واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ؛رازگشايي ٣ قتل در تهران
؛اعترافات جديد متهمان پرونده كشف جسد در كمد
شكري- كارآگاهان جنايي پليس آگاهي تهران در هفته گذشته معماي قتل ٣ پرونده جنايي را رازگشايي كردند
؛در اين پرونده مردي در سال ٨٤ به ارتكاب قتل دامادش و دختر وي نيز به عنوان معاون در قتل، به ارتكاب جنايت اعتراف كردند. آنان در شعبه ٧١ دادگاه كيفري از سوي قاضي عزيزمحمدي محاكمه شدند. قاضي دادگاه با ديدن نقض فراوان در پرونده، آن را براي تحقيقات بيشتر به دادسرا ارجاع و بازپرس پرونده نيز متهمان را به اداره آگاهي انتقال داد اما متهمان بار ديگر به همان نحوي كه در دادگاه و دادسرا ماجراي قتل را تشريح كرده بودند، لب به اعتراف گشودند. به گزارش خبرنگار ما از پليس آگاهي تهران بزرگ، ساعت ١٧ عصر روز ٢٥ تيرماه سال ٨٤ وقتي كه كمد حاوي جسدي روي زمين افتاد و پاهايش معلوم شد دو جوان با ديدن اين صحنه موضوع را به پليس ١١٠ اطلاع دادند. دقايقي بعد ماموران كلانتري ١٥٦ افسريه به محل موردنظر واقع در حاشيه ورزشگاه تختي رفتند. تحقيقات اوليه نشان داد كه مقتول داماد خانواده است كه شب قبل از سوي جبار ٦٣ساله و دخترش با ضربات چكش از پاي درآمده است. آنان با كرايه كردن وانت قصد داشتند جسد را به حاشيه شهر ببرند و با استفاده از بنزيني كه به همراه داشتند، آن را بسوزانند كه به دليل اختلاف بر سر كرايه با راننده وانت مجبور شدند كمد حاوي جسد را به زمين بگذارند و همين موضوع به كشف جسد و راز قتل منجر شد. در جريان بازجويي هاي اوليه اي كه در سال ٨٤ صورت گرفت، جبار ارتكاب قتل را گردن گرفت و گفت: به دليل اختلافاتي كه دخترم با شوهرش داشت به خانه شان رفتم؛ شب حادثه در پي اختلاف و درگيري با دامادم او را با ضربات چكش كشتم، جسد را ميان فرش پيچيدم و داخل كمد قرار دادم. وي افزود: دخترم كه همسر مقتول بود، از ماجراي قتل هيچ اطلاعي ندارد. قاضي عزيزمحمدي و هيئت قضايي دادگاه اعترافات آن ها را با واقعيت قتل منطبق ندانستند و طي ايرادات ٣٢گانه اي كه گرفتند پرونده را به دادسرا ارجاع دادند. بازپرس پرونده متهمان را براي بازجويي در اختيار كارآگاهان جنايي قرار داد در جريان تحقيقات جديدي كه هفته گذشته از پدر و دختر در دايره دهم پليس آگاهي صورت گرفت ليلا ٣٤ساله در اعترافاتش گفت: من و صفر از زماني كه ازدواج كرديم سر مسائل مختلف باهم درگيري داشتيم و به همين دليل پدرم چندين بار براي حل اختلافاتمان از شهرستان به تهران آمد. وي ادامه داد: شب حادثه صفر ديروقت به خانه آمد و همين موضوع باعث شد كه باز بر سر اختلافات گذشته به جروبحث بپردازيم. در همين هنگام پدرم از خواب بيدار شد و ظاهرا از پشت در اتاق خواب صداي فحاشي هاي همسرم را شنيد. سپس خوابيديم اما چند ساعت بعد ناگهان با سروصداي پدر و همسرم از خواب بيدار شدم. بعد از حضور در اتاق پذيرايي ديدم همسرم درحالي كه سروصورتش خون آلود است، با چكشي كه در دست دارد مي خواهد به پدرم حمله كند اما وقتي مرا ديد، ضربه اي به دست و صورتم زد كه بر اثر آن بي هوش شدم. وقتي به حال آمدم، با جسد صفر مواجه شدم. با توجه به اظهارات ليلا، پدر وي مورد بازجويي قرار گرفت كه با تاييد اظهارات دخترش و اعتراف به قتل صفر اظهار كرد: وقتي حرف هاي آن ها را شنيدم، به شدت عصباني شدم. بعد صبر كردم تا بخوابند، سپس بالاي سر صفر رفتم و با چكش دوضربه به او وارد كردم. او در لحظه اول درگيري توانست چكش را از دستم بگيرد و به دخترم ضربه بزند اما بعد از واردكردن آن ضربه، خودش نيز به زمين افتاد و من با استفاده از اين فرصت او را به قتل رساندم. در پي اعترافات اين متهم، پرونده وي با صدور دستورات قضايي لازم از سوي بازپرس ويژه قتل تهران براي تكميل تحقيقات و كشف زواياي پنهان اين جنايت در اختيار ماموران اداره دهم آگاهي قرار گرفت.
؛ اختلاف دو برادر به جنايت منتهي شد
؛دومين پرونده اي كه كارآگاهان جنايي موفق به رازگشايي آن شدند قتلي بود كه در تهران نو رخ داد. ساعت ٥٠:٢١ دوم مهرماه سال جاري وقوع درگيري منجر به قتل به كلانتري ١٢٨ تهران نو اطلاع داده شد و ماموران در محل وقوع درگيري حضور يافتند، در تحقيقات اوليه مشخص شد كه خسرو ٤٩ ساله در درگيري با برادرش ناصر ٤٦ ساله با وارد آمدن ضربات چاقو به سر و صورت و بدنش به قتل رسيده است.به دستور قاضي اصغرزاده، بازپرس ويژه قتل پرونده براي تحقيقات به پليس آگاهي ارجاع شد.كارآگاهان جنايي از متهم به قتل كه در بيمارستان بستري بود، بازجويي كردند. وي درجريان بازجويي ها به قتل اعتراف كرد و گفت: برادرم پس از جدايي از همسرش در منزل پدري با ما زندگي مي كرد. در روز حادثه بر سر مسائل پيش پا افتاده با هم درگير شديم، برادرم با عصبانيت انبر قندشكن را از آشپزخانه برداشت و به طرفم آمد من هم به آشپزخانه رفتم و چاقويي را برداشتم و با آن چند ضربه به برادرم زدم كه باعث قتل وي شد.متهم به قتل در حال حاضر تحت مداوا در بيمارستان است تا پس از بهبود يافتن براي بازجويي بيشتر به آگاهي انتقال يابد.
؛سقوط از طبقه هفتم ساختمان
؛سومين پرونده قتل هم ساعت ١٨ عصر روز سوم مهرماه جاري به وقوع پيوست. وقتي سقوط جواني ٢٣ ساله به نام فرهاد به كلانتري ١٤٢ كن گزارش شد، ماموران به محل اعزام شدند. در تحقيقات اوليه مشخص شد كه فرهاد كارگر ساختماني بود و از طبقه هفتم ساختمان در حال احداثي- كه آنجا كار مي كرد - سقوط كرد و جان باخت.كارآگاهان جنايي بعد از دريافت پرونده از نجم الدين ٢٤ ساله دوست مقتول كه توسط ماموران دستگير شده بود، بازجويي كردند. وي در جريان بازجويي ها اعتراف كرد كه در ساعت پايان كار با برادر مقتول به نام ايمان، بر سر مسائل كاري با هم جرو بحث مي كرديم كه مقتول دخالت كرد و با بيل ضربه اي به دستم زد من هم عصباني شدم و مقتول را هل دادم كه اين هل دادن باعث شد فرهاد از طبقه هفتم سقوط كند.اين گزارش حاكي است كه متهم با صدور قرار بازداشت از سوي بازپرس پرونده در اختيار كارآگاهان جنايي قرار گرفت.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]