واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: وقتي قيمت نفت زير 100 دلار ميشودروز مباداي نفت از راه رسيد
نوسان قيمت نفت در مرز 90 دلارسه سناريو در بازار نفت دنياي اقتصاد - برآوردهاي تقريبي نشان ميدهد حجم توليد آينده عربستان سعودي به عنوان بزرگترين منبع توليد نفت تا پايان سال 2008 به 23 ميليون بشكه در روز برسد و عراق به عنوان دومين منبع نفت، حجم توليد خود را به سه برابر ميزان فعلي افزايش دهد. البته نبايد فراموش كرد كه منابع نفتي دست نخوردهاي هم وجود دارد كه ممكن است سرنوشت نفتي دنيا را به يك باره زير و رو كند.
روز مبادا در راه است
وقتي بهاي نفت كمتر از بشكهاي 100 دلار شود
نفيسه حقيقت جوان
پايان يكصدوچهلونهمين اجلاس وزيران نفت اوپك با تصميمي همراه شد كه به نظر ميرسد اجرايي شدن آن بتواند جان دوبارهاي بر پيكره از رمق افتاده اقتصاد بسياري از كشورهاي درگير در بحران جهان بدمد.
كاهش ۵۲۰ هزار بشكه از صادرات نفت اوپك و رساندن حداكثر سقف توليد رسمي آن به ۲۸ميليون و ۸۰۰هزار بشكه در روز در واقع واكنشي به كاهش ۳۰درصدي بهاي جهاني نفت در دو ماه گذشته به شمار ميآيد كه عامل اصلي آن ركود اقتصادي جهان، به ويژه كاستهشدن از رشد اقتصادي دو كشور آمريكا و چين است.
از دو ماه پيش تاكنون، حدود ۴۰دلار از بهاي هر بشكه نفت كاسته شده و پيشبينيها گوياي اين واقعيت است كه بايد در انتظار ادامه روند رو به كاهش بهاي نفت در بازارهاي جهاني بود به خصوص كه انستيتوي اقتصاد جهاني نيز اعلام كرده بهاي نفت پيش از فرارسيدن سال 2009 ميلادي به كمتر از ۱۰۰ دلار در هر بشكه نيز برسد و بازار جهاني در درازمدت با نرخي در حدود ۸۵ دلار براي هر بشكه نفت خام كه تا چندي پيش به مرز 150 دلار هم رسيده بود، مواجه شود.
اين در حالي است كه بسياري از كارشناسان اقتصاد نفت بر اين اعتقادند كه تقويت ارزش دلار مهمترين دليل اعمال فشار بر قيمت جهاني نفت بوده است ضمن اينكه با وجود بحران محدود بودن منابع سوختهاي فسيلي بازار جهاني به قدر كافي از نفت اشباع است و در حقيقت كمبودي در اين زمينه احساس نميشود.
كند شدن آهنگ رشد اقتصادي در كشورهاي آمريكا و چين به عنوان دو مصرفكننده عمده نفت در جهان و پايين آمدن تقاضا براي نفت در اين كشورها از جمله موارد مهمي هستند كه سبب پايين آمدن بهاي نفت در بازار جهاني شدهاند كه به نوعي نويد عبور سايههاي تهديد كننده كورتر شدن گره بحران اقتصاد جهاني را نيز ميدهد.
با اين وجود تاثير اين كاهش قيمت به هيچ وجه در روند مصرفكننده غربي تاثير نگذاشته به طوري كه بهاي بنزين در اروپا تغيير چنداني نكرده است اگرچه نرخ ديزل در پمپ بنزينهاي اروپا ظرف چند روز اخير حدود ۵ درصد كاهش يافته است، چرا كه همانطور كارشناسان اوپك بارها و بارها گفتهاند علت گراني سوخت در اروپا، افزايش بهاي نفتخام نيست بلكه ريشه در سودجويي كنسرسيومهايي همچون اكسون آمريكا، رويال داچ شل انگلستان و هلند، اني ايتاليا و رپس اويل اسپانيا، و بورسبازان دارد.
البته به نظر ميرسد كه نبايد چندان هم به كاهش بهاي نفت اميدوار بود چرا كه توفانهاي جديد در سواحل خليج مكزيك زمينه افزايش مجدد قيمت نفت را در بازار جهاني فراهم كرده است.
ويكتور شام، تحليلگر ارشد موسسه مشاوره انرژي پياروين سنگاپور، عنوان كرده است كه بررسيها نشان ميدهد در شرايط كنوني تنها عاملي كه تاثير مستقيم در نوسانات قيمت نفت دارد توفانهاي حارهاي در منطقه خليج مكزيك است اگرچه قيمت نفت كه در ماه جولاي سال جاري به 147 دلار در هر بشكه رسيده بود در پي انتشار آمار مربوط به افزايش چشمگير نرخ بيكاري در آمريكا از هفته گذشته به 104 دلار كه پايينترين رقم طي 5 ماه گذشته بود كاهش يافت اما اين روند تحث تاثير عوامل متعدد قرار گرفته و ثبات خود را از دست داد.
بسياري از كارشناسان منابع طبيعي و طرفداران محيط زيست ميگويند دوره آخرالزمان براي انرژي فرارسيده است و سرنوشت شومي در انتظار كره خاكي خواهد بود اما واقعيت اين است كه آخرالزمان انرژي سالها پيش يعني زماني كه توليد نفت به حداكثر ميزان خود رسيد، و پس از يك دوره رو به كاهش گذاشت، آغاز شد.
برخي پيشگويان بر اين باور بودند كه چنين روندي، پيامدهاي جبرانناپذيري براي اقتصاد جهان به ارمغان خواهد آورد در حالي كه اغلب اقتصاددانان بخش انرژي به آرامي از كنار اين پيشگوييها عبور كردند چرا كه بر اين اعتقادند كه به معناي واقعي دوران توليد حداكثر نفت فرا نرسيده است و حداقل 10 سال ديگر وقت لازم است تا دنيا چنين دورهاي را تجربه كند.
ميشل فاس، رييس مركز اقتصاد انرژي دانشگاه تگزاس معتقد است كه ميزان عرضه نفت در بلندمدت كمتر از ميزان تقاضاي آن خواهد شد و همين موضوع باعث بالا ماندن قيمتها ميشود و اين در حالي است كه آنچه ما آن را در شرايط كنوني تكرار بحران نفت دهه 1970 ميناميم، با حقيقت بحران فاصله بسياري دارد. چرا كه در آن زمان رويدادهاي سياسي گوناگوني همچون تحريم توليد نفت از سوي كشورهاي عرب، سقوط ارزش دلار، سوءاستفادههاي مالي و ... در بالا رفتن قيمتها مؤثر بود در حالي كه با توجه به ارزيابيهاي كنوني علت اصلي افزايش بهاي نفت در سالهاي اخير مربوط به عدم تطابق عرضه با تقاضا و شكوفايي بازار كشورهايي همچون چين و هند است.
آمارهاي اداره اطلاعات انرژي آمريكا نشان ميدهد كه حداقل تا سال 2030 نفت به اندازه كافي براي برآوردن نيازهاي جهاني وجود دارد.
برآوردهاي تقريبي نشان ميدهد حجم توليد آينده عربستان سعودي به عنوان بزرگترين منبع توليد نفت تا پايان سال 2008، به 23 ميليون بشكه در روز برسد و عراق به عنوان دومين منبع نفت حجم توليد خود را به سه برابر ميزان فعلي افزايش دهد البته نبايد فراموش كرد كه منابع نفتي دست نخوردهاي همچون برزيل، غرب آفريقا، آبهاي كمعمق آمريكا و خليج مكزيك در جهان وجود دارد كه ممكن است سرنوشت نفتي دنيا را به يك باره زير و رو كند.
از سوي ديگر همچنان ذخاير گستردهاي از نفت غيرمتعارف همچون نفت حاوي قطران، پلمه سنگ وجود دارد كه 9 درصد از 20 درصد مقدار نفت عرضه شده جهان در سال 2030 را تشكيل خواهد داد ضمن اينكه توليد سوختهاي زيستي به عنوان جايگزين مناسبي براي سوختهاي فسيلي به طور قابل ملاحظهاي رو به افزايش است. اگرچه استخراج نفت غير متعارف پر هزينه، وقت گير و به صرف انرژي زيادي احتياج دارد و آلاينده محيط زيست نيز است و توليد سوختهاي فسيلي هم موجب افزايش قيمت موادغذايي ميشود اما همه اينها نشان ميدهد كه برخلاف گذشته كه تصور ميشد با پايان منابع نفت در جهان همه چيز رو به نابودي ميگرايد، اينك داستان رنگ و بويي ديگر به خود گرفته است و پايان نفت شايد آغازي براي شروع جنگهاي تازهاي از نوعي كاملا متفاوت باشد.
عربستان سعودي تنها كشوري است كه داراي حجم قابل توجهي از نفت متعارف است با اين حال، ميزان افزايش توليد آن براي برآوردن تقاضاي جهاني، 2 درصد نسبت به 15 درصد سال در 1988 كاهش يافته و كارشناسان ميگويند، اين موضوع يكي از دلايل بيتاثير بودن درخواست كشورهاي صنعتي در افزايش توليد نفت است. همچنين سودهاي كلاني كه نصيب كشورهاي توليدكننده نفت ميشود هم بر اين روند تاثير گذاشته است؛ چرا كه سود اين كشورها از مقدار پولي كه براي سرمايهگذاري در برنامههاي ملي خود به آن نياز دارند، به مراتب بيشتر است.
به هر حال استخراج نفت بيشتر آن هم در مدت كوتاه، هميشه به نفع كشورهاي نفتخيز نيست و معمولا مانع از تلاش آنها براي ايجاد تحولات اقتصادي و اداره منابع خود و انديشيدن به رفاه نسلهاي آينده ميشود. توليدكنندگان نفت ميدانند كه بايد با احتياط گام بردارند، زيرا زماني ميرسد كه قيمتهاي بالاي نفت ممكن است مصرفكنندگان را به استفاده از سوختهاي جايگزين و ذخيرهسازي وادار كند و به اين ترتيب تقاضا براي نفت كاهش يافته و موجب سقوط بيرويه قيمتها شود.
منبع: والاستريت ژورنال
پنجشنبه 28 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]