واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: خرافه پرستي
اين روزها وقتي در كوچه و خيابان قدم مي زنيم روي در و ديوار بسياري از مناطق شهر خصوصا هرچه به سوي شمال شهر مي رويم مي بينيم كه آگهي هاي مختلفي از جلسه هاي روانشناسي، بخت گشايي و... چسبانده شده است يا حتي بسياري از شبكه هاي فارسي زبان تبليغ سي دي هايي با مقوله هايي چون شخصيت شناسي، راز خوشبختي و... را مي كنند كه به وفور در مغازه هاي پخش سي دي يافت مي شود، شايد بسياري نيز با پخش كارت افرادي كه كارهاي شبيه را انجام مي دهند برخورد كرده باشند مثل پخش كارت دعانويس و...، كار به جايي كشيده كه حتي از پيشرفته ترين تكنولوژي هاي روز يعني موبايل نيز براي تبليغ اين تفكرات استفاده مي شود. چندي پيش بود كه SMS براي تبليغ فال حافظ رسيد و شماره آن نيز گويا از سوي مخابرات بود!
غرض از ذكر اين مقدمه صرفا صورت حالي از جامعه ايران بود، جامعه اي در عصر پيشرفت جهاني به سوي وهمگرايي اجتماعي به اوهام و خرافات چنگ مي زند و به تك روي و انزوا روي مي آورد، اين سخن به معناي آن است كه اين مقال با علومي چون روانشناسي يا حتي بسياري از علوم متافيزيك مخالف است بلكه خروج از اصول علمي و افتادن به دام خرافه ها بحث اين نوشته است، وقتي روانشناسي و مباحث مطروحه آن نه به عنوان علم ارزشمند و راهگشا بلكه به عنوان دستاويزي براي تبليغ «من» نوعي و به جيب زدن پول مطرح شود و در آن گاه مفاهيمي مطرح شود كه صرفا در خلا» مي توانند حضور يابند آن وقت نقد و اعتراض اين نوشته به سوي آن است يا عرفان، امروزه بسياري از گروه هايي كه خود را پيرو مسالك مختلف عرفاني مي دانند با بيان مطالبي كه ظاهري شيرين دارند اما درون مايه آنها چيزي جز رخوت و سستي و تنبلي را در ميان مردم ايجاد نمي كنند جلسه تشكيل مي دهند و همچون گذشتگان خود ادعاهاي واهي انجام كارهاي فوق بشري دارند.
اگر خوب به تاريخ اجتماعي ايران نگاه كنيم درمي يابيم كه هرگاه جامعه ايراني به مشكلا ت حادي برخورد كرده اند به سرعت به سوي اوهام و خرافات روي آورده اند و متاسفانه گمان كرده اند اين روش راه خوبي براي مبارزه با وضع نابسامان آنهاست شايد آنها اين را به عنوان نوعي مبارزه منفي تلقي مي كرده اند، اما هرگز نتايج آن نتايج مطلوب جامعه نبوده است و تبديل به مسلكي شد كه از همه اديان مختلف در آن تجمع كردند و چيزي جز تخدير و گوشه نشيني در آن ترويج نشده و نمي شود و امروز نيز وقتي دقيق با آن مواجه مي شود بسياري از اصول شرعي و حتي اصولي ترين اصل انساني يعني عقل در آن ناديده گرفته مي شود و حتي تا آنجا به پيش مي روند كه آن را مانع انسان تلقي مي كنند.
آري هرگاه برخي مردمان اين خاك براي رسيدن به آرمانهاي خود كه متاسفانه آرمانهاي انساني دم دستي نيز هستند با ناكامي روبه رو مي شوند به جاي آنكه راه حلي براي حل آن ناكامي آن هم به شكل علمي روبه رو شوند، در ابتدا ناكامي خود را با قرائت خاصي مطالعه مي كنند و سپس براي حل آن به عنوان ميان بر زدن از راه خارج مي شوند و آنگاه مي بينيم كه در هيچ ميدان پرعبور و مرور و هيچ چهارراهي نيست كه زنان و مرداني مشغول به طالع بيني و گرفتن فال و مشكل گشايي جيب هاي خود نباشند، جاي تاسف آن است كه وزارت ارشاد به وفور مجوز چاپ و نشر كتابهايي با عنوان طالع بيني، فال قهوه وغيره را در شرايطي صادر مي كند كه بسياري از كتاب هاي ارزشمند در صف طولا ني ارشاد مدتهاست خاك مي خورند و نتيجه آن مي شود كه مردم به سوي اوهام و خرافاتي مي روند كه هيچ جايگاه شرعي و علمي را ندارد، وقتي خانواده اي با آن مواجه مي شود كه دخترش خواستگار ندارد و در سنين بالا همچنان در منزل مانده، فوري دست به دامن فردي مي شود يا او را بخت گشايي كند چرا كه معتقد است كه كسي از روي حسادت يا هر دليل ديگري بخت دخترش را بسته است بايد از آن خانواده سوال كرد كه آيا عمل آنها عقلا ني است؟ وقتي در جامعه اي تورم دورقمي است و كاري براي جوانان خصوصا با حقوقي مكفي وجود ندارد، پسر جوان توان مالي ازدواج را ندارد و امنيت شغلي امروز و فرداي خود را تامين شده نمي داند و چون اين گرفتاري است صلا ح مي داند ازدواج نكند وقتي اين يا مشكلا تي مانند اين به همين شكل رمزگشايي شود، همگان در كنار هم سعي مي كنيم در كنار مسوولا ن به رفع مشكل بپردازيم نه اينكه دست به دامن خرافه پرستان شويم.
در شرايطي كه جوانان و مردمان جامعه با فقر شديد (خشن) دست و پنجه نرم مي كنند در بسياري از جلسات كساني كه با شهريه هايي گزاف، فنون خوشبختي را معرفي كنند دائم از ثروتمند شدن و بيان آرزوهاي مردم سخن مي گويند و همه شنوندگان نيز در خلسه پولدار شدن فقط در همان سالن لذت مي برند اما چند نفر از آنها در شرايط اجتماعي امروز مي توانند بيرون از همان سالن نيز به آن گفته ها پايدار باشند مگر آنكه از طبقات خاص اجتماعي غيرآسيب پذير باشند كه در آن صورت اين جلسه ها فقط جنبه پوزيتويسم را براي آنها بازي مي كند وگرنه كارمند و كارگري كه در خارج از آن جلسه صاحب خانه خود را تصور مي كند يا جواني كه غول بي شاخ و دم بيكاري در مقابل اوست يا دانشجويي كه مدرك تحصيلي اش با كاغذ مچاله روزنامه فرق نمي كند چگونه مي تواند اعتماد به نفس داشته باشد.
در دنيايي كه عقلا نيت از مهمترين دلا يل پيشرفت جوامع مترقي است و از همه مهمتر در كتاب آسماني مسلمانان بيش از 500 مرتبه كلمات مرتبط با عقل گرايي و تفكر آمده، بعضي دائم بر طبل دوري از عقل مي كوبند و متاسفانه تحت عناويني خاص دوست دارند با كلمات پرطمطراق و نقاشي شده، اين مهمترين گوهر انساني را از وي بگيرند و انسان را غرق در اوهام كنند تا همه مسووليت هاي انساني و مدني او را در هاله اي از خرافه پرستي و سحر و جادو دگرگون سازند و آن گاه موجودي تحويل دهند كه تا گلو در عفونت و ناپاكي غرق شده اما گمان مي كند در بهشت برين زندگي مي كند و مطابق حديثي از معصوم آنگاه مي فهمد و چشمانش را باز مي كند كه مرگش فرا رسيده است، فرار از واقعيت ها و پناه بردن به خرافه پرستي اگر راهگشا بود هم اينك كشور بزرگ ايران و برخي كشورها كه دست به دامان اين اوهام و خرافه ها دارند مثل هندوستان، در اوج پيشرفت در همه نوعش بودند، اما در دنياي واقع فاصله هندوستان و كشورهايي مثل آن با دنياي مدرن و عقل گرا چقدر است، آيا مي توان فاصله آنها را به لحاظ توليد و فن آوري با ديگر كشورها فاصله كمي دانست؟ در پايان ضروري است كه يادآوري شود بحث خرافه هيچ ربطي به مباحث متافيزيكي و ادراكهاي قلبي انسانها ندارد بلكه خرافه به معناي مفاهيمي بر ساخته تخيلا ت و افكار كساني است كه از قلوب پاك قصد سو»استفاده دارند و چه مستمسكي بهتر از ساده لوحي عده اي كه فكر مي كنند به جاي عقل مي توان نردبان ترقي و حل مشكلا ت را با خرافه طي كرد.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]