واضح آرشیو وب فارسی:حيات: گفتگو با نويسنده كتاب «دا»؛بيش از هزار ساعت مصاحبه براي تدوين و نگارش كتاب «دا» انجام شده است
تهران- حيات
انتشارات سوره مهر پس از رونمايي از كتاب «دا» گفتگويي را با نويسنده كتاب انجام داده است.خبرگزاري حيات متن كامل اين مصاحبه را منتشر كرد.
كتاب چه دوره زماني را در بر مي گيرد؟ از چه سن راوي آغاز مي شود و مكان هاي روايت كجاست؟
كتاب از بصره در سال 1347 زمانيكه زهرا (درحقيقت زهره كه به دليل يك اشتباه ثبتي در شناسنامه زهرا نامگذاري شده است) پنج ساله بود، آغاز مي شود.
ماجرا غيبت هاي پي در پي پدر است و جريان داستان با زنداني شدن و دستگيري پدر توسط استعمارات حزب بعث عراق شروع مي شود. داستان از آنجا ادامه پيدا ميكند كه ملاقاتي بين پدر زهرا و خانواده در زندان صورت مي گيرد و ديدار پدر نحيف و رنجور براي دختر پنج ساله بسيار سخت است. پس از همين ديدار خانواده تصميم مي گيرند كه از عراق خارج شوند.
فصل سوم داستان با خروج از بصره و ورود به ايران ادامه پيدا مي كند. آنها به خانه دايي حسين كه در خرمشهر ساكن است مي روند و در همين جا متوجه مي شوند پدر هم از زندان آزاد شده و پاي پياده از مرز گذشته و در خانه دايي مستقر است.
يافتن سرپناه و سختي ها مالي از همين جا آغاز مي شود و اينكه پدر براي يافت كار به دهلران مي رود و آنجا نيز به جرم شركت در يك بمب گذاري در پايگاه مرزي دستگير مي شود و به اين ترتيب هم در ايران عنوان متهم را حمل مي كند و هم در عراق و به دست آوردن كارمناسب برايش غير ممكن مي شود. به اين ترتيب بچه ها نيز ناچار به درآمدزدايي مي شوند و ...
ماجراي داستان از سال 1347 شروع شده و تا امروز زندگي خانم حسيني ادامه دارد. كودكي او در بصره ، نوجواني در خرمشهر و ورودش به تهران، البته حدود 70 درصد كار مربوط به 34 روز مقاومت خرمشهر است كه بالاخره روز 20 مهر در يكي از درهاي ورودي ،مجروح از خرمشهر خارج مي شود. البته يكي دو بار به بهانه هاي مختلف به شهر باز مي گردد كه به دليل جايگاه حساسي كه تركش به بدنش اصابت كرده قادر به ماندن نيست.
چطور خانم زهرا حسيني را انتخاب كرديد؟
از خانم حسيني در كتاب «خرمشهر در جنگ» به اندازه يك پاراگراف نوشته شده بود كه همين اولين آشنايي من با ايشان بود. البته در سفرهاي خرمشهر نيز از زبان دوستان از كارها و زحمات ايشان شنيده بودم. به هر حال اسم و شماره ايشان را براي اولين بار خانم سكينه هورسي در اختيار دفتر ادبيات و هنر مقاومت قرار داد و به اين ترتيب ما توانستيم كار مصاحبه را انجام دهيم.
خانم حسيني تا چه اندازه به تعريف ماجرا ها و انتشار كتاب علاقه مند بودند؟
خانم حسيني در مقدمه كتاب نيز ذكر كرده اند كه علاقه اي به ذكر مطالب نداشته اند و پس از چند جلسه رفت و آمد بالاخره رضايت دادند. البته اين مطالب در مقدمه كتاب آمده است و خوانندگان مي توانند بامطالعه مقدمه با اين نظرات ايشان آشنا شوند.
اولين ديدارتار با خانم حسيني در چه تاريخي بود و زمان مصاحبه چند ساعت بوده است؟
دوم ارديبهشت ماه سال 80 اولين قرار گذاشته شد و خانم حسيني تا آن زمان با هيچ كس طرف صحبت نشدند.
خانم حسيني مي خواستند مصاحبه و گفته هايشان با يك هدفمندي خاص باشد و به همين دليل در برابر بسياري از سوالات انعطافي از خود نشان نمي دادند . به همين دليل مصاحبه اول با ايشان حدود 30 ساعت بود كه دو تا سه ساعت نيز با ليلا خواهر زهرا صحبت كردم برخي از مسايل را از زاويه ديد او نيز به خصوص در زمان شهادت پدر شنيدم.
اين مقدار مصاحبه در يك كتاب تقريبا 350 صفحه اي آماده شد و ويراستاري هم شد و البته در سطح خود كتاب خوب و كاملي بود اما برخي از دلايل باعث شد كار را به سرعت به دست چاپ نسپاريم و اين فاصله بركتي بود براي اينكه شناخت من روي خانم حسيني بيشتر شود و اعتماد ايشان نيز نسبت به ما افزايش يافت و انعطاف بيشتري نشان دادند. به اين ترتيب كار قبلي را رها كرديم و اين بار با يك روايت شفاف تر به همه ابعاد خاطره پرداختيم.
كار طولاني و سختي بود كه به لحاظ جنس و نوع خاطرات يك مقدار با كارهاي ديگر تفاوت داشت البته حافظه خوب خانم حسيني نيز كار رابسيار كامل كرد. اين كار از رمضان 84 آغاز شد و با صرف حدود هزار و 200 ساعت زمان مشترك در سال 85 به پايان رسيد.
اين كتاب در گروه كتاب هاي خاطرات گردآوري شده و مربوط به 30 روز مقاومت خرمشهر است اما خاطرات از كودكي آغاز شده و گاهي اوقات بر روي برخي از مسايل بسيار ريز بين شده است. اين ريز بيني ها به خاطره بودن اثر لطمه اي وارد نمي كند؟
خاطره و رمان مرزهاي مشترك بسياري دارند و مهمترين اختلاف خاطره و داستان قلم فرسايي نويسنده است كه در اين كتاب هر آنچه را كه داستان آمده است از خود خانم حسيني دريافت كردم. در اين اثر هر آنچه در تدوين آمده است در مصاحبه از ايشان گرفته ام.
فكر نمي كنيد حجم زياد كتاب و زمانيكه خاطرات با يك ريتم بيان مي شوند، خواننده را خسته كند؟
مساله اين است كه همه راويان خاطرات شايد اين حافظه و هوشياري را نداشته باشند. نوع نگاه به مسائل و نوع همكاري در اين كارمتفاوت بود. خانم حسيني به روابط انسان ها از همان كودكي توجه داشته است و همه اين مسائل رابا ريزبيني روايت كرده است.
نگاه ما به خاطرات آن دوره مانند يك شي تاريخي و باستاني است. اينكه يك شي باستاني، بزرگ است نمي توانيم بگوييم پس آن را به موزه ارسال نمي كنيم. ثبت اين اثار مهمتر از خواندني بودن آن است . خدا را شكر مي كنم كه بزرگي اين كار به خواندني بودن آن لطمه اي وارد نكرده است.
اين كار تحليل و جملات حق به جانب و يك سويه ندارد. حقيقت مطلب و حرف دل است.
اين كتاب چه چيز جديدي از جنگ و خرمشهر را بيان مي كند كه با آثار ديگر متفاوت است؟
به لحاظ نوع مطلب تمام كارهايي كه در اين زمينه تا الان درآمده قابل اعتنا است. اما تفاوت اين خاطره در روايت داستان از سوي راوي است. ايشان يك روايت داستاني را به گونه اي بيان مي كند كه مثل يك تابلو و صحنه از يك فيلم همه جزيياتي را كه براي تكميل نقش لازم بود ، بيان مي كرد. البته اين كار نيز به راحتي انجام نشد براي هر يك از اين اتفاقات لازم به تامل و بازگشت به گذشته بود كه خانم حسيني ممكن بود با توجه به شرايط جسمي دچار مشكلاتي شوند و گاها كار تا چند روز به همين دليل تعطيل مي شد.
«دا» از متن جنگ روايت مي كند. اطلاعات زيادي را از جنگ به ما مي دهد . در نگارش و تدوين كتاب چه تمهديدي انديشيده ايد كه خواننده با واقعيت ها همزاد پنداري كند و خودش را در متن جنگ ببيند؟
اين كتاب تابلوي بسيار ظريف و تذهيب كاري شده است كه در اثر گذر زمان شكسته بود. اين قطعات بايد كنار هم مي نشست. اين تابلو واقعي، اصيل و قابل اعتماد است.
كتاب چندبخش است و چه ترتيبي در نگارش آن در نظر گرفته شده است؟
كتاب داراي 5 بخش و 40 فصل است كه به لحاظ موضوعي و زماني فصل ها از هم تفكيك شده اند. تا فصل 14 خاطرات به صورت روز شمار نقل شده و از فصل 14 به بعد اين نظم كمي دچار خدشه شده و تا روز بيستم مهر كه روز مجروح شدن خانم حسيني است كار به اين شكل ادامه پيدا كرده اما از آنجا تا آخر داستان دوباره سير داستاني دارد.
پايان پيام
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]