واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: محيط خطر در عرصه فرهنگ؟! - سيدحسن الحسيني
سردار رحيمصفوي كه بين سالهاي 1386-1376 به مدت 10 سال فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود، در مصاحبه با ايسنا بيان داشته است:
در ارتباط با دغدغههاي ارزشمند سردار معزز بايد گفت اول اينكه، ايشان بهتر است ابتدا پاسخ چند سوال را ارائه كنند، از جمله اينكه كدامين سياستهاي نادرست، كشور بزرگ ايران و انقلاب مردمي آن را در محيط خطر قرار داده است؟ آيا سياستهاي فوق از اصول دين و يا مذهب تلقي ميشوند و غيرقابل تجديدنظر و اصلاحناشدني هستند و مومنانه بايد آنها را تعقيب كرد؟ چه الزامي سبب شده كه عضو محترم شوراي امنيت كشور با چگونگي بيان خود خطر را محيط بر كشور بداند؟ چرا جناب دكتر صفوي پس از طرح نارسايي در كاركرد دستگاه فرهنگي كشور، بدون ارائه راه برونرفت، صرفا به پيشنهاد تاسيس قرارگاه فرهنگي اكتفا ميكنند؟ و چرا حال كه كاركرد دستگاههاي پرهزينه فرهنگي غيرقابل قبول است صرفا وظايف محدود و سطحي را براي آن قرارگاه پيشبيني ميكنند؟ و آيا از نظرگاه ايشان ايجاد نهادهاي موازي ديگر يا اتكاي مطلق به همكاران راهحل بنيادي و مناسبي است؟ و سوالات ديگري كه مجال طرح آنها وجود ندارد و احيانا موجب تكدر خاطر ميشود. به يقين بسياري از اهل انديشه و نظر نيز به من خرده خواهند گرفت كه چرا و با كدامين انگيزه روي اين اظهارنظرها ايستادگي و وقتگذاري ميكنم اما براي گوينده اين كلمات احترام قائلم و فكر ميكنم نظرم مورد توجه ايشان و ديگران قرار خواهد گرفت.
دوم، چرا مديران ارشد جامعه ايران اجازه دادهاند تا ايران به محيط خطر تبديل شود؟ وچرا بايد سهم ما و فرزندانمان از دنيا ناامني و كشمكش با ديگران باشد؟ واقعا راه ديگري براي فائق آمدن بر مشكلات وجود ندارد؟ چرا عدهاي كجانديش يا بدخواه، انقلاب و كشور را از ايجاد شرايط زيست انساني و عزتمندانه محروم ميسازند؟ در اين بين برخي مدعي هستند اينگونه زيستن با فقر و ناامني و انزوا و وجود اينگونه از شرايط پر صعوبت، نتيجه اسلامخواهي يا حقمداري مردم و مسوولان ما است! و تاسفبارتر از آن اينكه با استفاده از شرايط انقلاب و جهان امروز را با شرايط و زمانه پيامبر(ص) و ائمه هدايت و رشد(ع) تطبيق ميدهند يا با خواست امام مظلوم منتظر يكي ميكنند! آنگاه است كه راه افراط يا تفريط طي ميشود و بر سرعت سير گمراهي احتمالي ميافزايد؛ راهي كه با كنار گذاشتن عقلانيت و ترويج وهميات و خرافات، در عمل خسران دنيا و آخرت را در پي دارد. چنين پاسخهايي به يقين حكومت ديني را با چالش جدي روبهرو ميسازد و آن را در عمل ناسودمند و غيرممكن ميكند. در فلسفه سياسي، وظيفه اوليه و در مواردي منحصربهفرد حكومتها، و در وهله بعد است. در اين زمينه بدون مدد گرفتن از هيچ توجيهي، مديران جامعه بايد به مردم، تاريخ و نيز پيشگاه خداوند پاسخگو باشند. از اين رو به نظر ميرسد منافع ملي در محيط باثبات و در آرامش محقق ميگردد و آن را نبايد فداي خودخواهيها، زيادهطلبيها و يا تنشهاي كمحاصل با ديگر كشورها كرد.
فراموش نشود كه از يك سو مدارا، اعتدال، مردمداري، عقلانيت و برنامهريزي، واقعگرايي و رعايت توان و استطاعت مردمان، در تصميمگيريها و خطمشيگذاريهايي كه تامين منافع ملي را تعقيب نمايد از تاكيدات عقل و شريعت است و از ديگر سو جامعه فقير و توسعهنايافته، فاقد فرهيختگي و بالندگي فرهنگي است و هيچگاه جامعهاي سعادتمند نخواهد بود.
سوم، موضوع فرهنگ مسالهاي انتزاعي و جداي از زندگي نيست. مشكلات در حوزه فرهنگ بهويژه در ايران امروز ما، معلول شرايط اقتصادي، اجتماعي و سياسي نابهنجار جامعه است، لذا فرهنگ متاثر از ساير وجوه زندگي جمعي و فردي را، نميتوان جداي از شرايط فقر و ثروت، بيكاري و اشتغال و شرايط اجتماعي يا ميزان حرمت و اعتبار هر ملت در نزد ديگر ملتها مهندسي كرد. معلوم نيست تشكيل نهادهاي متولي ديگر در كنار انبوه نهادهاي موجود به حل كداميك از مشكلات عرصه فرهنگ منتهي خواهد شد؟ فرهنگي كه به سبب ناكاميهاي مزمن و طولاني دروني و اثرات وضعيت آنوميك ديگر حوزهها و انفعال در برابر ديگر فرهنگها، مهد توليد عناصر ضدفرهنگ شده و با سرعت به دگرگونسازي ارزشها ميانجامد.
علت ناموفق بودن معلمان، هنرمندان و روزنامهنگاران جامعه آنگونه كه در متن مصاحبه سردار محترم آمده است شايد نه كمكاري و دردناشناسي و فقدان تعهد لازم، كه فقدان سازمان و ساز و كارهاي اثربخش از يك سو و بيتوجهي به پارهاي حقوق آنان از ديگر سو باشد. از اين رو به نظر ميرسد قبل از هرگونه آسيبشناسي، ايجاد حوزههاي هزينه جديد به نام فرهنگ غيرموجه باشد؛ فرهنگي كه متولي و مجري آن دولت است. انحصار مطلق دولت كه ناشي از محافظهكاري او در ساختوساز فرهنگ ايراني- اسلامي در پس از انقلاب است راه را براي رشد، بالندگي و پويايي فرهنگ مسدود كرده است.
چهارم، تقاضاي تصويب سازماني با عنوان تنها بر هزينههاي نامعمول فرهنگي جامعه ميافزايد و بدون آنكه سببساز اقدام مثبتي شود پديدهگريزپايي از فرهنگ و اعتقادات را تسريع ميكند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
دوشنبه 15 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]