محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827761529
اما واگرهاي طرح جامع ورزش در ميزگرد ايسنا قراخانلو: سازمان تربيت بدني مشكل درشت ورزش است جواديپور: عدهاي گفتند طرح اجرا نشود هاشميطبا: زيرساخت نداريم
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: اما واگرهاي "طرح جامع ورزش" در ميزگرد ايسنا قراخانلو: سازمان تربيت بدني مشكل درشت ورزش است جواديپور: عدهاي گفتند طرح اجرا نشود هاشميطبا: زيرساخت نداريم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: قهرماني - همگاني
در زمان دولت خاتمي و به استناد مفاد قانوني برنامهي چهارم توسعه كشور و با رويكرد علمي و عمومي كردن تربيت بدني و ورزش، در سال 1382 طرح جامع توسعه تربيت بدني و ورزش توسط سازمان تربيت بدني پس از بحث و تبادل نظر بيش از 60 استاد دانشگاه تدوين شد. هر چند قرار بود كه اين طرح در سال اول برنامه سوم توسعه (1379) تهيه شود اما، به دلايل مختلف به تعويق افتاد. اين طرح نخستين سند ملي است كه با بهرهگيري از نظرهاي 700 نفر از متخصصان، كارشناسان و دست اندركاران ورزش و با صرف 46000 نفر ساعت و 14 ماه كار مداوم به وجود آمد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)؛علمي كردن ورزش در كشور، توسعهي ورزش قهرماني، تمركز امور سياستگذاري در يك سازمان، واگذاري امور تصدي به بخش غير دولتي، توسعه پژوهش ورزشي، توجه جدي به امر تربيت بدني در مدارس و دانشگاهها از جمله نكات مثبتي بود كه موافقان طرح به آن اشاره داشتهاند. عدم هماهنگي طرح جامع با برنامههاي ايران و غربي بودن طرح عدم وجود نيروي انساني كارآمد براي اجراي طرح و عدم هم هماهنگي هزينههاي پيشبيني شده براي اجراي طرح با كل هزينههاي ورزش كشور هم از نكات منفي بود كه مخالفان طرح از آن ياد ميكردند. با پايان يافتن دولت خاتمي و بركناري مهرعليزاده عليرغم هزينههاي هنگفت صرف شده براي تدوين كار، عملا اجراي طرح جامع ورزش مسكوت ماند. در ارديبهشت ماه 1386 شورايي به رياست جواديپور از سوي عليآبادي براي بازنگري طرح منصوب شد. در نشستي كه با حضور دكتر قراخانلو، مهندس هاشميطبا و دكتر جواديپوردر ايسنا برگزار شد به بررسي جوانب مثبت و منفي طرح پرداختيم بحث كامل اين نظرات درزير ميآيد.
در ابتداي اين نشست دكتر رضا قراخانلوتصريح كرد: از قبل انقلاب در كشور قبض و بسطهاي زيادي داشتيم چند نوبت سازمان ورزش منهل و جابهجا شد و افراد عوض شدند و اين كار تا زمان بعد از انقلاب ادامه پيدا كرد. بعد از انقلاب هم چند سوال اساسي مطرح بود، سوال اين بود كه ورزش ما به كجا ميرود؟ برنامه دارد يا نه، عبارات مختلفي به كار گرفته ميشد، مثلا عنوان ميشد كه ورزش بيمار است، ما سردرگمي داريم. تداخل در وظايف وجود دارد يا عبارات سادهتر و عاميانهتري در خانواده ورزش وجود داشت و ميگفتند معلوم نيست كي چه كاره است يا منابع مالي كم است، معلوم نيست در كشور چقدر ورزش در اولويت است. گفته ميشد كه جزيرهايي عمل ميشود. نوسان در ورزش زياد بود، ورزش آموزش و پرورش از يك ساماندهي برخوردار نبود. همه اينها منجربه اين شد كه به عنوان تكليف برنامهي سوم توسعه تدوين طرح جامع در دستور كار قرار گيرد.
قراخانلو ادامه داد: درنهم شهريور 1382 آن چيزي كه حاصلش طرح جامع ورزش بود، در هيات وزيران تصويب شد. سوال اين بود كه آيا لازم است، مجلس هم اين طرح را تصويب كند. بخشهايي را مجلس بايد تصويب مي كرد، ولي بخشهايي هم نياز به اين كار نداشت و خود دولت ميتوانست ابلاغ كند كه اين كار انجام شود.
وي تصريح كرد: در مجلس، قانون برنامه چهارم توسعه در مادهي 117 مصوب شد كه در چهار سال آينده (چهار سالي كه شامل برنامهي چهارم توسعه ميشد) تمام آنچه در ورزش اتفاق ميافتد بايد براساس سند راهبردي نظام جامع توسعه ورزش باشد.
قراخانلو خاطرنشان كرد: در آن مقطع دو اتفاق افتاد، يك اتفاق كوتاه مدت يعني كانديداي شدن مهرعليزاده براي رياست جمهوري، كه شش ماه طلايي را براي تثبيت طرح جامع از دست داديم و اتفاق بلندمدتتر اين بود كه دولت عوض شد و دولت جديد به هر شكل اين طرح عملا كنار گذاشت و بعد از يك مدت گفته شد در حال بازنگري طرح هستيم.
وي گفت: آنچه از طرح جامع اجرا شد اين بود كه در ساختار تشكيلاتي سازمان تغييرات نسبي ايجاد شده و معاونتها به يك شكل جديدي تعريف شدند كه عمدتا تحت عنوان مركز توسعه بودند. به دليل شكل گرفتن برنامه به تمام فدراسيونها و نهادهاي مختلف گفته شد كه شما هم برنامههايتان را تصويب كنيد. يك جريان تدوين برنامهي ميان مدت و بلندمدت در فدراسيونها و نهادهاي ورزشي شكل گرفت و شوراهاي مربوط به طرح جامع هم شكل گرفت.
رييس كميتهي ملي المپيك به اجرا شدن چند طرح اصلي هم در ادامه اشاره كرد و گفت: اين طرحها شامل منابع انساني، تدوين قانون ملي ورزش، بحث ساختار تشكيلات ميشود اما، متاسفانه طرح جامع عملا متوقف شد. اگر در مقياس صد در نظر بگيريم، شايد در نهايت دو، سه درصد اجرا شد كه چنين چيزي به ضد خودش تبديل ميشود. يعني اگر اين برنامه جامع به شكل كلي و همه جانبه اجرا نشود چه بسا تغييرات آن آثار منفي ايي به جا ميگذارد.
جواديپور در پاسخ به اين گفته "قراخانلو" كه در زمان عليآبادي اجراي طرح عملا مسكوت ماند، گفت: با تاكيد و خالصانه ميگويم، وقتي رييس سازمان تربيت بدني، از يك بخش ديگر وارد ورزش ميشود همه اطرافيان به او ميگويند طرح جامع ورزش را اجرا نكن. او كه طرح را نخوانده، بنابراين عليآبادي در برخورد اول نه موافقت كرد نه مخالفت. زماني را براي مطالعه خواست و گفت بخشهايي از طرح بايد اصلاح شود. مثلا بخشهاي فرهنگي بايد در طرح بيشتر ديده شود.
قراخانلو در ادامه تاكيد كرد:يك گوشهي كوچكي از ورزش ما ورزش قهرماني است. اگر تمركز كنيم كه در اين چهار سال در آموزش و پرورش چه گذشت، يا اصلا در دانشگاه چه خبر بود يا ورزش كارگري، نيروهاي مسلح، همگاني و شهرداريها در چه وضعيتي هستند، ميبينيم در اين چهار سال گيجي و سرگرداني در ورزش حاكم بود و فقط يك سري كارهاي پراكنده انجام شد، اين به اين معنا نيست كه زحمت كشيده نشده. از صبح تا غروب افراد زيادي در خانواده ورزش سختي متحمل شدند.
هاشميطبا، رييس سابق سازمان تربيت بدني در پاسخ اين سوال كه چرا شما به سمت تدوين اين كار نرفتيد؟ آيا به اين كار اعتقاد نداشتيد يا نسخهي درمان ورزش كشور را چيز ديگر ميدانستيد، به ايسنا تصريح كرد:ما براي برنامه سوم توسعه كلياتي كه لازمهي تغييرات در ورزش كشور بود، تدوين كرديم ولي به نظر ما ميرسيد كه دوباره كاري و سه باري كاري براي نوشتنهاي مختلف چندان نياز نبود. اصرار ما بر اين بود كه آن چيزي كه در مجلس و در دولت به عنوان برنامهي سوم تصويب شد و قانوني هم بود به اجرا درآيد. فشار ما براي اجراي آن چيزي بود كه به صورت قانوني تصويب شد كه متاسفانه آن هم جواب نداد.
وي به بياعتمادي به مسالهي ضرورت وجود تربيت بدني در جامعه اشاره كرد و گفت: فقط تربيت بدني را از اين جهت ضروري ميدانيم كه يك پرچمي بالا ميرود و مديران ورزش اصلا به ابعاد تربيتي ورزش اعتقاد ندارند و به پديدهي تربيت بدني و ورزش به صورت يك امر تشريفاتي نگاه ميشود.
هاشميطبا به ايسنا گفت: اين جزوهايي كه منتشر شده خيلي دقت ندارد. من نه اين جزوه را نقض كردهآم و نه برنامهريزي را. هم به برنامهريزي اعتقاد دارم و هم گفتهام كه اين جزوه چطور جزوهايي است و چه كار بايد كرد. قرار بود نظام جامع توسعه تربيت بدني كشور طراحي شود. چيزي كه چاپ شده است سند راهبردي نظام جامع ورزش است. اين دو با هم متفاوتاند. هر چند كه در اين سند راهبردي به جز موارد راهبردي موارد غير راهبردي هم دارد. مثلا ماده شش ميگويد اگر ما بخواهيم نظام جامعمان را تدوين كنيم بايد يك سري استلزامات حقوقي ايجاد شود. مثلا اختيارات شوراي اقتصاد و هيات دولت به شوراي ورزش داده شود. معني اين حرف اين است كه اول بايد آن اختيارات داده شود تا بتوان نظام جامع توسعه را تدوين كرد.
وي با بيان اينكه بعضي موارد در سند راهبردي با قانوان اساسي مغايرت دارد، گفت: در اين گونه موارد يا قانون اساسي بايد تغيير كند يا سند راهبردي. كسي نميتواند در وزارت آموزش و پرورش دخالت كند در غير اين صورت وزير در مقابل مجلس بلادفاع ميماند و در واقع تداخل بين سازمان تربيت بدني و وزارتخانهها ايجاد ميشود.
وي به يك مورد مناسب در سند راهبردي اشاره كرد و گفت: 153 طرح وجود دارد كه در صورتي كه مطالعه و بررسي شود، آن موقع ميتوان نظام تربيت بدني را تعيين كرد.
هاشميطبا همچنين گفت: در 27 تير 82 طي نامهايي كه به مهرعليزاده نوشتم ايراد طرح جامع را بيان كردم، مگر ميشود كه هيات دولت يا شوراي عالي اداري يا سازمان مديريت اختيارات خود را به رييس سازمان ملي ورزش بدهند و پيشنهاد كردم كه از صفحه يك تا 14 بررسي مجدد شود. از صفحه 15 تا 27 حذف شود، از صفحات 28 تا 33 با الزام به ساده نويسي پيگيري شود، صفحات 34 تا 35 استزامات حقوقي حذف شود، 36 تا 65 به عنوان مرجع براي مطالعهي طرح جامع مورد نظر قرار گيرد.
وي تاكيد كرد: من فرهنگ دوستاني كه اين طرح را نوشتند ميشناسم. به نظرم اينها چيزي به نام سند راهبردي درست كردند كه اين سند راهبردي نظام جامع توسعهي تربيت بدني نيست، يك مقدمها يي است كه در صورتي كه اين ها تصويب شده استلزامات حقوقي تحقق يابد، آن گاه مي توان نظام جامع را نوشت.
رييس اسبق سازمان تربيت بدني خاطرنشان كرد: اميدوار بودم كه به صورت سند راهبردي به اين نگريسته شده و روي سند راهبردي كار شود تا به نظام جامع تدوين شود.
وي درادامه دو پهلو نويسي و سنگين نويسي را از ديگر اشكالات طرح جامع دانست و گفت: اگر در راستاي وظايفي را كه در كشور در قبال ورزش به عهدهي نهادهاست خيلي سريع بازگو كنيم، ورزش خيلي بهتر چهره خود را نشان ميدهد. امروزه در دنيا دولتها برنامهي جامع را تدوين نميكنند بلكه راستاها را تدوين ميكنند و تصويبات را در اختيار ميگذارند. به طور مثال اگر ما ميخواهيم باشگاه پايه قهرماني باشد، طبيعتا بايد تسهيلاتي ايجاد كنيم كه مردم بتوانند راحتتر باشگاه ايجاد كنند.
وي گفت: اين تشكيلاتي كه اينجا نوشته شده رييس سازمان تربيت بدني را يك ابرمرد ورزش ميكند. اينكه يك طرح جامع نوشته شده و راستاهاي كار تعيين شود خوب است ولي براساس اينكه استلزامات حقوقي طرح قابل اجرا نيست، بايد به كل طرح به صورت سند راهبردي نگاه شود.
به گزارش ايسنا در ادامه؛ قراخانلو درباره استلزامات حقوقي تصريح كرد: بخش استلزامات حقوقي براي سرعت دادن به كار و جبران عقب ما ندگيها بود كه اگر هر قسمت آن عملي شود، كمك است مثلا شوراي عالي اداري اختيارات خود را در بخش ورزشي به شوراي عالي ورزش بدهد. حالا اگر اين اختيارات را هم ندهد طرح فقط كندتر پيش ميرود اما، متوقف نميشود.
جواديپور هم در پاسخ به هاشميطبا درباره استلزامات حقوقي گفت:من هم با مهندس موافق نيستم. نوشتن يك نظام با اين ويژگيها كه ما ميگوييم 20 سال طول ميكشد و اين امر محقق نخواهد شد. اول بايد در يك كليات به اجماع برسيم كه تصور ما از ورزش چيست؟ وظيفه دولت چيست؟ وظيفه غير دولت چيست؟ دستگاهها چه مسووليتي دارند؟ بنابراين من فكر ميكنم سطوح اوليه، يعني سطوح عالي برنامه، كليات را مشخص ميكند. يعني اصليترين و جامعترين نقاطي را كه وجود دارد نشان ميدهد. طرح جامع قادر است بگويد كه اين ها در ورزش وظيفه كيست؟
وي در ادامه گفت: آن زماني كه اين طرح تصويب شد، سند چشمانداز 20 ساله نداشتيم اما، حالا به دنبال اين هستيم اين طرح را با آن سند لادستي خود تطبيق دهيم. من فكر ميكنم كه ما بايد به اينجا اكتفا ميكرديم. دستگاههايي كه بايد همكاري كرده و به اجراي كار كمك ميكردند، نميگويم كه كمك نكردند اما، اين التزامات محقق نشد.
قراخانلو درادامه گفت:اين طرح چند بحث اساسي را مطرح كرده است. طرح جامع 150-160 مورد مشكلات و بيماريهاي ورزش را شناسايي كرد و گفت تا اين مشكلات حل نشود، ورزش درست نميشود. درست است كه خانواده ورزش بارها اين مشكلات را تكرار كرده بودند اما، اين طرح به صورت كارشناسانه در يك جمعي شامل رييس جمهور، شوراي عالي ورزش، نمايندگان مجلس و... طي ساعتها مطرح شد. خودم حداقل در بيش از 15 استان جلسات يك روزه و دو روزه گذاشته، ساعتهاي كار مطرح شد. خودم حداقل در بيش از 15 استان جلسات يك روزه و دو روزه گذاشته و ساعتهاي مديد از افراد مختلف نظر گرفتيم.
وي ادامه داد: طرح جامع نظامات جديدي را تعريف كرد يعني ميخواست شيوههاي تصميمگيري و تصميمسازي موجود را به هم بريزد. مثال عيني آن اين است كه مي گفت آموزش و پروش، تو نميتواني به تنهايي براي ورزش تصميم بگيري. يا سازمان تربيت بدني تو نميتواني به تنهايي و از موضع قدرت به عنوان يك ابرقدرت برخورد كني. قبول ميكنيم كه اين قبيل برنامهها براي دورهگذار بوده و صد درصد اساسي و باب ميل من استاد دانشگاه نبود. اين طرح را خود دولت مينوشت و هركجا كه حق دولت بوده، خساست به خرج داده شد.
وي تصريح كرد: كار مهم ديگر طرح تقسيم كار ملي بود. درمورد مسالهيابي در باشگاهها شروع ميكنم. ما در كشور هنوز نظام باشگاه داري را مطرح نكردهايم، باشگاه داري از نظر مديرعامل باشگاه استقلال يا پرسپوليس يك چيز است. از نظر فردي كه روي سكو نشسته يك چيز ديگر و از نظر من استاد دانشگاه و نماينده مجلس هم متفاوت است. اين طرح پيشنهاد داد اگر ميخواهد باشگاه داشته باشيد اول بايد تعريف كنيد باشگاه داري چيست؟ دوم بايد مشخص كني كه ميخواهي باشگاه حرفهايي داشته باشي يا غير حرفهايي. دنيا نشان داده كه باشگاه حرفهايي اتحاديه ميخواهد. اتحاديه باشگاهها بايد شكل بگيرد و آنها درمورد خودشان تصميم بگيرند. اين حرف پيش برندهايي است نسبت به حالا كه فلان وزير، يا فلان وكيل و يا عمدتا سازمان تربيت بدني تصميم ميگيرد.
قراخانلو در ادامه ميزگرد ايسنا اظهار كرد: مثال ديگري كه اين طرح پيشنهاد داد اين بود كه اساسنامهها زيررو شود. حالا سازمان تربيت بدني دارد براساس قانون سال 1350 اداره ميشود. اگر كسي از مسوولين سا زمان ورزش بپرسد كه شما چه كار هستيد هر چه بگويند ذهني است. شما چهار، پنج رييس سازمان را كه نگاه كنيد، هر كدام يك چيزي گفتند. در اساسنامهي فدراسيونهاي ورزشي ما چيزهاي حيرتآوري وجود دارد. مثلا تبصرهي ماده 10 ميگويد كه رييس سازمان تربيت بدني ميتواند رييس فدراسيون را عزل كند. اين يك چيز واپسگراست. من حتي زماني كه معاون سازمان بودم رسما ا علام كردم اين غلط است.
وي با تا كيد بر اينكه لازم است سازمان تربيت بدني معلوم كند كه چه كاره است، به ايسنا گفت: ما حالا در كميته ملي المپيك اساسنامه داريم اما سازمان اصلا اين امر را هم ندارد.
وي همچنين گفت: يك مثال ورزشيتر ميزنم. اتفاقا در زمان هاشميطبا حركت خوبي در ارتباط با پشتوانهسازي صورت گرفت كه ما ورزشيها آن كار را حال تفكر 10، 15 سال گذشته ميدانستيم كه در زمان هاشميطبا شكل گرفت و آن ايجاد آكادمي در تهران و ايجاد پايگاههاي ورزش قهرماني در استانهاست. زمان آقاي مهرعليزاده هم اين كار ادامه يافت ، اما در دوره جديد به نظر من تعطيل شد.
قراخانلو به حمايت از قهرمان به عنوان آخرين مثال اشاره كرد و گفت: در مدل قهرمان پروري، مرحله نگهداري قهرمان چگونه بايد اتفاق بيافتد. درست است كه در ذهن خيليها توجه به اين موضوع وجود دارد ولي خود اين امر بايد يك بار براي هميشه مطالعه شود و به صورت آييننامه درآيد. يك قدم به جلو در اين طرح وجود دارد و مشخص ميكند كه بايد مطالعه كنيم تا بفهميم چگونه بايد از قهرمان حمايت كنيم. اگر آنچه اينجا نوشته شده چهار سال پيش اجرا ميشد قطعا ميتوانستيم به يك مدل برسيم و بگوييم چگونه "روحالله حسيني" قهرمان بوكس سنگين وزن آسيا را حفظ كنيم و خيلي از قهرماناني كه به كرات آمدند و رفتند و حالا نميدانيم كجا هستند را چگونه حمايت كنيم.
وي افزود: درست نيست كه يك دفعه سازمان بگويد من x ميليون تومان به المپيكيها و y ميليون تومان به پارالمپيكيها ميدهم و در يك جلسهاي يكي از مسوولان رده بالا بگويد نه شما بايد به المپيكيها y به علاوه a تومان پول بدهيد.
ريس كميتهي ملي المپيك گفت: من از شما به عنوان نمايندهي افكار عمومي يك سوال ميپرسم. در حال حاضر در كشور ما براي حرفهاي شدن ورزش چگونه تصميمگيري ميشود؟ به نظر من حرفهاي شدن ورزش ايران نابسامان پيش ميرود. آيا با وضعيت فعلي با گيجي و سردرگمي يك سري صحبتها كنيم بهتر است يا اقداماتي كه سند گفته، انجام دهيم؟ حالا همه ميگويند كه از حرفهاي شدن در ايران فقط پول و قرارداد را گرفتهايم. گفته ميشود كه ليگهاي ايران مثل فوارهايي كه بلند شده دارد سرنگون ميشود. سالهاي بعد باشگاهها نميتوانند اين قدر پول بدهند. هر سال يك بلوا و آشوب داريم كه نكند فوتبال ما به هم بريزد. همه ميگويند كه ديگر نميشود اينگونه بسكتبال را اداره كرد و واليبال دارد به سرنوشت فوتبال دچار ميشود.
وي خاطر نشان كرد: سند در اين باره هم ميگويد كه بايد يك جايي را درست كنيم كه درمورد چگونگي گذر از دورهي آماتوريسم به حرفهاي كار كارشناسي كند. در نخستين قدم بايد معلوم شود كه در كدام رشتهها ميخواهيم حرفهاي شويم. چند رشته در اين سند كانديد حرفهاي شدن، گشتهاند. براي اينكه اين كارهاي خوب صورت بگيرد به يك شورا نياز است. بايد مشخص كنيم كه مسووليت برنامهريزي و پشتيباني ورزش حرفهاي با كيست؟
در ادامه هاشميطبا با انتقاد از بحث هاي فرهنگي موجود در جامعه ميگويد: به عنوان مثال وقتي كسي در آموزش و پرورش مسووليت ميگيرد بايد بداند تربيت بر آموزش مقدم است. بزرگترين مشكل ما در آموزش و پرورش است كه بچههاي ما بدون ورزش و بدون تربيت ورزشي بزرگ ميشوند ما تربيت را ميخواهيم از راه شخصيت انجام دهيم يا مثلا از طريق خواندن دعاي ظهور حضرت حجت و يا اينكه معاونت پرورشي بچهها را به صف كند كه نماز جماعت بخواند. در حالي كه يكي از مهمترين عناصر تربيت، تربيت بدني است نه صرفا به عنوان تربيت بدن بلكه تربيتي كه از طريق ورزش حاصل شود.
وي اظهار كرد: هيچ كس از متوليان ورزش را از ديدگاه تربيتي نگاه نميكنند. اگر امسال سه، چهار مدال طلا ميگرفتيم، ديگر كسي بحث نميكرد. بارها گفتهام اگر اين يك مدال طلا، سه مدال طلا هم ميشد، چيزي در ورزش ما فرق نميكرد. شايد كمي شانس، مدير فدراسيون و مربيان بهتر باعث ميشد ما همان سه مدال طلا را ميگرفتيم اما، چيزي تغيير نميكرد. علاوه بر مدال آوري حضور ما هم در المپيك ضعيف است وقتي ما حداكثر در سه، چهار رشته ميتوانيم در المپيك حرف بزنيم، سهم ما هم همين است. دليلش اين است كه ما به جاي اينكه به 20 ميليون دانشآموز توجه كنيم كه ميتوانند يك پتانسل براي ورزش قهرماني باشند، به يك تعداد خاص از آنها توجه كردهايم.
وي در گفتوگو با ايسنا ادامه داد: ما در ايران به آن صورت باشگاه نداريم، نميدانم اسم اين چيزهايي كه وجود دارد را چه بگذارم. اگر بيتربيتي كنيم اين يك نوع شارلاتانيزم ورزشي است. باشگاه بايد محل تربيت باشد.اما حالا رييس باشگاه دروغ ميگويد! مربي حقهبازي ميكند.
هاشميطبا افزود: وقتي ما هيچ كدام از اين زيرساختها را نداريم چه كار ميتوانيم بكنيم.
در ادامهي نشست قراخانلو همچنين گفت: طرح جامع 9 كار را مشخص كرده و گفته است كه تا اينها انجام نشود، نميتوانيم راجع به ورزش حرفهايي حرف محكمي بزنيم هرچه بگوييم برداشت شخصي است. كارهايي كه سند تعيين كرده كه بايد به سرعت انجام شود شامل اين موارد ميشود: سنجش و ارزيابي رشتههاي ورزشي كه قابليت حرفهايي شدن دارند، ايجاد نظام عضويت باشگاهها در ليگهاي حرفهايي و ساماندهي ساختار مالي باشگاهها. آيا درست است يك دفعه فلان آقا را از فلان كارخانه بياوري و رييس باشگاه كني؟
وي خاطرنشان كرد: حالا اگر دولت دست حمايت خود را از سر باشگاهها بردارد، ميميرند. آيا بايد همچنان وزير صنايع بايد تصميمگير اصلي براي هفت، هشت باشگاه اصلي فوتبال باشد يا ما بايد يك جايي اين كار را قطع كنيم. ما تا مطالعه نكنيم همين ميشود كه امروز مديرعامل پرسپوليس حبيب كاشاني ميشود و فردا آقاي مصطفوي! يعني دو تا آدمي كه از لحاظ شخصيتي و كردار و رفتار كاملا متفاوتاند.
در ادامه قراخانلو به شرط بنديهاي مجاز در ورزش اشاره كرد و گفت: يكي از منابع مالي معتبري كه در همه كشورها وجود دارد، منابع شرط بندي است كه ما بايد با ضوابط شرعي خود چنين چيزي را در ورزش به صورت كاملا شرعي ايجاد كنيم.
وي متذكر شد: در طرح جامع چهار سال قبل گفته شد كه نظام حق پخش رسانهايي و تبليغات مسابقات ليگ حرفهايي بايد مطالعه شده و بزرگان كشور به يك جمع بندي برسند. حالا بعد از گذشت چهار سال اين موضوع بحث روز شده است.
رييس كميتهي ملي المپيك گفت: اگر ما به سند، طرح، مكتوب يا نوشتهايي برسيم كه روح علمي و تجربه دنيا را در خود داشته و اكثريت مديران كشور در مورد آن سند به توافق برسند، اين كار براي ورزش ما سودمند است. نقطه مقابل آن چيزي به جز سرگرداني، نگاه سليقهايي و تصميمات آني نخواهد بود. ميخواهم روي اين جمله هاشميطبا استرس بگذارم كه علت شكست خوردن اين نوع طرحها به يك نكته اساسي برميگردد و آن فقدان اعتقاد در نزد مديران و سياستگذاران كلان و ورزش و از جمله دولتها و مجالس به اين مساله است كه ورزش مهم است.
قراخانلو خاطر نشان كرد: به طور كلي دولتها نشان دادهاند كه در ميدان عمل ورزش برايشان مهم نيست، اگر ورزش برايشان در اولويت بود، گرفتن يك مشت اختيارات از يك نهاد و دادن آن به نهادهاي ديگر شدني است، چنانچه درمورد اقتصاد، مسايل امنيتي و مسايل نظامي خيلي اتفاقات ميافتد به نظر من نخستين قدم ايجاد اعتقاد در مسوولين رده بالا و سپس ايجاد يك طرح و چارچوب است كه براساس آن عمل كرده و منابع را بيش از اين در ابهام تلف نكنيم.
قراخانلو در پاسخ به اين سوال كه آيا درست است كه طرح جامع با كشور ما هماهنگ نيست به ايسنا گفت: اداره كردن ورزش در دنيا به جز يك بخش آن كه رنگ و بوي فرهنگي دارد، شرقي و غربي ندارد. مبتني بر يك نظام مديريتي است كه از عقل و منطق و علمي پيروي ميكند و اصلا به اين صورت نبود كه طرح جامع كپي برداري از طرح مشخصي باشد، حاصل مطالعهي 32 طرح كشورهاي مختلف است.
وي تاكيد كرد: نبايد ما طرحي را براي نجات ورزش بنويسيم كه با وضعيت سازمان هماهنگ باشد. اصلا طرح ميآيد كه وضعيت سازمان را به هم بريزد. طرح جديد لزوما نبايد باب ميل مديران فعلي آموزش و پرورش باشد. اصولا طرح جامع ميآيد كه اينها را به هم بريزد.
در ادامه "هاشميطبا" تاكيد كرد:من سند راهبردي طرح جامع را با آن اصلاحات قبول دارم و نقطهي قوت آن هم همين است كه قراخانلو به آن اشاره كرد. ما حالا اگر بخواهيم كاري انجام دهيم بايد اين طرحها به صورت يك فراخوان عمومي به همهي دانشگاهها، صاحبنظران و... داده شود. اين طرحها را جلو ببريم و زمينههايش را آمادهسازي كنيم بعد ببينيم واقعا از لحاظ تطبيق حقوقي چه كار بايد كرد. باز هم تاكيد ميكنيم شايد يكي از اشتباهات نويسندگان طرح اين بود كه چيزي به نام استلزامات حقوقي نوشتند. چه كار داريد، اگر لازم بود آن زمان طرح را به مجلس ببريد اما، اينكه گفته شود بايد دولت، شوراي اقتصاد و شوراي عالي اداري تفيذ اختيار كنند، عملي نميشود. من در همهي اينها حضور داشتهام. امكان ندارد كه زير بار اين امر بروند همان طور كه چهار سال گذشته نرفتند.
وي خاطرنشان كرد: ديگر نبايد بحثهاي كلامي كنيم بايد آنچه ما را به هدف ميرساند انجام دهيم. اينكه در ورزش حرفه اي و تربيتي هيچ ديدگاهي نداريم را قبول دارم. اگر قرار است اين سند راهبردي به نظام جامع تبديل شود بايد به اين 140 – 150 طرح توجه كنيم. با تدوين اين طرحها و هماهنگ كردن آن ما شكل سازماني خود را ميگيريم. ضمن اينكه كلي كه سند راهبردي به آن نگاه كرده، خوب است. به نظر من اگر ميخواهيم اين كار تصويب شود بايد به نحوي در اين طرحها تشريع شود كه از برآيند اينها با مشاركت وزارتخانههاي مربوطه به پيشرفت ميرسيم.
جواديپور در پاسخ به اين سوال كه چرا طرح به هيات دولت رفت و آنجا متوقف شد، گفت: كالبد شكافي اين گونه بحث ها كمك چنداني نميكند. بلافاصله بعد از تصويب شروع به نوشتن كرديم و با همدلي بخشهاي مختلف اين قانون آماده شد و در جلساتي كه همه مديران سازمان بودند جمعبندي شده و قانون به انتها رسيد، سپس لايحه توسعه ورزش كشور به شوراي عالي ورزش رفت. در شوراي عالي ورزش حميدي و قراخانلو گزارش اين كار را دادند. آنجا بعضي از وزرا هم ديدگاههايي داشتند. رييس جمهور ضمن اينكه كليات كار را تاييد كرد به سازمان ابلاغ كرد كه يك كميته متشكل از وزرايي كه به كار شما مربوط هستند به علاوه دو نفر از مشاورين خودش (صحابه و مظاهري) براي اين كار تشكيل شود. سازمان تشكيل هم شد و يك جلسه هم برگزار شد. اما، ديدگاهها خيلي متفرق بود.
وي ادامه داد: ما از طريق ارتباط با دولت ديديم كه اگر اين قانون بخواهد مسير حقوقي خود را طي كرده و در مجلس به تصويب برسد، زمان زيادي طول ميكشد. در نتيجه پيشنهاد شد كه به جاي اين قانون، قانون فعلي سازمان را اصلاح كنيم.
جوادي پور در ميزگرد ايسنا خاطر نشان كرد: اما، زماني اين كار صورت گرفت كه دولت عوض شد و كار مسكوت شد. ما در ابتداي حضور عليآبادي هم به وي ابلاغ كرديم كه اين كار انجام شده است، اما چون با طرح جامع و ديدگاههاي آن مغايرت داشت به اصلاح طرح موكول شد.
قراخانلو هم در پاسخ به هاشميطبا دربارهي نحوه اجرايي كردن طرحها گفت:اين طرحها فقط مطالعاتي نيستند. خيليها واقعا اجرايياند. مثلا بايد اتحاديهها شكل بگيرند. اساسنامهها اجرا شود و... بنابراين اگر ميشد اين 153 طرح با ساختار و تشكيلات فعلي ورزش انجام شود ايدهآل بود. ولي متاسفانه نميشود. بنابراين ما ابتدا به ساكن در ساختار و تشكيلات ورزش يك بازنگري ميخواهيم كه بعضي از اين طرح شدني شود.
وي افزود: مثلا به طور مشخص بايد يك نهادي باشد كه اگر گفت بايد اساسنامه فدراسيونها اصلاح شده و حق عزل رييس فدراسيون را بايد از سازمان ورزش بگيريم، رييس سازمان نتواند اين قانون را به هم بزند. يا مثلا در فوتبال اتحاديه باشگاههاي فوتبال داريم ولي يك اسم بيش نيست حالا بايد يك نهاد بالاتري باشد كه به فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت بدني بگويد كه بايد برگزاري ليگ، عقد قراردادها و تعيين داورها را به اتحاديه بدهيد و يا اصلا فدراسيون فوتبال تو چه كاري به باشگاه داري، برو به تيم مليات برس!
قراخانلو ادامه داد: درمورد آموزش و پرورش گفتهي هاشميطبا درست است يك نهادهايي بايد اول شكل بگيرد كه اگر گفتند آقاي وزير آموزش و پرورش شما حق نداري ساختار تربيت بدنيات را جابهجا كني، بپذيرد. ما به اين چيز نياز داريم به همين دليل من پيشنهاد ميكنم مجلس شوراي اسلامي ورود كند.
وي تاكيد كرد: حل اين مشكل و باز كردن اين سيكل معيوب احتمالا به دست مجلس است. اينكه اين روزها بحث وزارت ورزش و ادغام در مجلس مطرح شده تفكر مباركي است اما، بايد احساساتي نبوده و منطبق بر منطق باشد. لذا پيشنهاد ميكنم فراكسيون ورزش يا كميسيون فرهنگي ورزش طرح جامع را مطالعه كرده و اين چنين جلساتي را در حد بسيار گستردهتر تشكيل دهند و اين سند راهبردي را با اصلاحاتي كه نياز دارد، انجام دهند.
قراخانلو بيان كرد: اگر بخواهيم اين كار را به عهده سازمان تربيت بدني و دولت بگذاريم و بگويم خودت، خودت را اصلاح كن. من بدون رودربايستي ميگويم هيچ اميدي ندارم كه اين كار انجام شود. مشكل ورزش ما اين است كه سازمان تربيت بدني اصلا به اشكالات خود نميپردازد و به اين مساله توجه نميكند كه كارشناسان خوب سازمان در درون سازمان از اثربخشي افتادهاند.
رييس كميتهي ملي المپيك با بيان اينكه "كسي از سازمان نميپرسد وظيفهات چيست" ابراز تاسف كرد: سازمان تو كه انگشت اشاره به سمت نهادهاي ديگر داري، آيا خودت به وظيفهات عمل ميكني؟ يا درگير جزئيات وقت گير شدهاي؟. كسي سوال نميكند سازمان تربيت بدني تو چه كارهايي كه يك و نيم سال درگير فوتبال باشي؟ تو چرا نميتواني خودت را از استقلال و پرسپوليس رها كني؟ يا مثلا كسي نيست بگويد سازمان تربيت بدني تو بر اساس چه تشكيلاتي اين افراد را مسوول بعضي فدراسيونها كردي كه اينگونه نتايج المپيك را عوض كنند؟.
وي تاكيد كرد: اين كار را به خود سازمان نبايد سپرد مرجع بالاتري ميخواهد كه من عقلم به جز مجلس به جاي ديگري نميرسد.
جواديپور با رد اين نظر گفت:من اعتقاد ندارم كه مجلس بگويد دستگاههاي مختلف چه كاركنند. به هر حال سازمان تربيت بدني متولي ورزش كشور است. درست است كه ما بين خودمان كش و قوس داريم اما، اينكه اين كار را در دل مجلس ببريم درست نيست. اينها يك كار كارشناسي است و خود قراخانلو هم ميدانند براي تصويب طرح جامع چقدر كار كارشناسي شده است.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا بالاخره نبايد يك اهرم وجود داشته باشد؟ گفت: قراخانلو يك زماني قائم مقام سازمان بوده است. نميشود كه يك زمان يك ديدگاه داشته و بعد آن را عوض كرد. يك زمان گفت كه بايد كميتهي ملي المپيك تابع سازمان باشد و بعد نظر خود را تغيير داد!
جواديپور در ادامه تاكيد كرد: ورود مجلس خيلي خوب است اما، اينكه بگويم شما اين طرح را اصلاح كنيد، ممكن است اصلاح شود ولي سازمان زير بار اجراي طرح نرود.
قراخانلو در ادامه درباره اظهارات جواديپور گفت: من وجود او را براي پيشبرد امور فكري و مسايل مربوط به برنامه محوري مغتنم ميشمارم اما، به اين نكته اشاره ميكنم كه وي حالا احتمالا در همان معذوريتي قرار دارند كه من چهار يا پنج سال قبل قرار داشتم و بسياري از نكات را كه در طرح جامع بود در جلسات گفتم، ولي به خاطر بعضي از احتياطها يا رعايتها كه بايستي قانونا و اخلاقا ميكردم به افكار عمومي نگفتم.
وي افزود: اين حس دفاع سازماني و تعهد سازماني دكتر جواديپور طبيعي است و آن را به فال نيك ميگيرم اما، تاكيد ميكنم، اگر بگويم كه آموزش و پرورش كميته ملي المپيك، باشگاه و فدراسيون مشكلات ورزشاند اما، يكي از مشكلات درشت ورزش، سازمان تربيت بدني است. به اعتقاد من حتي اگر سازمان نيت واقعي براي اصلاح امور داشته باشد، كه اين چنين هم هست، چون از درون بازي به بازي نگاه ميكند احتمال خطاي آن زياد است و يك نهادي بالاتر از ورزش بايد اين كار را بكند اما، قطعا بايد به سازمان نقش محوري بدهد. تصميمگيري نهايي و جمعبندي بايد جاي ديگر انجام شود.
ريس كميته ملي المپيك تاكيد كرد: حداقل براساس اينكه جامعه ما بر طبق دموكراسي و مردم سالاري اداره ميشود شانس اين دولت 50-50 ا ست. اينكه حالا سازمان باز بيايد و يك چيزهايي را درباره طرح جامع بگويد، شش ماه ديگر عمر دولت تمام ميشود و معلوم نيست آقايان باشند يا نباشند، عمر طلايي مملكت و مردم به هدر ميرود. به نظر من مجلس شوراي اسلامي، شوراي تشخيص مصلحت نظام و نهادهاي اين چنيني بايد به اين كار نظارت كند.
جواديپور در ادامه ميزگرد ايسنا درباره اينكه آيا با روي كار آمدن دولت جديد و تغيير رييس سازمان تربيت بدني طرح جامع مسكوت ماند؟ گفت:بيمقدمه ميگويم به علت نداشتن ادبيات برنامهايي، در روي آوردن به برنامههاي بلندمدت خيلي سليقهايي عمل ميشود. در دنيا بحث برنامههاي استراتژيك به تعابير مختلف وجود دارد. با توجه به اينكه در چند سال گذشته كه صنعت و خدمات ما به تدوين برنامههاي بلندمدت روي آوردند، سازمان ورزش هم به اين نتيجه رسيده است كه به برنامههاي بلندمدت نياز دارد.
وي اظهار كرد: خيلي از دوستاني كه درمورد طرح نظر دادند، نه طرح را مطالعه كردهاند، نه ديدگاهي دارند، نه برنامهي بلندمدتي نوشتهاند نه خواندهاند و در واقع در اين فضا انتقاد كردن كار مشكلي است و پاسخ دادن به اين سوالها مشكلتر. در برنامهي سوم دولت مكلف شد كه طرح نوشته شود. خيلي از افراد جامعه ورزش انتقاداتي كردند كه روند كار را خراب كرد. منظورم هاشميطبا نيست. هاشميطبا دلسوزانه نظرات خود را ارايه دادند و من زمان اصلاح و بازنگري هم خدمت ايشان رسيدم اما، در بسياري از افراد معلوم بود كه بحث انتقاد مطرح نيست و بحثها منطقي و اصولي نبود.
جواديپور گفت: جامعهي ورزش هنوز يك تفكر منطقي و عيني از طرح جامع ندارد اما، حالا ديدگاه عوض شده است. دچار مطلقگرايي نشويم. بخش اعظم طرح دارد اجرا ميشود وقتي استانها و باشگاههاي ما برنامهي كلان مينويسند، يعني تفكر برنامهايي در بخش ورزش نهادينه شده. ما قبلا در ورزش اين بحثها را نداشتيم.
وي تاكيد كرد: اگر فكر ميكنيم طرح جامع يك كتابچهي شفابخش است كه ميتواند همه مشكلات ورزش ما را حل كند، تصور غلطي داشتهايم.
وي ابراز تاسف كرد: در زمان اصلاح خيلي از دوستان حتي رسانهها به ما كمك نكردند. اگر طرح جامع مهم است بايد دانشگاهها، فدراسيونها،رسانهها و همه براي آن وقت ميگذاشتند و نه فقط يك تشكيلاتي در سازمان ورزشي كار را پيگيري ميكرد. برخورد عليآبادي به خاطر نوع نگاههايي بود كه نسبت به طرح وجود داشت. با اين حال روند كار 20 تا 30 درصد تغيير كرد اما، شالودهي اصلي كار ثابت باقي ماند.
جواديپور گفت: اصلاح طرح جامع به همكاري نياز دارد و بخشهاي مختلف بايد به نهايي شدن كار كمك كنند.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا توجه به اصلاحات طرح قابليت اجرا دارد و سازمان زير بار اجراي طرح خواهد رفت، به ايسنا تصريح كرد: اشكالات طرح برطرف شده و نسبت به دورهي گذشته روانتر شده است. بايد چهار برنامه اجرا شود و اجراي كامل به همكاري همه نياز دارد.
جوادي پوربه اصلاحات صورت گرفته در طرح اشاره كرد و گفت: بحثهاي ورزش حرفهايي را با قهرماني ادغام كرديم و به بحثهاي فرهنگي بيشتر پرداختهايم و شرايط اجراي طرح خيلي بهتر شده است.
قراخانلو درپايان بحث با اشاره به وضعيت دو قطبي جامعهي رسانهايي تصريح كرد: در رسانه از انسانهايي دلسوز، صاحب قلم پاك و افراد معتقد داريم تا افرادي كه نقطهي مقابل اين هستند. به اين دليل در اين جلسه شركت كردم كه اين مدل كار را تقويت كنيم. جامعهي رسانهايي ورزش ما نياز به كمك دارد. بخشي از اين جامعه ظاهرا چون مشكل مادي دارد روي به كارهايي ميآورد كه نه براي شخصيت خودش خوب است نه براي كشور.
وي خاطرنشان كرد: ما بايد واقعا يك فكري بكنيم و دولت به رسانههاي ورزش برسد و كاري بكند كه بتوانند حقوق پرسنل خود را تامين كرده و نياز به حمايت مالي دستگاهها و نهادها نداشته باشند تا حرف مستقل بزنند.
انتهاي پيام
دوشنبه 15 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]
-
گوناگون
پربازدیدترینها