تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816477412




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چند حكايت جالب


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: روزی بهلول در قبرستان کنار قبری نشسته بود.
شخصی از او پرسید: اینجا چه میکنی؟
گفت: درمیان جمعی نشسته ام که همسایگان خود را اذیت نمیکنند و از این و آن نیز غیبت و بدگوئی نمی کنند...

روزی جوانی از پیری نصیحت خواست.
پیر گفت: ای جوان!! قرآن بخوان قبل از آنكه برایت قرآن بخوانند!
نماز بخوان!!! قبل از آنكه برایت نمازبخوانند!!
از تجربه دیگران استفاده كن!! قبل از آنكه تجربه دیگران شوی!!

درویشی بر پادشاهی صاحب کمال عاشق شد و عقل را به کل در باخت. خبر به شاه رسید که فلان درویش از عشق تو روز و شب ندارد. شاه درویش را نزد خود خواند و گفت: اینک که بر من عاشق شدی، دو راه در پیش داری. یا در راه عشق ترک سر بگویی، یا این شهر و دیار را ترک کنی.
درویش که هنوز آتش دلش از عشق مشتعل نگشته بود، راه دوم را بر گزید و از شهر خارج شد. در این بین شاه دستور داد سر از تن عاشق جدا سازند. وزیر شاه پرسید: این چه حکم است که سر از تن بیگناهی جدا سازی؟
شاه گفت: او در عشق دعوی دروغ داشت. اگر به راستی عاشق میشد، باید در راه عشقش از جان میگذشت. سراو بریدم تا دیگر کسی در عشق ما دعوی دروغ نکند، و اگر او در راه عشق ما از جان میگذشت من هم تمام مملکت را فدای او میکردم.
ترک جان و ترک مال و ترک سر هست دراین راه اول ای پسر

گویند: پس از مرگ بوذرجمهر دیدند. نُه جمله بر کمربندش نوشته است:
۱- اگر خدا کفیـل روزی است٬ غصـــه برای چه؟
۲- اگر رزق تقسیـم شده٬ حرص برای چه؟
۳- اگر دنیا فریبنده است٬ اعتماد به آن چرا؟
۴- اگر بهشت حق است٬ کار نیک نکردن برای چه؟
۵- اگر قبر حق است٬ ساختمان محکم برای چه؟
۶- اگر جهنــم حق است٬ این همه بدی برای چه؟
۷- اگر حساب حق است٬ جمع مال چرا؟
۸- اگر قیامتی هست٬ بیتابی نکردن چرا؟
۹- اگر شیطان دشمن انسان است٬ پیروی از او چرا؟


پیرمرد ادای کودکان را در می آورد.
گاهی هم با همسن سالان خود در اسایشگاه سالمندان به بی کسی خود می گریست.
به بازی بی انتهای زندگی رنگ فراموشی می زد.
خود را برای مرگ انگار آماده می کرد.
صبحانه اش راکه روی میز گذاشته بودند، دست نخورده برگرداند.
راستی برای ورزش صبحگاهی هم نیامده بود...






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن