واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: چگونگي خلاقيت و نوآوري در موسيقي / 18«ديبازر» آهنگساز:آزادانديشي لازمه نوآوري در موسيقي مذهبي و ديني است
گروه هنر: هر مقولهاي كه با خرد و انديشه انساني سروكار دارد براي نو شدن نياز به آزادانديشي دارد، در زمينه موسيقي ديني يا مذهبي هم اينگونه است.
«حميدرضا ديبازر» آهنگساز و رهبر اركستر كولاژ در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: خلاقيت و بدعت زماني تحقق اجتماعي مييابد كه آزادانديشي در تفكر فرد وجود داشته باشد. هر مقولهاي كه با خرد و انديشه انساني سروكار دارد براي نو شدن نياز به آزادانديشي دارد.
وي ادامه داد: در زمينه موسيقي ديني يا مذهبي هم اينگونه است. گرچه ژانر يا گونه جداگانهاي براي اين موسيقي نداريم اما بايد بررسي شود كه كاربرد اثري با اين نام، استفاده روزمره دارد يا در مواقع خاص مذهبي مربوط شنيده ميشود.
اين آهنگساز ادامه داد: نگاه واقعبينانه به اين مسئله اين است كه بايد ببينيم با توجه به مذهبي بودن جامعه ايران، چه تعداد از آثار مذهبي به خاطرهاي در ذهني مردم تبديل شده است. در زمينه موسيقي پاپ قبل و بعد از انقلاب اين مسئله مشهود است اما بايد آسيبشناسي شود كه چرا آثار مذهبي ما در ذهن مردم ماندگار نيستند.
ديبازر در ادامه تشريح كرد: ساخت موسيقي «از مردم» و «براي مردم» مفهوم متفاوتي است و تا تكليف اين مسئله روشن نشود و آزاداندشي كه به آن اشاره كردم نباشد، اثر مذهبي و غيرمذهبي بر مخاطب تأثيري نخواهد گذاشت. شرط ديگر تأثير، دستوري نبودن انجام كار است تا هنرمند بنابه ايمان، صداقت و انديشه خود عمل كند.
وي ادامه داد: موسيقي و فرهنگ ايراني قابليت بسيار زيادي براي امتزاج با فرهنگ غني اسلامي دارد و ميتواند دستمايه خوبي براي آهنگسازان شود. تجربه نشان داده هرگاه با آزادانديشي با اين مسئله برخورد شده، نتيجه كار مثبت از آب در آمده است. نميگويم نتيجه آزادانديشي همواره مثبت است اما ماحصل نگاه اينگونه به هنر بسيار متعاليتر از نگاه بسته و دستوري است.
سرپرست و رهبر اركستر كلاژ درباره چگونگي خلاقيت در موسيقي به خبرنگار ايكنا توضيح داد: در محافل هنري مفهوم نوآوري و بدعت به اشتباه، خلاقيت ناميده ميشود. به نظر من هر آنچه كه از ذهنيت به عينيت تبديل ميشود امر خلاقهاي است اما آنچه كه مورد نظر است، بدعت است نه خلاقيت.
اين مدرس موسيقي تصريح كرد: بدعت در موسيقي به دو گونه در تاريخ اتفاق افتاده است. يك دسته آثار بديعي است كه در عين اينكه به استانداردهاي آثار پيرامون خود شبيه است اما نگاه و نگرش متفاوت از آن را عرضه ميكند كه به گوش ديگران ناآشنا است. آهنگساز در اين مورد از كليشههاي آموزشي رايج بهره ميبرد اما ذهنيات خود را نيز منتقل ميكند.
وي در اينباره سمفوني شماره 9 بتهوون را مثال زد و توضيح داد: بتهوون در زمان خلق اين سمفوني كه در نامگذاري و كليات يك سمفوني تفاوتي با ديگر آثار نداشت يك نوآوري كرد و آن استفاده از صدا و آواي انساني با اشعاري با مضمون انسانيت از شيلر در اثر بود به شكلي كه تا آن زمان انجام نشده بود. اين بدعتي توسط بتهوون در موسيقي سمفونيك بود ضمن اينكه وي خود از آهنگسازاني بود كه سمفوني را به شكل رايجش به اوج رسانده بود.
ديبازر در ادامه گفت: شكل ديگري از بدعت پديدآمدن جرياني كاملا متفاوت نسبت به آثار همدوره است كه در شرايط اجتماعي، تاريخي و روحي خاصي روي ميدهد مانند موسيقي راك كه در شرايط خاص اجتماعي دهه 60 متولد شد و پيش از آن نمونه مشابهي نداشت.
آهنگساز موسيقي فيلم «عيسي ميآيد» درباره جايگاه آموزش در پرورش استعدادهاي خلاقه تأكيد كرد: آموزش به دو دسته مستقيم و غيرمستقيم تقسيم ميشود. آموزش غيرمستقيم در وجود فرد نهادينه است و توسط ژن به دفعات قابل انتقال به نسلهاي بعدي است اما آموزش مستقيم از طريق مراكز علمي، آموزشي، كنسرواتوارها و دانشگاهها انجام ميشود.
وي ادامه داد: يك نگاه عمومي به تاريخ به ما ميگويد كه بدعتگراها از آموزش مستقيم چندان بهرهاي نبردهاند البته اين حكم مطلق نيست اما در كل افراد نابغهاي بودند كه تنها با يك تلنگر آموزشي، دنيايي از ايدههاي نوين از ذهنشان سرريز كرده و منجر به خلق آثاري متفاوت توسط آنها شده است. در كنار اين دسته افرادي هم هستند كه از قبل آموزش به موفقيت ميرسند.
ديبازر درباره نقش ارگانها و متوليان موسيقي كشور در معرفي و شناسايي استعدادهاي پيشرو در موسيقي گفت: اساسا اگر روحيه بدعتگرايي در كسي باشد، براي بروز و خودنمايي از كسي اجازه نميگيرد. گويي يك انرژي دروني است كه به روش كاملا شخصي راه خروج خود را پيدا ميكند.
وي در ادامه يادآور شد: شناخت اين نيروها در ارگانها كار پيچيدهاي نيست اما جذب آنها كار دشواري است. چون اين افراد در اقليت هستند و در ضمن با تطبيق خود با يك سيستم از پيش تعيين شده و سازماني مشكل دارند.
آهنگساز موسيقي فيلم «فرود در غربت» افزود: سازمانهاي مربوطه نيز بيشتر به جذب افراد متوسط علاقه نشان ميدهند و كمتر با شرايط نوابغ همراه ميشوند. در اين ميان كسي يا گروهي مقصر نيست. ضوابط اينگونه است. پرورش بازميگردد به بحث آموزش و نظام اجتماعي كه چگونه زمينههاي بروز استعداد را فراهم كند.
ديبازر در پايان اظهار كرد: هنرمند بايد با مخاطب خود تعامل داشته باشد . دريافتهاي خود را بي كم و كاست در اختيار او بگذارد تا با اين كار انديشه خود را اصلاح كند و با دريافت نظرات او در راه كمال گام گذارد. راههاي اين كار از طريق انتشار آلبوم، سيدي، ديويدي، پخش از رسانه ملي، كنسرت و ... است.
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]