واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: عراق برگ برنده انتخابات آمريكا - علا بيومي / ترجمه: مرتضي عليمرداني
جنگ عراق اگر مهمترين مساله سياست خارجه در انتخابات آتي رياستجمهوري آمريكا نباشد، بدون شك يكي از مهمترين مسائل است، اگر چه به گفته برخي از ناظران سياسي آمريكا، اوضاع وخيم اقتصادي اين كشور، در انتخابات پيش رو در اولويت مسائل قرار دارد ولي جنگ عراق مسالهاي اساسي باقي ميماند كه توانايي اين را دارد كه با قدرت به عرصه اين انتخابات بازگردد و بر روند انتخابات رياستجمهوري آمريكا تاثيرگذار باشد. جنگ عراق مهمترين علت شكست جمهوريخواهان در انتخابات سال 2006 بود؛ شكستي كه جريان راستگراي حاكم در آمريكا را متزلزل كرد، به گونهاي كه برخي از رهبران اين جريان افول عصر سيطره جريان راستگرا در آمريكا را در نسل كنوني اين جريان احساس كردند.
از اين رو نبايد از مواضع متفاوت باراك اوباما نامزد حزب دموكرات و جان مككين نامزد حزب جمهوريخواه آمريكا درباره اين مساله مهم- عراق - تعجب كنيم. هر نامزد بيان صادقانهاي از نيازها و شرايط حزب خود در مرحله كنوني است و اين امر به نوبه خود به اين مفهوم نيست كه مواضع اوباما و مككين درباره عراق يكسان نيست بلكه در موقعيتهاي محدود و مهمي به يكديگر نزديك ميشوند كه البته خالي از نواقص نيستند.
آرزوهاي مككين درباره رئيسجمهوري آينده آمريكا نزديك بود بر باد رود، زماني كه اوضاع وخيم در عراق در ابتداي سال 2007 بهويژه پس از راهبرد افزايش نيرو نتوانست دستاورد سريعي را براي آمريكا در اين دوره به بار بياورد.
انتخابات مقدماتي
در ابتدا لازم است به اين نكته اشاره شود كه جنگ عراق در اينكه باراك اوباما و مككين نامزدهاي حزب خود در انتخابات رياستجمهوري شوند، نقش مهمي را ايفا كرد، به طوري كه از ميان نامزدهاي اصلي حزب دموكرات آمريكا در انتخابات مقدماتي، يعني جان ادواردز، هيلاري كلينتون و باراك اوباما، اين نامزد سياهپوست توانست به دليل مخالفت خود از ابتدا با جنگ عراق، بر ديگر رقباي خود پيروز شود، اما جان ادواردز كه از تصميم جنگ حمايت كرده بود، بعدها از اين اقدام خود اظهار پشيماني كرد. هيلاري كلينتون نيز كه از اين جنگ حمايت كرده بود از هرگونه عذرخواهي در اينباره خودداري كرد كه به گفته ناظران هزينه نامزدي دموكراتها را در انتخابات رياستجمهوري بالا برد.
اما مككين نامزد حزب جمهوريخواه، نامزدي است كه از حاميان اصلي اين جنگ و طرح راهبرد افزايش نيرو در آمريكا است و بهطوري كه در اينباره گفته شده اين راهبرد برگرفته از خواسته مككين است، بهگونهاي كه شكست و پيروزي اين راهبرد به منزله موفقيت و ناكامي مككين است. اما با وخامت اوضاع در عراق در اوايل سال 2007 ميلادي بهويژه با توجه به ناكارآمدي اين طرح در اين دوره نزديك بود كه آرزوهاي مككين دوباره بر باد رود، اما با بهبود نسبي عراق طي سه ماه آخر سال 2007، آرزوي مككين براي رسيدن به كاخ سفيد احيا شد.
از اين رو ما در برابر دو نامزد با دو رويكرد متفاوت در قبال عراق مواجه هستيم كه اين تضاد از تصميم خود جنگ آغاز ميشود؛ هنگامي كه اوباما قبل از ورود به مجلس سناي آمريكا با اين جنگ مخالفت كرد و تاكيد داشت كه هزينهها و پيامدهاي اين جنگ و همچنين چارچوب زماني آن مشخص نيست و اين امر به منزله دوري نيروهاي آمريكايي از صحنه اصلي تروريسم يعني افغانستان خواهد بود. اما مككين كه از سال 1998 خواستار تغيير نظام در عراق شد- پيش از آنكه جورج بوش رئيسجمهور آمريكا شود - خواستار جنگ عليه عراق در قبل و بعد از حوادث 11 سپتامبر شده بود، بهطوري كه بعد از اين حوادث بر اين باور بود كه اين جنگ بخشي از طرح بازسازي سياسي و استراتژيك منطقه خاورميانه است و عراق پس از جنگ به مركز نشر دموكراسي و ارزشهاي آمريكايي در خاورميانه تبديل خواهد شد و در آينده سياستهاي جهان عرب را بر اساس خواسته آمريكا، رضايت كاخ سفيد و تحقق امنيت اسرائيل مجددا ترسيم خواهد كرد.
جنگ عليه تروريسم
از ابتدا مككين بر اين باور بود كه جبهه مركزي و نخست جنگ با تروريسم، عراق است كه بايد با شكست نظامي و سياسي دشمنان آمريكا به پايان برسد و براي جهان ثابت شود كه آمريكا كيست و هزينه كشوري كه با آمريكا مخالفت ميكند چيست. از اين رو مككين درباره جنگ عليه تروريسم بر اساس مفهوم نظامي سنتي آن صحبت ميكرد كه بر تغيير نظامهاي هوادار تروريسم و يا مخالف آمريكا از طريق راهكار نظامي مستقيم يا از طريق حمايت از نيروهاي مخالف داخلي در اين دولتها مبتني است. همچنين مككين ضروري ميدانست و بر اين امر تاكيد داشت كه كشورهاي حامي آمريكا در چارچوب ائتلاف سياسي و نظامي براي شكست كشورهاي مخالف آمريكا و همپيمانانش قرار بگيرند.
اما در مقابل، اوباما مفهوم را نوعي همكاري بينالمللي براي مقابله با شبكههاي حامي تروريسم در تمام جهان ميداند.
اوباما با تاكيد بر اينكه افغانستان جبهه مركزي براي جنگ عليه تروريسم است بر اين باور است كه همكاري ياد شده در زمينههاي نظامي - آنچه در افغانستان شاهد هستيم- اطلاعاتي- از طريق همكاري كشورها در تعقيب القاعده و گروههاي حامي و تامينكننده منابع مالي آنها - و ديپلماسي - از طريق به كار انداختن نقش نهادهاي ديپلماسي و رسانهاي آمريكايي در ارتباط با جهان اسلام - امكانپذير است. اين نكته قابل ملاحظه است كه مككين از درايت بيشتري در قياس با اوباما در باره جنگ عراق و جزئيات آن برخوردار است. مككين براي اولين بار در آگوست سال 2003 يعني پس از گذشت 5 ماه از اشغال عراق و يك سال و 4 ماه پيش از اينكه اوباما به مجلس سناي آمريكا راه پيدا كند از عراق ديدن كرد. مككين پس از بازگشت از اولين سفر خود از عراق از راهبرد نظامي بوش، رئيسجمهوري آمريكا در مديريت عراق انتقاد كرد، بهطوري كه با انتقاد شديد از راهبرد دونالد رامسفلد، وزير دفاع سابق آمريكا و با تكرار اينكه به وي اعتمادي در اين باره ندارد علت اين امر را ناشي از اين مساله دانست كه رامسفلد با داشتن عقده از جنگ ويتنام نگران است كه افزايش نيروهاي آمريكايي در عراق منجر به تلفات بيشتر شده و عراق به ويتنامي ديگر تبديل شود ولي به اعتقاد مككين اين سياست دونالد رامسفلد است كه عراق را به ويتنامي ديگر مبدل ميكند، در نتيجه خواستار تسريع در اعزام نيروهاي بيشتر و بازسازي عراق شد تا طبق نظر او عراقيها اعتماد خود را به آمريكاييها از دست ندهند و به مخالفان حضور آنها در اين كشور تبديل نشوند. اما به نظر ميرسد اوباما در آن زمان در قياس با مككين، خلبان سابق آمريكايي در خصوص جزئيات جنگ و نيازهاي نظامي آن از آگاهي كمتري برخوردار بوده است، بهويژه اينكه اوباما سال اول حضور خود در مجلس سناي آمريكا را بهدور از آگاهي اوضاع عراق به سر ميبرد و مشغول تحصيل بود در نتيجه فعاليت جدي و سياسي خود را در خصوص جنگ عراق از ابتدا و تا پايان سال 2006 به تاخير انداخت.
خروج نيروها
اين امر روشن است كه مككين و اوباما درباره دولت عراق و سياستمداران اين كشور نگاه منفي دارند بهطوري كه در بيشتر مواقع از اطمينان نداشتن به دولتمردان عراقي ياد ميكنند. مككين بر اين باور است كه اين نبود اطمينان به معناي اين است كه مسووليت جنگ عراق بر دوش خود ارتش آمريكا است چراكه اين جنگ، جنگ آمريكا است و آمريكا و ارتش اين كشور ميتوانند پيروزي در اين جنگ را تحقق بخشند و ارتش عراق تنها نقش كمككننده را دارد.
اما اوباما بر اين باور است كه سياستمداران عراقي از آمريكا نااميد شدهاند و هرگز به دنبال راهحل مشكلات مختلف خود نخواهند بود و در اين راستا تلاشي نخواهند كرد، مگر دولتمردان آمريكايي به دنبال خروج يا استقرار نيروهاي خود در خارج از عراق باشند لذا اوباما خواستار استقرار نيروهاي آمريكايي در خارج از اين كشور در طول 16 ماه از ابتداي سال 2007 شده است و با راهبرد افزايش نيروهاي آمريكايي در عراق مخالفت كرده و بر اين باور است كه اين راهبرد بينتيجه است، بهطوري كه مشكلات عراق بدون توافق سياسي رهبران عراقي حل نخواهد شد. به معناي ديگر حل سياسي مشكلات عراق در دستان سياستمداران عراقي است و نه نظامي كه در دست نيروهاي آمريكايي باشد،در نتيجه عقبنشيني تدريجي نيروهاي آمريكايي از عراق عامل فشاري بر دولت و سياستمداران اين كشور خواهد بود تا براي حل سياسي مشكلات خود اقدامي را صورت دهند.
روشن است كه اوباما درباره مساله خروج و عقبنشيني نيروهاي آمريكايي انعطاف بيشتري دارد بهطوري كه شمار نيروهايي كه بايد از عراق خارج شوند و نيز تاريخ و سرعت خروج را تعيين نميكند، تنها چيزي كه اوباما به دنبال آن است عقبنشيني اكثر نيروها طي 16 ماه و باقي ماندن شمار نامشخصي از اين نيروها براي زماني نامعين با هدف حمايت از منافع آمريكا، مبارزه با تروريسم و آموزش نيروهاي عراقي است. اما از ديدگاه مككين خروج از عراق به منزله فروپاشي طرح آمريكا در عراق و نيز شكست طرح خاورميانه جديد آمريكا خواهد بود كه در نهايت پروژه بازسازي جهان تكقطبي شكست خواهد خورد.
مككين اميدوار است كه بتواند تا پايان دوره اول رياستجمهوري خود در سال 2013 در عراق به پيروزي برسد. از اين رو با طرح تعيين سقف و جدول زماني براي خروج نيروهاي آمريكايي از عراق مخالف است و صرف صحبت در اين باره را حمايت از القاعده و دشمنان آمريكا در عراق و خاورميانه ميداند كه در نوع خود موجب خواهد شد اين گروه تروريستي در افغانستان و ساير نقاط جهان دست به هر گونه اقدامي بزنند.
اما اوباما به نظر ميرسد با اعلام آمادگي خود براي ورود به گفتمان منطقهاي و بينالمللي مستقيم، پيرامون راهكارهاي به راه انداختن ديپلماسي در جهت ايجاد ثبات در عراق همسو با اعلام آمادگي خود براي گفتوگو با ايران گام برميدارد و مشتاقانه به دنبال راه عملي كردن ديپلماسي آمريكا درباره فرآيند صلح است. در پايان، مواضع اوباما خالي از مشكلات نيست و به نظر ميرسد از بهبود اوضاع در عراق نااميد است كه موجب شده وي به دنبال خروج نيروهاي خود از عراق با هدف فرار از مشكلاتي باشد كه راه حلي ندارند اما مككين به عنوان شخصيتي راديكال در صورتي كه فرصتي در اختيار داشته باشد از نابودي مخالفان جنگ و دشمنان آن در آمريكا و خارج از آن كوتاهي نميكند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]