-تقدير تلخ يك آشنايى
[ايران واشقانى فراهانى ]
زن با عجله پله هاى دادگاه را پيمود و نفس زنان خود را به شعبه دهم دادگاه رساند. مى خواست هر طور شده اسناد معاملات ميلياردى شوهرش را در آخرين لحظه ها باطل كند.
دلش نمى خواست به اين آسانى ارثيه و اموال پدرى اش را از دست بدهد.
«طاهره» دختر يكى يكدانه «محمودخان» در خانه مجلل پدرش از همه نوع امكانات بهره مند بود. به همين خاطر هم هميشه مورد حسادت و بدخواهى دوستانش قرار مى گرفت و سعى مى كرد تا كمتر، دوستى پيدا كند.
دامنه تنهايى روحش آنقدر وسيع بود كه هميشه منتظر بود تا حادثه اى از راه برسد و به زندگى ملال آور و يكنواختش پايان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان