واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: هند قهرمان شود، خيالتان راحت ميشود؟ دست از سر كارخانه برداريد
جام جم آنلاين: ايران در سالهاي 1998، 2002 و 2006 قهرمان جوانان آسيا اقيانوسيه شده بود. در آن سالها، تيمهاي ايران بيشتر وابسته به تك ستارهها بود؛ بازيكناني چون بهنام محمودي، محمد تركاشوند، عليرضا نادي، محمد سليماني و ... مهرههايي محوري بودند كه ضرباتشان سرنوشت تيم ايران ر ا رقم ميزد، اما امسال بر عكس تمام دورهها تيم مردان زير 21 سال كشورمان، متكي به كار گروهي بود و بازيكن محوري در اين تيم به پايينترين سطح نزول يافته بود.
مصطفي كارخانه كه يك مربي نظمگرا با شخصيتي سالم است، از بازيكناني كه 9 نفر آنها از تيم نوجوانان پيكارهاي جهاني مكزيك گزينش شده بودند، يك گروه همبسته و يك تيم به معناي خاص به وجود آورده بود كه بعد از كره جنوبي، تيمترين تيم جام چهاردهم بود.
او كه در آمادهسازي تيم و انتخاب مهره با هيچكس رودربايستي ندارد، در آرايش تيم جديدش آرش كمالوند را كه بازيكني دو پسته است، به جاي ادريس دانشفر در قطر قدرتي دريافتكننده قرار داد، با خط زدن اشكان درخشان به فرهاد سالافزون پاسور 2 متري اهل كرمانشاه اعتماد كرد و ابراهيم چابكيان را كه از سرعت و پرش بالايي برخوردار است از نظر سيستم حمله آدمي را به ياد مرحوم غياثالدين صحنه مياندازد، فيكس قرار داد و در واقع اسكلتي را كه در مسابقههاي جهاني مكزيك قهرمان جهان شده بود، تغيير داد.
اما همه اين تغييرات زماني نمود پيدا كرد كه در قالب كار تاكتيكي در آمد، تيم ايران سواي تاكتيك حمله كه هميشه جزو بهترينهاي آسيا بود، در دو تاكتيك دريافت اول و سرويس پيشرفت قابل توجهي داشت. در واقع ما در اين مهارتها بهترين بوديم و طي مسابقههاي برگزار شده با مالديو، قطر، هندوستان، كرهجنوبي و پاكستان از اين بابت ضعف نداشتيم و اكثر بازيكنان ما بويژه مجتبي غياثي، حامد باقرپور، مجتبي شيان و فرهاد سالافزون در زدن سرويسها درست عمل كردهاند و كادر فني تيم به هدايت مصطفي كارخانه موثرترين نقش را داشته است، تقريبا تمامي تعويضهاي تيم اثربخش بوده و موجب تغيير در روند تاكتيكي تيم جوانان شده است.
يكي ديگر از ويژگيهاي تيم جوانان توفيق در پوشش دادنها بود، بويژه دفاع از مهاجم كه در تيم ايران بسيار مطلوب و ايدهآل صورت ميگرفت و گل محمد سخاوي ليبروي گنبدي در اجراي اين وظايف عالي بود.
سخاوي، فرهاد قائمي و ابراهيم چابكيان مثلث گنبديهاي تيم آنقدر درخشان در خدمت تيم بودند كه بحق عصاي دست كارخانه و يارانش لقب گرفتند. اگر چه ادريس دانشفر بازيكن اهل بندرتركمن نيز در فراخوانيهاي گاه و بيگاه موثر بود، در تيم، براي مجتبي شبان سر گروهي فني و فكور بود.
او در دريافت و آبشار بسيار هوشيارانه عمل كرد و مجتبي غياثي نيز از تجارب وافر خود در نواختن سرويس و آبشارهاي پشت خط، امتيازات زيادي اندوخت.
اما سه مهره نما و نماد ديگري بودند، عليرضا جديدي كه همانند مسابقههاي نوجوانان جهان بهترين مدافع شناخته شد، حامد باقرپور كه در قطر جديدي بازي ميكرد بويژه در دو بازي آخر حضوري موفق در دفاع و سرويس داشت.
اما هيچكدام از اين بازيكنان آرش كمالوند نبودند. كمالوند كه از شكستگي پا رهايي يافته است با 2 متر قد و پرشي كه تا فضاي 230 سانتي متري تور را در انحصار خود ميگرفت، دفاعها و آبشارهاي جانانهاي زد، او يكي از پديدههاي بزرگ چهاردهمين دوره پيكارهاي قهرماني آسيا بود كه بايد در انعطافپذيري و تمرينات عكسالعملي بيشتر كار كند. دايا كوئينگيا از چين، ايتو ياسوتكا از ژاپن و ليكانك از كرهجنوبي نيز نو ستارههايي بودند كه در اين دوره جلب توجه كردند، با اين تفاوت كه ما امثال كمالوند كم داريم و سرمايهگذاري خود را معطوف بازيكناني ميكنيم كه اگر چه فعلا به درد ميخورند و حتي تاثير گذارند، اما آينده ندارند؛ در صورتي كه چين اعجوبههايي چون ليدون مينگ (پاسور) چن بينگ و زانگ ويجون را هم دارد، كره جنوبي كه به جاي واليبال، سمفوني مينواخت، جئون كوانگ، يمجين (پاسور) و كيون بون را در كنار كيم ايون 211 سانتي متري دارند، تفاوت ما با چين، ژاپن و كره جنوبي در اين است كه آنها به آينده فكر ميكنند و كمتر به پيروزيها و قهرمانيهاي اين سنين اهميت ميدهند، اما ما به هر صحنهاي كه گام ميگذاريم، فقط حال را ميبينيم، چون از آينده خبر نداريم و به هر روي، اينك كه بار ديگر جهاني شديم تا پيكارهاي قهرماني جهان كه به احتمال زياد ماه ديگر در مصر يا هندوستان برگزار خواهد شد، بايد به قدر جهاني فكر كنيم و برنامهريزيها و تداركاتمان را وسعت ببخشيم، چون آنجا با تيمهايي برخورد ميكنيم كه از نظر فيزيكي و قدرت بدني يك سروگردن از ما بالاترند و سرويسهاي ويرانگر ميزنند و ما بايد با ارتفاع بخشيدن به قامت بازيكنانمان و با حضور در تورنمنتهاي بينالمللي همانند ايتاليا، بلغارستان، روسيه و حتي كشورهاي آفريقايي مجهز به تجربه و آموختههاي جديد سفر كنيم.
اما در روزهاي اخير،بار ديگر عدهاي بحث بازيكنان صغر سني را پتك ميكنند و بر سر واليبال فرود ميآورند، عليرضا معمري، مربي ايراني تيم پاكستان كه براي نخستين بار پاكستانيها را به مدال برنز رسانده است، در مصاحبهاي انتحاري اعلام كرد كه تيم هندوستان 10، ايران 11، پاكستان 6 صغر سني داشته و تيم چين هم با بازيكن صغر سني، نايب قهرمان شده است، حتم داريم كه حرفهاي معمري از يك واليبال دوستي نبوده كه از بغض كارخانه بوده است، اين كه فكر كنيم فقط در اين دوره تيم ايران از بازيكنان غيرمجاز سود برده، خودفريبي كردهايم.
در 13 - 12 دوره گذشته نيز اين زمزمهها شنيده شده و نشانههايي را هم ديديم، اما اين كه عدهاي نشستهاند و با منفي بافي آسمان ريسمان مي بافند، كاش در تمامي ادوار تيشه بر ميداشته و به ريشهها ميزدند، شما كه ميپرسيد، چرا ما در رده بزرگسالان مقام نميآوريم، از ياد بردهايد كه ما 2 مدال نقره بازيهاي آسيايي و 2 برنز كرهاي قاره را در رده بزرگسالان داريم؟ مگر در فوتبال ما در رده بزرگسالان شقالقمر كردهايم، آيا در بسكتبال و هندبال بازيكنان صغر سني وجود ندارند، در كشتي چطور؟
اما چرا جامعه فوتبال، بسكتبال و هندبال اينگونه دست به تحريك همديگر ميزنند، پاسخ كاملا روشن است، در ايران 400مربي بينالمللي بيكار داريم كه چون دستشان به هيچ جا بند نيست، چارهاي ندارند جز اين كه كارخانه را آماج انتقادهاي خود قرار دهند، اما جلوي مربياني چون ستكوويچ سر خم ميكنند و كاري به كار او ندارند كه همه ميدانند چگونه در كشور ما پول پارو ميكند و چسان به مربيان، داوران، خبرنگاران و كارگزاران ايراني بياحترامي ميكند و آب از آب تكان نميخورد، دست از تنگ نظري بر داريد.
ما هم مخالف بازيكنان صغر سني هستيم، اما مبارزه با اين پديده زشت نياز به كار فرهنگي دارد. واليبال ما قهرمان نشود، هنديها با بزرگاني مثل لاليتكمار به استناد و مدارك موجود 9 سال سن خود را پايين آوردهاند، در صدر قرار بگيرند، خيالتان راحت ميشود؟
متاسفانه ضوابط كه به هم بخورد، همه چيز درهم ميشود، با هر مربي كه گپ ميزنيم، آن يكي را قبول ندارد و خود مدعي مربيگري تيم ملي است، ما هم قبول داريم كه كارخانه گلي بيعيب نيست، او هم مثل تمام ما آدميان ضعفهايي دارد، اما چه كسي ميتواند منكر شخصيت سالم و پايبندي وي به اصول و علاقهمندي و پيگيري وي بر يافتن معلومات جديد شود؟
بياييم راه بزرگي را با حمايت از يكديگر بيابيم، چون با تخريب و كوبيدن اين و آن هرگز رشد نخواهيم كرد.
كارخانه: خوشانصافها اتهام ميزنند
كارخانه در گفتگو با «جامجم» اعلام كرد: كنارهگيري از تيم ملي يك بلوف يا تعارف نيست، من قصد دارم به كلي دور و بر تيمهاي ملي را خط بكشم، 15 سال در اين سطح كار كردم و كارنامه من هم مشخص است، آنهايي كه به من اتهام استفاده از صغر سني ميزنند، خودشان نيز با صغر سني تيمداري كرده و به جايي نرسيدهاند، البته عدهاي هم بحق انتقاد ميكنند، همهاش كه نبايد من باشم، بايد به ديگران هم فرصت داده شود، من از صميم قلب دنبال حرفه مربيگري رفتهام، اما عدهاي نشستهاند تا به سراغ آنها بروند. خب، آنها هم حركت كنند، روابط عمومي خود را گسترش دهند، چه عيبي دارد.
كارخانه افزود: برخي از مربيان تا كنار من قرار ميگيرند، ميگويند او خوب است حداقل 5 فاكتور از 6 فاكتور مربيگري را دارد، اما تا كنار ميروند، شروع ميكنند به بدگويي، آخر خوشانصافها اين رسم مروت و ورزشكاري است؟
به هر حال حالا وقت رسيدگي به اهل و عيال است. فرزندانم به من نياز دارند و بايد ثابت كنم كه پدر خوبي هم هستم، براي همه مربياني كه بعدا ميآيند، آرزوي موفقيت ميكنم، همه متعلق به اين آب و خاك هستيم، همديگر را نياز داريم.
افشين رضاپور
چهارشنبه 20 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1049]