واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: خاتمي براي كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري شرط گذاشت
سرويس سياسي-
سيدمحمد خاتمي كه پيش از اين 2بار در سالهاي 76 و 80 كانديداي رياست جمهوري شده بود و به دليل منع قانوني از امكان كانديداتوري در سال 84 برخوردار نبود، براي كانديداتوري 3باره خود در سال 88 شرط گذاشت.
سيدمحمد خاتمي روز گذشته در ديدار با تعدادي از خبرنگاران دو پيش شرط خود براي شركت در انتخابات را اين گونه بيان كرد: پيش شرط اول اين است كه بتوانم با ملت بر سر خواسته هايشان تفاهم كنم. به اعتقاد من خواست قلبي و تاريخي مردم ايران آزادي، پيشرفت و عدالت است و در عين سازگاري اين امور با دين و ارزش هاي معنوي و فرهنگي و اين همان گفتمان اصيل اصلاح طلبي است كه در آينده تلاش مي كنم به صورت مدون آن را به جامعه ارائه نمايم.
وي افزود: اگر بر سر اين موضوع بتوانم با جامعه به تفاهمي روشن دست يابم و اين خواسته ها در ميان اقشار مختلف جامعه جنبه خودآگاهي يابد، به پيش شرط نخست خود دست يافته ام.
خاتمي در مورد پيش شرط دوم خود نيز توضيح داد: با ساز و كارهاي موجود تا چه حد امكان عملي كردن برنامه ها براي رئيس جمهوري فراهم است؟ اگر واقعاً امكان اجراي برنامه ها وجود نداشته باشد و موانعي بر سر راه قرار گيرند، ارائه بهترين و كامل ترين برنامه به مردم نيز به منزله اغوا و فريب مردم است.
رئيس جمهور سابق در ادامه با بيان اينكه دولت اصلاحات با وجود تمام تلاشي كه براي تصويب نهايي لوايح دوگانه اختيارات رئيس جمهوري مصروف داشت، موفق به دستيابي به نتيجه مطلوب نشد، تصريح كرد: قطعاً اگر شرايط بر همان منوال باشد، بسياري از برنامه ها، فرصت و مجال اجرايي شدن نخواهند يافت.
اما اين نوع شرط گذاري خاتمي براي كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري واكنش هايي را در ميان مدعيان اصلاحات برانگيخته است. به عنوان نمونه محمدعلي ابطحي معاون پارلماني دولت اصلاحات با انتشار يادداشتي در وبلاگ شخصي خود، شرط گذاري آقاي خاتمي را براي «نيامدن» و «عدم كانديداتوري» ارزيابي كرده است. ابطحي اظهار داشت:
«آقاي خاتمي در ضمن سخنان مفصلي گفته است كه بهرحال آمدن در صورتي معنا دارد كه يك گام نسبت به گذشته جلوتر برويم و الا بايد فكر ديگري كرد. فرصت نكردم حضوري با ايشان حرف بزنم. اگر منظور آقاي خاتمي از گذشته- چنانچه من فهميدم- دوران اصلاحات باشد نمي دانم با چه منطقي چنين حرفي را زده است. فكر مي كنم واقعيت هاي اين چند ساله اثبات كرده كه كسي نمي تواند توقع انقلاب و يا تغيير قانون اساسي از رئيس جمهور داشته باشد و همه فهميده اند كه با تقسيم قدرت موجود كه بر اساس قانون اساسي است امكان تحقق شعارهاي همان دوره هم وجود ندارد. مهم اين نيست كه چه مي خواهيم و چه آرماني داريم. مهم اين است كه واقعيت چيست. اين را در داخل و خارج همه فهميده اند. همچنانكه در همان دوره هم نشد.»
ابطحي سپس افزود: با توجه به اين واقعيت ها آقاي خاتمي نمي تواند در پست رياست جمهوري اين كشور يك گام نسبت به دوران اصلاحات جلوتر برود. آنها كه واقع بين هستند هم توقعي اين چنيني ندارند.
معاون پارلماني دولت اصلاحات در پايان خطاب به سيدمحمد خاتمي اظهار داشت: «آقاي خاتمي شما ديگر توقعات را بالا نبريد. تعدادي از ماها كه قلم مي زنيم و بيشتر اوقات به منافع خودمان فكر مي كنيم به اندازه كافي به جاي توجه به واقعيت هاي موجود و نياز مردم به بالابردن توقعات مشغوليم. مگر اينكه تصميم داريد كانديدا نشويد كه شعارهاي سخت مي دهيد؟ مردم ايران كه ديگر فقط اصلاح طلبان ديروز نيستند بيشتر از اينش باشد براي بعدها!»
در همين حال احمد پورنجاتي از نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم نيز روز گذشته با انتشار يادداشتي در روزنامه اعتماد، توانايي هاي خاتمي در پيشبرد اهداف اصلاح طلبان را محدود ارزيابي كرد و اظهار داشت: اگر تاكنون چند و چون اصلاحات مورد نظر آقاي خاتمي براي كساني مجهول مانده يا پاره اي از ابعاد آن مبهم است نه به خاطر نارسايي بيان و نه به دليل پنهان ماندن رفتار آقاي خاتمي در كنش اصلاح طلبانه به ويژه در موضع قدرت، بلكه به احتمال، ناشي از سوءتفاهم اين افراد دربرداشت از نظر و عمل آقاي خاتمي است. آنان چه بسا ناخواسته، «قباي» انتظارات و تصورات خود را از «اصلاحات» پيش از اندازه گيري قامت آقاي خاتمي و تنها براساس ايده آل ها و آرمان ها دوخته اند. بي ترديد آقاي خاتمي چه به لحاظ ارزيابي مقتضيات سياسي، اجتماعي جامعه ايران و نيز مولفه هاي واقعي متمركز قدرت در نظام موجود و چه به دليل آگاهي و شناخت درست از قابليت ها و محدوديت هاي شخصي و شخصيتي خويش در آسمان اصلاحات همواره سقف پرواز مشخصي را براي خود متصور بوده است. سفينه اصلاحات آقاي خاتمي را ياراي عبور از منظومه شمسي نيست. با خاتمي تنها مي توان در همين كهكشان زندگي كرد.
پورنجاتي سپس از اصلاح طلبان خواست كه به جاي تمركز بر اشخاص به مشكلات ساختاري قدرت(!) بپردازند:
«آنچه براي تدوين راهبرد جريان اصلاحات در چگونگي مواجهه با انتخابات آينده رياست جمهوري، بيش از هر چيز اولويت دارد پاسخگويي به اين پرسش است كه آيا وضعيت موجود ريشه در برخي نارسايي ها و مشكلات ساختاري در نظام قدرت و فقدان يك سازوكار مستقل «پيامد سنجي» تدبيرها و تصميم گيري هاي كلان كشور دارد يا صرفا به رفتار و منش يك شخص در مقام رئيس جمهور مربوط مي شود؟ هر پاسخي كه به اين پرسش داده شود راهنماي عمل اصلاح طلبان براي چگونگي مواجهه با انتخابات و نيز پيشنهاد كانديداي مناسب براي وضعيت مفروض خواهد بود. جادوي انتخابات را نبايد دست كم گرفت، آدم ها در درجه دوم اهميت اند.»
اينكه خاتمي شروط خود را براي خلاصي از اعمال فشار حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب و در نتيجه عدم كانديداتوري خود بيان كرده يا آنكه درصدد است تا فضاي افكار عمومي را حول موضوع كانديداتوري 3باره خود حفظ نمايد، سؤالاتي هستند كه پاسخ آنها را با بررسي تحولات هفته هاي آتي مي توان دريافت.
يکشنبه 14 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]