محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826391083
دانش - سد آخرين گزينه است
واضح آرشیو وب فارسی:الف: دانش - سد آخرين گزينه است
دانش - سد آخرين گزينه است
مژگان جمشيدي:چهارمين نشست انجمن اعضاي هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع هفته گذشته با موضوع سدسازي و پيامدهاي آن بر منابع طبيعي در محل باغ گياهشناسي ايران برگزار شد. موضوع سدسازي كه اين روزها به داغترين بحث روز در بين متخصصان و گروههاي زيستمحيطي بدل شده در حالي اهميت بيشتري مييابد كه دريابيم، در سالي كه هماكنون نيمي از آن را پشت سر گذاشتيم، تالابها و درياچههاي ارزشمندي در چهارگوشه كشور در اثر سدسازيهاي بيرويه و بدون مطالعه، خشك شده و در حال از بين رفتن هستند. در بسياري از موارد نابودي اين درياچهها همچون درياچه اروميه و بختگان به يك چالش جدي براي استانهاي فارس و آذربايجان تبديل شده است. با اين وجود هشدار جدي محافل زيستمحيطي و علمي ايران كه از سالها پيش آغاز شده همچنان جدي تلقي نشده و نتوانسته سياستمداران و برنامهريزان كشور را به تامل وادارد، چراكه هنوز هم هستند كساني كه ميپندارند سد ولو به هر قيمتي و حتي اگر آبي هم پشت آن نباشد، نمادي از توسعه است. اينقدر كه در همايش هفته گذشته و بهرغم تاكيدهاي مكرر سخنرانان بر اين موضوع كه سد بايد آخرين گزينه در مديريت آب باشد، باز هم رئيس كميته ملي سد و طغيان از وزرات نيرو در اعتراض به اين موضوع برخاست و گفت:« اگر سد نداشتيم بايد مثل روستانشينها زندگي ميكرديم!» وي همچنين در ادامه افزود: «براي اثبات اينكه سد تا چه حد براي ايران لازم است به اين جمله از استاد بزرگ پرويز كردواني بسنده ميكنم كه گفتند: سد در ايران كم است و در هر درهاي كه در ايران وجود دارد بايد سد احداث شود!» البته اين نماينده محترم وزرات نيرو گويا اين واقعيت را فراموش كرده بود كه دكتر پرويز كردواني سرشناسترين و محبوبترين استاد جغرافيا در رشته كويرشناسي است نه سدسازي و يا آبخوان داري! و بهتر آن بود كه ايشان اين جمله بجا از دكتر آهنگ كوثر را كه بنيانگذار آبخوانداري در كشور و منتقد اصلي سدسازي در ايران است نقل قول ميكردند كه گفتند:«ايران به دليل داشتن آبرفتهاي درشت دانه، نيازي به سدسازي ندارد!» به هر حال در اين نشست گزارش مفصلي از سوي فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر آب، در نقد سدسازي با تكيه بر آثار مخرب سد البرز و سليمان تنگه در شمال ايران ارائه شد ضمن اينكه قبل از وي نيز، استاد احمد آلياسين، پژوهشگر صاحبنام در حوزه آب و سازههاي آبي به ايراد سخنراني پرداخت. دكتر آلياسين، كه در سالهاي دهه 50 مدير سازمان آب خوزستان و نخستين مدير سد دز بوده و صاحب تاليفات و تحقيقات زيادي در حوزه آب است مشكل اصلي جهان و ايران را افزايش جمعيت عنوان كرد كه نياز به آب را افزايش داده است. وي با انتقاد از نبود نظام جامع آمايش سرزمين و فقدان برنامهريزي در كشور گفت: من مخالف سدسازي نيستم اما مخالف سدسازيهاي بيرويه هستم و پرسش من اين است كه چرا هيچ يك از سدهايي كه در كشور ساخته شده بعد از بهرهبرداري، مورد ارزيابي قرار نگرفته تا معلوم شود چقدر در تحقق اهداف اوليه موفق بوده است؟ چرا شبكههاي آبياري سد دز از سال 1347 تاكنون هنوز ساخته نشده است؟.... آنچه در ذيل ميآيد خلاصهاي از سخنراني وي درباره سدسازي در جهان و ايران است.
بنا به متون تاريخي، سدسازي در ايران از سابقه چند هزار ساله برخوردار است و طبق لوحهاي بهدست آمده در شوش، مشخص شده كه سلاطين ايلامي در حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح به سد بندي روي رودخانهها مبادرت كرده بودند. بر همين اساس در نواحي بينالنهرين يا ميان رودان، مصر و چين حافظه تاريخ، سدهاي متعددي را در خود ثبت كرده است. اما سدسازي مدرن در جهان از آغاز قرن بيستم شروع شد و به سرعت پيشرفت كرد بهطوري كه در اروپا تا جنگ دوم جهاني سدها بيشتر در نواحي كوهستاني آلپ براي توليد انرژي و آب شهري ساخته ميشدند. آثار سدهاي ساخته شده در ايران نيز از قبل از اسلام تاكنون، هنوز در نقاط مختلف كشور ديده ميشود اما سدسازي مدرن در ايران به دوره رضاشاه در خوزستان برميگردد كه پس از يك وقفه طولاني دوباره از اواخر دهه 1330 با احداث سدهاي مخزني همچون كرج و سفيدرود و دز توسط طراحان و پيمانكاران خارجي، فصل جديدي از سدسازي در ايران آغاز شد . خوشبختانه مهندسان ايراني در چند دهه اخير خيلي سريع جاي خود را در ميان طراحان و سازندگان سد در جهان باز كردند، بهطوري كه در دهههاي اخير سدهاي مخزني بزرگي توسط مهندسان ايراني طراحي، اجرا و به بهرهبرداري رسيده است. اما اينكه به واقع گدام عامل باعث شد تا ايجاد سد در جهان شدت بگيرد پرسش مهمي ايست كه به اعتقاد من پاسخ آن را در جمعيت جهان بايد جستجو كرد. افزايش جمعيت سبب شد تا بيشتر كشورهاي جهان براي تامين نيازهاي فزاينده آب به سدسازي روي آورند، بهطوري كه از سال 1930 تا 1970 احداث سدهاي بزرگ تجلي توسعه و پيشرفت اقتصادي و نمادي از تجددگرايي و توان بشر در كنترل طبيعت شناخته ميشد، اين امر باعث شد تا روزي دو تا سه سد در يكي از نقاط دنيا به بهرهبرداري برسد.
مزاياي سدهاي مخرني
اگر بخواهيم مهمترين مزاياي سدهاي مخزني را كه براي جوامع مختلف تا سال 2000 ميلادي عنوان شده، بيان كنيم بايد بگوييم 90 درصد برق مصرفي در 24 كشور جهان از طريق همين سدها و نيروگاههاي برقآبي تامين ميشود، ضمن اينكه در هر كشور، درصد قابل ملاحظهاي از برق مصرفي از طريق همين نيروگاهها تامين ميشود، نيمي از سدهاي بزرگ براي مقاصد كشاورزي ساخته شده است، 12 تا 16 درصد مواد غذايي جهان محصول سدهاست، سدهاي 75 كشور جهان براي مقاصد كنترل سيلاب ساخته شده است، 30 تا 40 درصد از 277 ميليون هكتار اراضي آبي جهان هماكنون به سدهاي بزرگ وابستهاند. جمعآوري سيلابهاي فصلي مناطق خشك و كمباران از طريق سدها رونقبخش زندگي ساكنان محروم منطقه است و.... به همين دليل تا سال 2005 ميلادي، نزديك به 52 هزار و 400 سد در پاسخ به نيازهاي انرژي و آب كشاورزي جهان بشرح زير در جهان ساخته شد: در چين32000 سد، آمريكا 9265، هند 4636، ژاپن 2675، اسپانيا 1267، كانادا 793، كره جنوبي 1205، تركيه 625، برزيل 635، فرانسه 597 و در ديگر كشورها مجموعا 7372 سد ساخته شده. تنها در آمريكا بيش از 76 هزار سد كوچك و بزرگ ساخته شده كه حدود 9 هزار و 265 واحد آن سدهاي بزرگ است. در ايران نيز تعداد حدود 300 سد گزارش شده است.
آغاز مخالفت با سدسازي
نخستين مخالفتها با سدسازي از چه زماني آغاز شد ؟ از اواخر دهه 70 و اوايل دهه 1980 ميلادي كه رفتهرفته آثار و پيامدهاي زيانبار زيستمحيطي سدسازي آشكار شد، زمزمه مخالفت با سد و سدسازي از طرف كارشناسان اجتماعي و محيط زيستي هم شروع شد، بهويژه آنكه تا آن زمان هرگز مطالعات اجتماعي و زيست محيطي در مجموعه مطالعات مهندسي سدها جايگاهي نداشت. به همين مناسبت در آوريل 1997 از طرف بانك جهاني نمايندگان و صاحبنظران گوناگون در حوزه سدسازي به سوئيس دعوت شدند تا درباره سدها گفتوگو كنند. نتيجه اين گردهمايي به تشكيل «كميته جهاني سدها» منجر شد كه چندين محور را در دستور كار خود قرار داد. مروري بر اثرات احداث سدهاي بزرگ و بررسي گزينههاي جانشين توسعه منابع آب و انرژي، تدوين خطمشيها، استانداردها و ضوابط جهاني براي مقاصد طراحي، ارزيابي، اجرا و بهرهبرداري و سرانجام از كار انداختن سدها از مهمترين اين محورها بود . گزارش نهايي كميته جهاني سدها نهايتا در نوامبر 2000 منتشر شد كه تا به امروز انبوهي از نظرات مخالف و موافق را با خود به همراه داشته است. مهمترين نتايج بررسي سيستماتيك كميته سدهاي بزرگ كه روي 153 سد در 52 كشور از قارههاي مختلف جهان صورت گرفت، حاكي از اين است كه :
عملكرد تعداد قابل ملاحظهاي از سدهاي بزرگ كمتر از اهداف طراحي آنها بوده است.
اغلب سدها در مرحله ساخت از 2 تا 10 سال تاخير در اتمام پروژه برخوردار بودند كه در نتيجه گرانتر تمام شدند.
قيمت تمام شده 81 سد ارزيابي شده، 56 درصد از برآورد طراحي اوليه آنها بيشتر شده است .
شبكههاي آبياري زير سدها عموما به اهداف طراحي دست نيافتند به عنوان مثال در كشور خودمان ايران، شبكههاي آبياري سد دز در خوزستان كه بيش از 38 سال از ساخت آن ميگذرد هنوز ساخته نشده است.
ارزيابي سدهاي تامين آب شهري نشان داد كه 25 درصد از 29 سد ارزيابي شده، 50 درصد زير ظرفيت طراحي عمل كردند و 25 درصد ديگر، بيش از ظرفيت طراحي از خود قابليت نشان دادند كه البته 25 درصد دوم از جمله سدهاي چندمنظوره بودند.
در مورد سدهاي كنترل سيلاب، نتايج بهجز مواردي تقريبا رضايتبخش بود.
از نظر توليد برق، سدها به اهداف طراحي نزديك بودند و نتايج رضايتبخشي به دست دادند.
و بالاخره اينكه مشخص شد حتي سدهايي كه بعد از سال 1990 و قبل از 2000 ساخته شدند عاري از معضلات زيستمحيطي نبودند! حال بعد از بررسيهاي كارشناسان محيط زيست و ساير متخصصان روي نتايج مطالعات كميته سدها بهشرحي كه آمد، در اينجا ميتوان مهمترين آثار كلي و منفي سدها كه از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفت را بهشرح زير خلاصه كرد:
چند پاره شدن رودخانههايي كه چندين سد در مسير خود دارند
دگرگوني زيست محيطي پيكره رودخانه
اشباع اراضي پاييندست سدها
تبخير بيشتر از سطح درياچه سدها
در مواردي اثرات منفي روي تغذيه آبخوانها
آوارهگي و جابهجايي اجباري دهها ميليون نفر
ممانعت از مهاجرت ماهيان و ساير آبزيان
ايجاد تغيير در جريان طبيعي رودخانه
تجمع رسوبات و مواد غذايي در مخازن سدها، پاييندست از دسترسي به آنها محروم ميشود
تخريب 650 سد در آمريكا
بعد از مشخص شدن آثار و پيامدهاي زيانبار سدسازي در جهان كه در برخي نقاط همچون آمريكا به انقراض نسل آبزيان منجر شده بود، جنبش تخريب سدها به تدريج آغاز شد. اين جنبش در آمريكا سالهاست آغاز شده و ارقام مختلف گزارشها حاكي است كه تا سال 2007 بيش از 650 سد در اين كشور تخريب شده است. بر اساس گزارشهاي موجود در مسير رودخانه بزرگ ايالت ماين در آمريكا، سدهاي ساخته شده سبب انقراض نسل ماهي آزاد آتلانتيك ميشدند كه پس از تخريب سد ادوارد در سال 1999 از آن پس وضعيت ماهيها بهتر شد. از سوي ديگر در ايالات متحده قرار است در سال 2009 دو سد ديگر هم تخريب شود كه يكي از اين دو سد با 70 متر ارتفاع بلندترين سدي است كه در آمريكا تخريب ميشود. توجه به اين نكته نيز ضروري است كه همزمان با تخريب سدها در آمريكا، از دهه 1990 ساخت سدهاي جديد هم ادامه يافت اما نه به شيوه گذشته، بلكه تمامي ملاحظات زيست محيطي در جريان ساخت سدها رعايت شده و ميشود تا پيامدهاي سدها روي محيط زيست كمتر باشد.
در ايران چه بايد كرد؟
حال با آنچه درباره مزايا و معايب سدها به اجمال و فشرده بيان شد، سوال اينست كه در ايران چه بايد كرد؟ در تحليلهاي فني، سد بر شانههاي كوه مينشيند و مطالعات ژئوتكنيك و مكانيك خاك پاسخ پايداري آن را ميدهد. اما در تحليل اجتماعي و اقتصادي سد، متغيرهاي بيشتري دخالت ميكند، زيرا سد بر شانههاي مردم و طبيعت مينشيند و اين هر دو بايد تحمل سنگيني آن را داشته باشند. بنابراين مهمترين متغييرهاي اثرگذار بر سياستهاي سدسازي را ميتوان در دسترسي به آب براي همه افراد، جمعيت و روند افزايش آن، الگوي مصرف آب، الگوي مصرف غذا، پايداري منابع زيستمحيطي، حفاظت اراضي كشاورزي و ممانعت از فرسايش خاك و مدفون شدن در توسعه شهرها خلاصه كرد. اما وضعيت آب جهان چگونه است ؟ وضعيت آب در جهان رو به وخامت گذارده است، چراكه جمعيت جهان هرساله حدود 75 ميليون نفر افزايش مييابد، الگوي مصرف آب با ارتقاي سطح زندگي، در حال ترقي است، آبهاي زيرزميني رو به نقصان گذارده است، كيفيت آبها مرتبا رو به كاهش ميرود، استحصال آب با محدوديت بيشتري روبهرو شده بهطوري كه از 43000 كيلومتر مكعب آب تجديدشونده حدود 38000 كيلومتر مكعب برداشت آن برداشت شده كه از اين ميزان حدود 26600 كيلومتر مكعب آن به مصرف كشاورزي، 7600 كيلومتر مكعب براي صنعت و 3800 كيلومتر مكعب هم براي مصارف شهري و بهداشت مورد استفاده قرار گرفته است كه در اين ميان سهم كشاورزي بسيار قابلتوجه است. در جهاني كه ما زندگي ميكنيم هماكنون حدود 2/2 ميليون نفر از محروم از بهداشت و 2/1 ميليون نفر هم محروم از آب سالم هستند. به همين دليل مديريت آب اهميت ويژهاي پيدا كرده و چند سالي است كه از مديريت بههم پيوسته و مشاركتي سخن ميرود، زيرا نگرش به آب در دهههاي اخير همواره در تغيير بوده است. حال ميپردازيم به اقليم و آب در ايران . ايران با قرار گرفتن در كمربند خشك و نيمهخشك جهان، كشوري خشك شناخته ميشود كه 67 درصد آن كوهستان و كوير است. بهطور متوسط 250 ميليمتر بارندگي دارد كه از 30 درصد متوسط بارندگي جهان هم كمتر است. از 130 ميليارد متر مكعب آبهاي تجديدشونده آن 30 درصد تنها در 5 درصد مساحت كشور و 70 درصد مابقي در 95 درصد كشور جاري است. همچنين بارندگي كشور برخلاف نواحي سبز و جنگلي جهان در ماههاي آذر تا اواسط فروردين كه نياز آبي گياهان و محصولات كشاورزي اندك است صورت ميگيرد و در زماني كه گياهان به آب نياز دارند بر عكس نواحي سبز جهان بارندگي صفر است. جمعيت هم كه مرتبا در حال افزايش است . با اين اقليم و با اين منابع آب، ايران از گذشتههاي دور چند هزار ساله، براي مبارزه با گرسنگي و قحطي نيازمند آبياري مصنوعي بوده و به همين دليل از پيشتازان سدسازي در جهان شناخته شده است.
بحران غذا
اما امروز جهان علاوه بر آب با بحران غذا هم روبهرو است، هم جمعيت زياد ميشود و اينكه همه زمينها به زير كشت رفتهاند و زمين بيشتري وجود ندارد، آبهاي زيرزميني كاهش پيدا كردهاند و زمينهاي كشاورزي با خطرات فرسايش و بيابانزايي روبهرو هستند و با رشد فزاينده اقتصاد كاذب جهاني و اضافه شدن بر جمعيت طبقه متوسط جهان، الگوهاي مصرف منابع ضايعكن غربي جايگزين الگوهاي سنتي ميشود. لذا دسترسي كشورهاي در حال توسعه به بازارهاي غله جهان روز به روز دشوارتر ميشود، بهطوري كه پيشبيني ميشود روزي فرا رسد كه غلهاي براي فروش در بازار نباشد. سد هم رحمت است و هم لعنت، حال چگونه بايد بين اين عوامل متضاد، سازگاري ايجاد كرد؟ با سيمايي كه از بحران آب و غذا در جهان و به تبع آن در ايران و رشد جمعيت ترسيم شد ميبينيم كه سدسازي هم ميتواند رحمت باشد و هم لعنت! نلسون ماندلا رئيسجمهور پيشين آفريقايجنوبي در سخنراني اختتاميه گزارش كميته جهاني سدها بهطور رسا گفت: «مشكل، سدها نيستند بلكه مشكل تشنگي است، مشكل خاموشي روستاهاست. كلبههاي روستاييان بدون روشنايي، بدون آب آشاميدني و بدون بهداشت است و دوران جمعآوري و حمل آب با دست سپري شده است.» پس سخن آخر اين است كه سدسازي آخرين گزينه است، يعني زماني بايد اقدام به سد سازي كرد كه هيچ گزينه بهتري وجود نداشته باشد. در اين هنگام است كه بايد تمامي استانداردهاي تعريف شده بينالمللي هم رعايت شود. نميتوان سفارش كرد يا دستور داد كه در فلان نقطه سد ساخته شود، نميتوان هم نسخه نوشت كه نبايد سد ساخته شود، بلكه منطق توسعه و نيازهاي جامعه حكم ميكند كه در قالب طرح آمايش سرزمين يا طرح جامع توسعه، گزينههاي متعدد توسعه كه يكي از آنها سدسازي است بر پايههاي علمي و منطقي توسعه مطالعه، بررسي، مقايسه و بر اساس همان موازين، گزينه برتر كه شرايط محيط زيست پايدار در آن ملحوظ شده باشد انتخاب گردد. زيرا نميتوان به يك انسان گفت آب ننوش و بمير، زيرا همانطور كه گفتم سدسازي هم رحمت است و هم لعنت و ما بايد دنبال رحمت آن باشيم، نه لعنت آن!
چهارشنبه 27 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]
-
گوناگون
پربازدیدترینها