واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مشروح برنامه هاي پيشنهادي حسيني براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به مجلس
ترويج فرهنگوهنر«رسالتمدار»دربرا برنگاه مدرن«هنربرايهنر»
ايجاد زمينههاي مناسب نقد منصفانه فرهنگي و هنري/شفافسازي قوانين مربوط به مميزي به منظور بستن راه براي اعمالنظرهاي سليقه اي/سازماندهي وضعيت جامعه فرهنگي و هنري وتلاش براي ايجاد امنيت شغلي
سيد محمد حسيني وزير پيشنهادي رييسجمهوري براي احراز پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برنامه پيشنهادي خود را با شعار ”فرهنگ و هنر متعالي” به مجلس ارائه كرد.
به گزارش ايلنا، در برنامه پيشنهادي ارائه شده از سوي سيد محمد حسيني آمده است:
مقدمه :هفت هزار سال پيشينيه فرهنگي و تمدني مردمان اين ديار در بيشتر رشتههاي فرهنگي – هنري مانند هنر نمايشي، نگارگري، موسيقي، شعر و ادبيات؛ فرهنگ و هنر را به عنوان يكي از مهمترين ظرفيتهاي ايران اسلامي درآورده است. ادبيات عرفاني و معنوي: حافظ وسعدي، خيام و مولانا و آئينهايي چون تعزيه، پنجرههاي جديدي به سوي دنياي سرگشته و خسته از ماديگري گشوده و نگاه جانيان را به سوي سرزمين خورشيد معطوف نموده است.
انقلاب اسلامي ايران رنسانس فرهنگ و هنري اصيل و معنوي بود و بيترديد يكي از مهمترين دستاوردهاي اين انقلاب بزرگ و شكوهمند بازگشت به خويشتن خويش در عرصههاي فرهنگي و هنري است. احياي موسيقي اصيل و معنويتگرا، گسترش هنرهاي تجسمي (نگارگري، گرافيك، نقاشي، عكاسي و ...) با رويكرد اصيل، زنده شدن زبان، شعر وادبيات فارسي، توسعه سينماي مولد و ظرفيتهاي عظيم اين حوزه، جلوهاي از رنسانس فرهنگي در ايران پس از انقلابي اسلامي است. در وضعيت كنوني، به رغم تلاش قابل تقدير و مناسبي كه در سالهاي اخير صورت گرفته، نابسامانيهاي زيادي در عرصههاي گوناگون فرهنگي- هنري ديده ميشود اعم از:
1-كمتوجهي به تناسب ساختار وزارتخانه با تحولات و نيازهاي فرهنگي و هنري روز؛
2-ضعف در كادرسازي فرهنگي و هنري در حوزههاي مختلف فرهنگ و هنر؛
3-عدم بهرهگيري مناسب از ظرفيتهاي بومي و تنوع فرهنگي ايران؛
4-عدم انتقال دغدغههاي فرهنگي دولت به هنرمندان و مردم؛
5-كمتوجهي به ايجاد فضاي نقد و مفاهمه در حوزه فرهنگي و هنري؛
6-غلبه روحيه انفعالي بر امور فرنگي و هنري به جاي برخورد فعال و همراه با ابتكار عمل؛
7-عدم بهرهگيري مناسب از ظرفيت هنرمندان براي اهداف عالي نظام با بها دادن به شخصيت كنشگر هنرمند؛
8-عدم توجه به توسعه زيرساختهاي فرهنگ و هنر مخصوصا سينما و تئاتر؛
9-عدم توجه به سودآور نمودن فعاليتهاي فرهنگي و هنري؛
10-عدم ارتباط موثر با ساير سازمانها و نهادهاي فعال در عرصه فرهنگ و هنر مانند وزارت علوم، سازمان صدا و سيما و شهرداريها؛
11-كافي نبودن حمايتهاي مالي و بيمهاي از فعالان عرصههاي فرهنگ، هنر و محصولات فرهنگي و هنري؛
12-عدم تناسب منابع بودجه و نيروي انساني با ماموريتها، اهداف و وظايف وزارت متبوع؛
13-ضعف در جريانسازي فرهنگي و هنري؛
14-ضعف در شكلدهي پاتوقهاي فرهنگي به منظور تبادلنظر بين هنرمندان و انديشمندان و انتقال تجربيات پيشكسوتان؛
15-ضعف در چهرهسازي فرهنگي و هنري عناصر متعهد در داخل و خارج از كشور؛
16-نگرش غيرعلمي و حاشيهاي به فرهنگ در سطوح نخبگان و توده جامعه؛
17-ناديده گرفتن ظرفيتهاي فراوان فرهنگي و هنري دفاع مقدس و هنر ديني براي انتقال ارزشهاي معنوي و انقلابي؛
18-ضعف فراوان در عرصه ادبيات داستان به ويژه رمان؛
19-عدم آگاهي از نيازهاي مصرفكنندگان و در نتيجه توليد و ترجمه آثار بيارتباط با نيازهاي جامعه؛
20-توليد آثار ضعيف، تكراري و كمارزش
21-غلبه تصديگري به جاي واگذاري فعاليتها به سازمانهاي پاييندستي و بخش غيردولتي.
اينگونه ضعفها و نابسامانيهاي ناشي از آن، به رغم وجود ظرفيتهاي عظيم فرهنگي و هنري در كشور، بيانگر مظلوميت مقوله فرهنگ است. بناي سياستگذاري فرهنگي در داخل كشور هنوز گرفتار شالوده آزمون و خطاست و فرصتهاي مغتنم داخلي وبينالمللي همچنان دستخوش تزلزل است. بر اين اساس دهه چهارم انقلاب اسلامي بايستي، عرصه پيشآهنگي «فرهنگ و هنر متعالي» و دهه «ديپلماسي فرهنگي» باشد و سياستهاي توسعهاي كشور از صافي فرهنگ و هنر عبور نمايد و افق «مهندسي فرهنگي» چشماندازآينده روشن نظام قرار گيرد.
با چنين رويكردي، انتخاب راهبردها و سياستهاي فرهنگي و هنري متناسب با انتظارات جامعه اسلامي، آرمانهاي امام و منويات مقام معظم رهبري و اولويتهاي رياست محترم جمهوري، الزامات سند چشمانداز 20 ساله،سياستهاي ابلاغي برنامه پنجم توسعه، و مصوبات شورايعالي انقلاب فرهنگي طرحريزي شده است. بر همين اساس،برنامههاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با تاكيد بر چارچوبي چهارساله به محضر مبارك مجلس شوراي اسلامي عرضه ميشود تا در صورت تاييد، نقشه راه مديريت و مهندسي فرهنگي كشور باشد. بديهي است هدفگذاري اين وزارتخانه «ظرفيتسازي براي ارتقاء جايگاه ايران در حوزههاي مختلف فرهنگي وهنري براي دستيابي به رتبه برتر منطقهاي و كسب موقعيت مناسب در سطح جهاني» است.
سياستهاي كلان فرهنگي
1-نهاينه كردن ارزشهاي انقلاب اسلامي بر پايه مكتب فكري و سياسي امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامي؛
2-نشر و تقويت اخلاق اسلامي و فضائل انساني بر پايه دين مداري و فرهنگديني
3-فراگيرسازي آموزهها،آرمانها و عناصر فرهنگ ايراني – اسلامي در جامعه و تربيت فرهنگي و سياسي آحاد جامعه بر اين اساس؛
4-بسط آگاهيها و فضايل اخلاقي در ميان اقشار مختلف مردم و زمينهسازي اقدامهاي لازم براي اعتلاي معرفت ديني و توسعه فرهنگ قرآني؛
5-تثبيت جايگاه، نقش و ضرورت اتكا بر انديشه و مهدويت در جامعه؛
6-تبيين و ارائه الگوهاي مطلوب حيات طيبه فردي – اجتماعي بر پايه آموزههاي اسلام ناب؛
7-معرفي انقلاب و نظام اسلامي به ساير ملل جهان و ارائه ارزشهاي متعالي آن؛
8-تبيين وتاكيد بر مولفههاي هويت ايراني – اسلامي بر پايه ميراث تمدني، مشاهير و مفاخر ايراني و اسلامي؛
9-تقويت ارزشهاي ديني، روحيه عزتطلبي و خودباوري ملي با هدف افزايش اميدواري و نشاط فردي و اجتماعي و ارتقاء احساس استقلال فرهنگي؛
10-تثبيت و تحكيم احساس هويت ديني، فردي، اجتماعي، سياسي و ملي در ذهن آحاد مردم ايران؛
11-تقويت نهاد خانواده و جايگاه زن در آن و ممانعت از گسست نسلها؛
12-تقويت زيرساختهاي انسجام و همبستگي ملي براي مقابله با عوامل موثر در گسستهاي هويتي، اجتماعي، فرهنگي و اعتقادي؛
13-ايجاد زمينههاي مناسب نقد منصفانه فرهنگي و هنري، طراوت و شادابي بخشيدن به فضاي نقد دلسوزانه و اصلاحگرايانه؛
14-تقويت، احيا و بازسازي عناصر تمدن نوين ايراني – اسلامي و الگوسازي آن براي جهانيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]