تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816903400




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کارتون جذاب و دیدنی چوبین یادتونه؟


واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: کارتون جذاب و دیدنی چوبین یادتونه؟


http://www.iraaan.com/uploads/IMAGE_4_choobin.jpg


كارگردان : تارو رین
آهنگساز: میوكو آی
فیلم نامه: یوكیمورو شیمیچی
محصول 1974، ژاپن


http://irannaz.com/ax1/141/6.jpg
کارتونهای کودکی نسل من با نسل بعد از من تفاوتهای فرمی و محتوایی زیادی داشت. جای شخصیتهای انسانی یا انسان باورانه حیوانی با خصائل سیاه و سفید و خاکستریِ محبت، حسادت، تنهایی، افسردگی، مقاومت، شجاعت یا حماقت را آدم های فضایی و موجودات محیرالعقولی گرفتند که پیشرفت های تکنولوژیک، خوراک هر روزشان بود و تنها با فشار دگمه ای به جنگ با هم می‌شتافتند.




http://irannaz.com/ax1/141/2.jpg

http://irannaz.com/ax1/141/1.jpg

«چوبین» اسمش به معنای «ساخته شده از چوب» که یک اسم خاص خارجی بود. او که از فضا آمده بود، وفادار به سنت غالب انیمیشن های ژاپنی، غم فراق مادر داشت و درصدد بود که با شکست دادن برونکای خبیث، مام مهربانش را از چنگال او برهاند. در چوبین، در کنار برونکای دماغ بادمجانی و خفاش های بال دار آهنی یک‌چشم و جک و جانورهای زاغ رنگ ماغ پیکری که به هر کار خفن ِ«نیست در جهانی» توانا بودند، رولی و پدربزرگش را هم می دیدیم که رابطة عاطفی نسبتا عمیقی با چوبین داشتند.

همین‌طور پروانه که یار و غم خوار تنهایی و افسردگی چوبین بود و البته لج بازی های کودکانة بینشان، گه ‌گاه غصة تازه ای می شد افزون بر غم های جانکاه چوبین. تازه خرس و خرگوش و قورباغه هم به عنوان دوستان کمی تا قسمتی ابله چوبین حضور داشتند.

http://irannaz.com/ax1/141/3.jpg



یادم است که آن موقع، چوبین را خیلی دوست داشتیم. برایمان جذاب بود و تازگی داشت. به هم خوردن ها و منفجر شدن های آن خفاش های احمق، یادم مانده و خنده های شیطانی برونکا در پس چشمان نفرت‌انگیزش ...


جغدی که از درخت پرت می شد پایین و «یه خبر بد» را اعلام می کرد و پسر قورباغه که همیشه در دهان پدرش بود !

از جزئیات یا حتی کلیت هیچ اتفاق خاصی در خاطره ها اثری نیست و البته این موضوع نباید خیلی هم عجیب باشد. اگر کمی فکر کنید، راز ماندگاری کارتون های کودکی نسل من را همین جا می بینید.


تیتراژش كه می‌آمد، وول خوردن شروع می‌شد، هیچ‌وقت نفهمیدم كه چوبین چه‌جور جانوری بود. اگر حیوان بود، پس چرا مادرش آدم بود و اگر آدم بود، پس چرا قیافه‌اش آن شكلی بود: تركیبی از تا دو تا چشم گنده، یك خرمن مو، دو تا دست و دو تا پای قلمبه؟ ولی در مجموع، شبیه هیچ جانور قابل تصوری نبود. همیشه خدا روی اعصاب آدم رژه می‌رفت.


http://irannaz.com/ax1/141/4.jpg


چرا رنگ آن قورباغه قرمز بود و بچه‌اش توی دهنش زندگی می‌كرد؟ چرا چوبین عاشق پروانه شده بود و آن دختره كه چوبین پیش‌شان زندگی می‌كرد، رقیب عشقی پروانه بود، آن هم از نوع خارق‌العاده و نایابش؟

چرا قیافه خرسه، آن‌قدر دپرس بود و فقط گل می‌خورد؟


چرا پیپ پیرمرده مثل پیپ عموی بلفی، كنار دهنش چسبیده بود و نمی‌افتاد؟


چرا هر وقت اتفاق بدی می‌افتاد، آن جغد بیچاره از بالای درخت می‌افتاد پایین؟ یعنی چیزی‌اش نمی‌شد؟

یعنی توی آن جنگل به آن گندگی، هیچ آدم دیگری غیر از پیرمرده و دختره زندگی نمی‌كردند؟ چرا پیرمرده و دختره نمی توانستند با حیوان‌ها حرف بزنند؟ ولی چوبین كه مثلا از یك سیاره دیگر آمده بود می‌توانست با همه حرف بزند؟


http://irannaz.com/ax1/141/7.jpg





منبع:ایران ناز

http://img.cgpersian.com/files/f8w5heu0i0eusvfv4cka.jpg


http://www.p30kharid.ir/image/original_product/detail_1242357232_3ta.jpg


نویسنده فقید داستان این کارتون پر خاطره Shotaro Ishinomor است که در January 25, 1938 در ژاپن متولد شد ودر تاریخ January 28, 1998 تنها سه روز پس از جشن تولد شصت سالگی اش در گذشت. روحش شاد.

من خودم خیلی این کارتونو دوست داشتم...هر چند در کنارش خاطراتی هم دارم:17:
از برونکا هم میترسیدم:42:

منم دلم میخواست اون غوله کتک بخوره
ازون پرنده هاش میترسیدم






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن