واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: انسان در بادی امر به یاری احساس و مشاهدات و مقایسات، و با اندیشه خود وزن را از طبیعت به طور ابتدایی آموخته و سپس بر حسب ضرورت به مرور، به توسعه و تکامل آن پرداخته است البته در هر قومی بنا به سوابق تاریخی و اوضاع جغرافیایی و عوامل دیگر تفاوت هایی مشاهده می شود. فی المثل در ناحیه خراسان اوزانی وجود دارد که در سایر نقاط ایران کمتر نظیر آن را داریم و بحث جداگانه ای دارند.
عواملی مانند نغمه پرندگان بخصوص، هزاردستان، یا صدای پای چارپایان به هنگام دویدن مانند اسب، و غیره.
و از همه نزدیک تر به ما نبض انسان سالم و حتی راه رفتن چه در حال دویدن و چه در حال معمولی، همه و همه وسیله ای بوده است، به این منظور برای رسیدن به آن مقصود، به عبارتی وزن در طبیعت وجود داشته و دارد که انسان آن را کشف می کند. کلام نیز با هجاهای مخصوص به خود دارای وزن می باشد که بعداً به کمک علم عروض صورت های مختلف آن را توجیه کرده اند.
البته در دوران ما پا را فراتر از عروض گذاشته اند و اوزان تازه را کشف نموده اند که به قول شاعر معاصر و متوفی، آقای نادر نادرپور، "در فارسی به دویست نوع وزن برمی خوریم، در صورتی که وزن عروضی که توسط قلیل بن احمد در قرن چهارم، و سپس شمس قیس رازی در قرن هفتم آن را تکمیل و ارائه کرده، محدود است به طوری که بیش از ۱۰ بحر نیست."
چنانچه دارای مضمون و محتوای غنی دیگر باشد به نام شعر، و در غیر این صورت نظم می توان نامید.
▪ از آنجایی که موسیقی نیز دارای دو عامل اصلی:
فی المثل تیری که از کمان در فضا رها می گردد در نتیجه ارتعاش صوتی را ایجاد می نماید، و چنانچه طول آن کمان بزرگتر یا کوچکتر باشد، تغییر صدا نیز محسوس می گردد. همچنین بستگی به شل بودن یا محکم بودن زه کمان نیز دارد و همین زه را چنانچه به طور عمودی و به صورت کوتاه و بلند بر دو تکه چوبی نصب نمایند و به نوبت به صدا درآورند به نوعی اسباب موسیقی تبدیل می شود که ما آن را چنگ می نامیم، اگر به صورت افقی بر روی جعبه مجوفی نصب گردد، به نام سنتور یا قانون و اقسام آن می شود که در هر قوم به اشکال مختلف دیده می شود و بتدریج کامل تر شده است، مثل پیانو که بحث جداگانه ای دارد. موهبتی را که در حنجره انسانهای خوش صوت، طبیعت به ودیعه گذاشته است نیز عامل دیگری می باشد که خود بحث جداگانه ای را شامل می شود. ۱) یعنی صوت با درجات خاص خود ۲) وزن که باصطلاح بین المللی "ریتم" است، ریشه و اصل آن از طبیعت ماخوذ می باشد.
نکته جالبی که با توجه به ذکر این مقدمات حاصل می شود وجود کلام است که به خودی خود دارای موسیقی خاص خود می باشد، و منظوم آن در موسیقی به صورت های گوناگون به کار می رود. به خاطر دارم که اغلب نوازندگان ساز ضربی مثل تمبک فی البداهه اشعار را با ریتم خاص کلام توام با موسیقی در دستگاهها و آوازها و گوشه ها به همراه ساز خود اجرا می نمودند، و به همین منظور اشعار نیز وسیله بسیار خوبی است که اساتید آهنگساز نیز از آن استفاده می نمایند.
هر کدام از این اوزان عروضی را نام بخصوصی است که بحر نامیده شده، مانند اشعار مثنوی مولانا که در بحر "رَمَل" است یعنی "فاعلاتن فاعلاتن فاعلات"، که به فارسی می توان گفت، "تن تتن تن تن تتن تن تن تتن" که مانند دو بیتی مصرع، از ۱۱ هجا (سیلاب) تشکیل گردیده است. نمونه خوبی که می توان از آهنگسازی بر روی این وزن نام برد به عنوان مثال آهنگ "سنگ خارا"، اثر آهنگساز معروف استاد علی تجویدی (یادش گرامی) است که شعر آن را ترانه ساز معروف معینی کرمانشاهی سروده اند. نمونه دیگر از همین آهنگساز و شاعر که خانم دلکش (یادش گرامی) آن را خوانده است با این مطلع، "اینهمه نازک خیالی ... از تو دارم از تو دارم"، یا مثنوی خوانان که در دستگاه ها و آوازها آن را به صورت های مختلف اجرا می نمایند. یاد دارم که در ارکستر انجمن موسیقی ملی از استاد علینقی وزیری در مایه آواز بیات اصفهان به صورت یک قطعه جالب با موسیقی ابداعی و با اشعار اول کتاب مثنوی یعنی "بشنو از نی چون حکایت می کند"، با صدای عبدالعلی وزیری اجرا کردیم که در همین بحر بود.
● نحوه کاربرد انواع اوزان در موسیقی:
یکی از اوزان ساده وزن دو بیتی است که هر مصرع آن از ۱۱ هجا (یا سیلاب) مانند بحر رمل تشکیل گردیده که نمونه بارز آن دو بیتی های بابا طاهر است، بدین وزن (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل) یا به هر لفظی که شما خواننده گرامی انتخاب می کنید مثل (تتن تن تن تتن تن تن تتن تن)، که با آهنگ های مختلف در تمام دستگاهها و آوازها و گوشه های موسیقی ایرانی به صورت های مخالف به کار رفته است.
مانند گوشه های گیلکی و غم انگیز و دیلمان که اغلب در نواحی گیلان آن را می خوانند. نمونه دیگر گوشه شهابی در بیات ترک که استاد ابوالحسن صبا در ردیف خود آورده اند.
▪ در مورد گوشه شهابی وجه تسمیه ای دارد که در ذیل به ذکر آن می پردازیم:
استاد صبا با خواننده ای به اصطلاح آماتور به نام شهاب از اهالی اصفهان طرح دوستی داشت، که نگارنده او را به خاطر می آورد. بلند قد، فربه و دارای صورتی خوش بود و دو بیتی های بابا طاهر را بدین نحو که استاد در کتاب ردیف خود نت نموده اند می خواند به این مناسبت، "شهابی" نام نهاده اند. البته در اینجا باید یادآور شوم که خیلی از گوشه های موسیقی ما به نام شخص می باشد مانند صدری (در آواز افشاری)، یا مهدی ضربی و امثال اینها.
این وزن در موسیقی محلی ما که در اصطلاح بین المللی «Folk Music» نامبرده شده به صورت های مختلفی به سمع می رسد و از طرفی در کار آهنگسازی مورد استفاده اساتید می باشد، حتی درموسیقی پاپ نیز به گوش می رسد که نمونه ای از آن توسط خواننده مشهور ویگن (یادش گرامی) اجرا شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]