واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: اتهامات جديد سليمي نمين عليه جاسبي
با آن كه عبدالله جاسبي، فيلم پخش شده در زمينه حمله به اصطلاح عوامل دانشگاه آزاد به زمينهاى آقاى هادوى را «جعلي» خوانده و از شكايت دانشگاه آزاد از عوامل انتشار اين فيلم خبر داده بود؛ عباس سليمي نمين كه پرچمدار مخالفان جاسبي است با انتشار مقالهاي ادعاهاي جديدي را درباره اين فيلم مطرح كرد
به گزارش خبرنگار شهابنيوز، متن كامل مقاله جديد آقاي سليمي نمين كه روز سهشنبه تحت عنوان «CD دانشگاه آزاد به دنبال چيست» در روزنامه ايران به چاپ رسيده، به شرح زير است. اين مقاله تند در حالي توسط روزنامه ايران منتشر شده كه بازپرس پرونده پيشتر، روزنامه ايران را از انتشار مطالب جديد عليه آقاي جاسبي تا زمان پايان رسيدگي بدوي به شكايات دانشگاه آزاد منع كرده بود:
هفته گذشته گردانندگان دانشگاه آزاد با انتشار لوح فشرده اى تحت عنوان «هياهو براى هيچ» به اولين اطلاع رسانى مستند تصويرى «كميته مردمى مبارزه با تخلفات آقاى جاسبى» به زعم خويش پاسخ دادند. البته چندان غيرمنتظره به نظر نمى رسد كه متخلفين عملكرد خويش را «هيچ» عنوان كنند و بر اعتراض منتقدين خرده گيرند.
ابتدا بايد اذعان داشت نفس وادار شدن مديريتى قانون گريز ـ كه در گذشته اصولاً به سؤالات و اعتراضات بى توجه بوده ـ به پاسخگويى (ولو خلاف واقع گويى) توفيق چشمگيرى براى مردم است.
اظهارات ضد و نقيض آقاى جاسبى و معاون و برادر خانمش آقاى عباسپور در اين زمينه خود به حد كفايت روشنگر بوده است اما دست اندركاران دانشگاه آزاد با انتشار «هياهو براى هيچ» زنجيره خلاف واقع گويى خود را تكميل نمودند و به دست خود بهترين شواهد را براى شناخت ماهيت مديريت حاكم بر اين دانشگاه، در اختيار عمومى قرار دادند. به اين ترتيب مى توان اذعان داشت كه كميته مردمى در عمر كوتاه خود توانسته برخى قدرتمداران را از اوج به متن جامعه آورده و وادار به سخن گفتن و از خود رد پا گذاشتن كند كه آخرين آن همان «هياهو براى هيچ» است. هر فرد منصفى اگر «بازخوانى يك پرونده» ـ كه توسط كميته مردمى منتشر شده است ـ را مشاهده كرده باشد و سپس در معرض اين كار به اصطلاح تبليغاتى آقاى جاسبى قرار گيرد به سهولت به اين پرسش ها جواب درخور را خواهد داد: آيا مى توان وقايع شرم آورى را كه دست اندركاران دانشگاه آزاد براى تصاحب بقيه زمين هاى آقاى هادوى بعد از اهداى بخش اعظم املاكش به دانشگاه صورت داده اند، «هيچ» اعلام كرد آيا تلاش سخت و ارزشمند كميته مردمى براى لجام زدن متجاوزين به مال و جان مردم را مى توان به سهولت «هياهو» لقب داد.
اگر واقعاً تصور آقاى جاسبى و ساير خويشاوندانش در رأس هرم دانشگاه آزاد آن است كه با چنين برچسب هايى مى توانند واقعيت ها را پنهان كنند، برداشت بسيار ساده اى از فهم و درك مردم دارند. حتى افرادى كه «بازخوانى يك پرونده» را نديده باشند با مشاهده «هياهو براى هيچ» جاسبى واقعيت هايى را درخواهند يافت. فرض كنيم سه نامه تشكرآميز آقاى جاسبى و معاون مالى ادارى دانشگاه آزاد از آقاى هادوى به خاطر اهداى زمين پلاك ۲۴۰ (منهاى محل سكونت خود) را كه در مطبوعات به چاپ رسيد، كسى نديده باشد و همگان از سوابق اين عمل خيرخواهانه و فرهنگ دوستانه اهداكننده زمين به دانشگاه آزاد كاملاً بى اطلاع باشند. آيا حتى در اين حالت آقاى جاسبى مى توانست سند پلاك ۱۷۳ را كه قبل از انقلاب اشرف پهلوى تصاحب كرده بود و بعد از انقلاب در اختيار سازمان زمين شهرى قرار گرفت و تقسيم و بين مردم توزيع شد را به عنوان سد زمين آقاى هادوى به مردم معرفى كند با اين گونه اقدامات جاعلانه چه كسى را مى توان فريب داد؟ تصور آقاى جاسبى در «هياهو براى هيچ» آن است كه با چنين جعلى مسائل خود را كاملاً حل كرده، بنابراين درصدد حمايت از ساير همدستان متخلف خود در نيروى انتظامى و... برآمده است.
آيا بيننده اين توليد هنرى! آقاى جاسبى از خود سؤال نخواهد كرد اگر اين زمين با حكم امام در اختيار دانشگاه آزاد قرار گرفته، چگونه آقاى هادوى توانسته در اين سال ها كاشانه اش را در گوشه اى از اين زمين حفظ كند. آيا اين امكان وجود نداشت با يك حكم قضايى بر مبناى حكم امام، خانه آقاى هادوى و فرزندانش تخليه و تمامى زمين در اختيار دانشگاه آزاد قرار داده شود به راستى چه نيازى به اين بود كه شب هنگام ايادى آقاى جاسبى به اعمال غيرانسانى مبادرت ورزند تا آقاى هادوى از ترس جان خويش از خانه و كاشانه اش فرارى شود اگر سندى كه مورد استناد دست اندركاران دانشگاه آزاد واقع شده، بررسى شود، مشخص خواهد شد اين سند مربوط به زمين ديگرى است كه ابتدا به دانشگاه شريف واگذار شده و سپس از آن طريق به دانشگاه آزاد انتقال يافته است. اگر آقاى جاسبى چنين پشتوانه سندى محكمى داشت آيا نيازمند آن بود تا با اقدام به پرداخت رشوه به رئيس پاسگاه محل، زمينه آزادى عمل ايادى خود را در حملات شبانه به منزل كسى كه تنها جرمش اهداى بخش اعظم زمينش به دانشگاه آزاد بوده، فراهم آورد.
گستاخى آقاى جاسبى تا بدانجاست كه حتى چند سال بعد از اين كه دستيار متخلفش از نيروى انتظامى اخراج شده، به دفاع از وى پرداخت و كميته مردمى را متهم به زير سؤال بردن كليت نيروى انتظامى مى كند. فرمانده كل نيروى انتظامى (آقاى قاليباف) در نامه مورخ ۸۲/۳/۱۳ به رياست محترم جمهورى (جناب آقاى خاتمى) به دنبال شكايت آقاى هادوى و ارجاع آن از سوى رئيس جمهور مى نويسد: «با توجه به حدود ۴۰ مورد مأموريت انجام پذيرفته توسط كلانترى ۱۳۸ جنت آباد كه از طريق سيستم ۱۱۰ نسبت به شكايت آقاى هادوى و دانشگاه آزاد اسلامى صورت پذيرفته، به علت عدم اجراى صحيح وظايف توسط رئيس كلانترى، ابلاغ شد وى بركنار گردد.» دكتر قاليباف در ادامه گزارش خود به آقاى خاتمى مى افزايد: «پس از تخلفات و تجاوزات متعدد مسئولين اجرايى پروژه دانشگاه و شكايت آقاى هادوى نهايتاً جلسه اى با حضور بازرس ويژه ناجا، جناب آقاى دكتر جاسبى، آقاى حاج ابراهيمى (مسئول پروژه دانشگاه) و مشاور قضايى ايشان و كارشناس رسمى دادگسترى (جناب آقاى طوسى) برگزار شد كه متأسفانه مسئولين دانشگاه ضمن رد همه تخلفات (حتى مشاهدات عينى بازرس ويژه اينجانب و كارشناس رسمى دادگسترى) نشان دادند كه براى سرپوش نهادن به اعمال خويش به هر دروغى متوسل مى شوند!» (از نامه مورخ ۸۲/۳/۱۳ به شماره ۱۰/۱/۱۰/۸۰/۷۰۷۹/۱۱۹ آقاى قاليباف فرمانده وقت نيروى انتظامى به رئيس جمهورى وقت جناب آقاى خاتمى)
البته ديرى نخواهد انجاميد كه همگان بر اين واقعيت واقف گردند كه آقاى جاسبى براى پنهان ساختن اعمال غيرقانونى و غيرانسانى خويش به هر دروغى متوسل مى شود. واداشتن وى به سخن گفتن و ساختن فيلم هاى تبليغاتى چون «هياهو براى هيچ» اين واقعيت را براى همگان روشن خواهد ساخت.
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]