واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: تدوين برنامه جامع «سالمندي» در انتظار تهيه بانك اطلاعات سالمندان بي توجهي ممنوع!
سالمندي به عنوان روند طبيعي عمر بشر در اكثر كشورهاي دنيا از سن 60 و يا 65 سالگي آغاز مي شود. آمارهاي موجود گوياي آن است در حالي كه نرخ رشد كلي جمعيت جهان حدود 1/5 درصد است، اين نرخ رشد در مورد جمعيت سالمندان جهان، سالانه به حدود 2/4 درصد مي رسد. تاملي در آمارهاي پير شدن جمعيت جهان عددهاي جالب ديگري را نيز عرضه مي كند; وجود حدود 600 ميليون سالخورده در جهان كه پيش بيني مي شود، تعداد آن ها تا سال 2025 ميلادي به يك ميليارد و200 ميليون نفر برسد، يكي از اين داده ها است. در ميان كشورهاي جهان، ايران نيز از اين قافله گذر عمر عقب نمانده است. به طوري كه سرشماري سال 1355، وجود يك ميليون و770 هزار سالمند را نشان مي دهد كه اين تعداد در آخرين سرشماري صورت گرفته، يعني سال 1385، به حدود 5 ميليون و 100 هزار نفر مي رسد. بر همين اساس كارشناسان پيش بيني مي كنند كه جمعيت سالمندان ايران در سال 2050 ميلادي به 25 ميليون نفر بالغ شود كه اين رقم حدود يك چهارم جمعيت آن زمان را تشكيل خواهد داد. از اين گفته ها مي توان نتيجه گرفت كه متوسط سني جمعيت كشور رو به افزايش است، مقايسه آماري متوسط سني جمعيت در آمارهاي سالهاي 55 و 85 مبين اين مطلب است كه متوسط سني جمعيت كشور از 17/4 در سال 55 به حدود 22 سال در سال 85 رسيده، يعني جمعيت ايران نيز رو به پيري نهاده است. هر چند جمعيت سالمندان كشور در حال حاضر زياد نيست، اما شيب افزايش اين جمعيت در ايران حتي از شيب كشورهاي آسيايي و در حال توسعه بيشتر است و ما نيز به عنوان شهروندي ايراني در كشوري زندگي مي كنيم كه سن جمعيت آن در حال افزايش است. آمارها نشان مي دهد، حدود 7 درصد سالمندان كشور به تنهايي زندگي مي كنند، 23 درصد با فرزندان و يا بستگان و70 درصد نيز با همسر و فرزندانشان زندگي مي كنند. از بين زنان و مردان سالمنداني كه در تنهايي به سر مي برند (7 درصد)، 12/8 درصدشان را زنان و تنها 2/5 درصد را مردان سالمند تشكيل مي دهند. همچنين در بين سالخوردگان ايراني، نسبت زنان غيرمتاهل و زناني كه در تنهايي به سر مي برند نسبت به مرداني كه همين وضعيت را دارند، به طور قابل ملاحظه اي بيشتر است كه علت اين امر وفاداري و بالا بودن طول عمر آن ها نسبت به همسرانشان عنوان مي شود.
احساس تنهايي در سراهاي سالمندان
يكي از مشكلات پيش روي اين گروه «احساس تنهايي و انزواي اجتماعي» آن ها به عنوان واقعيتي انكار ناپذير است. متاسفانه هم اكنون روش غالب و نامناسب محاوره با سالمندان به صورت غيركلامي، اشاره سر و دست، جملات كوتاه و مقطع است كه همين عوامل ميزان طرد شدگي سالمندان از جامعه را به خوبي نشان مي دهد. يافته هاي پژوهشي نشان مي دهد، 43/75 درصد سالمندان ساكن در سراهاي سالمندان احساس تنهايي مي كنند و ميان آن ها سالمنداني كه داراي 5 فرزند يا بيشتر بوده اند و در خانواده زندگي مي كردند، احساس تنهايي زياد داشتند، يعني با ازدياد تعداد فرزندان، احساس تنهايي سالمند نيز افزايش مي يابد. وجود باورهاي غلط درباره دوره سالمندي كه اين دوران را زمان زندگي غيرفعال مي دانند، فعاليت هاي موازي بين دستگاه هاي مسئول، ضعف آماري از وضعيت سالمندان، پوشش ناكافي بيمه اي و خدمات بهداشتي و درماني مهمترين چالش هاي سالمندان به شمار مي رود. براساس آمارهاي موجود، از جمعيت بيش از 5 ميليوني سالمندان كشور، حدود سه ميليون نفر تحت پوشش يكي از سازمان هاي بيمه اي و يا حمايتي قرار دارند، به طوري كه يك ميليون و300 هزار نفر تحت پوشش كميته امداد امام خميني (ره)، يك ميليون و600 هزار نفر تحت پوشش سازمان تامين اجتماعي و بازنشستگي كشوري، حدود 100 هزار سالمند نيز تحت پوشش سازمان بهزيستي كشور هستند و در اين ميان تخمين زده مي شود، حدود 25 درصد از سالمندان (حدود 1/5 ميليون نفر) از هيچ نوع «بيمه درماني» بهره مند نباشند. با آن كه معاون توانبخشي سازمان بهزيستي كشور مي گويد: « پيش بيني مي شود، تعداد زيادي از دو ميليون سالمندي كه اطلاعات آن ها را سازمان بهزيستي ندارد، تحت پوشش بيمه روستاييان و يا فرزندانشان باشند كه اين رقم ها با ايجاد بانك اطلاعات سالمندان ايران مشخص مي شود»، بانكي كه تا كنون در كشور ايجاد نشده است.
بيماري هاي غيرواگيردار شايع ترين علت مرگ و مير سالمندان
«شايع ترين علت مرگ و مير سالمندان»، بيماري هاي غيرواگيردار و در راس آن بيماري هاي مزمني همچون بيماري هاي قلب و عروقي و ديابت است. همچنين، 25 درصد سالمندان كشورمان دچار اختلالات رواني همچون افسردگي و اضطراب ها هستند و شيوع افسردگي و اختلالات رواني باز هم در ميان زنان سالمند بيشتر از مردان است. هر چند نتوانستيم آماري از ميزان اين شيوع در ميان سالمندان به تفكيك جنسيت بدست آوريم، اما يادآوري اين نكات كه سن اميد به زندگي در زنان سالمند ايراني 72 سال و در مردان به 68 سال است، نمي تواند خالي از لطف باشد. بحث «سو» تغذيه سالمندان» از ديگر مباحث مهمي است كه ريشه در بسياري از بيماري هاي اين سنين دارد. براساس تحقيق صورت گرفته ميان سالمندان تهراني نشان داده، 35درصد آن ها از سو» تغذيه رنج مي برند، اين در حاليست كه نرسيدن پروتئين، ويتامين و بالاخص كلسيم به اين قشر باعث پوكي و شكنندگي استخوان هاي آن ها مي شود. مديركل دفتر توانبخشي سالمندان بهزيستي نيز با تاييد وجود سو» تغذيه در ميان سالمندان، اظهار كرد: «توجه به ميزان كالري و پروتئين مورد نياز هفتگي و ماهانه سالمندان در سبد غذايي آن ها تدارك ديده نشده و براي رفع اين مشكل، راهي نيست، جز تقويت توان مالي و اقتصادي آن ها.» به گفته وي تامين چنين سبدي براي قشر سالمند نيازمند اعتباري حداقل50 هزار تومان در ماه براي هر يك از آن ها است. مردان سالمند به دليل در اختيار داشتن منابع مالي و كسب درآمد، از نظر وضعيت اقتصادي شانس بيشتري نسبت به زنان سالمند دارند، همين امر يكي از دلايلي به شمار مي رود كه شانس مردان را براي زندگي با ساير افراد خانواده نيز بيشتر از زنان همسن خودشان مي كند. به گفته مديركل دفتر توانبخشي سالمندان بهزيستي، شاخص هاي كيفيت زندگي افراد سالمند بايد به گونه اي تعريف و تغيير كند كه مشكلات پيش روي آن ها يعني بهداشت و درمان، تردد و اياب و ذهاب، تامين معاش، رسيدگي به تغذيه و سبد غذايي آن ها را كاهش دهد. چنانچه سياستگذاري درستي اتخاذ نشود، افزايش شاخص هاي بهداشتي و درماني، تبديل به چالشي براي سالمندان مي شود. وقت آن رسيده وزارت خانه هاي بهداشت و رفاه برنامه ريزي مدوني براي كاهش اثرات دوران سالمندي اتخاذ كنند .ديگر استفاده از روش سنتي و اقدامات كليشه اي همچون استفاده از مراكز نگهداري سالمندان را پاسخگوي دغدغه هاي موجودنيست چرا كه سازمان بهزيستي با وجود 250 مركز نگهداري شبانه روزي، روزانه، جامع و مراقبت در منزل سالندان، توانسته20 هزار سالمند را تحت پوشش اين مراكز قرار دهد، بنابراين جبران اين رقم پايين، نيازمند عزم ملي و تدوين راهكارهايي است كه جامعه هدف را منتفع مي كند. همانگونه كه يادآور شديم، مشكل اصلي سالمندان در بحث اقتصادي و تامين معيشت آن ها جاي مي گيرد، اما دسترسي به آماري جامع همچون اين كه چند درصد از سالمندان مرد و زن محل درآمدي براي امرار معاش دارند، چند درصد از سالمندان ايراني دچار سو» تغذيه هستند، چند درصد فاقد هرگونه پوشش بيمه اي هستند، چند درصد حداقل حقوق را دريافت مي كنند، در حال حاضر چند درصد آن ها كسي را به عنوان مراقب ندارند و غيره بي پاسخ ماند. علاوه بر اين مسايل، باز هم مشكلات عديده ديگري در مورد دوران و زندگي سالمندان ايراني باقي مانده كه سالمندان كشورمان با آن ها دست و پنجه نرم مي كنند. يكي از اين مشكلات مناسب سازي محيط، اماكن عمومي و پل هاي عابر پياده براي آن ها، انتظار در صف هاي بانك ها براي دريافت مستمري و حقوق، بهره مندي از تجربيات بلااستفاده سالمندان و غيره است كه پرداختن به جزييات تكراري هر يك و وصف آن ها، خارج از حوصله اين متن است. رفع مشكلات كلي و جزئي سالمندان در عالي ترين سطح تصميم گيري، نيازمند تشكيل شورايي ويژه سالمندان است. براي چاره انديشي در مورد كشورمان كه جمعيت آن رو به پيري نهاده، حتي بايد پا را فراتر از اين حرف ها بگذاريم. ديگر وقت آن رسيده، براي تدوين برنامه هاي جمعيتي متناسب با شرايط سني50 40 سال آينده، فراكسيوني زيرنظر مقامات عالي مرتبط تشكيل شود تا ديگر با پاسخهاي توجيهي و بهانه هايي همچون نبود ضمانت اجرايي براي قوانين سالمندي و عدم رعايت و اجراي اين قوانين از سوي ساير سازمان ها و ارگان هاي ديگر و عدم هماهنگي سازمانهاي مرتبط با يكديگر روبرو نشويم.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]