واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بخش دوم/نگاهي به سيماي امام زمان(ع) از منظر قرآن
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: مباحث مقدماتي بحث حاضر را در شماره قبلي اين مقاله خوانديد. در نوشتار حاضر استاد به بررسي تحليلي اولين آيه از آيات ظهور (قصص/6) و ترسيم سيماي امام زمان(ع) از منظر قرآن كريم ميپردازد.
بررسى آيه اول ظهور: «وَنُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِينَ * و نمكن لهم فى الارض...» (قصص/28) اين آيه درباره بنىاسرائيل و در قصه حضرت موسى(ع) و فرعون است، پس اين آيه از لحاظ تنزيل و از لحاظ ظهر، به داستان بنىاسرائيل در زمان حضرت موسى(ع) و فرعون مربوط است.
اما در اين آيه يك اصلى مطرح شده است و آن اينكه اراده ازلى الاهى بر اين تعلق گرفته كه مستكبرين ريشه كن شوند و مستضعفين و عبادالله الصالحين، وارثين ارض و حاكمين در زمين باشند، آن هم در پهناى زمين. آيه اين اصل را مطرح مىكند، پس محتوا و مفهوم عام آيه به خصوص زمان حضرت موسى(ع) و بنىاسرائيل مربوط نيست. آنچه در آن زمان تحقق يافت، گوشه و جلوهاى از اين اراده ازلى الاهى بود كه بايد مستضعفين بر مستكبرين پيروز شوند و مستضعفين وارث زمين شوند، اما آيا آن اراده ازلى بهطور كامل تحقق يافت؟ نه.
اينجا خداوند بهطور حتم فرموده است «نُرِيدُ» اين اراده بايد تحقق پيدا كند. در زمان حضرت رسول (ص) و همچنين در فتراتى از زمان كه از جمله عصر حاضر گوشه و نمودارى از اراده ازلى الاهى تحقق يافت؛ اما اين وعده الاهى حتما بايد بهطور شمول محقق شود و همه جهان را فرا گيرد. قطعا اين اراده بايد تحقق پيدا كند و اين اراده جز با ظهور حضرت حجت(عج) امكانپذير نيست.
در حديث «مفضل بن عمر» مىگويد: «سمعت اباعبدالله عليه السلام يقول ان رسولاللهصلىالله عليه و آله نظر الى على و الحسن و الحسين(ع) و بكى و قال انتم المستضعفون بعدى، قال المفضل قلت ما معنى ذلك؟ قال(ع) معناه انكم الائمة بعدى، اناللَّه عزوجل يقول «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين»(2) قالعليه السلام و هذه الآية جارية فينا الى يوم القيامة.»
اين اراده ازلى حق تعالى هميشه جريان دارد؛ يعنى گهگاه نمود پيدا مىكند تا تحقق نهايى. حضرت على(ع) در نهجالبلاغه مىفرمايد: «لَتعْطِفَنَّ الدنيا علينا بعدَ شِماسِها عَطْفَ الضَروس عَلى وَلَدِها.» (4) يعنى: اين دنيا كه امروزه از ما رو گردان است روزى به ما رو خواهد آورد همانند ناقهاى كه به فرزندش از روى علاقه، روى مىآورد.
آن وقت حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «وَنُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِينَ.» ابن ابىالحديد در شرح اين خطبه مىگويد: «و الامامية تزعم ان ذلك وعد منه بالامام الغائب الذى يملك الارض فى آخر الزمان و اصحابنا يقولون انه و عد بامام يملك الارض و يستولى على الممالك)»
ببينيد تا اينجا بين ما و علماى اهل سنت فرقى نيست، در اينكه اين آيه حتما به دست يكى از فرزندان حضرت زهرا(ع) تحقق خواهد يافت و بهطور شمولى بر تمام زمين مستولى خواهد شد و همه مستكبران را نابود خواهد كرد و صالحين وارث زمين خواهند شد.
ابن ابىالحديد مىگويد: ما هم قبول داريم شيعه هم قبول دارد. با اين تفاوت كه اهل سنت مىگويد ضرورت ندارد كه آن امام فعلا حيات داشته باشد، بلكه به وقت خودش متولد خواهد شد و اين كار را انجام خواهد داد؛ «...لا يلزم ان يكون موجودا بل يكفى فى صحة هذا الكلام ان يخلق فى آخر الوقت....» پس ما با برادران اهل سنت در اصل ظهور مهدى(عج) اختلاف نداريم و اينكه از ولد امام حسين(ع) است، اين هم اتفاق نظر است.
نقطه فارق بين ما و اهل سنت اين است كه شيعه يك فلسفهاى دارد و آن فلسفه وجود واسطه در فيض است. شيعه عقيدهاش اين است كه پيوسته بايستى حجت حق بهطور حى و زنده در روى زمين باشد تا واسطه بركات و فيوضات الاهى براى همه جهانيان باشد. اين اصل، پايه مكتب تشيع را تشكيل مىدهد.
امام حسين(ع) هفت زيارت مطلقه و هفت زيارت مخصوصه دارد. زيارت مطلقه اول اصح سندا است؛ چون از ابنقولويه و سند آن بسيار معتبر است و علامه امينى مقيد بود هر وقت به كربلا مشرف مىشد، همين زيارت را بخواند. ما مىدانيم تمام ادعيه و زيارات مكتب سيار است؛ يعنى دانشگاهى است كه هميشه شيعه در اين دانشگاه تربيت مىشود.
اصول معارف، عقايد و زيربناى عقيده اسلامى ناب در همين زيارات و ادعيه به شيعه تعليم مىشود. اينها به صورت زيارت و به صورت دعا است؛ اما فى الواقع درس و تربيت است. در اين زيارت اين جمله را وقتى كه جلوى ضريح امام حسين(ع) مىايستيم مىخوانيم: «اِرادةُ الرَّبِّ فى مَقاديرِ اُمُورِهِ تَهبِطُ اليكم و تَصدُرُ مِنْ بيُوتِكُمْ...»؛ يعنى يگانه واسطه فيض بهطور مطلق و فراگير شما هستيد. آيا شما كه مقابل ضريح امام حسين(ع) اين جمله را مىگوييد، توجه داريد؟ اين درسى است از عقايد شيعيان. يا در زيارت رجبيه مىخوانيم: «...انا سائلكم و آملكم فيما اليكم التفويض و عليكم التعويض...»
اين مطالب را ما در مقابل ضرايح ائمه(ع) عرض مىكنيم. معنايش اين است كه ما عقيده خودمان را اظهار مىداريم. اين عقيده شيعه است. بنابر اين اصل و مبناى شيعه، وجود حجت ضرورت دارد. مبناى تشيع ضرورت وجود حجت به عنوان واسطه در فيض است.*
*منبع: پايگاه اطلاعرساني تبيان
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]