارائه يك تعريف مشخص و قابل قبول از روزنامه نگار، موجب سياست زدگي و عضويت اعضاي گروه هاي خاص سياسي در انجمن صنفي روزنامه نگاران شده است و گاه برخي از اعضاي هيات مديره انجمن ارتباط با سياسيون و نشست وبرخاست با آنها را مايه افتخار خود و ارجح تر بر روزنامه نگاران مي دانند .
وي در باره سفرهاي پر خرج اعضاي انجمن صنفي با بودجه انجمن ، تصريح كرد: در چند سال گذشته اعضاي هيات مديره انجمن صنفي براي شركت در سمينارها و جلسات مختلف به كشورهاي گوناگون جهان مسافرت كردند ، اما از اين رهگذر كمترين انتقا ل تجربه اي به جامعه روزنامه نگاري ايران صورت نگرفته است . در حاليكه همگي آنها در روزنامه هاي مختلف كار مي كنند، هرگز گزارش سفري از آنچه ديده اند و شنيده اند به جامعه ايران و روزنامه نگاران ارائه نداده اند،حتي وقتي از اعضاي هيات مديره خواسته مي شود كه دست كم نتايج جلسات هفتگي و آنچه را در دستور كار دارند به اعضا ارائه دهند ، با اين پاسخ مواجه مي شويم " هر كس مي خواهد در جريان باشد بيايد و در محل برگزاري جلسه حضور داشته باشد ." آيا يك روزنامه نگار شهرستاني بايد هر هفته براي آگاهي از دستورات جلسه هيات مديره و آنچه در آنجا مي گذرد به تهران بيايد ؟
همچنين ژيلا بني يعقوب روزنامه نگار روزنامه هاي دوم خردادي درباره دليل استعفايش از يك روزنامه اصلاح طلب در وبلاگ خود نوشت:مثل هميشه من و دوستانم مقصريم و نه مديران و كارفرماهاي اصلاح طلب روزنامه هاي اصلاح طلب!راستش اين داستان خيلي قديمي شده است عاقبت آنها مارا متهم مي كنند و حتي مجرم مي خوانند كه نتوانستيم با آنها كار كنيم.
آيدين فرنگي ،روزنامه نگار روزنامه هاي دوم خردادي نيز در اعتراض به عملكرد انجمن صنفي روزنامه نگاران،ضمن سياسي خواندن عملكرد هيات مديره انجمن و برخورد دوگانه آن با روزنامه هاي دوم خردادي در نامه اي خطاب به علي مزروعي ، رييس اين انجمن نوشت: ناشر روزنامه شرق كه [ به بهانه نبود منابع مالي] از پرداخت حقالتحرير نويسندگان امتناع كرده، روزنامههاي ديگري را نشر داده است. درحاليكه به نظر ميرسد انتشار روزنامههاي بعدي نيازمند منابع مالياي است كه ناشر با ادعاي نداشتن آن منابع از پرداخت حقالتحريرهاي شرق سرباززده است،بديهي است با توجه به اينكه انجمن صنفي كاملا در جريان مشكلات موجود مي باشد، حوادثي از اين دست ميتواند آزمون مهمي باشد درخصوص رفتار سياسي يا غيرسياسي انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران.
وي درباره عملكرد يكي ديگر از روزنامه هاي دوم خردادي نوشت: در آخرين ماه سال 1386 من سه مطلب به روزنامه اعتماد دادم . اكنون كه پس از چند ماه به دفتر آن روزنامه مراجعه كردهام، ميشنوم ناشر روزنامه گفتهاند از اين به بعد به كسي حقالتحرير داده نخواهد شد و روزنامه در قبال چاپ مطلب متعهد به هيچ پرداختي نيست.
فرنگي روزنامه سرمايه را نيز از اين تضييع حقوق مبري ندانست و افزود: من چند سال است جزو نويسندگان حقالتحرير روزنامه سرمايه محسوب ميشوم، اكنون موقع مراجعه به دفتر اين نشريه متوجه شدهام ناشر روزنامه خود را ملزم به هيچ پرداختي نميداند. از انجمن ميخواهم با بررسي كامل اين مساله نسبت به احقاق كامل حقوق اينجانب در مساله روزنامه سرمايه نيز اقدام كند.
اين روزنامه نگار درباره برخورد دوگانه انجمن نوشت: در نهايت تاسف و شگفتي بايد متذكر شوم وبسايت انجمن در تمام اين مدت رفتاري دوگانه در عرصه اطلاعرساني از خود بروز داده است. مثلا تاخير در پرداخت حقوق نويسندگان روزنامه سياست روز يا تعديل نيرو در ايرنا و ساير روزنامه ها و خبرگزاري هاي اصولگرا روي وب سايت انجمن به عنوان خبر بازتاب داشته، اما تضييع مطلق حقوق روزنامهنگاران طيف اصلاحطلب هيچ بازتابي روي اين وب سايت نيافته است. به راستي چرا پرداخت نشدن حقالزحمههاي روزنامه شرق براي آن انجمن واجد ارزش خبري نيست؟
وي در همين زمينه افزود: بياطلاعي از تضييع حقوق نيروهاي حقالتحرير در روزنامههاي اصلاحطلب به نظر من توجيه مناسبي نخواهد بود، چرا كه برخي مديران انجمن از نزديك با ساختار روزنامههاي مذكور آشنا هستند. آيا يك انجمن صنفي نبايد از برخوردهاي سياسي به دور باشد و فقط به حقوق اعضاي خود انديشه كند؟ رفتار دوگانه وبسايت انجمن در زمينه اطلاعرساني پيرامون تضييع حقوق نويسندگان اصلاحطلب مرا به وادي اين ترديد و نگراني ميكشاند كه آيا رفتار انجمن با ناشران روزنامهها نيز رفتاري سياسي است؟
وي افزود:اين مطالب را نوشتم تا گفته باشم دبير انجمن صنفي در جريان ريز مسائل روزنامه هاي اصلاح طلب بودهاند ولي به عنوان يك نهاد ديدهبان، بهرغم نتيجهبخش نبودن مذاكراتشان با ناشر درخصوص پرداخت حقالزحمههاي آن روزنامه، هيچ خبررسانياي در اين مورد روي سايت انجمن انجام ندادهاند.
فرنگي با اشاره به واكنشهاي تبليغاتي انجمن صنفي در خصوص توقيف نشريات نوشت: آيا وقتي در مورد توقيف مطبوعات، انجمن صنفي واكنش اعتراضي نشان ميدهد، منتظر درخواست صاحبامتياز نشريه توقيفشده مي ماند كه در برابر پرداخت نشدن حقالزحمه روزنامهنگاران، نبود شكايت شخصي را بهانه پيگيري نكردن و سكوت خود اعلام كرده است؟
همزمان ترانه بني يعقوب هم در جلسه انجمن صنفي روزنامه نگاران گفت: حدود دو هفته اي هست كه از روزنامه اي اصلاح طلب استعفا داده ام . اينجا هم نيامده ام تا گلايه هايم را بگويم و اميدوار باشم كه حق و حقوقم گرفته مي شود چون مدتهاست كه از انجمن صنفي روزنامه نگاران هم نا اميد شده ام و فقط اين حرفها را مي گويم تا در جائي ثبت شود .
وي در ادامه گفت: ناگفته نماند ،من به هيچ عنوان از كارفرماي روزنامه گلايه اي ندارم .چون وي يك سرمايه دارست و مناسبات دنياي سرمايه داري اقتضا مي كند كه وي به نفع خودش و افزايش سرمايه اش فكر كند و به هر راهي هم براي رسيدن به اين خواسته تلاش كنند !اما من گلايه ام از آقاي سر دبير و شوراي سردبيري اين روزنامه است كه هر كدام ادعاي فرهنگ و درك آن را دارند اما هر گز به وضعيت غير انساني كه در اين روزنامه مي گذشت اعتراض نكرده و حتي همراهي اش كردند .
ترانه بني يعقوب در ادامه با بيان اينكه در اين روزنامه ما از اولين امكانات رفاهي براي كار محروم بوديم ، گفت:بارها به ما انتقاد شد كه چرا از مشكلاتتان به انجمن صنفي شكايت نياورديد . آيا دوستان عزيز در انجمن صنفي روزنامه نگاران در فضائي خارج از اين روزنامه ها نفس مي كشند و زندگي مي كنند حداقل من چند نفرشان را هر روز در روزنامه خودمان مي ديدم .
وي در ادامه افزود: به هر حال من استعفا دادم اما نه فقط براي اينكه حقوقم هر ۲ يا ۳ ماه يك بار به شيوه اي كاملا غير انساني پرداخت مي شد و نه حتي براي اينكه از صندلي و خط تلفن مستقيم و دستگاه فاكس كه از ملزومات كارمان بود بي بهره بوديم .بلكه هر روز احساس مي كردم كه با تاييد و نگاه هاي بي تفاوت روزنامه نگاران اصلاح طلب با تجربه اي كه در اين روزنامه بودند و اين همه بي عدالتي را مي ديدند و اعتراضي نمي كردند به شان انساني ام توهين مي شود .
وي همچنين نوشت: من بارها و بارها اعتراض ام را به گوش سردبير و شوراي سردبيري رساندم اما نتيجه اي نگرفتم و تنها راه فرار از اين همه توهين را استعفا از آن روزنامه دانستم .
ترانه بني يعقوب در پايان گفت: الان هم با گذشت بيش از دو هفته از استعفا هيچ تماسي با ما گرفته نشده تا درباره دو ماه حقوق باقيمانده مان با ما تسويه حساب شود ،در پايان هم مي گويم چون دوست دشمن است شكايت كجا برم .
وي در پي نوشت وبلاگش نيز در همين باره تصريح كرده است: اين ها تنها برخي از دلايل صنفي استعفايم از روزنامه بود و گفتن دلايل ديگر به ويژه مشكلاتي را كه در حوزه زنان و حقوق بشر [ در روزنامه مدعي اين شعارها] از سر گذراندم به زمان ديگري موكول مي كنم .
اما فريده غائبي روزنامه نگار زن به طور صريح تر به بيان مشكلان زنان روزنامه نگار در روزنامه هاي دوم خردادي پرداخت و در جمع اعضاي انجمن صنفي گفت: آيا منزلت روزنامه نگاري اين است كه حقوقت را به موقع پرداخت كنند و يا تلفن و صندلي و ابزار روزنامه نگاري را در اختيارت بگذارند؟ بي شك اينهايي كه نام بردم مهم و ضروري است اما چيزي كه مي خواهم بگويم ،تجربه اي است كه در روزنامه اي اصلاح طلب آن را لمس كردم. يعني خشونت كلامي.
وي در اين باره توضيح داد: مدت هاست گوش هاي زناني كه در محيط اين روزنامه اصلاح طلب فعاليت مي كنند، از الفاظ ركيك برخي از مديران روزنامه در امان نمانده است،از يكي از سردبيران سخن مي گويم كه بارها تحريريه را مورد خشونت كلامي قرار داده است.اشتباه نكنيد ،منظورمن اصلا دشنام هاي عادي نيست بلكه بكار بردن الفاظ ركيك جنسي است، الفاظي كه من آن را مصداق خشونت رواني بر مي شمارم همان گونه كه فعالين حقوق زنان همين دوم خرداد بارها گفته اند،بددهاني- تمسخر- و توهين در محل كار را حتي اگر خطاب به شخص ديگري باشد و شما شنونده آن باشيد ،جزو انواع خشونت هاي رواني بر مي شمارند.
غائبي افزود: به ما مي گويند شما روزنامه نگار منتقد هستيد ، اما مي گويم نمي شود كه فقط به سياست هاي دولت نهم اعتراض كنيم و نه به آنچه كه در محيط كارمان اتفاق مي افتد.
همكاران عزيز روزنامه اصلاح طلب كه خود از همجنسان مديران روزنامه بودند،درك نمي كردند كه گفتن جمله اي بسيار ركيك و يا اصلا فحشي معمولي به دور از شان محيط به اصطلاح فرهنگي است.
وي در مصداق گفته هايش شوراي تيتر روزنامه را مثال زد و گفت:شوراي تيتري را در نظر بگيريد كه آدم هاي به اصطلاح مهم دور يك ميز جمع شده اند. تيترها خوانده مي شود و مدير اصلاح طلب براي هر موضوعي خواه اقتصادي ،اجتماعي و يا فرهنگي، معادلي ناموسي پيدا مي كند . او اشاره مي كند و ديگران هم مي خندند. من نام اين عمل آقايان را خشونت كلامي جنسي عليه خودم مي گذارم. [ولي دوم خردادي ها كه ادعاي دفاع از حقوق زن آنها گوش فلك را كر كرده است]به خود اجازه مي دهد در رسمي ترين جلسه روزنامه نگاران يعني شوراي تيتر ناسزاي هاي بسيار ركيك بگويند . باقي آقايان هم كه اتفاقا برخي هاشان جزوهيئت مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران هستند فقط مي خندند.
غائبي تاكيد كرد: فحش هاي جنسي را چطور بايد توجيه و تحمل كرد؟چطور بايد بپذيرم سردبيرم به خاطر خنداندن ديگران و يا انبساط خاطر خودش فحش هاي بسيار ركيك از دهانش خارج مي شود.فحش هايي كه حتي به خاطر مسائل كاري هم رد و بدل نمي شود و اغلب راهي است براي تفريح كردن آنان!
وي با يادآوري روزي كه در شوراي تيتر،سرمايه گذار روزنامه مستقيما به روزنامه نگاران حاضر در جلسه توهين شده است و همه سكوت تحويلش سرمايه گذار، دادند ،گفت: وقتي من اعتراض كردم ،مدير محترم در حضور اعضاي شوراي سردبيري مرا از اتاق بيرون كرد و ديگران هيچ نگفتند. معناي سكوت در برابر خشونت هاي كلامي كاملا آشكار است آنها[ مديران روزنامه هاي دوم خردادي] روزنامه نگاران مستقل را بر نمي تابد.
باشگاه خبرنگاران تنها به جهت وظيفه اطلاع رساني خود اقدام به انتشار اظهارات خبرنگاران روزنامه هاي دوم خردادي مي كند و آمادگي دارد نظرات مديران مسوول و سردبيران اين روزنامه ها را هم منعكس كند.
دوشنبه 15 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]
-
گوناگون
پربازدیدترینها