تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826688919




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روز جهاني ناشنوايان/ در سكوت اهوراييم خدا را صدا مي‌زنم


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: روز جهاني ناشنوايان/ در سكوت اهوراييم خدا را صدا مي‌زنم
داخلي. اجتماعي. ناشنوا.

از: الهام حميدزاده
وقتي چشم‌هايم به روي دنياي خاكي شما باز شد، در برهوت نگاهم هيچ چيز آشنا نبود، همه چيز آنقدر بيگانه بود كه‌حتي ندانستم مردمان خاكي اين دنيا با من تفاوت دارند.

دنياي من پر از سكوت بود و زبانم ناتوان، دنياي پرهياهوي آدم‌هابراي من عجيب بود و دنياي آرام و بي‌صداي من براي آنها عجيب تر.

من هيچ وقت آدم‌ها را براي شنيدن ناشنيدني‌ها مواخذه نكردم و خودم را با دنياي ناشناخته آنها آشنا كردم اما درشهر شلوغ آدم‌هاي پرمدعا من يك غريبه بودم.

غريبه‌اي كه هيچ كس زبانم را نفهميد اما من بايد خودم را به زندگي ثابت مي كردم، اگر دنيا براي شنيدن صداي ضعيف من گوش شنوايي ندارد من بايد راه شنيدن حرف‌هاي دنيا را ياد بگيرم.

در دنياي ساكت من صداي قهقهه كودك ‪ ۹‬ماهه‌اي كه خود را در آغوش پدر انداخته بي‌معناست و من صداي شيون زني را كه در عزاي عزيزش فرياد مي‌كشد نمي‌شناسم، اما چشم‌هايم دنياي ناشناخته آواها را برايم آشناتر مي‌كند و من مي توانم همچون تو از ديدن قهقهه كودكان شاد شوم و همراه با ناله‌هاي سوخته حنجره داغ ديدگان اشك بريزم.

من دنياي شما را زيباتر از آنچه كه تصورش را كنيد لمس كرده‌ام و بيشتر از آنچه فكرش را كنيد در دنياي اصوات ناشناخته سير كرده‌ام.

من آواي خوش زندگي را بهتر از شما مي‌شناسم و با صداي نسيم به زندگي سلام مي‌دهم و براي چتر طلايي خورشيد كه هر صبح در سقف خانه‌ام پهن مي‌شود ، سرود عشق مي‌خوانم.

من در سكوت اهوراييم خدا را صدا مي‌زنم ، با صداي بلندتر از آواهاي شناخته شده مادي، من صداي خدا را در آن كرانه دور، جايي كه دريا به آسمان پيوند مي‌خورد، مي‌شنوم و مي‌دانم دنياي آرام من با تمام كاستي‌هايش هديه‌اي از جانب خداست، پس شادمان زندگي مي‌كنم و باور دارم كه: "سكوت تنها صداي خداست".

"علي گلباز" را سال‌هاست كه مي‌شناسم، پسرك بازيگوش همسايه كه ديروز پسر بچه پرشر و شوري بود و امروز براي خودش مردي شده.

به قدري راحت با اطرافيانش ارتباط برقرار مي‌كند كه خيلي وقت‌ها فراموش مي كنم او يك ناشنواست.

وقتي با او حرف مي‌زنم، تمام حواسش را متمركز مي‌كند كه جملات را از حركت لب هايم بگيرد و جواب سوالاتم را بدهد.

بارها او را با دوستانش ديده‌ام و همواره اين مساله توجهم را جلب كرده كه تمام دوستان نريمان شنوا هستند و او به راحتي با آنها ارتباط برقرار مي كند و دنياي آرام خود را با دنياي پرهياهوي آنها پيوند مي‌زند.

او كه اين روزها از رشته هنر فارغ‌التحصيل شده به گذشته برمي گردد و از دوران كودكي‌اش برايم حرف مي‌زند.

گفت وگو كردن با نريمان كار سختي نيست چون جاي خالي حس شنوايي‌اش را با ديگر حس‌ها پركرده و از خودش اين گونه مي‌گويد: وقتي كوچك بودم، هيچ تفاوتي بين خودم و بچه‌هاي هم سن و سالم حس نمي‌كردم تا اينكه در سن شش سالگي مادرم مرا به مهدكودك استثنايي‌ها برد.

آنجا بود كه فهميدم بچه‌هاي كلاس همه شبيه من هستند و ما با بقيه بچه ها كمي فرق داريم.

پذيرفتم كه ناشنوا هستم ، علي با وجود مشكل شنوايي‌اش اعتماد به نفس قابل ستايشي دارد و اين خصوصيت كمك بسيار زيادي به او كرده است.

خودش مي‌گويد:وقتي خودم را شناختم و فهميدم كه يكي از حواس پنج گانه را ندارم با اينكه كمي برايم سخت بوداما اين مساله را پذيرفتم و به خودم قول دادم هر كاري از دستم برمي‌آيد انجام دهم تا با بقيه بچه‌ها برابر باشم.ك/‪۴‬ ‪۵۵۷/۶۸۶/۷۳۳۷‬
 سه شنبه 9 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن