واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب انديشه - دور از دست همه
كتاب انديشه - دور از دست همه
مينو خاني:ريشه كتاب سياسي «طبقه پولدارها» كه در ايتاليا به حماسهاي با موفقيت غيرقابل تصور تبديل شد، در سرمقالههاي روزنامه ايتاليايي «كوريره دلا سرا» شكل گرفت.
رم باران ميبارد. فيلمبردار شبكه تلويزيوني RAI كه بيش از يك ساعت زير باران مانده سر پناهي در ماشين رنگآميزي شده تلويزيون كه در مقابل قصر مادر ناپلئون پارك شده براي خود پيدا ميكند، قصر باشكوهي كه امروز محل روزنامه «كوريرره دلاسرا» است.
موضوع توسط نويسندگان - جان آنتونيو استلا و سرجيو ريتزيو - دو روزنامهنگار معروف ابتدا با نوشتن يكسري مقاله كه به خوبي آن را پرداخت كرده بودند، مطرح و خيلي زود به «ادعاي» ايتاليايي در مقابل تهمتها و زيادهروي مالي در همه نوع يك طبقه سياسي تبديل شد. فروش كتاب بسيار خيرهكننده بود، چون به محض انتشار در سال 2007، به فاصلهاي اندك، 20 بار تجديد چاپ شد و بيش از يك ميليون و 300 هزار نسخه فروخت.
اطلاعات جالبي در اين كتاب هست كه توجه مخاطب را به خود جلب ميكند. به عنوان مثال، در بخشي از آن ميخوانيم: «فقط در قصر رياست جمهوري دو هزار و 158 نفر كار ميكنند كه هزار و 72 نفر از آنها كارمندند و بودجهاي معادل 224 ميليون يورو هزينه اين كارمندان است. قصر رياست جمهوري چهار برابر گرانتر از قصر بوكينگهام در لندن است. بدون اينكه بخواهيم از هواپيماهاي دولتي حرفي به ميان آوريم كه روزانه 37 ساعت پرواز ميكنند و نمايندهها و وزرا را براي جشنهاي مختلف جابهجا ميكنند كه البته منافع عمومي اين جابهجا شدنها هم قابل بحث است. »
مثالهاي ديگري ميتوان مطرح كرد، رقمها از صفر تا بينهايت است، مثل بازپرداخت هزينههاي انتخاباتي گهگاه بهره آن 180 برابر بيش از مبلغ اوليه است يا مستمريهاي طلايي و نجومي، چند ماه حكم پارلماني يا اصلاح مجاني در پارلمان.
جان آنتونيو استلا كه قبل از ديگران رسيده به خبرنگار شبكه تلويزيوني ميگويد: «ببخشيد، خيلي ببخشيد. ولي اين احمقانه است. كتاب ما امروز صبح توزيع شده. » اين ونيزي كه اسمش به عنوان كسي كه آثار پرفروش و جوايز خبرنگاري رو كلكسيون ميكند مطرح است، از صحبت كردن با گروه تلويزيوني طفره ميرود، وارد كافه ميشود و با خوشرويي سلام ميكند؛ چون آنقدر كه تلويزيون با او مصاحبه كرده همه «آقاي دكتر» را ميشناسند. وي توضيح ميدهد: «نوشتن «طبقه پولدارها» براي من يك وظيفه اجتماعي بود. سيستم احزاب ايتاليا فاسد است.»
پدر وي كه استاد فلسفه دموكرات - كاتوليك است به او القا كرده كه «ما كاملا به سياست احتياج داريم؛ ولي به روشي ديگر» براي همين در مدت 50 سال هميشه خود را در مسير رسواييهاي سياستمداران ايتاليا قرار داده و با نظريه «اندرزهاي اخلاقي و اجتماعي» درباره كساني كه بيشتر از بقيه فاسد شدهاند بازي ميكند و وقتي ادعاي «سيلويو برلوسكوني» مبني بر اينكه هيچ كس حق قضاوت درباره كلاس سياسي ندارد را ميشنوي، خيلي سريع ميفهمي كه منظور او، «جان آنتونيو استلا» است؛ چون به معناي واقعي كلمه، او «يك فضول» و البته نابغهاي است كه در تعهدات اجتماعي اش درباره پولدار شدن راحت و تبعيض نژادي صحبت ميكند.
استلا كمي به سمت جناح چپ گرايش دارد كه خودش تصحيح ميكند «چپ ميانه» و ادامه ميدهد: «از اتيكت زدن خوشم نميآيد و از دست اين چپ ايتاليا كه چيزي براي گفتن خصوصا به كارگرها ندارد و نميداند چطور نوآوري كند، عصبانيام. » و تاكيد ميكند: «خواننده را يك ابله تصور نميكنم. قضاوت با خود اوست. شما فكر ميكنيد «طبقه پولدارها» يك اثر مردم گراست؟» و حدس ميزنيم كه ميخواهد بگويد «مردم فريب» ولي آن را به زبان نميآورد.» ولي آيا فصل مفصلي از كتاب درباره تقلبهاي سياستمداران، قبلا در سال 1992، زماني كه موضوع عمليات «دستهاي پاك» راجع به فسادهاي مالي مطرح بود، مطرح نشده بود؟ وي معتقد است: «نه، 70درصد اطلاعات منتشر شده را در حالي كه كتاب را مينوشتم كشف كردم. تحقيقات را سرجيو انجام داده. نسبت به مطالبي كه مطرح كردهام اطمينان دارم. در كتاب جديدي كه در دست داريم كليدهاي جديد راجع به سقوط كشور به خواننده ميدهيم.»
وقفه، چاي، قهوه. سكوت. «ببخشيد، خيلي ببخشيد. احمقانه است!» سرجيو ريتزيو هم رسيد. راست، صادق و با خندهاي بدون اضطراب. وي كه متخصص امور اقتصادي است، مرد اعداد و ارقام است. وزارتخانهها و دفاتر بايگاني را تا آنجا كه ميتوانسته تخليه اطلاعاتي كرده است. فرار كردن از دست اين سرباز نكتهسنج مسائل استراتژيكي سخت است. ميگويد: «وقتي متوجه شديم تنها چيزي كه افزايشيافته ماليات كارمندان دولت است، فكر كرديم بايد كمي درباره مسئله عميقتر شويم براي همين اين كتاب متولد شد.» وي در پاسخ به اين سوال كه دلايل مهم اين موفقيت چيست؟، با جرات ميگويد: «شايد معجوني از اعداد و تاريخ. » ولي آيا به اين دليل نيست كه كتاب، شكست دموكراتيك «ايتالياييهاي دلسرد» از يك طبقه سياسي را كه در دور بستهاي افتادهاند مطرح ميكند؟
بعد از همه اينها بنا بر آمار موسسه ملي آمار و مطالعات اقتصادي ايتاليا، 70 درصد ايتالياييهاي مصاحبه شونده تصريح ميكنند كه تمام گروههاي سياسي خود را برتر ميدانند و 18 درصد آنها به پارلمان اعتماد دارند. درباره رئيسجمهور، لوكا كوردرو بايد گفت كه حتي به خود نگفته است كه سياست «اولين شركت كشور با 180 هزار نماينده است كه 20 ميليون يورو قيمت دارد.»
سرجيو ريتزيو واقعا نميتواند توضيح بدهد، آنچه كه او توانست ارزيابي كند چيزي بر اساس تصادف است: «شما يك تاكسي صدا ميكني و بعد كه سوار ميشوي ميبيني كه اين كتاب كنار دست راننده روي صندلي است. او تو را مقابل كافه در خيابان پياده ميكند براي اينكه به تو بگوييم: شما حق داريد. . . روزنامهها و تلويزيون چيزي غير از اين نميگويند. اين باور نكردني بود.»
و همه اينها براي چيست؟ «سرجيو ريتزيو» نيم خندهاي ميزند: «هر كس حتي در جناح چپ، ميخواهد نمونه را در همسايهاش جستوجو كند، بدون اينكه احساس كند به او هم ربط دارد. خيلي از كساني كه كتاب را مثبت ارزيابي كردهاند، بدون شك به همانهايي راي ميدهند كه عادت دارند. در واقع اين يك توفان بيحركت است، و اين البته خيلي ايتاليايي است.»
وي در پاسخ به اين مسئله كه در نهايت چه نتيجه عيني به دست آمد؟، ميگويد: «پارلمان گفته است تحقيقي در اينباره انجام ميدهد و رئيسجمهور هم بعد از انتشار كتاب، اعلاميه رسمي داده است، ولي فكر كنم كه آنها هزينه خود را كم نكنند. » و در حالي كه دستهايش را بالا ميبرد، ميافزايد: «يك روز كه گزارشي درباره انحرافات سياسي تهيه ميكرديم، دختر جواني آمده بود مرا ببيند. خيلي جدي به من گفت: خب، حالا بعد از همه اينها خودتان را براي انتخابات آماده ميكنيد؟ بدون شك همه چيز را گفت، البته يك نكته كوچك باقي ماند و آن اينكه: در ميان همه سياستمداراني كه در كتاب شرح شان آمده است، نام سيلويو برلوسكوني بيشتر به چشم ميخورد. كسي كه دوباره به نخستوزيري انتخاب شد.
منبع: ايبنا
چهارشنبه 20 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]