واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: شعر بحران ندارد
مصطفي محدثي خراساني
محدثي: در جلسهاي كه در منزل آقاي دكتر شفيعي برگزار شد دربارة اينكه شعر به حاشيه رفته است صحبت شد و اينكه چيزهاي ديگري آمدهاند و جاي شعر را گرفتهاند. آقاي دكتر شفيعي ميگفتند كه اين طور نيست. در كشورهاي ديگر از هنرهاي ديگر خيلي استفاده ميشود. ولي اينجا بيشتر از شعر استفاده ميشود و الان تازه ما شروع كردهايم كه از هنرهاي ديگر استفاده كنيم و اين قضيه يك توهّم است كه شعر در كشور ما به حاشيه رفته است.
محمودي: بله، يكي اين است كه شعر وظايفي خاصتر پيدا كرده است. يك روز تابلوي حمامي هم شعر بوده كه «هر كه دارد امانتي موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود/ نسپارد اگر شود مفقود/ بنده مسئول آن نخواهم بود.» اين به عنوان يك نظم مشهور كاركردي داشته است كه هميشه در نقد شعر هم مورد طنز قرار گرفته است. به نظر من وظيفه كلام منظوم كم شده است. وظيفه تعيّني شعر و مباحث تعليقي شعر كم شده است.
اين هست ولي منظومهها هم كارشان به ادبيات داستاني سپرده شده است از آن زمان كه اميرارسلان خواندن رسم شد، منظومهها كمكم كمرنگ شدند. البته قبلش هم حسينكرد شبستري و سمكعيار ميخواندند. به هرحال آنهايي كه ميخواندند وظيفه منظومهها را به عهده گرفتند. به همين دليل است كه ما بعد از جامي منظومهسراي بزرگ نداريم. در حالي كه قبلش فردوسي، سعدي و نظامي را داريم و جامي، اميرخسرو دهلوي و خواجوي كرماني هم منظومه دارند.
خواجو خواننده داشت كه منظومه كار ميكرد. يك بخش ديگر هم اين است كه مخاطبهاي شعر خاص هستند. اينجاست كه اين مناقشه شروع ميشود كه مخاطبان شعر خاص هستند يا عموم مردماند. مرحوم فيروزكوهي ميگفت: مخاطب شعر من بايد يك آدم تحصيلكرده باشد كه از قوانين ابتدايي فرهنگ مطلع است؛ تا بتواند شعر من را بفهمد. آشنايي با قوانين ابتدايي فرهنگ يعني آشنايي با ادبيات و نيز دريافت اشارههايي كه به حكمت، تاريخ، احاديث، تفسير قرآن و قصص انبيا مربوط ميشود.
مرحوم فيروزكوهي ميگفت: «من شعر براي عموم نميگويم »عوام را به كار نميبرم چون مناقشه افزون ميشود. آيا واقعاً شعر نيما براي همه گفته شده است؟ شعر اخوان كه اين همه فراگير است آيا براي عموم گفته شده؟ من نظرم اين است كه شعر يك سري مخاطبان خاص دارد اما نه آن قدر خاص كه مثلاً يدالله رويايي در سكوي سرخ ميگويد كه مخاطب من بايد با عادتهاي به كارگيري زبان آشنا شده و از اين عادتها فاصله گرفته باشد. عادتهاي عادي و ايجادِ اعتيادكردة زبان را شناخته باشد. از آنها بايد فراتر رفته باشد تا بتواند شعر من را بخواند. همين الان از خودمان ميپرسم: ما از شعرهاي «مـموید» خوشمان ميآيد. يك فصلهايي از آن هم برايمان دلنشين است. شايد شخصيتي هم كه از ايشان ديدهايم و دوست داريم تأثيرگذار بوده است كه برويم سراغ شعرهايش. اما واقعاً آيا اين شعر، شعري است كه به راحتي يك آهنگساز بتواند بر روي آن آهنگ بگذارد؟ و مثلاً در جامعه خوانده شود؟
محدثي: البته به راحتي نميشود با آن ارتباط برقرار كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]