گفتگو با مارك فورستر، كارگردان جيمز باند جديد تو به چه چيزي مي‌تواني اعتماد كني؟

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با مارك فورستر، كارگردان جيمز باند جديد تو به چه چيزي مي‌تواني اعتماد كني؟
جام جم آنلاين: مارك فورستر، فيلمساز تحسين‌شده سوئيسي پس از فيلم‌هاي درام و غيرمتعارف «در جستجوي ناكجاآباد» و «غريبه‌تر از خيال» (كه فيلم‌هايي منتقد پسند بودند)‌ در يك چرخش 180 درجه‌اي به سراغ مجموعه قصه‌هاي جيمز باندي رفته و بيست و دومين فيلم «مامور 007» به نام «كوانتوم تسكين» را كارگرداني كرده است.

پرش از آثار درام اجتماعي به سمت يك اكشن پرخرج و پر سر و صداي سينمايي كه حكم يك مجموعه فيلم دنباله‌دار را دارد تعجب و شگفتي بسياري را برانگيخته است؛ اما خود فورستر مي‌گويد در فيلمش نگاه تازه‌اي به افسانه كاراكتر جميز باند كرده و اگر سطح ظاهري فيلم يك اكشن بدون توقف است؛ ولي لايه زيرين آن به طرح موضوعي اجتماعي مي‌پردازد.

دانيل كريگ انگليسي‌تبار براي دومين بار (پس از موفقيت كلان كازينو رويال)‌ نقش «مامور 007» را بازي مي‌كند.

بزرگ‌ترين چالش شما هنگام كارگرداني جيمز باند جديد چه بود؟

شماكارگرداني يك فيلم جيمزباندي را قبول مي‌كنيد و مشغول ساخت آن مي‌شويد. در طول ساخت حواستان است كه داريد روي فيلمي كار مي‌كنيد كه قبلا شكل گرفته و براي خودش كارنامه‌اي قديمي دارد. اين فيلم كاراكترها، ماشين‌ها، تاريخ و ميليون‌ها طرفدار خاص خودش را دارد.

كازينو رويال باموفقيت خيلي زيادي روبه‌رو شد و به صورت طبيعي، تماشاگران فيلم‌هاي جيمزباندي هميشه انتظارات وتوقعات خودشان را داشته‌اند. پس فشار خيلي زياد و باور نكردني‌اي روي شما در مقام كارگردان وجود دارد، زيرا مجبوريد چيزهاي تازه‌اي خلق كنيد كه هم تازه باشند و هم به نوعي در دنباله آخرين فيلم اكران شده جيمزباندي حركت كند.

در همان زمان متوجه اين مساله هم بودم كه هميشه دوستدار آن فيلم‌هاي اولي جيمز باندي با بازي شون كانري بوده‌ام. منظورم فيلم‌هايي است كه دهه 60 ميلادي ساخته شدند. طراحي صحنه‌ها موقعيت‌هاي آن فيلم‌ها به عهده كن آدام بود. تصور كلي‌ام اين است كه آن فيلم‌ها خيلي جلوتر از زمان خود حركت مي‌كردند.

نگاه، حس و طراحي آنها خيلي بهتر و پيشرفته‌تر از بيشتر فيلم‌هاي آن دوران بود. وقتي كارگرداني كوانتوم تسكين به من پيشنهاد شد، احساس كردم فرصت خيلي خوبي به دست آورده‌ام تا چيزي مجلل و سبك‌گرا خلق كنم كه حال و هواي آن جيمزباندي‌هاي كلاسيك را حفظ كند و درعين حال براي تماشاگران هم جذاب، سرگرم‌كننده و تماشايي باشد. هدفم اين بود كه فيلم چند قدم جلوتر از كازينو رويال حركت كند.

براي اين‌كه لحن و زبان كلي كار را حفظ كنيد، به تماشا و مطالعه كازينو رويال پرداختيد؟

خير. البته منظورم اين است كه فيلم را تماشا كردم، ولي نه براي بررسي آن. نيازمند آن بودم كه فيلم و لحن خاص خودم را خلق كنم. بايد لحن خودم را در فيلم جاري و زبان تصويري را به آن منتقل مي‌كردم. نمي‌خواستم خودم را به كارهاي قبلي محدود كنم، زيرا تصورم اين بود كه بايد مهر شخصي خودم را بر آن بزنم و فيلم را به شكلي بسازم كه خودم مي‌خواهم؛ البته مي‌د انستم به كاراكتر اصلي قصه بايد وفادار بمانم.

واقعيت اين است كه كوانتوم تسكين از آنجايي شروع مي‌شود كه كازينو رويال تمام شد. احساس مي‌كردم كاراكتر جيمز باند در وضعيت بسيار سخت و دشواري قرار دارد، زيرا او براي اولين بار در كل اين مجموعه فيلم، عشق را تجربه كرده و چيز مهمي را از دست داده است. در فيلم تازه بايد او را از اين وضعيت دشوار بيرون مي‌آورديم و كمك مي‌كرديم او از اين تجربه و چيزي كه از دست داده رهايي يابد.

حال پرسش اين بود كه براي باند از دست دادن يك موجود چه معني و مفهومي دارد، در حالي كه ماموريت او كشتن آدم‌ها و گرفتن جان آنهاست؟ اين مساله از نظر روحي و رواني او را بيشتر از گذشته داوطلب انجام كارهايش مي‌كند.

به اين ترتيب انجام داوطلبانه كارها به مضمون اصلي فيلم تبديل مي‌شود و قصه را به جايي مي‌رساند كه مورد نظر من است، يعني اعتماد كردن باند به ديگران، اما تو به چه چيزي مي‌تواني اعتماد كني؟ و معني واقعي اعتماد چيست اگر تو كسي را دوست داشته باشي؟

خبرهايي درباره جراحت دست دانيل كريگ منتشر شد كه جنجال‌برانگيز بود. مي‌توانيد براي ما بگوييد دقيقا چه اتفاقي افتاد؟

خب، يك جراحت عميق بود. قرار نيست انگشت دستش قطع شود! كريگ هنوز ده انگشتش را دارد. (مي‌خندد)‌ نكته‌اي كه خيلي برايم جالب است اين كه كوچك‌ترين حركت و كارهاي ما، بازتاب وسيعي در رسانه‌هاي گروهي دارد و آنها منتظرند با استفاده‌ از اين خبرها، دست به جنجال‌هاي زيادي بزنند. اين هم از محسنات يك فيلم جيمزباندي است!

بعضي‌ها مي‌گفتند توليد اين فيلم با نفرين همراه است و كوانتوم تسكين فيلمي نفرين‌ شده است. آيا اين جور حر‌ف‌ها برايتان اهميتي داشته است؟

خير. به اين حرف‌ها اهميتي نمي‌دهم. واقعيت است كه توليد هر فيلم اكشن و ماجراجويانه‌اي با يكسري حادثه ريز و درشت همراه است و چنين اتفاقاتي رخ مي‌دهد. درباره اين فيلم چيزهاي زيادي گفته شد. بزرگ‌ترين مشكل و حادثه‌اي كه براي ما در فيلمبرداري به وجود آمد، زخمي شدن يكي از بدلكارهايمان بود، خوشبختانه او هم حالش خوب شده و بيمارستان را ترك كرده است.

دكترها مي‌گويند او براحتي راه مي‌رود و حرف مي‌زند و خيلي زود زندگي طبيعي‌اش را از سر مي‌گيرد. اتفاقات كوچك ديگري هم سر صحنه فيلمبرداي رخ داد كه طبيعي است. مگر مي‌شود در فيلمي كه 90 درصد قصه‌اش درگيري و حادثه و زد و خورد و تعقيب و گريز است، همه چيز به خير و خوشي بگذرد و حتي از دماغ يك نفر هم خون نيايد؟ به همين دليل، من خريدار اين خبرها و قصه‌هاي رسانه‌اي نيستم.

فيلم ما يك كار ويژه و سرشار از بدلكاري، اكشن و جلوه‌هاي ويژه بود و من نسبت به پشت صحنه و كل روند توليد آن نگاه مثبتي دارم.

روحيه و حال و هواي كلي صحنه فيلمبرداري را چگونه توصيف مي‌كنيد؟ كار در يك محصول پرهزينه چطور بود؟

مثل بقيه كارها بود و تفاوت خيلي زيادي احساس نمي‌كردم. نكته مهم هنگام ساخت يك فيلم جيمزباندي اين است كه روحيه شوخ‌طبعي موجود در آن را حفظ كني. وقتي داري فيلمي جيمزباندي را كارگرداني مي‌كني نمي‌تواني آن را خيلي جدي بگيري و سختگير باشي.

جوك‌ها و شوخي‌ها بخشي از يك فيلم و صحنه فيلمبرداري آن هستند. مي‌دانيد فيلمسازي كار سخت، دشوار و حساسي است. اگر بخواهي خودت هم مشكلاتي بر مشكلات بيفزايي، كار خودت را سخت‌تر كرده‌اي. كوانتوم تسكين اولين فيلم بزرگ عامه‌پسند و تجاري من است و كارگرداني آن مثل يك ماراتن بود. بايد خودم را با آن همراه مي‌كردم و از يك آمادگي كامل ذهني و بدني برخوردار مي‌بودم. چرا؟ براي اين كه يك راهپيمايي طولاني بود.

علت انتخاب كوانتوم تسكين براي كار چه بود؟

متوجه منظورتان هستم. فيلم‌هاي قبلي درام‌هايي اجتماعي بودند كه با مضامين مهم و فراگير سر و كار دارند. براي خيلي‌ها پذيرش كارگرداني يك فيلم جيمز باندي باعث تعجب بود؛ اما من اين فيلم را هم خيلي دور از كارهاي ديگرم نمي‌بينم. فقط اين بار ظاهر قصه رنگ و لعاب بيشتري دارد و اكشن آن بيشتر است.

در اينجا هم ما با كاراكتري روبه‌رو هستيم كه با مشكلات و چالش‌هايي روبه‌روست و بايد بر آنها غلبه كند. در عين حال، مي‌خواستم كمي از فيلم‌هاي قبلي‌ام فاصله بگيرم و كار تازه‌اي انجام دهم كه پيش از اين نكرده‌ام. به يك زنگ تفريح يا تنفس تازه احتياج داشتم.

كريستوفر نولان با «شواليه تاريكي» تصوير تازه‌اي از بتمن ارائه كرد. آيا جيمز باند شما هم حال و هواي تازه‌اي دارد و تصوير ديگري از او خلق كرده است؟

هر كاراكتري بايد متناسب با شرايط روز حركت كند و خودش را با اين شرايط وفق بدهد. جيمز باند هم جداي از اين قضيه نيست و نمي‌شود او را به شكلي به تصوير كشيد كه 30 سال قبل مورد استفاده قرار مي‌گرفت. از سوي ديگر، هر فيلمسازي سعي مي‌كند ديدگاه شخصي خودش را از كاراكترها ارائه كند.

جيمز باند كوانتوم تسكين ضمن اين كه همان «مامور 007» هميشگي است، اما در عين حال آن جيمز باندي است كه من در نظر دارم و دلم مي‌خواست روي پرده سينما به تصوير كشيده شود. باند در فيلم جديد با يك سري چالش دروني روبه‌روست كه در فيلم‌هاي قبلي‌اش نداشته‌ايم.

قصه فيلم كمي سياه‌تر از قسمت‌هاي قبلي مجموعه است و اكشن و ماجراجويي سطح ظاهري قصه، در خدمت بيان برخي حرف‌هاي جدي‌تر است. اين حرف‌هاي جدي‌تر در لايه زيرين ماجرا حضور دارند و براحتي خودشان را به نمايش نمي‌گذارند. بتمني را كه نولان در شواليه تاريكي ارائه كرد،خيلي دوست‌ دارم.

او قصه كميك استريپي بتمن را وارد مرحله و دنياي تازه‌اي كرد و به اين ماجراجويي اكشن رنگ و بوي تازه‌اي داد. مي‌توان گفت من هم در كوانتوم تسكين تا حدودي به دنبال چنين رويكردي بودم و اميدوارم تماشاگران معمولي و طرفداران جيمز باند از آن استقبال كنند.

تهيه‌كنندگان فيلم نسبت به اين مساله واكنشي نشان ندادند؟

نسبت به تغييرات قصه مشكلي نداشتند و آن را مثبت ارزيابي كردند. خود آنها هم مي‌خواستند جيمز باند جديد حرف‌‌هاي تازه‌اي براي گفتن داشته باشد و وارد فضاي تازه‌اي شود. اصلا فكر مي‌كنم دعوت من براي كارگرداني فيلم به همين دليل بود كه تغييراتي عمده در حال و هوا و فضاي مجموعه فيلم جيمزباني ايجاد شود، وگرنه فيلمسازان اكشن‌ساز زيادي بودند كه مي توانستند بهتر از من يك جيمزباند اكشني بسازند.

شما يك فيلمساز مستقل هستيد. آيا در كارتان دخالتي هم مي‌كردند؟

دخالت خير، ولي بخت و تبادل نظر داشتيم. به هر حال نبايد اين واقعيت را ناديده گرفت كه آنها بيش از 40 سال است كه دارند اين مجموعه فيلم را تهيه و توليد مي‌كنند و اشراف كلي نسبت به همه مسائل آن دارند. اين تاريخچه به من كمك مي‌كرد تا بتوانم كارم را بهتر انجام دهم. از سوي ديگر، بحث‌هاي اصلي هنگام نگارش فيلمنامه صورت گرفته بود و زمان توليد، تقريبا همه ما ديد روشني نسبت به اين كه كار قرار است چگونه باشد داشتيم.

آيا جيمزباند بعدي را هم شما كارگرداني خواهيد كرد؟

فعلا كه اصلا بحث توليد قسمت تازه‌اي از اين فيلم نيست. همه منتظر اكران عمومي فيلم و نوع واكنش تماشاگران نسبت به آن هستند. اين واكنش به مقدرا زيادي تكليف همه را روشن و خط مشي آينده و فيلم بعدي جيمزباندرا مشخص مي‌كند. اين موضوع هم تا زودتر از 5 ماه ديگر معلوم نمي‌شود.

بعضي‌ها مي‌گويند كوانتوم تسكين ركورد فروش فيلم‌هاي جيمزباندي را خواهد شكست.

اين جور مسائل برايم اهميتي ندارد و فروش گيشه دغدغه ذهني‌ام نيست. وقتي فيلمي مي‌سازم، تمام توجهم به اين است كه يك كار خوب و درست ارائه كنم. برايم ساخت فيلم خوب مهم است و نه فروش بالاي آن.

ولي شما كه وارد اين حيطه فيلمسازي شده‌ايد، نمي‌توانيد نسبت به اين موضوع بي‌تفاوت باشيد.

قصد ندارم به يك فيلمساز تجاري تبديل بشوم و كوانتوم تسكين را هم علي‌رغم جيمزباندي بودنش يك كار تجاري نمي‌دانم. فيلم را كه ببينيد متوجه حرفم خواهيد شد.

كار با دانيل كريگ چگونه بود؟ او زودتر از شما به پروژه فيلم‌هاي جيمزباندي پيوست.

دانيل، بازيگري منضبط و بااخلاق است و اين به ريشه‌هاي تئاتري‌اش برمي‌گردد. سر صحنه اصلا حال و هواي يك سوپراستار را ندارد و دقيقا به حرف‌هاي كارگردان گوش مي‌دهد. خود او هم از تغيير و تحولات كاراكتر جيمزباند و قصه راضي بود و عقيده داشت وقت آن رسيده كه اين كاراكتر دوباره نو شود و كمك و همراهي زيادي كرد تا اين اتفاق بيفتد. هم صحنه‌هاي معمولي و هم صحنه‌‌هاي اكشن را خيلي خوب بازي كرد.

سر صحنه در ارتباط با كاراكتري كه بازي مي‌كرد، پيشنهادهايي هم مي‌داد؟

نه خيلي زياد. فيلمنامه دقيقا معلوم كرده بود او چه كار بايد بكند. كمك او اين بود كه صحنه‌هاي حسي و دروني را خيلي خوب درآورد. شايد جيمزباندهاي قبلي نمي‌توانستند اين كار را بخوبي او انجام دهند. جيمزباندهاي پيشين بيشتر اسلحه‌كش‌هاي خوبي بودند و فقط مجوز قتل داشتند.

به نوعي مي‌توان گفت شخصيت‌هايي تك‌بعدي و كليشه‌اي بودند؛ ولي جيمزباند جديد،‌ موجودي با يكسري چالش‌هاست و به بازيگري نياز داشت كه بتواند از عهده اجراي حس دراماتيك و دروني قصه و كاراكتر اصلي آن برآيد.

پس از پايان فيلمبرداري، او را ديده‌ايد؟

يكي دو بار. يك بار هم زمان تدوين به ديدنم آمد. هم او گرفتار است و هم من. در اين شهر شلوغ، فرصت زيادي براي ديدارها نيست؛ ولي از احوال هم باخبريم.

شنيده‌ايم به تهيه‌كنندگان فيلم گفته خيلي دوست دارد كارگردان جميزباند بعدي هم شما باشيد.

لطف دارد. صحنه فيلمبرداري فيلم با وجود تمام مشكلاتي كه وجود داشت، خيلي خوب و لذت‌بخش بود. همه افراد كارشان را خوب و درست انجام مي‌دادند و براي همين بين گروه درگيري و اختلاف وجود نداشت. وجود چنين شرايطي باعث شد همه در آخرين روز فيلمبرداري آرزو كنيم هنگام توليد قسمت بعدي، همين گروه فيلم را بسازد.

حادثه‌پردازي بدون توقف‌

«كوانتوم تسكين» پرسروصداترين فيلم فصل پاييز امسال سينماست كه پيش‌بيني مي‌شود نمايش عمومي آن با موفقيت زيادي همراه باشد.

نكته جالب درباره اين اكشن ماجراجويانه كه بدون توقف در حال خلق حادثه و هيجان است، نام كسي است كه آن را كارگرداني كرده است. مارك فورستر كه سال 1969 در آلمان به دنيا آمد، بيشتر به عنوان يك فيلمساز مستقل شناخته مي‌شود. او كه تا به حال 7 فيلم سينمايي ساخته، كار فيلمسازي را از سال 1995 شروع كرد، ولي با سومين فيلمش Monstersbala در سال 2001 بود كه به كارگرداني سرشناس تبديل شد.

اين درام تلخ اجتماعي، اسكار بهترين بازيگر زن را براي هالي بري سياهپوست به ارمغان آورد. فورستر كه در كشور سوئيس بزرگ شده، خودش را بيشتر يك سوئيسي مي‌داند و به جيمز باند جديد سينما، حال و هوايي اروپايي داده است و بايد ديد كوانتوم تسكين او مي‌تواند در محافل رسانه‌اي بحث اسكاري شدن آن را مطرح كند يا خير. پس از «شواليه تاريكي» (قسمت جديد مجموعه فيلم بتمن)‌ حالا نوبت اين فيلم جيمز باندي است كه خودش را به آكادمي اسكار تحميل كند.

جديدترين قسمت فيلم جيمز باندي سينما، ماجراجويي‌هاي مامور 007 را از آنجا دنبال مي‌كند كه «كازينو رويال» تمام شد. باند پس از آن كه از سوي وسپر زني كه به او دل بسته بود مورد خيانت قرار مي‌گيرد، تصميم مي‌گيرد ماموريت بعدي‌اش را به تنهايي انجام دهد و همكاري در اين ارتباط نداشته باشد. او كه مي‌خواهد حقيقت را در مورد اتفاقاتي كه در قسمت قبلي فيلم رخ داده كشف كند، با همراهي رئيس خود، «ام» از آقاي وايت بازجوي مي‌كند.

آقاي وايت پرده از تشكيلاتي برمي‌دارد كه از و سپر حق‌السكوت مي‌گرفت. اين تشكيلات، خطرناك‌تر و پيچيده‌تر از آن چيزي است كه هر كسي مي‌تواند تصورش را بكند. همكاران باند يك حساب ويژه بانكي براي او در هاوايي باز مي‌كنند و باند به هاوايي سفر مي‌كند تا مظنون اصلي را كه يك خائن خودي است، بيابد.

در آنجا باند با كاميل آشنا مي‌شود كه براي خودش يك دنياي رويايي دارد. كاميل مستقيم باند را نزد دومينيك گرين مي‌برد كه تاجري بي‌رحم است و گفته مي‌شود با تشكيلات مرموزي كه باند در جستجوي آن است (و كوانتوم نام دارد)‌ ارتباط دارد.

باند در جريان ماموريت خود سر از مكان‌هايي در استراليا، ايتاليا و آفريقاي جنوبي درمي‌آورد و موفق به كشف اين نكته مي‌شود كه گرين در تلاش است كنترل يكي از مهم‌ترين نيروهاي طبيعي را به دست بياورد. براي همين، او به دنبال امضاي قراردادي با ژنرال تبعيدي مدرادو است.

گرين مي‌خواهد از ثروت و امكانات مدرادو استفاده كند و در عوض به او قول مي‌دهد حكومت وي را در يكي از كشورهاي آمريكاي لاتين احيا كند. در عين حال گرين مي‌تواند از خاك اين كشور براي اجراي مقاصد پليد خود استفاده كند.

باند در هنگامه‌اي از جنايت، خيانت، دوز و كلك و عدم اعتماد، نبرد خود را شروع مي‌كند تا به حقيقت دست يابد. هر چه او به آدمي كه مسوول خيانت و سپر و مرگ اوست نزديك‌تر مي‌شود، احساس مي‌كند دست‌هايي در كار است تا نگذارد وي به هدف خود برسد.

كار پيش‌توليد كوانتوم تسكين قبل از شروع فيلمبرداري كازينورويال (2006) آغاز شد و اين نشان مي‌دهد فيلم اهميت خيلي زيادي براي تهيه‌كنندگانش دارد. دانيل كريگ كه از طرفداران سبك كارگرداني مارك فورستر است، او را براي كارگرداني فيلم به تهيه‌كنندگان معرفي و پيشنهاد كرد. فورستر مي‌گويد با پيشنهاد كريگ، بشدت شگفت‌زده شد زيرا در دوران كودكي و نوجواني هيچ‌وقت از طرفداران فيلم‌هاي جميزباند نبوده است ولي پس از تماشاي كازينورويال پيشنهاد كارگرداني قسمت بعدي را مي پذيرد ، چرا كه احساس مي‌كند كاراكتر «مامور 007» معقول‌تر و منطقي‌تر به تصوير كشيده شده و ديگر در آن خبري از دروغ‌پردازي‌هاي شاخدار نيست! دانيل‌كريگ هم كارش در كوانتوم تسكين را در مقايسه با جيمزباند قبلي، خيلي مشكل‌تر ارزيابي مي‌كند و عقيده دارد كازينورويال مثل هواخوري در يك پارك بوده است.

وي براي قسمت جديد مجبور شد چند ماه به تمرين‌هاي سخت و شديد ورزشي مثل مشت‌زني، دو، اتومبيلراني و حتي شنا ‌ بپردازد. اگر چه صحنه‌هاي بسيار مشكل را يك بدلكار بازي مي‌كرد، ولي با اين حال او 3 بار سر صحنه فيلمبرداري زخمي شد. سازندگان فيلم مي‌گويند بجز نام فيلم، هيچ چيز ديگر آن از قصه كوتاه يان فلمينگ (خالق قصه‌هاي جيمزباند) گرفته نشده است.

بجز جيمزباند، هيچ‌يك از كاراكترهاي اصلي و فرعي آن قصه در فيلمنامه نسخه سينمايي حضور ندارند. در عين حال، خط اصلي قصه فيلم را اصلا نمي‌شود يك قصه جاسوسي ارزيابي كرد، بجز اين‌كه كاراكتر اصلي آن راهي يك ماموريت مي‌شود. پس از «جاسوسي كه دوستم داشت» (1977) اين دومين اثر جيمزباندي تاريخ سينماست كه قصه‌اي غيرجاسوسي دارد.

همزمان با اكران عمومي فيلم در آگوست امسال، تمام 9 قصه كوتاه جيمزباندي يان فلمينگ به صورت يك كتاب و با عنوان «كوانتوم تسكين: قصه‌هاي كوتاه جيمزباندي» منتشر خواهد شد. اكران عمومي فيلم همزمان با 100 سالگي تولد يان فلمينگ است.

خالق جيمزباند، كوانتوم تسكين را سال 1959 نوشت، مارك فورستر مي‌خواست برخي سكانس‌هاي اكشن فيلم را در كوه‌هاي آلپ سوئيس فيلمبرداري كند، يعني جايي كه بزرگ شده و علاقه خاصي به آن دارد؛ اما به دليل سرماي زياد آلپ اين اتفاق عملي نشد. گفته مي‌شود پيش از فورستر قرار بود، راجر ميچر انگليسي فيلم را كارگرداني كند اما وقتي كه وي متوجه مي‌شود بايد چند ماه پردردسر فيلمبرداري را در چند كشور مختلف جهان داشته باشد، انصراف خود را اعلام مي‌كند و مي‌گويد دكترها او را از تنش و هيجان زياد و سفرهاي طولاني منع كرده‌اند! اين در حالي بود كه به گفته وي، تهيه‌كنندگان هنوز فيلمنامه فيلم را نيز كامل نكرده بودند و مي‌خواستند هر چه سريع‌تر كليد فيلمبرداري آن را بزنند.

منبع: Movieweb.com
ترجمه: كيكاووس زياري‌
چهارشنبه 27 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]