محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844409875
آیت الله میرزا حسنعلی مروارید
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: ولادت
آیه الله حاج میرزا حسنعلی مروارید در روز هشتم شوال 1329 ق. در مشهد مقدس پا به عرصه حیات نهاد.
پدرش، حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد رضا مروارید (1299ـ 1338 ق) از عالمان وارسته مشهد بود و با عالم ربانی، حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی، رابطه دوستی و عقد اخوت داشت.[1]
شهرت «مروارید» در این خاندان، به دلیل انتساب آنان به یكی از مشهورترین رجال ادب و هنر عصر تیموری، یعنی خواجه شهابالدین عبدالله مروارید كرمانی (865 ـ955 ق.) می باشد. عموی آیه الله مروارید، حاج شیخ اكبر مروارید نیز از عالمان و شاگردان محقق بزرگ، آخوند محمد كاظم خراسانی بوده است. جد مادری وی، عالم ربانی و صاحب كرامات آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی (م1329ق.) از شاگردان برجسته میرزای شیرازی و از عالمان نامدار قرن چهاردهم هجری در مشهد مقدس بوده است. نام حسنعلی به یاد آن اسوه تقوا و نیز به احترام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی بر آیه الله مروارید نهاده شده است.
آیه الله میرزا حسنعلی مروارید در سال 1337ق. و در اوان 9 سالگی، پدر بزرگوارش را از دست داد و مطابق وصیت پدر، تحت نظارت دوست معتمد او، حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودكی) و تربیت و تدبیر مادری وارسته و اهل تهجد قرار گرفت. او در خانواده ای كه سه پسر نه ساله، هفت ساله و نوزاد داشت، تكیه گاه مادر در سختی های خانواده بود. صبوری بر رنج یتیمی و مشكلات زندگی، عظمت روح این كودك را نشان می دهد. حاج شیخ حسنعلی نخودكی، پس از فوت دوست دیرین خویش، فرزند مستعد وی را با احترام و تكریم، میرزا حسنعلی خطاب می كرد؛ گویی در پیشانی بلند، چشمان نافذ و چهره مصمم او، آینده ای سرشار از علم، استقامت، تقوا و خدمت را خوانده بود.[2]
حیات علمی
آیه الله مروارید پس از یادگیری خواندن و نوشتن، قرائت جز سیام قرآن و كلیات سعدی نزد استاد مكتب، در 13 سالگی به دلیل علاقه وافر به علوم اسلامی وارد حوزه علمیه شد.
وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و منطق را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد محمد تقی شریعتی آموخت.
وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:
1. حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودكی)
2. آیه الله حاج شیخ هاشم قزوینی.
3. آیه الله میرزا مهدی اصفهانی.
همدرسان
پس از بازگشت آیه الله میرزا مهدی اصفهانی به مشهد، آیه الله مروارید یكی از شاگردانی بود كه با كمی سن، در كنار انبوه شاگردان و بزرگانی، همچون استاد خود، آیه الله حاج شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه علمی و دوستی وی با آیه الله میرزا جواد آقا تهرانی آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود.
یك خاطره
در زمان رضا شاه، عمامه بر سرگذاشتن برای طلاب علوم دینی ممنوع شد و همه كلاهی شدند؛ جز عده ای كه جواز استفاده از عمامه و لباس را می گرفتند. آیه الله مروراید می گوید:
«وقتی همه كلاهی شدند، ما هم پالتو پوشیدیم و یك كلاه شاپو به دست گرفتیم و رفتیم خدمت میرزا ایشان وقتی ما را مشاهده كرد (برای دلداری ما)، با یك تشر گفتند: مگر مسلمانی به عمامه است؛ اشكال ندارد».
مرحوم میرزا با این كه می توانست جواز بگیرد، ولی این كار را نكرد و تقریبا چهار سال از منزل بیرون نیامد و شبها در منزل درس می گفت.
سفر به قم
آیه الله مروارید پس از وفات استاد خویش، میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و كسب فیض از محضر آیه الله بروجردی به قم رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود.
وی درس را به عربی می نوشت. روزی اشكالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیه الله بروجردی فرستاد. آیه الله بروجردی اشكال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه كرد.
او معتقد بود كه حجیت اخبار، طریقی محض است.
آیه الله مروارید یك ماه در قم اقامت كرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس كه او را می آزرد، مجبور به بازگشت به مشهد مقدس شد. آیه الله مروارید می گوید:
«آیه الله بروجردی یكی از مقسمین شهریه خود را فرستاد درب منزل من كه شما چه تصمیم گرفتید؛ می خواهید بمانید یا نه؟ من در جواب گفتم: خیر، قصد مراجعت به مشهد را دارم؛ البته مراجعت من با مشورت با حضرت آیه الله سید صدرالدین (صدر) ـ رحمه الله علیه ـ بود؛ چون ایشان گفتند گمان نمی كنم احتیاج به ماندن در قم داشته باشید.»
تدریس در حوزه مشهد
آیه الله مروارید پس از بازگشت به مشهد مقدس، در حوزه علمیه به تدریس خارج فقه و معارف دینی پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درسها و بیانات علمی خود بهره مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته ای یك روز به شرح احادیث اخلاقی می پرداخت. اینك بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درسهای خارج فقه و اصول و اداره موسسات بزرگ پژوهشی علوم اسلامی هستند. برخی از اعضای مجلس خبرگان رهبری و نمایندگان ولی فقیه در استانها و امامان جمعه نیز از جمله شاگردان وی محسوب می شوند.
آثار مكتوب
آیه الله مروارید تسلطی كم نظیر بر معارف اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و فقه الحدیث داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف كلامی، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مكتب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به سبك استاد خویش است. كتاب «تنبیهات حول المبدا و المعاد»، خلاصه ای از درسهای معارف اوست كه در دوره های متعدد به تدریس آنها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت كتابی مستقل به رشته تحریر در آورد. این كتاب با چاپ و ترجمه های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.
حیات اجتماعی
انقلاب اسلامی ایران از معدود حوادث سیاسی بزرگ جهان است كه با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان مشهد، مانند آیه الله مروارید، همگام با دیگر عالمان كشور، در سالهای آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.
در مهر ماه 1341ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول قم، شبانه جلسه ای را در منزل آیه الله حائری تشكیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حركت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یك روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مركب از عالمانی همچون: آیه الله العظمی میلانی، آیه الله شیخ مجتبی قزوینی و آیه الله مروارید تشكیل دادند. این جلسه تا اواخر سال 1343 ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یكی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه ها بیان می شد و شبهای شنبه یكی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترك آنان را مطرح می كرد. در پی حادثه خونبار مدرسه فیضیه در دوم فروردین 1342 ش. در دوازدهم همان ماه، آیه الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیه الله العظمی گلپایگانی، مراتب تاثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند. همچنین پس از بازداشت امام خمینی، آیه الله قمی و آیه الله محلاتی در قم، مشهد و شیراز آیه الله مرعشی نجفی به منظور زیارت حرم حضرت رضا ـ علیه السلام ـ و دیدار با عالمان مشهد در روز چهارشنبه 27/6/1342ش. به مشهد سفر كرد و بلافاصله پس از ورود وی، اطلاعیه ای از سوی برخی از عالمان مشهد مانند، آیه الله حاج شیخ حسنعلی مروارید، منتشر گردید.
پس از آزادی امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ و مراجعت وی به قم در 18/1/1343ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان كه آیه الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیه الله حاج شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آنها بودند، به قم عزیمت كردند و شب 27 فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به تركیه، در سیزدهم آبان 1343ش. جمعی از عالمان طراز اول مشهد، مانند آیه الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیه الله میلانی اجتماع كردند و به مذاكره و تبادل نظر و تصمیم گیری برای آینده پرداختند. در این جلسه عزم آن كردند كه پس از نماز صبح، در مسجد گوهرشاد تحصن كنند و حوزه و عموم مردم را نیز دعوت به همراهی كنند و اگر آنجا نیز بسته شود، در صحن كهنه اجتماع كنند كه به دلیل بستن مسجد و صحنها، موفق به انجام تصمیم خود نگردیدند.
وی همچنین در دوره های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از كاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام كرد.
پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون او نگران سامان امور كشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب حضرت آیه الله خامنه ای به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود كه فردی خوش فكر، مانند آیه الله خامنه ای مایه اطمینان است و می فرمود:«من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه مند بودم.» وی با وجود كهولت سن و طعن برخی جاهلان، بارها به دیدن آیه الله خامنه ای رفت. در این دیدارها، رهبری در عین صمیمیت، با احترام و خضوع از خاطرات قدیم و برخی نكات در مورد روایات و احادیث سخن می گفت. مقام معظم رهبری در هر ملاقات با وی ضمن اظهار خوشوقتی از دیدن وی و اشتیاق به شنیدن سخنان ارزنده اظهار می داشت:« من واقعا از این كه شما با این سن و ضعف قوا اظهار لطف می كنید، شرمنده و متاثر می شوم.» اما باز هم ایشان مصرً به این ملاقات بود.[3]
سیرت اخلاقی
آیه الله مروارید در ابعاد اخلاقی، نشانه زهد، پارسایی و ورع و مجسمه تواضع، خدمت و سعه صدر بود. وی مصداق روشن این آیه بود كه یار دیرینش آیه الله حاج میرزا جواد آقای تهرانی همواره تلاوت می كرد:«تلك الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لا فسادا». او در تمام عمر، كسی را به خویش دعوت نكرد و با آن كه برخی از شاگردان او سالهاست كه مجتهدند، اعلام مرجعیت نكرد و رساله و حاشیه ننوشت. خشتی روی هم ننهاد و منصبی نخرید و با این كه از استوانه های حوزه در امور اجتماعی بود، از این كه او نخستین امضا را در بیانیه های عالمان رقم زد، سرباز می زد؛ نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلكه از آن گریزان بود.
وی حتی از نگاه دوربین های عكاسی و فیلمبرداری نیز می گریخت و صورت خود را می پوشاند و تنها یكی دو مصاحبه خانوادگی به اصرار برخی منسوبین و با قول عدم پخش انجام داد. همین روحیه باعث گردید كه فرزندان وی نیز پا به وادی ترویج وی نگذارند. به این ترتیب، از این عالم عارف، تصاویر كمی در دست ماند؛ البته این اواخر با از دست رفتن بینایی ایشان، كار برای رسانه ها و علاقمندان هموار گشت و دیگر می شد به آسانی و بدون اطلاع یا ممانعت او، حضور پر بركتش را ثبت كرد.
او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن كه حتی از زهد و سادگی بگوید و درباره اش بیندیشد، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی متواضع بود؛ بدون آن كه خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسشهایی كه پاسخ آن كمتر از یقین بود، به راحتی كلمه «نمیدانم» را بر زبان می آورد و اگر پرسش كننده اصرار می كرد، با تاكید بر شاید و محتمل است و با كمال احتیاط، نظر خویش را طرح می كرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی پرداخت و وارد بحث و جدل نمی گشت.
او با مهربانی با كودكان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن كه نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می كرد؛ به شدت از عیب جویی بركنار بود. یكی از بازرگانان متدین كه سالیانی وی را برای نماز صبح به مسجد می برد، روزی كه شخصی گله كرده بود. حضرت آیه الله مروارید به او گفت كه در نوجوانی از ظلمی كه یكی از ارحام به او و خانواده اش كرده بود، نزد استاد و مربی خویش، حاج شیخ حسنعلی نخودكی، گلایه كرده بود. استاد فرمود: پدر شما بیست و پنج سال با من رفیق بود و در این مدت حرف احدی را از او نشنیدم؛ شما هم برای خدا این ها را اظهار نكن و بدین ترتیب، آیه الله مروارید، با نقل این سخن استاد كه خود تا آخر عمر به بهترین صورت بدان عمل كرد، به دوست متدین خود تذكر اخلاقی داد.
اهمیت به نماز جماعت
آیه الله مروارید نماز را محور سلوك و دعا و ذكر را عمده ترین طریق تعالی می دانست. بر نماز اول وقت، بسیار حساس و به جماعت مقید بود. این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی به شمار می رفت. و از معدود مسائلی بود كه كمترین سستی در آن، او را به التهاب و عتاب می آورد. در سلوك معنوی به ریاضتهای خاص اساسا معتقد نبود و به شدت از آنها پرهیز كرد و دیگران را نیز از این روشها نهی می كرد. او آیینه ای از سلوك جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت كشی بود. اساسا روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفكر در نعمت های او، با محوریت نماز، دعا و ذكر بود.
به نوافل تاكید بسیار می ورزید؛ چندان كه در سالهای پایان حیات نورانی خویش، نیمه شب، بارها از مقدار فاصله تا اذان صبح می پرسید؛ تا مبادا وقت فضیلت مناجات و نماز شب از دست برود.
نماز جماعت وی به ترتیب در مدرسه میرزا جعفر، مسجد حاج هاشم و مسجد ملا حیدر، برگزار می شد. این جماعت، به ویژه در نماز صبح، از دیرباز مورد استقبال مجاوران و زائران و محل اجتماع روحانیون و عالمان بوده است.
بسیاری از بزرگان و ارباب معرفت، تشنگان حقایق معنوی را به شركت در آن نماز جماعت روحانی و جان پرور توصیه می كردند.
انس با امام رضا ـ علیه السلام ـ
رابطه خاص این عالم عامل، با حضرت رضا ـ علیه السلام ـ خود حدیث مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از زیارت، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می نشست و تا آخر عمر پربركتش، با وجود كهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترك نكرد.
در مصاحبه ای كه از وی تقاضا شده بود تا مقداری از كرامات حضرت رضا ـ علیه السلام ـ را بیان كند، فرمود: كرامات حضرت فراوان است كه به سه نمونه آن اشاره می كنم:
«یادم می آید یك نفری كه ترك بود و دو چشم او آب آورده بود و كور شده بود، زمان بیناییش هم من او را دیده بودم به حرم حضرت رضا ـ علیه السلام ـ آمده بود؛ همان طوری كه در اطراف ضریح مطهر دور می زد، با ناراحتی سرش را به ضریح زد و چشم هایش خوب شد.
كرامت دیگر این است كه یك نفر كه الان هم جنب مسجد ملا حیدر سیب فروشی می كند، پایش فلج بود رفته بود و متوسل شده و پایش خوب شده بود.
یكی دیگر را هم در ساری دیدم؛ او هم پاهایش شل بود كه متوسل به حضرت شده و حضرت او را به خواست خدای متعال شفا داده بود.
این جانب در حاجات شخصی خود هم الی ماشاءالله كرامت دیده ام و در صدد بیان آن نیستم».[4]
او در كتمان كمالات روحی و كرامات نفسی، مهارتی تام داشت؛ چندان كه پنهان كردن آن حالات نیز جز برای معدودی از فرزندان و ملازمان خاص او، بر كسی معلوم نمی شد. در یك جریان مكاشفه چند ساعته كه به سبب تغییر حالت چشم و خطوط چهره، برخی از اطرافیان متوجه شده بودند، به سادگی و با لبخند فرمود: «اینها چیز فوق العاده یا تازه ای نیست؛ خداوند برای خیلی از بندگان خود چنین لطف هایی دارد و اتفاق خاصی نیست»؛ هر چند این اواخر، برخی از سخنان وی، از مشاهدات و مكاشفاتی پرده بر می داشت.
نصایح و وصایا
در ملاقات های خصوصی، ارشاد و راهنمایی، شیوه این عالم بزرگ بود. نویسنده، بارها خدمت ایشان رسیده، غالبا سفارش ها و دستورهای اخلاقی را از وی شنیده است.
او داستان ازدواج خود را با بیانی كه حاكی از توكل و عنایات حضرت رضا ـ علیه السلام ـ بود، بیان می كرد.
بارها می گفت: دعای هنگام خواب را بخوانید؛ «یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحكم ما یرید بعزته» را سه مرتبه وقت خواب بخوانید كه معادل هزار ركعت (نماز) است.[5]
در موقع خروج از منزل، «بسم الله حسبی الله علی الله اللهم انی اسالك خیر اموری كلها و اعوذ بك من خزی الدنیا و عذاب الاخره»[6] را بخوانید.
همچنین توصیه می كرد كه دعای حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ «یا حی یا قیوم برحمتك استغیث فاغثنی و لا تكلنی الی نفسی طرفه عین و اصلح لی شانی كله» را بخوانید.[7]
در سجده شكر. نه مرتبه «شكراً لله» و مرتبه دهم «شكرا للمجیب» بگویید. بعد از نماز پیشانی بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا بدلت سیئاتی حسنات و حاسبتنی حسابا یسیرا.» بعد طرف راست صورت را بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا كفیتنی مونه الدنیا و كل هول دون الجنه»؛ سپس طرف چپ صورت را بر مهر قرار داده، بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه الا غفرت لی الكثیر من الذنوب و القلیل و قبلت من عملی الیسیر.» و باز پیشانی را بر مهر گذاشته، بگویید:
«اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا ادخلتنی الجنه و جعلتنی من سكانها و نجیتنی برحمتك من سفحات النار. برحمتك».[8]
در نگاه دیگران
1. مقام معظم رهبری:
«این عالم جلیل القدر، عمر پر بركت خود را یكسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه كسانی كه با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».[9]
2. آیه الله صافی گلپایگانی:
«آن فقید سعید، در تدریس و ترویج دین مبین و ابطال مبطلین و تمسك به معارف خاص و خالص قرآن و عترت، مانند اسلاف عالیقدر خود اهتمام بلیغ داشت.»
چنانكه از محضر بزرگان دیگر خراسان در روزگار تحصیل خود، بهره مند گشته اند...».[10]
لقای حق
سرانجام این وجود پر بركت، در 96 سالگی و در آخرین ساعت شامگاه سه شنبه نوزدهم شعبان المعظم 1425 ق. برابر با چهاردهم مهر 1383 ش. پس از قرائت زیارت عاشورا كه همیشه بر آن مداومت می ورزید و نیز تجدید پیمان با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در زیارت آل یس، در پی سكته قلبی از این دیار رخت بربست و به لقای حق شتافت. پیكر پاك وی روی دست های هزاران مشتاق و ارادتمند و با حضور عالمان طراز اول و نمایندگان رهبری و مراجع و مسئولان مملكتی تشییع گردید و در حرم مطهر رضوی به خاك سپرده شد.
[1] . روزنامه قدس, 19/7/1383.
[2] . روزنامه جمهوری اسلامی, چهارشنبه, 22/7/1383ش؛ افق حوزه, 27/7/1383.
[3] . روزنامه جمهوری اسلامی, 22/7/1383ش.
[4] . مصاحبه با آیه الله مروارید.
[5]. مصباح كفعمی, ص47؛ مستدرك الوسائل, ح5, ص49.
[6] . بحارالانوار, ج73, ص171.
[7] . صحیفه حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ , جواد قیومی, ص140.
[8] . مصباح المجتهد, شیخ طوسی, ص106.
[9] . افق حوزه, 27/7/1383ش.
[10] . متاله قرآنی, محمد علی رحیمیان, ص448.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]
-
گوناگون
پربازدیدترینها