تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827708794




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

* آيينه عبرت آتش پول حرام ، زندگي مرا سوزاند


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: * آيينه عبرت آتش پول حرام ، زندگي مرا سوزاند


تهران - خبرگزاري ايسكانيوز : در جشن فارغ التحصيلي دانشگاه احساس غرور خاصي داشتم و خيال مي كردم از اين به بعد درهاي خوشبختي يكي بعد از ديگري به رويم باز مي شود.

افسوس اما يادم رفته بود هر دري كليدي دارد و كليد درهاي سعادت وخوشبختي ، صداقت ، قناعت و تلاش زياد است.
پس از پايان دوران سربازي در يك اداره استخدام شدم و شش ماه بعد نيز با دختر همسايه خواهرم ازدواج كردم كه حاصل اين زندگي يك دختر و يك پسر است.
در مدت كوتاهي در محل كارم به پست خوبي رسيدم اما راست مي گويند كه هميشه خدا به بنده اش رحم و مرحمت دارد و بعضي آدمها به جاي اين كه شكر گذار نعمت باشند و اعتدال را در زندگي سر لوحه كارهايشان قرار دهند با زياده خواهي و چشم و هم چشمي ، ارزش ها و معنويات را فداي پول و منيت مي كنند.
من هم از اين دسته افرادي بودم كه با اشتباهات بزرگ در زندگي همه چيز را از دست داده ام.از شما چه پنهان در مدت كوتاهي در مرداب رشوه خواري گرفتار شدم و مال حرام مثل لجن به زندگي ام چسبيد.
هر روز بار زندگي ام سنگين تر مي شد و من حريص تر و پولدار تر!
سه سال گذشت و بالاخره خورشيد حقيقت از پشت ابرها بيرون آمد و دستم رو شد.روزي كه در دادگاه به زندان محكوم شدم فاتحه آينده ام خوانده شد چون پس از مدتي از محل كارم هم اخراج شدم.
تحمل زندان برايم خيلي سنگين و زجر آور بود اما خود كرده را تدبير نبود.
هر روز چشم انتظار بودم تا همسرم به ملاقاتم بيايد اما «ريحانه» كه ولخرج بار آمده بود و خودم يادش داده بودم تا هميشه پول زياد در دستش باشد در كمال ناباوري با اين ادعا كه آبرويش را برده ام دادخواست طلاق داد.
من براي پرداخت مهريه «ريحانه» خانه ام را به او بخشيدم و با صدور حكم طلاق ، مادرم سرپرستي دو فرزندم كه آن موقع كوچك بودند را بر عهده گرفت.با همه سختي ها روز هاي دلگير و شب هاي غمبار زندان تمام شدند و من آزاد شدم.
با عجله به خانه رفتم تا بچه هايم را درآغوش بگيرم.تصميم گرفته بودم سري به «ريحانه» بزنم و از او خواهش كنم كه به خاطر دو فرزندمان به سر خانه و زندگي برگردد اما ذهي خيال باطل ! «ريحانه» با يكي از همكاران قديمي ام ازدواج كرده است و ...
نا اميد به خانه بر گشتم.سر ظهر بود و دخترم «شبنم» در خانه نبود.سراغش را از مادرم گرفتم و او كه انگار منتظر فرصتي بود تا عقده اش را باز كند گفت : پسرم اين دختر خيلي سرخود و بي معرفت است. هر وقت دلش مي خواهد بيرون مي رود و اصلا معلوم نيست كه چه كار مي كند؟‌
با شنيدن اين حرف خيلي ناراحت شدم.منتظر ماندم تا بيايد اما تاخير دخترم مرا دلواپس كرد تا اين كه ساعت 10 شب صداي زنگ تلفن بلند شد.خبر دستگيري «شبنم» در يك پارتي زننده ، مثل پتك بر فرق سرم كوبيده شد.
بله ، من كه روزي با غرور كاذب همه چيز را زير پايم مي ديدم حالا مثل برگ پاييزي، صداي خرد شدنم را زير قدم هاي سنگين اشتباهاتم مي شنيدم.
در آن لحظه ، هق هق گريه «ناصر» كه براي پيگيري پرونده دخترش به كلانتري رفته بود فضاي اتاق را پركرد.
اين مرد ، ادامه داد: من با كارهاي اشتباهم و حرام خواري ، كار، زن و زندگي ام را از دست داده ام و اين هم از سرنوشت دخترم.اگر او هم مثل هر بچه ديگري سايه پدر و مادر را روي سرش مي ديد حتما الان در بازداشتگاه نبود.به گزارش ايسكانيوز، محمود در پايان اظهار داشت : مي خواهم به تمامي كساني كه داستان زندگي مرا مي خوانند بگويم رشوه خواري سم است ومال حرام خير نمي كند.ارزش زندگي خود را بدانيد و چوب حراج به آن نزنيد.525/125
 يکشنبه 7 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن