واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: استاد محمد پولادی
محمد پولادی 11 بهمن سال 1320 در قوچان متولد شد. خانواده او از نوادگان نادر شاه افشار و از سرشناسان قوچان بودند. نام خانوادگیشان هم افشاری بوده که بعدها تعدادی از افراد این خانواده تغییر نام دادند. پس از تولد ، مادرش فوت میکند و پدر که آن زمان فقط 19 سال داشته ، دلبسته همسر دیگری از یک خانواده متمول و سرشناس میشود و حاضر به نگهداری این نوزاد نیست. سرپرستی محمد را مادر بزرگش (مادر پدرش) عهدهدار میشود. او مدیر دبیرستان و دبستان بوده و از این رو به او لقب مدیر الدیوان داده بودند. پس از فوت مادر بزرگ ، پولادی پنج شش ساله به خانواده و فرد دیگری سپرده میشود. سه سال بعد که آن فرد مرحوم میشود ، پولادی به خانواده دیگری سپرده میشود. در این ایام پدر او فرماندار قوچان است.
پولادی از همان زمان طفولیت نقاشی را فرامیگیرد و چهره شاعران و نامداران ایران را طرح میکند. دو نقاشیای که پولادی در همان سنین از حافظ و سعدی طرح میکند در نمایشگاهی که بمناسبت دومین سالمرگش (1378) در فرهنگسرای نیاوران برپا شد ، نمایش داده میشود. او در 13 – 14 سالگی طرحی از یکی از سران کشور نقاشی میکند که مورد توجه قرار میگیرد. از قضا همان فرد قرار بوده برای سرکشی و بازدید به قوچان برود. شهردار وقت هم که از این تابلوی نقاشی باخبر میشود ، دستور میدهد آن را به شهرداری بیاورند. تابلو را به زور از پولادی میگیرند و در دفتر شهردار نصب میکنند تا فردا که آن شخص به قوچان میآید ، پردهبرداری شود. طبق گفته همسر استاد ، پولادی نوجوان شبانه و مخفیانه از دیوار شهرداری بالا میرود و تابلویش را از آنجا برمیدارد و با خود میبرد. از هول این ماجرا تا فردا در جایی مخفی میشود. وقتی خبردار میشود آن شخص وارد شهر شده ، تابلویش را میبرد و به او نشان میدهد. بازدیدکنندگان تهرانی از این نقاشی که نوجوانی با این سن آن را طرح کرده ، مبهوت میشوند و او را سوالپیچ میکنند. پولادی در این بین از فرط خستگی ماجرای شب قبل ، به ناگهان بیهوش نقش زمین میشود. همانجا شاه دستور میدهد این پسر را برای تحصیل در هنرستان هنرهای تجسمی پسران تهران ، بورس کنند.
پولادی سال 1336 راهی تهران میشود و با مقرری اندکی که میگیرد ، جایی را اجاره و در هنرستان هنرهای زیبا شروع به تحصیل میکند. از اینجا زندگی هنری پولادی آغاز می� �� ��شود. او که در دوره هنرستان شاگرد برجسته و ممتاز بوده ، بلافاصله پس از این دوره در سال 1339 وارد دانشکده هنرهای تزیینی (دانشگاه هنر کنونی) میشود. پولادی جزو دانشجویان نخستین دوره این دانشکده است. در سال 1344 وقتی که هنوز دانشجو بود نشانه پیشنهادی وی در مسابقه طراحی نشانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزیده میشود. بدین ترتیب او یکی از ماندگارترین آثارش را ارایه میکند. در 1344 با مدرک فوق لیسانس گرافیک از این دانشگاه فارغالتحصیل و یک سال بعد ، با استفاده از امتیاز شاگرد اولی ، برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام میگردد. پولادی تحصیلاتش را در مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) بمدت یکسال ادامه میدهد و به کشور بازمیگردد.
پس از بازگشت در تاریخ 7/11/1346 به خدمت سربازی فراخوانده شده و در 7/5/1348 خدمت سربازی را به پایان میرساند. کمتر از دو ماه بعد در 1/7/1348 در رایو تلویزیون ملی ایران بعنوان گرافیست و طراح دکور استخدام میشود. پس از تغییرات فنی و ساختاری تلویزیون ایران که رنگی شدن مهمترین ویژگی آن است ، در سال 1355 برای شرکت در دورههای آموزشی به شبکه Bbc و سپس به شبکه Ortf فرانسه و بعد هم به شبکه Wdr آلمان میرود. پولادی در فاصله سالهای 1352 تا 1358 مدیریت گروه گرافیک تلویزیون آموزشی (شبکه دوم سیما) را برعهده داشت. او نخستین گرافیست تلویزیونی ایران است و تعداد زیادی کپشن (تصویرسازی تلویزیونی) برای برنامههای مختلف و بویژه برنامههای کودکان طراحی کرد. از 1359 تا 1362 در شصت برنامه تلویزیونی با عنوان "نگاهی تازه" به آموزش نقاشی برای بزرگسالان مبادرت ورزید.
پولادی در کنار کار حرفهای به تدریس گرافیک هم اشتغال داشت. او پیش از انقلاب در دانشکده صدا و سیما و بعد از انقلاب هم در این دانشکدهها تدریس میکرد: دانشکده هنرهای زیبا ، دانشگاه هنر ، دانشگاه الزهرا ، دانشگاه سوره ، دانشگاه آزاد و دانشکده صدا و سیما.
تصویرگری برای کتابهای کودکان از دیگر آثار اوست: ترانههایی از چهار گوشه جهان (انتشارات تلویزیون – 1351) ، پرستویی که پرواز نمیدانست (انتشارات تلویزیون – 1358) ، حلزونی که خانهاش را گم کرد (انتشارات شباویز – 1364) ، کی من را به خانه میبرد (انتشارت کارگاه نشر – 1369) ، افسانهها (انتشارت شباویز – 1369) و گناه گرشاسب (انتشارات شباویز – 1371).
نمایشگاههای زیادی از آثار وی برپا شده است: نمایشگاه گروهی (هنرستان هنرهای زیبا – 1339) ، نمایشگاه انفرادی (تالار عباسی – 1341) ، نمایشگاه گروهی (دانشکده هنرهای تزیینی – 1344) ، نمایشگاه انفرادی (گالری صبا – 1344) ، سومین بیینال تهران (؟) ، چهارمین بیینال پاریس (؟) ، نمایشگاه مشتر ک با مرحوم شعیبی (گالری صبا – 1345) ، نمایشگاه گروهی (پارک ولیعهد – 1345) ، نمایشگاه جشن فرهنگ و هنر (1349) ، نمایشگاه کپشن برنامههای کودکان (1349) ، نمایشگاه نقاشی (خانه آفتاب – 1351) ، نمایشگاه آثار سیاه قلم (گالری لیتو – 1353) ، نمایشگاه آثار سیاه قلم ( گالری لیتو – 1354) ، جشنواره هنری ادبی روستا (1365) ، جشنواره هنری ادبی روستا (1366) ، مسابقه بینالمللی حرم امن (1368) ، نمایشگاه یادبود دومین سال درگذشت (فرهنگسرای نیاوران - 1378) و . . .
پولادی طراح گرافیک و کارشناس هنری چند مسابقه تلویزیونی هم بوده است: مسابقه از مدرسه تا مدرسه ، مسابقه علمی و یک مسابقه سی سوال. این هنرمند علاقه زیادی به ورزش شطرنج داشت و در برخی مسابقات جهانی این رشته ورزشی هم شرکت کرد.
محمد پولادی پس از 56 سال زندگی پرتلاش ، در سوم مرداد 1376 درگذشت و دو روز بعد در پنجم مرداد در قطعه هنرمندان بهشت زهرا و در کنار آرامگاه دوست و کارگردان محبوبش ، علی حاتمی ، آرام گرفت.
آیدین آغداشلو درباره او میگوید:" . . . هاشورهای پولادی یک جور زمزمه شخصی است ، خط خطی کردن وردگونه و یک جور مراقبه بود. او تنها به یک وسیله پیله نکرد و در هر وسیلهای که برای نقاشی به کار میبرد ، همچنان آن زمزمه هویدا بود".
هانیبال الخاص هم دربارهاش گفته است:" کارهای پولادی نفسگیر است و من طراح با این توانایی ندیدهام. او آنقدر تمرین و مطالعه کرده بود که توانسته بود دست و چشمش را یکی کند".
علی اکبر صنعتی هم در مراسم دومین سال درگذشت پولادی گفته بود:" پولادی تای خود من است. بسیار زحمت کشید بدون اینکه ادعایی داشته باشد".
طراحان نسل امروز کمتر محمد پولادی را میشناسند و نهایت شناختشان از این هنرمند محدود به نشانه کانون پرورش فکری کودکان است ، اما تاثیر کارهای او بر همنسلان و برخی طراحان نسل دوم و سوم گرافیک و تصویرسازی ایران مشهود و قابل تامل است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]