تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که ما را پس از مردنمان زیارت کند گویا ما را هنگام زنده بودنمان زیارت کرده است....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837617344




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقدير تلخ يك آشنايى


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تقدير تلخ يك آشنايى
[ايران واشقانى فراهانى ]
زن با عجله پله هاى دادگاه را پيمود و نفس زنان خود را به شعبه دهم دادگاه رساند. مى خواست هر طور شده اسناد معاملات ميلياردى شوهرش را در آخرين لحظه ها باطل كند.
دلش نمى خواست به اين آسانى ارثيه و اموال پدرى اش را از دست بدهد.
«طاهره» دختر يكى يكدانه «محمودخان» در خانه مجلل پدرش از همه نوع امكانات بهره مند بود. به همين خاطر هم هميشه مورد حسادت و بدخواهى دوستانش قرار مى گرفت و سعى مى كرد تا كمتر، دوستى پيدا كند.
دامنه تنهايى روحش آنقدر وسيع بود كه هميشه منتظر بود تا حادثه اى از راه برسد و به زندگى ملال آور و يكنواختش پايان دهد. دلش مى خواست زندگى بى دردسرش آنقدر هيجان و فراز و نشيب داشته باشد كه جريان زندگى او را با خود ببرد. او دخترى پرانرژى بود كه در سكون و بى خبرى احساس خفگى و دلمردگى مى كرد.
آن روز وقتى دبير ادبيات از دانش آموزان خواست تا به عنوان تكليف نوروزى ۵ شعر از پنج شاعر معاصر انتخاب و حفظ كنند طاهره هيچگاه فكر نمى كرد حادثه اى كه منتظرش بود از راه برسد.
او براى انتخاب و خريد كتاب ها سردرگم شده بود و بيهوده در كتابفروشى بزرگ كتابها را زير و رو مى كرد. بالاخره هم رفتار ناشيانه اش باعث شد از پسر جوانى كه در حال بررسى حساب ها و فاكتور فروش كتاب ها بود، كمك بگيرد.
همكلام شدن آنها با هم دقايقى طول كشيد اما همان لحظه زودگذر كافى بود تا براى هميشه پاى عشقى پردردسر به زندگى اش باز شود.
حالا حادثه اى كه «طاهره» منتظرش بود، از راه رسيده بود. ديدار گاه و بى گاه آنها به زندگى بى روح و كسل كننده دختر جوان رنگ و بوى تازه اى بخشيده بود و آسمان زندگى در نظرش پرستاره تر از قبل به نظر مى رسيد.
مادرش كه متوجه تغيير رفتار و روحيات دخترش شده بود، مدتى حركات «طاهره» را زير نظر گرفت. تا اين كه يك روز با پيدا كردن نامه عاشقانه «امير» راز پنهانى دخترش برملا شد و پى برد كه او عاشق شده است. مخالفت هاى پدر ومادر طاهره هم هيچ فايده اى نداشت. او تصميم به ازدواج با پسر مورد علاقه اش گرفته بود و حتى تصميم به ترك تحصيل داشت.
هر چند امير پسر خوبى به نظر مى رسيد، اما خانواده اش از نظر مالى در سطح پائين ترى از پدر طاهره قرار داشتند. با اين حال «محمود خان» دلش مى خواست تا دختر يكى يكدانه اش را به عقد پسرى هم شأن خودشان درآورد.
سرانجام چند روز اعتصاب غذا و اوقات تلخى هاى «طاهره» و خانواده اش باعث شد تا با وساطت خان عمو، پدرش به ازدواج آنها رضايت دهد اما «محمودخان» براى آن كه روى سختى هاى زندگى را به دخترش نشان دهد، حمايت مالى خود را از آنها قطع كرد. او قصد داشت تا به اين ترتيب از دامادش انتقام بگيرد.
بنابراين زندگى «طاهره» و «امير» در كمال سادگى كليد خورد. آنها عهد بستند تا براى ساختن زندگى شان تلاش كنند و روى پاى خودشان بايستند.
با اين حال هر چند وقت، نوعروس در تنهايى هايش رفاه و آسايش خانه پدرى را به خاطر مى آورد و خسته از سختى روزگار به ياد آن روزهاى بى دردسر مى افتاد. اما وقتى امير را مى ديد كه با كار شبانه روزى در شركت سعى مى كرد مخارج زندگى شان را تأمين كند دلگرم مى شد و ناملايمات را تحمل مى كرد.
همزمان با تولد سومين فرزندشان، پدر «طاهره» كه از سال ها قبل مبتلا به سرطان بود، به تلخى جان سپرد و ثروت كلان او به تنها دخترش رسيد.
كارخانه آجرسازى، باغچه و ويلا، گاودارى بزرگ، خانه مجلل در شمال شهر و باغ بزرگى در شمال.
مادر هم كه پس از سال ها جدايى از دخترش ديگر تنهاى تنها شده بود، سعى كرد اختلاف با دامادش را كنار بگذارد و به جبران اين همه دورى از آنها بخواهد تا كنار هم زندگى كنند.
به محض بازگشت به خانه پدرى همه خاطرات قديمى در ذهن «طاهره» تداعى شد. جاى پدر آنقدر خالى بود كه هر لحظه اندوه فراغش قلبش را مى فشرد و آرزوى ديدن او را داشت.
حضور بچه هاى طاهره در خانه پدر بزرگ، رفته رفته غبار غم را از بين برده روحيه مادربزرگ را هم تغيير داده بود. «طاهره» هم با رسيدن به رفاه گذشته اش سختى هاى زندگى را فراموش كرده و از اين كه فرزندانش مى توانستند راحت تر زندگى كنند، شاد و خندان به نظر مى رسيد.
«امير» با آنكه مرد درستكارى بود، اما نمى توانست مثل پدرزن مرحومش اداره امور كارخانه و املاك او را به دست بگيرد. او مديريت لازم براى رسيدگى و نظارت بر دارايى هاى موروثى را نداشت و بررسى حساب هاى پدر، بدهى ها و درآمدها را خارج از توانش مى ديد.
هر چند «طاهره» زن زيرك و باهوشى بود اما براى احترام به شوهرش ترجيح مى داد اداره امور را به دست او بسپارد و كمتر مداخله كند. او براى احتياط از شوهرش خواست برداشت از حساب هاى بانكى با امضاى هر دو نفرشان صورت گيرد تا بدون مشورت هم، چكى صادر نشود.
او با اعطاى وكالتنامه اى رسمى اختيار همه ارثيه اش را به شوهرش واگذار كرد و تصميم گرفت تا بيشتر در خانه كنار مادر و فرزندانش بماند.
«امير» به خاطر كار سخت و فشار فكرى در ۵۰ سالگى دچار افسردگى شديد شد. به طورى كه روزبه روز گوشه گيرتر شد و از هياهوى محيط كار فاصله گرفت. او به ناچار به مشاور مالى خود اعتماد كرد و از وى خواست با دريافت حقوقى بالاتر مسئوليت رسيدگى به كارها را برعهده بگيرد.
دوماه بعد، مشاور مالى جلسه اى ترتيب داد و از «امير» خواست تا با فروش بخشى از تصرفاتش، خود را از فشار روانى و استرس شغلى رها كند و زندگى آرامى را پيش گيرد.
در اين ميان «طاهره» احساس خطر مى كرد، اما بدون آن كه چيزى بگويد به دادگاه رفت و از اداره امور سرپرستى خواست تا شوهرش را محجور اعلام كنند.
سرانجام كميسيون روانپزشكى در پزشكى قانونى تشكيل شد و با دعوت از امير و انجام مصاحبه با وى مشخص شد كه وى دچار جنون ادوارى است و در وضعيت فعلى قادر به اداره امور خود نيست.
پس از دريافت اين گزارش، زن به عنوان قيم مالى شوهرش انتخاب شد اما ۹ ماه بعد او پى برد حساب هاى بانكى شان كه هر ماه ميليون ها تومان گردش مالى داشت، خالى شده و چك هاى صادره همه برگشت مى خورند.
او در ادامه تحقيقات دريافت مشاور مالى شان با همدستى ۳ شبكه كلاهبردار طى چند ماه مالكيت كارخانه و همه دارايى شان را تصاحب كرده و در شرايطى خاص با فريب «امير» و سوء استفاده از بيمارى اش تمامى اموال را مفت از چنگش درآورده و بين خودشان تقسيم كرده اند.
بنابراين «طاهره» از مشاورشان به اتهام خيانت درامانت شكايت كرد و از اداره سرپرستى خواست تا دستور توقيف عمليات تنظيم اسناد براى انتقال به خريداران قلابى را صادر كنند.
او همچنين تقاضاى صدور حكم حجر كرد تا شوهرش از سوى دادگاه محجور و ممنوع المعامله شود.
در جلسه دادگاه، خريداران كلاهبردار با ارائه مبايعه نامه اى كه نشان مى داد، آنها كارخانه و ديگر مستغلات را به نرخ روز خريدارى كرده اند، ادعاهاى زن را تكذيب كردند. اما «طاهره» با دقت در قولنامه ها دريافت «امير» فارغ از همه اين كشمكش ها پاى برگه ها را مهر و امضا كرده است.
«طاهره» كه همه زندگى و نتيجه سال ها زحمت پدرش را از دست رفته مى بيند، آرزو مى كند كه روزهاى آرام و بى دغدغه گذشته برگردد. او از اين همه حادثه و اتفاق خسته شده است ‎/
«امير» بدون آنكه پولى دريافت كند، اسناد مالكيت را امضا كرده و همه ثروت خانوادگى «طاهره» را در اثر بيمارى روحى برباد داده بود.
او نمى داند آيا نتيجه حكم دادگاه به نفع شان خواهد بود يا نه، اما آرزو مى كند هر چه زودتر حادثه ها متوقف شوند و او دوباره به زندگى كم دغدغه تر گذشته بازگردد. با اين حال همچنان منتظر آخرين اعلام نظر دادگاه مانده است.
 يکشنبه 31 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن