واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتوگو با"مهران امامبخش"، كارگردان" خدا را هجی كن"
بهترین بازیگران تئاتر را انتخاب كردممهران امامبخش را كه بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر میشناسیم، این روزها نمایش"خدا را هجی كن" نوشته میلیس سارتوریوس را در تالار نو روی صحنه برده است.او قبل از این، در سال 79 ، نمایش"آنتیگون" را به زبان انگلیسی، در جشنواره دانشجویی آتن اجرا كرد كه بعد هم برای مدتی در تالار مولوی به اجرا رفت. "خدا را هجی كن" كه دومین تجربه حرفهای او در حیطه كارگردانی است، با بازی افشین هاشمی، آرش دادگر، تبسم هاشمی حائری، یعقوب صباحی، بهروز كاظمی و كامبیز امینی، ساعت 19 اجرا میشود.از بازیهای اخیر و تاثیرگذار امامبخش، بازی در نمایشهای"چند حكایت از چندین حكایت رحمان" و"مرگ دوشیزه جوان" بود.به نظر میرسد كه برای شما موقعیت زندان از باقی چیزها جذابتر بوده است؟بله، یكی از چیزهایی كه در این متن برایم جذاب بود، وجود یك فضای بسته مثل زندان بود و جمع شدن آدمهای در این فضای بسته، كه مرتب متناسب با سختتر شدن شرایط، رفتارشان هم تغییر میكند. دیالوگ، برایم در اولویت نبود. بیشتر، رفتار آدمها كه براساس شرایط و موقعیتها تغییر میكند، برایم جالب بود. در ضمن، براساس شیوهای كه میخواستم كار كنم، این متن برایم مناسبتر بود.یكی از ویژگیهای نمایش"خدا را هجی كن" مدت زمان كوتاه اجرایش است كه مناسب با حوصله تماشاگر امروزیست.بله، متن اصلی، اجرایش حدود سه ساعت طول میكشید و مجبور بودیم به دلایلی متن را دوباره بازنویسی كنیم. مهمترین دلیلش، ویژگی تالار نو بود. تالار كوچك، ظرفیت نگه داشتن تماشاگر را در زمانی حدود سه ساعت ندارد. دلیل دوم هم مربوط میشد به حوصله و ویژگیهای تماشاگر امروزی كه بازنویسی دوباره را طلب میكرد؛ ضمن این كه حتماً باید چیزهای مطابق با شرایط و سلیقه مخاطب امروز تغییر میكرد.در بازنویسی، چه چیزهایی نسبت به متن اصلی تغییر كرد؟فقط برایم مهم بود كه ساحت شخصیتها در بازنویسی كه توسط حمید ابراهیمی انجام میشد، تغییر نكند كه خوشبختانه هیچ تغییری هم نكرد. فقط یك سری دیالوگها به واسطه مطرح كردن ایدئولوژی سیاسی خاصی حذف شد؛ چون مطرح كردن یك نوع تفكر سیاسی در اجرا، برایمان مطرح نبود. به غیر از حذف یك سری دیالوگها، تنها تفاوت دیگر این بود كه برعكس متن اصلی كه نقش وكیل برای بازیگر مرد نوشته شده بود، ما برای نقش وكیل بازیگر زن انتخاب كردیم.چرا جنسیت وكیل را تغییر دادید؟ورود زن به فضای ساده و مردانه زندان تضاد خوبی را در صحنه ایجاد میكرد، البته، باید تغییراتی در جنس دیالوگهای وكیل نیز متناسب با تغییر جنسیتاش داده میشد كه متاسفانه در فرصت كوتاهی كه برای بازنویسی و تمرین داشتیم، متوجه این امر نشدیم و در واقع در جریان اجرا متوجه شدیم كه باید جنس دیالوگهایی كه بین وكیل و نیكولیس رد و بدل میشود را تغییر میدادیم.
در بین اجرا، ضربههایی به كرّات به نردههای فلزی در زندان زده میشد. میخواستید با این عمل، تماشاگر را دچار التهاب ناشی از فضای زندان كنید؟نه، زدن ضربهها، حكم گذشت زمان را داشت؛ به عبارتی، با زدن ضربهها به تماشاگر گفته میشد كه چند روز دیگر سپری شده است، اما در شیوه اجرایی ما، بیشتر، زدن ضربهها، حكم پایان یك رویداد در نمایش قلمداد میشد؛ یعنی در پایان هر رویدادی در نمایش، چند ضربه زده میشد تا رویداد دیگری آغاز شود؛ البته ممكن است كه ضربهها فضای التهاب را هم ایجاد كرده باشد كه بالطبع به فضای نمایش، كمك بیشتری كرده و در راستای اهداف ما پیش رفته است.همان طور كه گفتید این متن در سال 58 توسط اصغر همت اجرا شده است. نگران نبوید از این كه متنی را انتخاب كردید كه قبلاً به اجرا رفته؟نه، اولاً من وقتی این متن را انتخاب كردم، نمیدانستم كه قبلاً اصغر همت آن را روی صحنه برده، بعد هم برایم مهم نبود. این متن در فضای انقلابی سال 58 اجرا شده بود كه اتفاقاً در زمان خودش هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. بعضی از تماشاگران كه اجرای آن زمان"خدا را هجی كن" را دیده بودند، وقتی این بار هم به تماشای این نمایش آمدند، از اجرا، اظهار رضایت میكردند و به نظرشان تغییرات متناسب با تماشاگر امروزی، به خوبی لحاظ شده و زمان كوتاه نمایش هم مورد پسندشان بود. البته، میخواستم صحبتی با اصغر همت هم داشته باشم كه فرصتش مهیا نشد؛ چون ایشان درگیر بازی در نمایش"پرتره" بودند.بازیها بیشتر در تمرین شكل گرفت و یا براساس ایده كارگردان بود؟ساختار كلی كار، از همان ابتدا برایم مشخص بود، اما در پروسه تمرین هم، از نظرات بچهها استفاده شده؛ مثلاً در صحنهای كه نیكولیس مشغول حرف زدن با وكیلش است، یكی از بازیگران دیگر در گوشهای از سالن، مشغول كبریت زدن است، بچهها خودشان در تمرین به این ایده رسیدند كه به نوعی در خلق فضا كمك میكرد؛ اما چون خود من هم، بیشتر، بازیگر هستم تا كارگردان، بیشترین چیزی كه برایم اهمیت داشت به حداقل رساندن غلطهای رایج بازیگران بود. به نظر میرسد كه ما بازیگران، دچار غلطهای رایج زیادی هستیم و متاسفانه هیچ تلاشی هم برای اصلاحش نمیكنیم. سعیام این بود كه در این اجرا، تماشاگر شاهد بازی شسته و رفته و به اصطلاح استیلیزه و فارغ از تماشای هر گونه اشتیاق بازیگر به نشان دادن خودش در صحنه باشد. خوشبختانه با مشاوره با آرش دادگر به نتایج خوبی در این حیطه رسیدیم. به نظرم در بازیگری، مهم این است كه چیزهای غیر جذاب توسط بازیگر جذاب نشان داده شود؛ مثلاً غذا خوردن مانولیس یك امر عادی است اما مانولیس باید غذا خوردنش را به رفتاری قابل تماشا برای تماشاگر تبدیل كند. در ضمن معتقدم در این شكل اجرایی، من، بهترین بازیگران تئاتر را انتخاب كردهام.طراحی صحنه نمایش به ایجاد فضای سیاه و ملتهب زندان كمك بسیار میكرد. چطور به این ایده رسیدید؟من در ابتدا، هیچ ذهنیتی درباره طراحی صحنه نداشتم. با این ایده كه از یك طراح صحنه هم دعوت كنم تا براساس خواندن متن و گوش دادن نظرات من، طرحی بزند مخالف بودم؛ چون طراح صحنهای كه در روند تمرینها مانند بازیگران حضور نداشته باشند، برایم جالب نیست؛ بنابراین از دادگر كه بازیگر نمایش هم بود، خواستم تا زحمت طراحی صحنه را به عهده بگیرد. قبل از شروع تمرین، تنها ایده من از طراحی صحنه، این بود كه میخواستم یك سازه فلزی، چیزی شبیه در ورودی زندان، حتماً در زندان باشد. در سمت چپ تالار نو هم، یك فضای اضافی و بیهوده وجود دارد كه در اكثر اجراها، این قسمت با پارچه پوشانده میشود تا به شكلی از بقیه فضای صحنه جدا شود. به دادگر، گفتم كه میخواهم یك سازه فلزی مثل درِ زندان وجود داشته باشد كه بهترین جای تعبیر آن هم، در همین فضای اضافی تالار بود، اما بقیه چیزها خود به خود در روند تمرین شكل گرفت؛ مثلاً هر جا كه احساس میشد بازیگر باید دراز بكشد، همان جا تختخواب میگذاشتیم یا هر جا كه حس میكردیم باید غذا بخورد، میز میگذاشتیم.در تجربههای بعدیِِتان، باز هم به سراغ متن سیاسی میروید؟درست است كه"خدا را هجی كن" یك متن سیاسی بود، اما آن چه كه در این متن برایم مهم بود، نوع رفتار شخصیتها در موقعیت و شرایط سختی مثل زندان بود. میخواهم بگویم كه من، دغدغه انجام كار سیاسی ندارم، البته كار بعدی من هم دوباره از همین نویسنده به نام"شطرنج یك طرفه" است و باز هم، تِم سیاسی دارد و مربوط به اتفاقات دهه 60 اسپانیا است، اما بیشتر از محتوای سیاسیاش، شرایط و موقعیت نمایش برایم جالب بود. نیلوفر رستمی لینک : گزارش تصویری نمایش خدا را هجی كن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]