واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در رونمايي از تاريخ شفاهي صلاحي عنوان شد: عمران صلاحي در ادبيات ما يك نقطه عطف است
جام جم آنلاين: مراسم بزرگداشت و رونمايي از كتاب گفتوگو با عمران صلاحي از مجموعه تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران، روز گذشته (پنجشنبه، 11 مهرماه) برگزار شد.
به گزارش ايسنا، در اين برنامه كه با اجراي علي دهباشي همراه بود، او در سخناني گفت: امروز شاهد رونمايي مجلد هشتم از مجموعهي تاريخي شفاهي ادبيات معاصر ايران ويژه عمران صلاحي هستيم. تاريخ شفاهي يكي از شيوههاي اخير پژوهش در تاريخ شناخته شده است كه به شرح و شناسايي وقايع بر اساس شنيدهها و عملكرد ناظران و فعالان حوزههاي مختلف ميپردازد؛ مثل بخش تاريخ شفاهي دانشگاه هاروارد كه در سال 1967 تأسيس شد. در ايران هم اين شيوه گسترش يافته و مراكز دولتي بيشتر بر روي آن كار ميكنند.
سردبير مجلهي بخارا در ادامه متذكر شد: به هر حال، نفس اين اقدام مهم است؛ از طرف هرجايي كه باشد. در اين ميان، شش سالي است كه محمدهاشم اكبرياني و همكارانش كار ارزشمند تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران را آغاز كردهاند و با اين كار، از بخش مهمي از ادبيات معاصر ما آگاهي دادهاند.
منوچهر احترامي نيز در اين مراسم كه در نشر ثالث برگزار شد، گفت: در يك سال و نيم گذشته بيشتر به خواندن شعر شاعران جوان پرداختهام و مقايسهي آنها با شعر جواني عمران صلاحي، و فهميدم نگاه صلاحي به فرهنگ شرقي و ايراني ما خيلي دقيق و درست و اساسي است. معتقدم او برخلاف بسياري كه به غرب نگاه ميكنند، به شرق نگاه كرده؛ اما نه به صورت كپيشده. او فضاي شرق را به شعرهايش آورده و فضا، كلام و تفكر ايراني در شعرهايش است.
اين طنزپرداز افزود: در اينهمه شعر كه در طول اين يك سال خواندهام، تصويري نديدم؛ اما شعر صلاحي همهاش تصوير است. روايت او از لطيفه ويژهي خودش است. زيادي نميگفت و به حاشيه نميرفت. در نوشتن هم سعي ميكرد نه ماياكوفسكي باشد و نه كسان ديگر؛ سعي كرد كه عمران صلاحي باشد و امروز ميبينيم كه عمران صلاحي، عمران صلاحي است.
در ادامه، سيفالله گلكار اظهار داشت: بر گسترهي ادبيات ايران نامهايي هستند كه هزاران سال باقي خواهند بود؛ شاعري چون حافظ نامش باقي ميماند و پس از 700 سال، شعرهاي او را هنوز نفهميدهايم و درك نكردهايم. اين اولين كتابي است كه امروز دربارهي زندگي عمران صلاحي نوشته شده؛ اما زماني كه شعرها، طنزها و معناي طنز او فهميده شود، كتابهاي بسياري دربارهي او نوشته ميشود. طنز صلاحي كوبنده است و شعرش مرموز. سالها بايد بگذرد تا عمق شعر او را دريابيم. او با سادهترين واژهها آدمي را به فراتر از مرزهاي طبيعي ميبرد. پيامش عميق است و براي پي بردن به پيامهاي او به چشم و گوش ديگري نياز داريم. شعر صلاحي سالها بعد فهميده ميشود تا به طنز و ارزش ادبي اين مرد بزرگ پي ببريم.
كامبيز درمبخش ديگر سخنران برنامه بود كه در صحبتهايش به هنر كاريكاتور عمران صلاحي اشاره كرد و گفت: عمران شايد در درجهي اول كاريكاتوريست باشد. او طرحهاي زيادي دارد كه از خانوادهاش ميخواهم آنها را جمعآوري و چاپ كنند. عمران هيچوقت خودش را نميگرفت و گم نميكرد و هميشه سر بهزير و ساكت بود. اميدوارم همهي هنرمندان و نويسندگان ما هم همينطور باشند و هيچوقت خود را گم نكنند و سر بهزير باشند.
سپس علي دهباشي با اشاره به حلقهي سهنفرهي عمران صلاحي، پرويز شاپور و بيژن اسديپور در طنز، از مهناز عادلي - مسؤول صفحهي تپق در روزنامهي اطلاعات - خواست، پيام بيژن اسديپور را براي حاضران بخواند.
اسديپور در پيامش نوشته بود: عمران صلاحي انساني ساده، صميمي و بسيار رو بود و در همهي اين سالها با صداقتي كمنظير كار كرد. افتخار داشتم كه كتابهاي «طنزآوران امروز ايران» و «يك لب و هزار خنده» را با او انتشار دهم.
وي در اين پيام با اشاره به بخشهاي مختلف همكارياش با عمران صلاحي و پرويز شاپور، يادآور شده بود: اين دو نفر خلاق، هنرمند، شريف و درستكردار بودند و مطمئنام كه جايشان در بين مردم خالي است.
همچنين هوشنگ مرادي كرماني در اين برنامه گفت: من عمران صلاحي را در يك برنامهي راديويي كه 40 سال پيش به ادارهي نادر نادرپور انجام ميشد، ديدم. شعرش را فوقالعاده دوست دارم؛ اما طنزش را نه. به او گفتم كه طنز تو طنزي ماندگار است و نبايد روزنامهيي شود. خوشحالم كه كتابي دربارهي زندگي او چاپ شده است. او از بهترين طنزنويسان و شاعران ما بود.
سپس نسخهاي از كتاب توسط سيمين بهبهاني به خانوادهي عمران صلاحي تقديم شد و بهبهاني در سخناني گفت: عمران مثل يكي از بچههايم بود. از سال 48 با او در راديو آشنا شدم. بسيار پسر بااستعدادي بود و ترانههايش لطف ديگري داشت. كار او يك وجه نداشت؛ چندين وجه داشت و وجه طنزش بسيار قوي بود؛ مثل يادداشتهاي آقاي شكرچيان و حالا حكايت ماست در مجلهي سخن.
اين شاعر افزود: طنز صلاحي اثر بسيار ارزشمندي در طنز فارسي ميتواند داشته باشد؛ چون در آن اشاراتي هم به وقايع و ناملايمات روزگار شده است. در شعر نو و كلاسيك تبحر داشت و هر دو را خوب ميگفت. همچنين ترجمهي تركي ملانصرالدين بسيار جالب بود. رباعيهاي كوتاهش هم در ذهنم مانده است. صلاحي هيچوقت تظاهر نميكرد و اگر آدمي بود كه ميخواست خودش را معرفي كند، بسيار بيشتر از اينها نامش روي زبانها ميافتاد. او نقطهي عطفي در ادبيات ماست و بخصوص چندوجهي بودن او، ارزشش را چندبرابر ميكند.
محمدهاشم اكبرياني - دبير مجموعهي تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران - هم دربارهي شكلگيري اين مجموعه توضيح داد: تدوين چنين مجموعهاي ضرورت داشت، تا تاريخ ادبيات معاصر به شكل شفاهي ثبت و ضبط شود و ما به طور مستقيم، گزارشي از زندگي شخصيتهاي ادبي داشته باشيم، تا منابعي براي اهل تحقيق فراهم آوريم.
او افزود: مشكل مالي در همان وهلهي اول، طرح را از بزرگي و گستردگياش انداخت و باعث شد خبرنگاران حرفهيي در اين كار شركت نكنند و با همكاري تعدادي از دانشجويان ادبيات پروژه پي گرفته شد. نزديك به 250 سؤال مشخص و كار انجام گفتوگوها آغاز شد. به هرحال، پنج مجلد از اين مجموعه با ناشر ديگري چاپ شد و بقيه را هم با نشر ثالث در حال كار هستيم.
اكبرياني گفت: در گفتوگوي زندهياد عمران صلاحي، 20 سال آخر كار حرفهيياش را در قالب سؤالاتي برايش فرستاديم تا به آنها پاسخ دهد؛ اما با درگذشت او همزمان شد و كار با همان بخشهاي كودكي و نوجواني، كه كامل هم بودند، چاپ شد. ميخواستيم آن بخش را در گفتوگو با همكارانش در مؤسسهي گلآقا و شبهاي شعر كامل كنيم؛ اما وقت كافي نبود و قصد داشتيم كتاب زودتر چاپ شود؛ چون كار از سال 80 شروع شده بود و اميدواريم بتوانيم بخشهاي باقيمانده را در مجلد و يا چاپ ديگري كامل و عرضه كنيم.
او سپس به مجلدهاي ديگر اين مجموعه و وضعيت چاپ آنها اشاره كرد و گفت: كتابهاي مهدي غبرايي، جواد مجابي و نصرت رحماني منتظر مجوزند و كتاب رحماني با 20 مورد اصلاحات، فعلا برگردانده شده است. كتاب محمدعلي سپانلو در مراحل فني و كتاب فروغ فرخزاد نيز در مراحل انجام است. در اين رابطه، گفتوگو با سيمين بهبهاني چهار سال طول كشيد. كتاب مهدي سحابي در حال انجام است و كتاب ضياء موحد هم مجوز گرفته است. كتاب مربوط به سيدعلي صالحي نيز آماده است كه خودش فعلا حاضر به چاپ و انتشار آن نيست. به هرحال، اميدوارم اين مجموعهها بتوانند تصوير كاملي از فرهنگ و جامعهي ادبي بدهند.
ياشار صلاحي - فرزند عمران صلاحي - نيز در سخناني گفت: مدت دو سال، مصاحبهي كتاب انجام شد و بابا ميگفت اصلا نميدانم آيا براي كسي ميتواند جالب باشد و به چه دردي ميخورد. اين مصاحبه در جاهاي مختلف انجام ميشد؛ به خاطر همين، لحن طنزآميزي را كه از او سراغ داريم، كمتر ميبينيم. به سه دوره، زندگي كودكي، تحصيل و نوجواني كامل پرداخته شده؛ اما متأسفانه دوران حرفهيي كار او كه عمدتا بعد از انقلاب شروع شده، ناقص است و فرصت نشد به آن پرداخته شود. فرصت نكرد به آن سؤالها جواب دهد، كه به نظرم، مهمترين دورهي زندگياش بوده است. در آن دوران، عمران صلاحي، عمران صلاحي ميشود و اميدوارم در جلد دوم به اين موارد پرداخته شود.
همچنين از كيوان باژن - مصاحبهكنندهي كتاب عمران صلاحي - و رؤيا صدر براي صحبت دعوت شد، كه در جلسه نبودند.
در اين مراسم، احمد پوري، فؤاد نظيري، محمد گلبن، رسول يونان، محمود معتقدي، سيدعلي صالحي، محمد محمدعلي، شهاب مقربين، خاچيك خاچر، ليلي فرهادپور، اسدالله امرايي و... حضور داشتند.
جمعه 12 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]