واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: عوامل موثر در محبوبیت میان همسالان
همه ی کودکان و نوجوانان در روابط اجتماعی از محبوبیت یکسانی برخوردار نیستند . گاهی بعضی ازنوجوانان منزوی می گردند و از گروه همسالان مطرود می شوند ؛ در مقابل برخی از نوجوانان می توانند با همسالان خود رابطه ی مثبتی برقرار کنند و محبوبیت خوبی کسب نمایند .
ویژگی های متعددی در ایجاد محبوبیت یا عدم محبوبیت میان همسالان نقش دارند . در این مقاله قصد داریم این عوامل را مورد بررسی قرار دهیم :
** کودکانی که در خانواده های قاطع و اطمینان بخش رشد می کنند ، نه تنها با والدین و بزرگسالان رابطه ای مطلوب دارند، بلکه با همسالان خود نیز از رابطه ی به نسبت خوبی برخوردارند. برعکس، کودکانی که در خانواده های سهل گیر بزرگ می شوند، غالبا پرخاشجو و متخاصم اند و کودکانی که در خانواده های استبدادی رشد می کنند ، غالبا مضطرب و دمدمی مزاجند . طبیعی است که این قبیل کودکان نمی توانند میان همسالان از محبوبیت چندانی بهره مند شوند .
** از آنجا که کودکان و نوجوانان به ساختمان بدنی اهمیت می دهند در میان پسران ، نوجوانانی که از نظر اندام قویتر و به اصطلاح ورزشکارترند، از محبوبیت بیشتری برخوردارند.
** تحقیق نشان می دهد که فرزندان ارشد خانواده ، درقیاس با فرزندان بعدی ، از محبوبیت کمتری برخوردارند . فرزندان دوم معمولا اجتماعی ترند ، بدین خاطر در ایجاد رابطه با سایر همسالان موفقیت بیشتری دارند .
** بررسی های موجود حاکی از این است که کودکان با هوشتر در میان همسالان از محبوبیت بیشتری برخوردارند .
** حتی نام شخصی کودکان ممکن است عاملی در محبوبیت یا عدم محبوبیت آنان باشد . نام های غیر معمول و مضحک در بسیاری از موارد منجر به عدم محبوبیت و حتی تمسخر فرد می شود ؛ در مجموع کودکانی که نام های معمولی رایج دارند از روابط خوبی برخوردارند.
دوستی های دخترانه ، دوستی های پسرانه روابط دوستی در میان دختران نوجوان ، زودتر و عمیق تر از پسران شکل می گیرد . معمولا دختران به صورت گروه های 2 یا 3 نفری ، و پسران در گروه های وسیعتری دوست می شوند. دوستی میان دختران نوجوان بین 14تا16 سالگی تحکیم می یابد و از لحاظ عاطفی ماهیتی بسیار عمیق دارد . دوستان نزدیک افکار ، احساسات و اسرار زندگی خود را با یکدیگر در میان گذاشته و گاهی شیفته ی یکدیگر می شوند .
ناگفته نماند که اینگونه دوستی های شدید گاهی خالی از ضرر نیست ؛ غالبا میان دختران نوجوان وابستگی های شدید ، احساس مالکیت و حتی حس حسادت اوج گرفته و با کوچکترین علامتِ حاکی از عدم وفاداری نسبت به یکدیگر ، به خشم می آیند .
بین سنین 17 تا 18 سالگی دختران نوجوان در دوستی های خود تنش کمتری تجربه می کنند ، و به تدریج از یکدیگر مستقل شده و نسبت به وجود تفاوت های میان یکدیگر درک بهتری پیدا می کنند .
می توان گفت که دوستی در این سنین فرآیندی ظریف و حساس است و بسیاری از نوجوانان ، در خلال کسب استقلال از والدین و هویت های خود ، شدیدا به دوستان نزدیک نیاز دارند
در دوستی های پسران ، شدت عواطف به اندازه ی دختران نوجوان نیست . مبنای دوستی برای پسران غالبا علاقه مندی به فعالیت های مشترک و تعاون گروهی است . پسران نوجوانی که با یکدیگر دوست می شوند ، به طور گروهی اوقات زیادی را در کنار هم می گذرانند . البته این بدان معنا نیست که در میان پسران ، دوستی ماهیت ضعیفتری داشته باشد . دختران با دوستان نزدیک خود اطلاعات بیشتری را رد و بدل می کنند ، در حالی که پسران نوجوان با دوستان خود بیشتر به فعالیت های اجتماعی – ورزشی می پردازند.
روی هم رفته ، می توان گفت که دوستی در این سنین فرآیندی ظریف و حساس است و بسیاری از نوجوانان ، در خلال کسب استقلال از والدین و هویت های خود ، شدیدا به دوستان نزدیک نیاز دارند.
نوجوان ، در کشمکش میان خانواده و هم سن و سالها با انتقال از کودکی به نوجوانی ، میزان روابط نوجوان با همسالان ، افزایش چشمگیری پیدا می کند . این موضوع ، تا اندازه ای برای والدین نگران کننده است ، زیرا ممکن است چنین تصور کنند که به خاطر گرایشی که نوجوانان نسبت به یکدیگر دارند، دیگر آن ها کنترلی بر روی فرزندان نوجوان خود نخواهند داشت و حتی ارزش های آن ها برای فرزندانشان اهمیت چندانی نخواهد داشت .
جاب است بدانیم که :
وابستگی زیاد به همسالان ، ممکن است یک مرحله ی لازم در رشدِ خودمختاری محسوب شود . نوجوانانی که کوشش می کنند تا از والدین خود مستقل شوند ، ممکن است شدیدا به امنیتی که همسالان برای آنان فراهم می کنند نیاز داشته باشند.
چنانچه نوجوانان بخواهند برابربا معیارهای والدین عمل نموده و با آنان همنوایی کنند ، احتمال پذیرش آنان در گروه همسالان سست خواهد شد . با این وصف ، بررسی های موجود نشان می دهد نوجوانانی که روابط مطلوبتری با والدین خود دارند ، تمایل کمتری به همرنگی با گروه همسالان نشان می دهند . به همین دلیل در چنین خانواده هایی تعارض میان والدین و نوجوانان شدت کمتری دارد .
در مواردی که والدین با فرزندان نوجوان خود رابطه صمیمی دارند ، میزان کنترل آنان در حد معقول و متعارف است و در عین حال در اعمال شیوه های تربیتی ثبات و تداوم نشان می دهند ،
نوجوان ارزش های والدین را با سهولت بیشتری درونی می کند . غالبا نوجوانانی که با والدین خود رابطه ای حسنه دارند ، می کوشند تا ارزش های آنان را در خود درونی کنند .
نوجوانانی که روابط مطلوبتری با والدین خود دارند ، تمایل کمتری به همرنگی با گروه همسالان نشان می دهند . به همین دلیل در چنین خانواده هایی تعارض میان والدین و نوجوانان شدت کمتری دارد
در ضمن ، والدین در انتخاب دوستان فرزندان خود به نوعی دخالت غیر مستقیم دارند . به عنوان مثال ، وقتی منطقه ای خاص را برای زندگی انتخاب می کنند ، احتمالا با همسالان خود وجود تشابه فراوان خواهند داشت . در چنین فضایی ، نوجوانان با کسانی رفت و آمد می کنند که تا حدودی به اعضای خانواده ی خود آنان شباهت دارند . بدین ترتیب غالبا بین همسالان و دوستان آنان وجوه اشتراک طبقاتی نیز وجود دارد.
ناگفته نماند که اجتماعی شدن نوجوان ، به منزله ی تعارض یا جنگ میان والدین و همسالان نیست ، بلکه، تاثیر متقابل ارزش های والدین و گروه همسالان ، نحوه ی تحول شخصیت نوجوان را رقم می زند.
منبع:خانواده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]