تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خوشبخت كسى است كه سراى باقى را كه نعمتش پايدار است بر سراى فانى كه عذابش بى‏پاي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817097477




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاهدان؛ گره گشاي جنايتي با دو مظنون دو برادر از سوي اولياي دم زن جوان به قتل متهم شده اند اما هيچ يك جنايت را قبول ندارند


واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: شاهدان؛ گره گشاي جنايتي با دو مظنون دو برادر از سوي اولياي دم زن جوان به قتل متهم شده اند اما هيچ يك جنايت را قبول ندارند
گروه حوادث؛ معرفي دو نفر به عنوان متهم يك جنايت گره پيچيده يي در قتل يك زن جوان ايجاد و رازگشايي از قتل را با مشكل مواجه كرده است.

به گزارش خبرنگار ما در اين جلسه محاكمه ابتدا علي دلداري نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست گفت؛ ساعت 30/13 ، 21 دي ماه سال 83 به ماموران كلانتري گلبرگ خبر دادند زن جواني به نام فاطمه در خانه اش به قتل رسيده و جسد او در اتاق خواب پيدا شده است. با حضور ماموران در محل و انجام تحقيقات، آثار ناشي از فشار طناب و خون مردگي روي گردن مقتول ديده و طناب آبي رنگي زير پاي مقتول كشف شد كه نشان مي داد وي با اين طناب خفه شده است. علاوه بر اين در صحنه جرم مشخص شد فرش ها و مبل ها جمع و يك فرش ابريشم نيز در پاركينگ گذاشته شده است، اما نكته قابل توجه اينكه عاملان جنايت با سليقه و حساسيت خاصي وسايل را جمع كرده بودند و اين نشان مي داد متهمان به اين وسايل حساسيت خاصي داشته اند.دلداري افزود؛ پليس ابتدا از محمدعلي فرزند مقتول كه جسد مادرش را پيدا كرده بود بازجويي كرد و پسر نوجوان گفت؛ صبح به مدرسه رفتم و وقتي برگشتم هيچ كس در خانه نبود اما به هم ريختگي خانه نشان مي داد اتفاقي افتاده است. وقتي به سمت اتاق خواب رفتم جنازه مادرم را پيدا كردم.تحقيقات بعدي نشان داد فاطمه (مقتول) و شوهرش احمد با هم اختلاف داشتند و مقتول بارها توسط شوهرش مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود.

بنابراين ماموران به دستور بازپرس پرونده احمد را بازداشت و پدر و مادر فاطمه نيز شكايتي را عليه دامادشان مطرح و اعلام كردند او قاتل فرزندشان است و تقاضاي مجازات وي را دارند. از آنجايي كه متهم به قتل اعتراف نكرد و بازپرس مدارك موجود را براي بازداشت احمد كافي ندانست او را آزاد كرد. من به عنوان نماينده دادستان تهران به اين راي اعتراض كردم كه شعبه 1156 اين اعتراض را مورد بررسي قرار داد و در نهايت متهم با قرار وثيقه يكصد ميليون توماني آزاد شد.دلداري در ادامه گفت؛ به عنوان نماينده دادستان تهران معتقدم ادله موجود در پرونده نشان دهنده مجرم بودن احمد است به همين سبب تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.سپس پدر و مادر مقتول در برابر قضات قرار گرفتند و براي دامادشان تقاضاي صدور حكم قصاص كردند. مادر فاطمه گفت؛ دختر و دامادم هميشه با هم اختلاف داشتند و دامادم بارها فاطمه را كتك زده بود. او به دخترم شك داشت و به فاطمه كه زني پاك بود تهمت مي زد. وقتي هم از او شكايت كردم به من پيشنهاد داد 500 ميليون تومان بگيرم و اعلام رضايت كنم، اما من قبول نكردم.بعد از مادر مقتول، وكيل مدافع او در جايگاه قرار گرفت و گفت؛ مدارك و شواهدي در پرونده وجود دارد كه نشان مي دهد احمد قاتل فاطمه است. مطابق آنچه در پرونده آمده احمد مرتب همسرش را كتك مي زده است. فرزندان او در بازجويي هاي اوليه گفته اند پدرمان با مادرمان اختلاف داشت و به بهانه هاي مختلف او را مورد ضرب و جرح قرار مي داد. همچنين يكي از فرزندان او در مورد طناب آبي رنگ گفته است؛ شب قبل پدرم طنابي آبي رنگ را كه داخل نايلون بود به خانه آورد و روي ميز گذاشت.وكيل ولي دم ادامه داد؛ دليل بعدي آثار جراحت هاي متعددي است كه احمد زمان بازداشت روي بدن داشته است. چند روز بعد از قتل احمد وقتي در برابر اين پرسش بازپرس قرار گرفت كه جراحات به چه دليل است مدعي شد حين شوخي با پسرش زخمي شده. او حتي مدعي شده است زمان قتل در محل كارش بوده و از آنجا كه آن موقع 60 عدد موز براي همكارانش خريده بود كارگران مي توانند به نفع اش شهادت دهند، حال آنكه خريد ميوه براي همكاران در آن روز تنها به اين دليل بود كه نشاني ويژه يي در خاطر كارگران بماند و احمد بتواند از اين طريق خود را از هر جرمي مبرا كند، اما به نظر مي رسد اين مساله خود مدركي براي اثبات گناهكاري متهم است. همچنين احمد 400 ميليون تومان به افسر پرونده پيشنهاد رشوه كرده كه افسر وظيفه شناس آن را رد كرده است. اگر اين مرد بي گناه است چه لزومي دارد پيشنهاد رشوه بدهد و چه دليلي دارد با پيشنهاد 500 ميليون توماني به مادر مقتول از او بخواهد اعلام رضايت كند. با توجه به دلايلي كه ارائه شد به نظر مي رسد احمد عامل قتل در اين پرونده است و از سوي اوليا ي دم تقاضاي قصاص او را دارم.سپس فرزندان مقتول به عنوان ولي دم در برابر قضات قرار گرفتند، اما برخلاف پدر بزرگ و مادر بزرگ شان، معتقد بودند عمويشان محمود مرتكب قتل شده و براي وي تقاضاي قصاص كردند. پسر بزرگ مقتول گفت؛ پدرم بي گناه است. او هيچ وقت با مادرم كاري نداشت. ما اطمينان داريم عمويم محمود اين كار را كرده است. او سال ها پيش به آلمان رفته بود و آنجا زندگي مي كرد اما بنابه دلايلي در زندگي مشترك با همسرش شكست خورد و به ايران آمد. در اين سال ها پدرم با تلاش خودش به مرد ثروتمندي تبديل شده بود. اين مساله عمويم را رنج مي داد و با پدرم اختلاف داشت. بعد از قتل مادرم و بازداشت پدرم ما به خانه يكي ديگر از عموها رفتيم و مدتي بعد عمو محمودم ما را به خانه خودش برد. او مدام پشت سر پدرم بد مي گفت و وي را متهم مي كرد كه حق او را خورده است. آنجا بود كه متوجه شدم او به زندگي ما حسادت مي كرده و احتمالاً براي بر هم زدن زندگي ما با مشاركت شخصي ديگر مادرم را به قتل رسانده است و ما براي او تقاضاي قصاص داريم.

قبل از اينكه متهمان در جايگاه حاضر شوند قاضي عزيزمحمدي فرحناز همسر صيغه يي محمود را فراخواند تا به عنوان شاهد هر چه ديده است بيان كند. وي گفت؛ من 9 ماه همسر صيغه يي محمود بودم. من و محمود از طريق فاطمه با هم آشنا شده بوديم و من معاون مدرسه دختر فاطمه بودم. من و محمود با هم هيچ مشكلي نداشتيم، اما هر چه بيشتر مي گذشت بيشتر با اخلاق و روحيات او آشنا مي شدم. در اين مدت فهميدم احمد و محمود اختلاف شديدي با هم دارند، تا اينكه يك روز محمود با من تماس گرفت و گفت قصد دارد به شمال برود. فرداي آن روز به من زنگ زد و گفت چند روز مرخصي بگير و تو هم بيا. من هم اين كار را كردم و با هم به ويلايي كه اجاره كرده بود رفتيم. ديدم پسر جواني هم كه محمود مدعي است از دوستانش است در ويلا حضور دارد. من از اين كار محمود ناراحت شدم و با هم جر و بحث كرديم. او گفت مي خواهد ويلايي ديگر در چمخاله اجاره كند و پسر جوان را كه ابراهيم نام داشت به آنجا فرستاد و فرداي آن روز ما به چمخاله رفتيم. محمود مرتب با تلفن حرف مي زد و از احمد بد مي گفت. آنها با هم درگيري شديدي داشتند تا اينكه يكدفعه با احمد تماس گرفت و خيلي آرام به او گفت ما شمال هستيم و بعد كمي با هم شوخي كردند و محمود گوشي را قطع كرد. اين مساله برايم سوال شد كه چرا با احمد تماس گرفت و چه شد كه او به يكباره همه چيز را فراموش كرد. همسر صيغه يي محمود ادامه داد؛ پس از آن تلفن من با فاطمه تماس گرفتم و به او گفتم محمود رفتارهاي مشكوكي دارد و پسر جواني را مرتب با خودش همراه مي كند. فاطمه پيشنهاد كرد هر چه زودتر به تهران برگردم اما چون بايد از محمود اجازه مي گرفتم اين كار را نكردم. چند روز بعد به سمت تهران حركت كرديم. محمود به من گفت ديگر نمي تواند با من زندگي كند و از من خواست وقتي به قزوين رسيديم من خودم به تهران بيايم و بعد از چند روز هم همه چيز را تمام كنيم. من متوجه شدم شوهر صيغه يي ام مشكلات اخلاقي پيدا كرده است و رفتارهاي مشكوك ديگري هم دارد. مي دانستم مي خواهد دست به كاري بزند اما آن كار چه بود را تشخيص ندادم. در ادامه جلسه دادگاه پسر جواني كه در ويلا همراه محمود و فرحناز بود به جايگاه دعوت شد. او گفت؛ از دو سال قبل از حادثه با محمود آشنا شده بودم و با هم دوست بوديم تا اينكه در تعطيلات به شمال آمد و از من خواست پيش او بروم. محمود خيلي با تلفن صحبت مي كرد و اين رفتارش به شدت مرا حساس كرده بود تا اينكه يك روز متوجه شدم تلفني به شخصي مي گويد؛«فرش ها را جمع و كارها را آماده كنيد. حرف هايش طوري بود كه نشان مي داد نقشه قتل كسي را مي كشد. » بعد از گفته هاي اين پسر هيات قضات وارد شور شدند و براي اينكه تشخيص دهند كدام يك از دو برادر متهم اصلي است تصميم گرفتند شاهدان ديگري را نيز احضار كنند بنابر اين ادامه رسيدگي به پرونده به آينده موكول شد. بنابر اين گزارش در حال حاضر هيچ يك از دو برادر متهم قطعي پرونده شناخته نمي شوند. در كنار مداركي كه احتمال وقوع قتل به دست آنها را تاييد مي كند شواهد و اسنادي نيز وجود دارد كه مي تواند نشان دهنده بي گناهي آنان باشد. در اين بين تنها اميد قضات براي رازگشايي از اين جنايت حرف هايي است كه شاهدان جديد در جلسه بعدي دادگاه مطرح خواهند كرد.
 يکشنبه 24 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن